به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، آخرین قسمت برنامه تلویزیونی «ماه عسل» ویژه عید فطر امروز روی آنتن رفت و پرونده «ماه عسل» امسال هم بسته شد. در این مدت «ماه عسل» گرفتار حواشی مختلفی شد. به بهانه پخش آخرین قسمتها نظرات مختلف رسانه ها و منتقدین را بخوانید.
«ماه عسل» رپورتاژی برای یک سلبریتی
آخرین قسمت از «ماه عسل» رپورتاژی برای یک سلبریتی و برنامه تلویزیونی اش در شبکه سه بود و بار دیگر نشان داد که پول می تواند اهداف یک برنامه را نیز مخدوش کند.
«ماه عسل» نه یک برنامه سلبریتی محور است و نه یک تاک شو با ویژگی برنامه های گفتگومحور برای دعوت از چهره ها، در این سال ها هم اگر مهمان چهره ای در برنامه حضور یافته است باز هم در راستای رویکرد اصلی برنامه بوده است مثل حضور قهرمانان ورزشی که به پشت پرده زندگی آنها و سختی هایی که برای موفقیت شان سپری کرده اند پرداخته و یا حضور هنرمندانی که قصه زندگی شان در راستای اهداف برنامه بوده است.
اما در آخرین قسمت از «ماه عسل» در رمضان ۹۷ غیر از حضور سازندگان و سوژه های مسابقه «قهرمان من» که میان آنها کودکان سرپل ذهاب بهترین اتفاق برای یک چنین برنامه ای بود، محمدرضا گلزار بازیگر سینما به عنوان مهمان ویژه برنامه دعوت شد.
شاید شروع علیخانی با اولین سوال از گلزار که او به قضاوت ها اهمیت نمی دهد و در حوزه های مختلفی به فعالیت می پردازد تلاشی بود برای اینکه نسبت دعوت از مهمان با این برنامه را مشخص کند یا سوال پایانی درباره اهمیت دادن گلزار به آزادی زندانیان و فعالیت های خیریه و ارتباط دادنش با کمپین آزادی زندانیان غیرعمد پاسخ دیگری به چرایی این حضور بود، اما این سوالات حتی به عنوان توجیه و بهانه دعوت از این بازیگر چهره سینمای ایران سودی نداشت، چراکه همه حضور گلزار در این برنامه صَرف توضیح مسابقه اسپانسرمحور او شد.
گلزار در آخرین قسمت از ویژه برنامه رمضانی «ماه عسل» از اجرای مسابقه تلویزیونی خود در شبکه سه گفت و توضیحاتی درباره چگونگی این مسابقه، نسبتش با معلومات عمومی و جایزه ۱۰۰ میلیون تومانی آن گفت و هنوز هم مخاطبان «ماه عسل» دلیلی برای حضور وی در این برنامه نیافته اند.
برنامه «ماه عسل» در این قسمت رپورتاژ و تریبونی برای مسابقه گلزار شد، برنامه ای که اساسا سلبریتی ها قرار نیست در آن حضور پیدا کنند و اگر هم حضور بیابند باز هم در راستای اهداف مشخصی است اما نوع سوالات و گفتگوی علیخانی با گلزار، توضیح مسابقه گلزار و تاکیدها روی رقم ۱۰۰ میلیونی این مسابقه یک بار دیگر این شائبه را قوت بخشید که اسپانسرها می توانند حتی محتوا، هویت و رویکرد برنامه های تلویزیون را هم تغییر دهند.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
ماه عسل، فیلمفارسی تلویزیون است!
ماه عسل بدون شک و با هر متر و معیاری یکی از پُرمخاطبترین برنامههای صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران است. از همان سال 1386 که برنامه ماه عسل متولد شد مخاطبان زیادی را جذب کرد و توانست به یکی از برنامههای پُربیننده صدا و سیما بدل شود. برنامهای که فراگیر شدن و پُرمخاطب شدن آن دلایل بسیاری دارد اما لزوما این فراگیری و پُرمخاطب بودن به دلیل کیفیت برنامه نیست.
