به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، شب گذشته پس از مدتها کش و قوس برنامه «شبی با عبدی» روی آنتن شبکه نسیم رفت و اکبر عبدی در قامت یک شومن تلویزیونی رسما اجرای یک برنامه تلویزیونی را انجام داد. اما نکته ای که در شروع برنامه به چشم آمد، دکور و جایگاه حضور تماشاچیان بود که شباهت زیادی به دکور «دورهمی» داشت. علاوه بر این، رنگ دکور، بالا رفتن پرده به سبک «دورهمی» و اجرای نمایش توسط عبدی و فردی که رفتارش بی شباهت به قیمت «دورهمی» نیست، همه و همه در نگاه اول بسیاری از بینندگان را به یاد «دورهمی» انداخت. هرچند که سبک اجرای عبدی و همچنین آیتمهای مختلف مانند مسابقه دو گروه نمایشی تفاوت ایجاد کرده بود.
البته با تماشای فقط یک قسمت نمیتوان نظر قطعی درباره این برنامه داد، اما به این بهانه نگاهی داشته ایم به برنامههای تلویزیون که از سریالها یا برنامههای مشابه کپی برداری علنی کرده اند:
«شاید برای شما هم اتفاق بیفتد»
یکی از دمدستیترین نمونههای کپیبرداری شده صدا و سیما مجموعه «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» است؛ مجموعهای ایرانی که از روی مجموعه ترکیهای «کلید اسرار» ساخته شده است. نکته جالب این است این بار اول مجموعه اصلی از سیما پخش شد و بعد بر اساس همان تم و مضمون و با داستانهایی مشابه مجموعه داخلی ساخته و پخش شد، یعنی حداقل این صداقت وجود داشت که نمونه ایرانی، بعد از نمونه اصلی پخش شد. البته در نسخه ایرانی در قسمتهای مختلف نوآوریهایی هم دیده شد و بعضی قسمتهای این مجموعه کارهای متفاوت و قابل تامل و هنرمندانهای از کار درآمدند. این مجموعه به نسبت سایر مجموعههای معمول صدا و سیما کمتر خط قرمزها را رعایت میکرد و گاه مضامینی در آن مطرح میشد که کمتر به آنها اشاره شده بود و این یکی از نقاط قوت مجموعه بود.
«نود» و «بیست هجده»
«نود» بدون شک موفقترین، پربینندهترین و جذابترین برنامه تلویزیونی ایرانی در دهه اخیر بوده و مجری- سازندهاش را به مقام یک فوقستاره رسانده و حتی رسانههای آن سوی مرزها هم به آن توجه کردهاند اما همه اینها دلیل نمیشود کهنگوییم این برنامه در اصل یک کپیبرداری بوده است. نود در واقع برداشتی از برنامههای قدیمی و بسیار محبوب فوتبال در جهان مثل برنامه فوشبال شو شبکه ZDF و برنامه کالچیو کولونی شبکه ono RAI و البته برنامه soccer fever شبکه اسکای و چند برنامه دیگر است. نود اما چند ویژگی داشته و دارد که آن را از یک کپیبرداری صرف فراتر برده و به یک برنامه تاثیرگذار بدل کرده است. نود طی سالها بخشهای زائد و اضافی خود را حذف کرده و بخشهای جدیدی را به برنامه اضافه کرده که هویت جدیدی به آن داده است. این برنامه به دلیل شفافیت مالی و پاک بودن سازندگانش در جو پر ابهام و تا حدودی آلوده فوتبال ایران تاثیرگذاری بیشتری هم پیدا کرده است، اگرچه فردوسیپور و گروه مشاورانش در معیارهای ایران بسیار به روز هستند اما مقایسه با نمونههای جدیدتر آن سوی مرزها یک واقعیت را آشکار میکند که آن هم این است که نود باید بیشتر و بیشتر از تکنولوژی و امکانات آن استفاده کند اما به هر حال نود از آن نمونههای موفق است که با تبحر و احاطه سازندگانش و استفاده از کار گروهی توانسته از مرزهای کپیبرداری صرف بگذرد و به یک برنامهمستقل و تماشایی بدل شود. با این همه و با همه نوآوریها اما باز هم کپی برداری به چشم میآید. مثلایکی از اتفاقاتی که در نود افتاد، مراسم قرعه کشی مرحله یک هشتم نهایی جام حذفی بود که در استودیوی برنامه نود برگزار شد، شبیه به قرعه کشی جام حذفی انگلستان در استودیو ورزش شبکه بی بی سی!
