به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، برخی از مهمترین و خواندنی ترین گزارش ها و تحلیل های مطبوعات و رسانه های خبری کشور درباره سینما و تلویزیون را در ادامه بخوانید.
انتقاد تند روزنامه صبح نو از مینا ساداتی و پستهای اینستاگرامیاش
روزنامه صبح نو نوشت:
فعالیت و اظهارنظرهای چهرههای سینمایی در شبکههای اجتماعی هرازچندگاهی باعث حاشیههایی میشود. مشکل آب شرب خرمشهر و مسائل مربوط به آن، باعث شد که نگاه دوبارهای به واکنشهای مجازی یکی از بازیگران در این زمینه داشته باشیم.
در بحران اخیر مربوط به آب در خرمشهر، برخی از چهرههای سینمایی مثل آقایان پرویز پرستویی، صابر ابر، بهرام رادان و خانم مهناز افشار و... درباره این مشکل درصفحات شخصیشان پستهایی منتشر کردند که برخی کاملاً دلسوزانه و متعهدانه بود و البته برخی طبق معمول بیربط به موضوع اصلی و معطوف به حواشی سیاسی بود. خانم میناساداتی از بازیگران سینما و تلویزیون است که در سالهای اخیر شناختهشده است. برخی از پستهای ساداتی در ماههای اخیر جالب توجه بوده است و اگر آنها را با کارنامه کاری خودش و همسرش بررسی کنیم، جالبتر هم خواهد بود.
رأی میدهم!
مینا ساداتی در ایام انتخابات پستی منتشر کرد و پس از انتقادات فراوان از زمین و زمان و یمین و یسار، نهایتاً از انتخابش گفت و تاکید کرد که به آقای حسن روحانی رأی خواهد داد. او سپس از برگه رایش که روی آن نام روحانی نوشته شده بود عکس گرفت و آن را منتشر کرد. البته که این حرکت نه تنها بد نیست که یکی از اولین مولفههای آزادی اجتماعی و انتخاب آزاد است. اما احتمالاً بررسی پستهای بعدی این بازیگر قدری شرایط را متفاوت خواهد کرد. یکی از مشخصههای کپشن پستهای ساداتی نثر و عبارات خاص اوست! ظاهراً خانم بازیگر علاقه زیادی به استفاده از ایهام و کنایه آن هم با زبان عالمانه دارند!
عصبانیت خانم بازیگر
«کوتهفکرهای فاقد تخیل. نظریههای بدون ارتباط با واقعیت، اصطلاحات تو خالی، #آرمانهای غصبی، #سیستمهای انعطافناپذیر. اینها چیزهایی است که واقعاً مرا میترساند. البته اهمیت دارد بدانی چه چیزی درست و چه چیزی #نادرست است. #اشتباهات فردی در #قضاوت معمولاً میتواند اصلاح شود. تا زمانی که جرات داشته باشی به اشتباهاتت #اعتراف کنی، اوضاع میتواند بهتر شود. اما کوتهفکرهای #متعصب بدون هیچ #قدرت تخیلی مثل انگلهایی هستند که موجب تغییر ماهیت میزبان میشوند، شکل عوض میکنند و به رشد ادامه میدهند و #محکوم به #شکست هستند.» این جملات که با هتشگهای خاص(!) به نقل از کتاب کافکادرکرانه، توسط خانم ساداتی منتشر شده، در ذیل عکسی غیرمرتبط با متن است. حال این جملات، هشتگها و عکس به برداشت مخاطب مربوط است!
تاریخ، قانون و پرچمتان جعلی است!