ماه عسل در کنار نقاط قوتش، نقاط ضعف و اشکالات اساسی دارد که نمیتوان از کنار این اشکالات به راحتی عبور کرد. به همین خاطر باید ماه عسل را با تمام نقاط قوت و ضعفش بررسی کرد. با بررسی این برنامه میتوان به نتایج جالبی رسید. نتایجی که دیدگاه کلان مدیران صدا و سیما را عیان میکند و نشان میدهد که تلقی مدیران این سازمان از برنامه خوب چیست.
چرا ماه عسل برنامه موفقی است؟
اولین (و شاید مهمترین دلیلی) که میتوان برای موفقیت برنامه ماه عسل عنوان کرد پخش روتین آن است. تماشای این برنامه با اجرای احسان علیخانی در ماه رمضان برای مردم ایران بدل به یک عادت شده است. همه ساله مردم ایران در ماه مبارک رمضان منتظر این هستند که احسان علیخانی با برنامه ماه عسل بر صفحه تلویزیون ظاهر شود و از رنج و سختیهای مردم ایران صحبت کند.
باید منصفانه عنوان کرد که برخی سوژههای برنامه ماه عسل جذاب هستند و باعث ایجاد شور رسانهای در کشور میشود. برنامه خواهران منصوریان از جمله این برنامهها بود که نه تنها توانست این خواهران را به مردم ایران بشناساند بلکه توانست نشان دهد میتوان فقر را شکست داد و به موفقیت رسید.
اجرای احسان علیخانی هم با اینکه با معیارهای یک اجرای کلاسیک (و شاید درست) فاصله زیادی دارد، در جذب مخاطب بیتاثیر نیست. احسان علیخانی به عنوان یکی از معدود مجریان ثابت سیما (در کنار عادل فردوسیپور) به خوبی بر برنامهای که تولید میکند اشراف دارد و هنگام اجرا هم بلد است بحثها را به گونهای پیش ببرد که مخاطب به اوج احساسی لازم برسد و با مهمان سختیکشیده برنامه احساس همدردی کند.
علیخانی منهای یکی دو سال مجری ثابت ماه عسل بوده است و مخاطب به حضور او عادت کرده و رفتارهایش را دوست دارد. حتی اگر عدهای از مردم رفتارهای علیخانی را نپسندند و فشاری که او بر مهمانان برنامه برای تعریف کامل داستان تلخ زندگیشان میآورد را ظالمانه بدانند، نمیتوان کتمان کرد راحتی علیخانی جلوی دوربین برای طیف وسیعی از مخاطبان تلویزیون جذاب است. اما این دلایل تنها دلایل پرمخاطب شدن ماه عسل نیست. فراگیر شدن برنامه ماه عسل دلایل دیگری دارد که باید جداگانه به آن پرداخت.
چرا مردم برنامه ماه عسل را دوست دارند؟
مردم ایران به برنامه ماه عسل علاقهمند هستند و آن را پیگیری میکنند چون به آنها احساس آرامش میدهد. بیننده با تماشای این برنامه و شنیدن سرگذشت مهمانانی که وضع بدتری نسبت به آنها دارند احساس آرامش میکند و خدا را شکر میکنند که به اندازه مهمانان این برنامه دچار مشکلات زندگی نیست.
این احساس البته احساس درستی نیست و احساسی کاذب است چرا که مخاطبان این برنامه از هر قشری باشند مشکلات خاص خودشان را دارند، اما برنامه ماه عسل باعث میشود مردم برای مدتی این مشکلات را فراموش کنند. به نظر میرسد این یکی از اهداف صدا و سیما باشد که مردم را راضی نگاه دارد و به آنها احساس کاذبی بدهد که اوضاعشان چندان بد هم نیست.
کافیست مضمون برنامه ماه عسل را در کنار مضامین برنامههای صدا و سیما قرار دهیم تا متوجه بشویم ترویج چنین نگاهی یکی از برنامههای صدا و سیما است. در سریالهای ماه رمضان هم ردپای چنین نگاهی را مشاهده میکنیم.