علاوه بر نود، برنامه «بیست هجده»هم که ویژه برنامه پخش بازیهای جام جهانی است با الگوبرداری از برنامه های روز سعی در تحلیل مسابقات دارد. حضور کارشناسان خارجی در این برنامه خیلی هم سر و صدا کرده از دیگر ویژگهای شباهت به نمونه های خارجی است.
در انتها می توان گفت برنامه های عادل فردوسی پور با اینکه از برنامه های معروف ورزشی الگوبرداری کرده اند، اما از کپی برداری های موفق تلویزیون به شمار می روند.
«دورهمی»
برنامه هندی مورد اشاره «شبهای کمدی با کاپل/Comedy nights with Kapil» نام داشت که توسط یک استندآپ کمدین-بازیگر-مجری هندی به نام کاپل شارما اجرا می شود و در تصاویری که از برنامه در فضای مجازی بیرون آمد، کپی برداری «دورهمی» از دکور و اجرای آن محسوس بود. این برنامه گفتگو محور در هند بسیار محبوب بوده است و از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ پخش شده است و در طول دوران پخش خود جوایز بسیاری را در هند کسب کرده است. سازندگان “دورهمی” در طراحی دکورها، نورپردازی، شیوه روایی و حتی شخصیت پردازی از این برنامه گفتگو محور هندی ایده گرفتهبودند و همین امر اعتراضات زیادی را برانگیخت. بطوریکه وقتی سیامک انصاری توئیت کرد: «کلا علاقه زیادی به بدست آوردن آسون و کوتاه داریم. یادگیری آلمانی در خواب، آب کردن ۲۰ کیلو با ۳ دقیقه تمرکز، پولدار شدن در ۲۴ ساعت.» این توئیت اما جرقهای شد برای کاربرانی که کپی «دورهمی» از یک برنامه هندی را هدف گرفته و به نوشته انصاری واکنش نشان دادند.
اما پس از خداحافظی مهراب قاسمخانی و کارگردانی مهران مدیری، با تغییراتی که مدیری در نمایشها داد و متن های به روزی که نوشته شد، این برنامه به محبوبیت فوق العاده ای رسید و به هنگام پایان سری اول آن هیچ کس اشاره ای به کپی بودن برنامه نکرد و همه تقتضای ساخت سری دوم را داشتند.
«هفت سنگ»
سریال «هفت سنگ» یک سریال سرحال رمضانی بود که علیرضا بذرافشان پس از ساخت سریال خوب «نابرده رنج» سراغ آن رفت و انصافا هم سریال متفاوتی شده بود. اما مشکل اینجا بود که تم و چارچوب اصلی سریال و حتی بسیاری از سکانس ها دقیقا عین به عین از سریال بسیار مشهور «مدرن فامیلی» کپی شده بود. این مورد آن قدر واضح بود که کار «هفت سنگ» به جاهای باریک کشید.
آن زمان جلسه های مختلفی تشکیل شد و سید رمضان شجاعی کیاسری نایب رئیس شورای نظارت در خصوص مطرح شدن موضوع سریال «هفت سنگ» گفت: طبق بررسی ها، داستان سریال «هفت سنگ» کپی برداری شده از یک اثر آمریکایی به نام «خانواده مدرن» ( Modern Family) است که برای پخش در تلویزیون بازنویسی شده است.
اعضای شورای نظارت الگوبرداری از سریالی که توسط کشوری تولید میشود که از لحاظ فرهنگی تفاوت بسیاری را با کشور ما دارد مناسب ندانسته در حالی که این اعضا مخالفتی با الگو برداریهای شکلی و ساختاری مناسب در جهت بالا بردن کیفیت و جذب مخاطب ندارند بنابراین اگر این الگو برداری از لحاظ محتوایی صورت پذیرد بدلیل مغایرت فرهنگی خلاف ضوابط، اهداف و معیارهای رسانه ملی است.