پس از حادثه عجیب برخورد یکی از ماموران زن گشت ارشاد با دختری جوان که فیلم درگیری آن (فیلمی که با دوربین جاسازیشده ثبت شده بود) منتشر شد. واکنشهای مختلفی را در پی داشت. مینا ساداتی اما ظاهراً خطاب به قانون، حکومت و ارزشهایی که آنها را جعلی میداند با عصبانیت زیادی نوشت: «تاریخ را جعل کردید. قانون را جعل کردید. نظراتتان را زیر پرچم قانون جعلیتان به مردم حقنه کردید. باور کنید که روزی هم نوبت مردم خواهد شد. کدام کشور و مذهب را الگوی سیاسی و مذهبیتان کردهاید؟ آقایان و خانمهای مسوول و مأمور، ایران ایران است و ایرانی اهل سکوت نیست؛ امروز سکوت جایز نیست...»
ازآب تا سوریه، فلسطین و عراق!
اما آخرین پست اینستاگرامی مینا ساداتی مربوط به مساله اخیر خرمشهر است. درباره علت بهوجود آمدن مشکل بیآبی در خرمشهر علل مختلفی مطرح میشود. برخی معتقدند عدم تدبیر مسوولان باعث این مشکل شده و برخی شایعه کردند که خط لوله آب شرب این شهر بهدلیل اخبار غلط کانالهای تلگرامی که مدعی بودند آب شیرین کشور به خارج صادر میشود، توسط برخی تخریب شده و این مشکل بهوجود آمده است. البته فارغ از علت واقعی این حادثه آن چه مشخص است قطعاً شرایطی که چند روز برای مردم مظلوم مناطق بهوجود آمد، در شأن آنها نبود و مسوولان دولتی در صف اول پاسخگویی به این مشکل هستند. پس از این حوادث، بسیاری از کاربران فضای مجازی نسبت به این مساله واکنش نشان دادند. اما مینا ساداتی که گویا اصرار دارد درباره تمام مسائل شفاف، اظهارنظراتی عجیب، بیربط و فراتر از اطلاعاتش کند، نوشت: «با رویکردهای پوپولیستی و رادیکالیسم مذهبی نمیشود مانع از ضایعات بزرگ شد. 40سال نشد، 40قرن دیگر هم نخواهد شد، بنا به تکرار تاریخ نخواهد شد. به جای سیاستهای خارجی بیهوده و دشمنپروری، مردم ایران را دریابید.
ضایعه خرمشهر، آبادان و اهواز را دریابید. بحران آب، بحران هوا و بحران اقتصادی مردم، مهمتر از بحرانهای مردم فلسطین و سوریه و عراق نباشد، کمتر نیست.»
شبیه فیلمهایشان نیستند؟
آیا فعالیت مجازی برای چهرهها خط قرمز است؟ حضور در فضای مجازی و واکنش نسبت به اتفاقات پیرامون حق هر شهروندی است؛ حتی اگر به گمان دیگران نظرات آن شخص اشتباه باشد. مگر نه اینکه به بهانه اتفاقات اخیر خرمشهر عزیز، یکی از بازیکنهای تیم ملی به اعتقادات مردم تاخته بود و کمک مردمی به عتبات را کمک به کشور دشمن (منظورش حزب بعث) ندانسته بود؟! خب پس در این فضای مجازی هرکسی هر چه بخواهد میگوید و طبق مثل معروف «شنونده باید عاقل باشد».
اما موضوع درباره خانم ساداتی قدری متفاوت است. پست آخر مینا ساداتی آنقدر عجیب و با رفتارش در تضاد است که سؤالات زیادی را بهوجود میآورد. ساداتی در حالی مدام به حاکمیت و اصولش میتازد که خودش کم در فیلم حکومتی بازی نکرده است. «امکان مینا»، «هیهات» و «سرو زیرآب» از جمله این فیلمها هستند که با سفارش مجموعههای حاکمیتی و با موضوعاتی خاص ساخته شدهاند.