پولدارهای بدبخت و ریاکار و فقرای باصفا و خوشبخت یکی از مضامین تکرارشونده سریالهای مناسبتی تلویزیون هستند که در برنامههایی مثل ماه عسل هم بازتولید میشوند. دادن این احساس کاذب به مخاطب کمک میکند که خیال راحتی داشته باشد و چندان به مشکلات خودش فکر نکند. از طرف دیگر مردم ایران مردمی احساساتی هستند. ریشه این احساساتگرایی را میتوان در علائق مردم ایران هم جست و جو کرد که همیشه گریستن برای آنها راحتتر از خندیدن بوده است. تلویزیون هم با استفاده از همین تجربه تاریخی برنامههایی مثل ماه عسل را تدارک میبیند تا از همین احساسات جاری در میان مردم استفاده کند و آنها را جذب این برنامه نماید.
اگر در تاریخ، مراسم و آئینهای مردم ایران دقت کنیم، متوجه میشویم مردم ایران همیشه مراسم عزاداری را بسیار مفصلتر از مراسم شادی برگزار میکنند. خواه این مراسم، مراسمی مذهبی باشد یا غیر از آن. بنابراین برنامههایی مثل ماه عسل طرفداران بسیاری در میان مردم دارند.
به یاد سنت ملودارم فیلمفارسی!
ماه عسل بیش از هرچیز همان ملودرامهای قدیمی فیلمفارسی را در قالب جدید بازتولید میکند. احسان علیخانی هم بدل به علی بیغم میشود که شعارش این بود: فقر چیز بدی نیست و همیشه یکی بدبختتر از ما در جامعه زندگی میکند، پس نباید زیاد ناراحت باشیم و احساس بدبختی کنیم. فردین در نقش علی بیغم اعتقاد داشت بسیار خوشبختتر از قارون است چون در لحظه زندگی میکند و انسانهای بسیار بدبختتر از آنها نیز در دنیا وجود دارد و همین دلیل اصلی خوشبختی آنهاست!
به سوژههای برنامه ماه عسل دقت کنید: مادری که پس از مدتها به فرزندش میرسد. زنان و دخترانی که بعد از کلی مشقت به موفقیت میرسند. پسری که بعد از انجام کاری اشتباه متنبه میشود و به راه درست و آغوش خانواده بازمیگردد. سوژهها و مهمانهای برنامه ماه عسل در چنین قالبی قرار میگیرند و به ذهن تربیت یافته ایرانی با این مضامین تلنگر میزنند. به خاطر همین این همانی است که مردم از برنامه ماه عسل استقبال میکنند. چون دقیقاً همان کهن الگوهایی را بازتاب میدهد که ذهن ایرانی آماده پذیرش آن است. از طرف دیگر برنامه ماه عسل مسائل پیچیده را برای مردم سادهسازی میکند و نسخههای حاضر و آماده برای مفاهیم پیچیده میپیچد. از مردم میخواهد قانع باشند چرا که کسانی هستند که وضعیتشان از مخاطب ماه عسل (طبقه متوسط شهری) بدتر است. این ساده سازی مفاهیم پیچیده که به مخاطب آرامشی کاذب میبخشد مخاطب را از فکر کردن به مصائب خودش باز میدارد و کمک میکند برنامه ماه عسل دیده شود.
آیا ماه عسل برنامهای نقادانه است؟
ماه عسل هیچگاه برنامه نقادانهای نبوده است. برای ارزیابی صداقت این برنامه کافیست به مقایسه این برنامهای مثل نود بپردازیم. در برنامه فردوسیپور هیچگاه مشکلات فوتبال بر گردن مخاطب برنامه و مردم انداخته نمیشود. اما علیخانی همیشه سعی دارد مهمان برنامه را مقصر جلوه دهد و هیچگاه به زمینههای بروز اتفاق (فقر، جدایی و...) نمیپردازد.