کپی برداری شبکه قرآن از خندوانه
تقلید حتی از خبر گفتن
دکتر و کلاغ خبرگو
در بخشهای خبری هم برنامههای آن طرف آب مورد توجه قرار گرفت و قالب گزارشهای نرم و «اتاق خبر» و «دکتر… » مورد کپیبرداری قرار گرفت، کلاغ خبرگو کپیبرداری شده از یک الگوی آن طرفی است و شیوه خبرگویی به صورت مکالمه و حرف زدن با هم در برخی برنامهها و شبکههای سیما هم مورد الگوبرداری واضح قرار گرفت.
داستان ادامه دارد
نمونههای دیگر
نمونههای دیگری را هم میتوان در میان برنامههای رادیویی و تلویزیونی مثال زد که تمام و کمال شبیه نمونههای آنسویی است مثلا مسابقات آشپزی و استعدادیابی یا مسابقه کلید و چند مسابقه مشابه تلویزیونی که در آن شرکتکنندههایی از میان آدمهای عادی اجتماع در موقعیتهای خاص برای گذر از یک موقعیت قرار میگیرند که یادآور مسابقههای تلویزیونی مثل «مکعب»، «جعبهها» و «Run prize» است و برنامهای در رادیو که به شدت یادآور برنامه «شعر یادت نره» شبکه فارسیزبان آن طرفمرزهاست و برنامه دکتر سلام که یادآور برنامه تلویزیونی دکتر اوز (Dr.Oz) است که از برنامه تلویزیونی اوپرا وینفری شروع کرد و حالا برنامه مستقل خودش را دارد و….
کپی برداری خوب است یا بد؟
با توجه به اینکه اقتباس به خودیخود بد نیست، باید ببینیم کجا تلویزیون ما در این امر موفق بوده و کجا وارد چرخه تقلید صرف شده و کاری از پیش نبرده است. به نظر میرسد بزرگترین عاملی که باید در ساختن این برنامهها در نظر گرفت، لزوم توجه به محتوا و داشتن ایده است تا بتوان همان قالب کلی جهانی را بومی و متناسب با فرهنگ ایرانی کرد. «احسان ناظمبکایی» روزنامهنگار با سابقه حوزه سینما تلویزیون به چند نمونه موفق این برنامهها هم اشاره میکند: «ما هر وقت صاحب ایده شدیم، موفق شدیم. مثلا در «مسابقه هفته» که یک کپیبرداری است، اجرایی که «منوچهر نوذری» میکند، جذاب است؛ اما وقتی این اجرا به افراد دیگر سپرده میشود، فرم همان است؛ اما جذاب نیست. به خاطر اینکه سفارش دهنده برنامه بیشتر از محتوا دنبال اسپانسر است. یعنی سفارش دهنده می گوید من برنامهای شبیه مسابقه هفته میخواهم. نه اینکه من یک برنامه تلویزیونی جذاب میخواهم. اگر دقت کنید، برنامه «سینما۴» بارها با تهیه کنندگان مختلفی تهیه شده است؛ اما آن زمان که «حمید مقدم» کار را دست میگیرد، برنامه دیده میشود. چرا؟ چون برای خود حمید مقدم سینما۴ مسئله است. یا برنامهای مثل «مردم ایران سلام» شبکه دو ساعت ۶ صبح هم دیده میشود. بعد از آن برنامه چقدر برنامه در همان زمان آمدند. بعضی از آن ها ۱۵ مجری هم زمان آوردند؛ اما نگرفت.
«رادیو هفت» یکی دیگر از این برنامه های اقتباسی خوب است. ممکن است برنامهسازی بگوید من می خواهم برنامه ای شبیه رادیو هفت بسازم؛ اما این نمی گیرد مگر اینکه این فرد مثلا خود «منصور ضابطیان» باشد که رادیو هفت برای او مسئله است. برنامه ای مثل «ایرانگرد» هم در ایران می گیرد. نمونه خارجی هم داشته باشد، بازنمونه داخلی میگیرد. چون ظرفیت ایران در حوزه طبیعت گردی بالاست و معمولا جواب میدهد.یا برنامه دیگری مثل «سرزمین دانایی» که «سعید ابوطالب» تهیهکننده آن بود کپی مسابقات خارجی است که در آب و خاک انجام میشود؛ اما موفق است. افق هم یک مسابقات کماندویی دارد به اسم «فرمانده» که از همان نوع مسابقات خارجی است. اما چون ایرانیزه میشود، برای مخاطب جذاب است.»