فردوسیپور همیشه ریشههای مشکلات فوتبال را بررسی میکند و از سیاسیون سوال میپرسد. این در حالی است که احسان علیخانی هم مهمان سفارشی میپذیرد و هم از رئیس کمیته امداد دعوت و تقدیر میکند تا مشکلات را به طور کامل متوجه جامعه کند. به همین خاطر است که ماه عسل بچه سربه راه تلویزیون است. ماه عسل برنامهای است که کاملاً مطابق با خواستها و باورهای مدیران صدا و سیما ساخته شده است.
در اکثر مواقع احسان علیخانی از مردم میخواهد برای آزادی زندانیان، کمک به ایتام و ... به این برنامه کمک کنند. صد البته کمک به نیازمندان امری پسندیده است اما این کمکهای مردمی نافی مسئولیت مسئولان مرتبط با حوزه فقر نیست. علیخانی همه تقصیرها را گردن مهمان (نماینده مردم در برنامه) میاندازد و از همان مردم برای حل مشکلات کمک میخواهد. یک راه پوپولیستی و عوامگرایانه که در آن به طرز هوشمندانهای مسئولان حذف میشوند و همه تقصیرها و وظایف متوجه مردم میشود. توضیح خواستن که سهل است در برنامه علیخانی از مسئولان تقدیر هم میشود چرا که کمکاری از سوی مسئولان نیست. کمکاری از سوی مردم است که خودشان زندگیشان را تباه کردند و مسئولیت هم با مردم است که باید این مشکلات را حل کنند.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کتایون بناساز درباره «ماه عسل» در عصر ایران نوشت:
جالب است که «احسان علیخانی» در برنامۀ تلویزیونی «ماه عسل» خیلی ها را به یاد «اپرا وینفری» مجری برنامههای موفق تلویزیونی در خارج از ایران میاندازد. در حالی که از نظر ظاهری هیچ شباهتی به یکدیگر ندارند، اپرا زنی است سیاهپوست با چشمان و موهای تیره و احسان، مردی است با پوست، مو و چشمانی روشن.
بنابر این تداعی این دونفر در ذهن، مربوط به شباهتهای ظاهریشان نیست، زیرا تقریبا هیچ گونه وجه تشابهی در این زمینه با یکدیگر ندارند. از این رو می توان گفت به ساختار کلی برنامههای تلویزیونی که تهیه و اجرا می کنند، مربوط است. البته عکس آن صادق نیست زیرا اجرای «اپرا» ما را به یاد «احسان علیخانی» نمیاندازد و بعید است او حتی از تهیه و پخش چنین برنامهای در این جا، باخبر باشد.
چرا که اگر چنین بود، با توجه به قوانین سختگیرانه « کپی رایت» در خارج از ایران، برای تهیه برنامه مشابه باید اجازه میگرفت و مبالغی را نیز میپرداخت.
البته جدای شباهت در ساختار کلی برنامه های این دو و خصوصا پرداختن به زندگی آدم های عادی و نه مشاهیر و ستارهها تفاوتهای اساسی در آنها محسوس است.
گذشته از شخصیت کاریزماتیک اپرا وینفری - که احسان علیخانی نیز کم و بیش از آن برخوردار است کما این که در میان مردم محبوبیت زیادی دارد - مهم ترین ویژگی این است که برنامه های اپرا سرشار است از سرزندگی ، شادی و خنده که موفقیت و هر آن چه را که شور زندگی است به یادتان می آورد.
میهمانان برنامه های اپرا با هدف انگیزهبخشی برای تلاش و موفقیت و گاه، آموزش به برنامه میآیند. موضوعات برنامه پیشپا افتاده ولی فراگیر و جالب توجه است. تماشاگران بیشتر میخندند ، دست میزنند و هورا میکشند و یا اشک شوق از چشمان شان سرازیر می شود و کمتر به خاطر شکستها، بیماریها و بدهیهاشان اشک میریزند. در «ماه عسل» اما شما غالبا به تماشای یک موفقیت بزرگ که با تلاش شخصی و تغییر نگاه حاصل آمده نمی نشینید بلکه نهایتا این است که دست نیازمندی را می گیرید تا فرد از سقوط و نومیدی بیشتر نجات یابد و اگرچه عده ای با او هم ذات پنداری می کنند ولی در دیگران تنها احساس ترحم را برمی انگیزد نه این که احساس کنی می تواند الگویت باشد.
ایجاد پل ارتباطی بین افراد نیازمند و حمایت کننده مالی نیکو و بسیار پسندیده است اما بهتر است تدابیری اندیشیده شود تا برای حفظ عزت نفس افراد نیازمند، هویتشان فاش نگردد.
به خاطر دارم اپرا در یکی از برنامه هایش ، رمز موفقیت دختر شایسته ( میس ورد ) یکی از سال های گذشته را از او جویا شده بود و به این بهانه باب آشنایی بینندگان را با تجسم و تصور یا همان« تصویر سازی ذهنی» و « سایکو سایبرنتیک » باز کرد چرا که دوشیزه شایسته سال، استفاده از این تکنیکها را در موفقیت و برنده شدن اش در مسابقه اعلام کرده بود.
او ادعا می کرد با استفاده و تمرین منظم تکنیک های " تصویر سازی ذهنی " در طول یک سال یپش از شرکت در مسابقات دختر شایسته سال، توانسته است برنده جایزه و به عنوان دخترشایسته آن سال برگزیده شود.
شاید برای تان جالب باشد در باره سایکو سایبرنتیک بدانید:
ماکسول مالتز یک جراح پلاستیک بسیار موفق در نیویورک دریافت، اگرچه می تواند چهره و ظاهر بیماران خود را تغییر دهد اما اغلب بیمارانش تنها به دلایل روان شناختی هم چنان نسبت به ظاهر خود بد بین و محتاج بهبود چهره روانی خود بودند! او عبارت "تصویر شخصی" را به گونه ای عمومی تر برای تعریف مفهوم چهره روانی افراد معرفی کرد.
در سال 1960 در کتاب سایکو سایبرنتیک به بررسی تشابه ذهن با سایبرنتیک ، به عنوان مثال ، کامپوتر های کوچک موجود در موشک های خود هدایت شونده که برنامه ریزی شده اند تا مسیری را به سوی هدف از پیش تعیین شده بپیمایند پرداخت. در آن زمان کتاب او بسیار جنجالی و بدیع بود و در رده متون تاثیرگذار روان شناسی تصویر شخصی و تصویر سازی هدف قرار گرفت.
سایبرنتیک ، به فرایند کنترل در سیستم های بیونیکی، مکانیکی و الکتریکی شامل سیکل تصمیم گیری از بازخوردهای منفی تا نتایج مثبت، اطلاق می شود که نوع تکامل یافته آن ، درتکنولوژی موشک های خود هدایت شونده استفاده می شود.
کامپیوتر داخلی ، به اجزایی مانند : جست و جوی حافظه و بازخورد، تفکر خلاق، توانایی حل مسئله ، آفرینش اعتماد به نفس و بسیاری از فعالیت های دیگر ، گفته می شود که به عنوان بستری هدایت گر در رودخانه ی هوشیاری، افکار متعارف ، نتایج بی حد تصورات و تکرار خود به خودی یا اتوماتیک رفتار آموخته شده ( به طور کلی آنچه در ذهن ما در جریان است) ، تحت کنترل "تصویر شخصی" عمل می کند.
به عبارت ساده تر ، تصویر شخصی ماذهن مان را جهت دهی می کند . اگر عملکرد ما بر اساس آن چه در گذشته اتفاق افتاده است و یا آن چه سعی داریم از آن دوری کنیم ، باشد ذهن خود را با گردونه ای از برنامه های آزاردهنده و ناخوشایند تغذیه می کنیم.