در کنار برنامههای اقتباسی موفق، کم نیستند برنامههایی که بدون توجه به ظرفیت داخلی وارد رسانه ملی میشوند و چون خود برنامهساز خیلی دغدغه محتوا ندارد، نمیتواند جای خود را بین مردم باز کند: «اول از همه مهم این است که برنامه ساختن برای خود برنامه ساز به خودی خود مهم باشد. نه اینکه دنبال پول و اسپانسر و جلب نظر باشد. وقتی فقط دنبال جلب نظر باشد و هیچ نقشهای نداشته باشد، اولین فکری که به ذهنش میرسد این است که نمونه های موفق خارجی چگونه هستند. برویم آنها را کپی کنیم و در این فضا شما میتوانید برنامه «تخت گاز» هم بسازید؛ اما به شرطی می تواند این برنامه موفق باشد که صنعت خودروسازی ما خصوصی باشد. پس برنامه تخته گاز در ایران نمی گیرد. حتی سریال های ماه رمضانی ما عملا از لحاظ محتوا و فرم کپی نمونه های سریال های رمضانی دیگر کشورهای اسلامی بود و ما پیش از این سریال های مناسبتی ماه رمضان نداشتیم. یا بسیاری از برنامههای آشپزی هم در همین فضا هستند. نمونه برنامههای این چنینی که تقلید صرف باشند، کم نیستند.»
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.
نه حالا 100 درصد ولی اگه اون برنامه رو دیده باشین میفهمین
آخه شبکه قرآن که همیشه قرآن پخش می کرد چرا باید یه برنامه عین خندوانه بسازه؟
تازه تو کالا هم کپی برداری می کنیم از هم!لپ لپ و هد هد از روی سک سک محبوب و تک کپی می کنیم!محصولات خارجی رو کپی می کنیم بعد می گیم «بومی سازی» یا «کالای مشابه داخلی»!
شبی با عبدی هم که اصلا نگاه نکردم چون میدونستم بد در میاد
دورهمی فصل اول محبوب ولی با دکور کپی و افت شدید در فصل های بعد!
دکتر سلام و دکتر اوز هم خیلی شبیهن!
کلا کپیبرداریم تو شیوه،پوستر و…
اسم کپی کردن اشکال نداره اون کپی کردناساسی بدون نام بردن از صاحب ایده ایراد داره
تو ساخت و تولید کالا کپی برداری بد نیست اتفاقا خیلی هم خوبه چون صنعت سخت این مسائل حالیش نیست و برای بقای اقتصاد باید ساخت و تولید کرد و چه خوب که به جای یه کارگر خارجی یه کارگر ایرانی کار کنه و چرخ زندگیش بچرخه !
ولی تو هنر ! اصلا و اصلا و اصلا خوب نیست ! چون هنر ذاتا ایده و سلیقه شخصی فردی محسوب میشه و کپی برداری تو مسائل هنری شان خوبی نداره !
مخصوصا تو سینما و تلویزیون ! حالا چه کپی از ایده باشه چه کپی از پوستر و چه کپی از اسم و فیلمنامه !
البته کپی کردن با الهام گرفتن فرق میکنه ! الهام گرفتن به ذات خودش بد نیست و یه ترفند برای رشد مسئله ای خوبه ولی تو مسائل تخصصی و حرفه ای خود الهام گرفتن هم باز هم ایراد داره و کار چیپ و بی معنایی جلوه میده.
ولی اکبر عبدی ک این همه ادعا داشت چرا از روش کپی پیست استفاده کرد
اصلا برنامه شبی با عبدی جذاب نبود .
و مدرن فمیلی رو دنبال میکردم
عالی بود