تصویر شخصی ما برای ذهن ناخودآگاهمان ، هسته مرکزی یی را مهیا می سازد که قسمتی از ذهن، که مقاصد هدفگیری شده ما را دنبال و هماهنگ میکند . بنابراین تصویر شخصی تا حدود زیادی مشابه تصویر نهایی ما در آینده مطلوب مان و اهداف آتی ما معرف تعابیر ما از مطلوب های کنونی مان و یا نشانه توانایی بلقوه ی کنونی ماست که محقق شده است.
تصویر سازی آینده مطلوب ، آن چه که در موقعیت حال حدسیات است ، قادر است آن را به واقعیات تبدیل کند و ناتوانی در تصویر سازی واقعی و دقیق اهداف ، به گونه ای رفتار بازدارنده از موفقیت محسوب می شود . در واقع شاید بتوان گفت : بدون تصور آگاهانه اهداف ، مطلوب هایتان را به اعماق سایه های ذهن ناخودآگاه ف تبعید خواهید کرد .
دختر شایسته سال میهمان در برنامه اپرا نیز مدعی بود با تصویرسازی ذهنی صحنه برگزیده شدن و دریافت جایزۀ در مراسم سالانه انتخاب برگزیده ها ، و انجام تمرینات آن به طور منظم ، توانسته است گوی سبقت را از رقبا برباید.
در برنامه احسان علی خانی اما با احساساتی رو به رو هستیم که در عمل غالبا آگاهی را در جان ما نمینشاند. اپرا بیننده را با آموزه های تازه رو به رو میکند. ماه عسل اما وقتی تمام میشود و امروز به آخر خط امسال میرسد به خاطره بدل میشود هر چند به یکی از مشخصه های تلویزیون در ماه رمضان بدل شده است.
شاید مهم ترین تفاوت اپرا با ماه عسل و برنامه علیخانی همین باشد که اولی ذهن مخاطب را هدف قرار می داد و پس از برنامه هم نکاتی که منتقل می شد در خاطره ها میماند و دومی احساسات و عواطف بیننده را و برنامه که تمام میشود فقط اشک و آهها به یاد مانده است.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کاوه معینفر هم در عصر ایران نوشت:
در کلاسها و دورههای موفقیت جملهای یاد داده میشود که: «در زندگی قهرمان رویاهای خود باش» ولی گاهی اوقات کسانی وجود دارند که قهرمان رویاهای دیگران هم میشوند.
در برنامه ماه عسل 4 فیلم کوتاه از 4 قهرمان پخش شد، این فیلمها بنابر فراخوان برنامه ماه عسل احسان علیخانی تحت عنوان "قهرمان من" توسط مردم ارسال شده و بعد از انتخاب به مرحله نهایی راه پیدا کرده اند تا در یک نظرسنجی مردمی برترین آنها انتخاب شود. شکل کار اینگونه بوده که هر کسی قهرمانی از زندگی خودش را معرفی می کند.
یکی از فیلمها درباره "کامل" چوپانی کُرد از یکی از روستاهای توابع پیرانشهر آذربایجان غربی بود که شب در کوه با دیدن باران و تگرگ شدید احساس خطر کرده و با 20 دقیقه دویدن خودش را به جایی می رساند تا موبایلش دسترسی به آنتن داشته باشد، با برادرش تماس گرفته و می گوید به مردم روستا خبر بده سیل در راه است.
برادرش سریع به مسجد روستا رفته و با بلندگو از مردم می خواهد که به دلیل احتمال آمدن سیل از خانه هایشان بیرون آمده و به ارتفاعات بروند، مدتی بعد همین اتفاق رخ داده و سیل تمام روستا را از بین می برد و هوشمندی و اقدام به موقع این "چوپان فداکار" (لقبی که به کامل داده اند) باعث نجات جان حدود 200 نفر اهالی روستا میشود.
فیلمی دیگر مربوط به مادری بود از رباط کریم که با موبایلش از پسر بچه 12 سالهاش تصویر گرفته و او را قهرمان زندگیش معرفی می کرد. مادر توضیح می دهد که خودش به دلیل تزریق آمپول اشتباهی در 2 سالگی یک پایش فلج است و بعد از ازدواج و به دنیا آمدن پسرش شوهر هم آنها را رها کرده و رفته است.
حال او با پسرش زندگی می کند و پسر علاوه بر درس خواندن در انجام کارهای خانه کمک حال مادرش است و با فروش دستمال کاغذی در تامین مخارج زندگی 2 نفرهشان مشارکت دارد و ...
سینمای هالیوود به صنعت قهرمان سازی شهرت دارد و در مواد لازم برای تغذیه این صنعت از همه نوع قهرمانی می توان پیدا کرد؛ از قهرمانان ابر انسانی مانند سوپرمن، اسپایدرمن و بتمن و ... گرفته تا شخصیتهای علمی،فرهنگی، سیاسی، تاریخی، ورزشی مانند ماری کوری، لویی پاستور، مهاتما گاندی، نلسون ماندلا، نیل آرمسترانگ، محمدعلی کلی و ...
بخش دیگری از این قهرمانان را همواره از میان اتفاقات واقعی زندگی روزانه پیدا میکنند که از دل جامعه بیرون میزنند و با اقدامی شجاعانه یا استقامتی دلیرانه و... مهری از خود را بر دل جامعه حک میکنند که فراموش نشدنی است مانند همین قهرمانان برنامه ماه عسل.
در فیلم "زندگی زیباست"(Life is Beautiful) روبرتو بنینی که داستان آن در زمان جنگ جهانی دوم است زمانی که یهودیان از شهرها به اردوگاههای مرگ منتقل می شوند "گوییدو" برای اینکه پسر 5 ساله اش روحیه ی خود را نبازد و وحشت نکند، همه ی آن رویدادها را برای او یک بازی ساختگی توصیف می کند و با طنز و خنده سعی دارد پسرش را خوشحال نگه دارد. اینجا قهرمان پدری است که ماهیت زشت و خشونت جنگ را برای بچهاش عوض میکند، تا او در همان دنیای زیبای کودکانهاش بماند.
در کتابهای درسی خودمان هم نمونه معروف از این قبیل قهرمانان "دهقان فداکار" است، ریز علی خواجویی با آتش زدن پیراهنش از بروز حادثهای مرگبار برای قطاری پر از مسافر جلوگیری میکند.
قرار نیست قهرمان همیشه محدود به لابلای سطور یک کتاب داستان، یا در یک چشم انداز دوردست فیلمی انیمیشن باشد، در بسیاری از مواقع قهرمانان کسانی هستند که در همین گوشه و کنار ما زندگی می کنند و شاید به هر دلیلی به چشم نیایند.
قهرمان، قهرمان است بزرگ و کوچک ندارد، یکی بر روی سکوهای ورزشی قهرمان ملتی می شود و دیگری مانند کامل(چوپان فداکار) با نجات زندگی 200 انسان دیگر قهرمان است و حال می توان در تقابل با درس "چوپان دروغگو" او را هم در کتابهای درسی وارد کرد.
در این وانفسای شاخهای پوشالی دنیای مجازی، سالهاست جای قهرمانان معمولی کوچه، خیابان، کوه و دشت خالیست.
این رویکرد قهرمانپروری در ماه عسل، ارائه الگویی مناسب به جامعه و علی الخصوص نسل جوان است تا در موقعیتها و بزنگاه های مختلف رویکردی انسانی، نجات بخش و تحولزا داشته باشند.
دنیا را چه دیدید شاید در یک مقطع زمانی به هر دلیلی خود ما هم شاهد قهرمانی، یا حتی خود قهرمان باشیم، پس حواسمان را جمع کنیم و نسبت به خود، اطرافیانمان و اتفاقات ریز و درشت زندگی نگاهی قهرمانپرور داشته باشیم، در پایان به قول احسان علیخانی در انتهای برنامهاش ماهتون عسل.
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.
بهترین برنامه تاریخ تلویزیون