اتفاقاً همسرش (بابک حمیدیان) هم در سالهای گذشته در چهار فیلم محصول سازمان رسانهای اوج نقشآفرینی کرده است. جالب است خانم بازیگر درحالی متلکهای سنگین میاندازد و از عبارات مجهول و دهانپرکنی همچون «پوپولیسم» استفاده میکند که خودش عکس استخری دولتی در قبل از انقلاب واقع در جنوب کشور (که احتمالاً متعلق به وزارت نفت بوده) را در کنار عکس بیآبی در حاشیه خرمشهر منتشر کرده و این دو را با هم قیاس کرده است! چه قیاس مخاطبپسندی! اصلاً هم این حرکت پوپولیستی نیست! فقط ایشان نگفته واژه «رادیکالیسم مذهبی» (که بعید است معنای دقیقش را بدانند) چه ربطی به بحران آب در یکی از مذهبیترین مناطق کشور دارد؟!
البته این پایان کار نیست و خانم بازیگر بحث دموده عراق و سوریه را گفتهاند اما توضیح ندادهاند که خودشان در آثاری که مربوط به همین «رادیکالیسم» (البته به ادعای خودش) است بارها بازی کردهاند.
نمونه آخرش به وقت شام با موضوع سوریه بود که بابک حمیدیان در آن حضور داشت. در پایان باید گفت که این بازیگر محترم یا به فیلمهایی که بازی میکند اعتقاد ندارد و صرفاً انگیزه مالی دارد یا پستهای مجازیاش محض لایکهای آنچنانی است.
مدیر شبکه کودک: کسانی که از انیمیشنها انتقاد میکنند مخاطب پیگیر و اصلی شبکه نیستند
شبکه کودک از جمله شبکههای به نسبت نوپای سازمان صداوسیماست که از اول مهر 94 به صورت آزمایشی افتتاح شد و از پخش رسمیاش هم دو سالی بیشتر نمیگذرد. با این حال همین شبکه توانسته از آغاز فعالیت، مخاطبان کودک و خردسال تلویزیون را به درستی هدف بگیرد و در قالب دو کانال نهال و پویا، در روزگار هجمههای رنگارنگ شبکههای گوناگون داخل و خارج، آنها را پای تماشای برنامههایش بنشاند. محمد سرشار در مصاحبهای از وضعیت کنونی شبکه کودک سیما گفت.
وارد فصل تابستان شدهایم و با توجه به تعطیلی مدارس و فراغت بیشتر کودکان، طبیعی است که برنامههایتان تغییراتی برای سرگرم کردن بیشتر کودکان داشته باشد. از تغییرات آنتن شبکه در طول تابستان بگویید. چه عناوینی تازه به شبکه اضافه شدهاست؟
تابستان امسال، تابستان داغی برای شبکه کودک است. هم در کانال پویا و هم در کانال نهال، برنامههای مختلفی داریم که فصل جدیدشان ساخته شده و روی آنتن میرود. برای خردسالان زیر شش سال، فصل جدید برنامههایی چون «نقاشی نقاشی»، «خدا چه آفریده»، «شهر قصه»، «آفتابگردون» و «مامان گلی» در حال تولید و پخش هستند. کودکان شش تا 12 سال هم فصل جدید «1 2 3، خنده»، «من هنرمندم»، «خوشمزه» و «ورجهوورجه» را در کانال نهال خواهند دید. اینها از جمله برنامههای شاخص شبکه هستند که با استقبال مخاطبان مواجه هستند، درصد رضایت بالایی دارند و تولید آنها نیز ادامه دارد. همچنین از جمله تغییرات دیگر شبکهمان، اضافه شدن دو ساعت به مدت زمان پخش برنامههای شبکه است. در طول سال تحصیلی، برنامههای نهال تنها تا ساعت 10 شب پخش میشد، اما به فراخور تابستان و ایام فراغت، پخش برنامهها در این فصل از ساعت 8 صبح آغاز میشود و تا 12 شب ادامه دارد.
وضعیت پخش آثار خارجی در شبکه به چه صورت است؟
تقریبا نیمی از جدول پخش شبکه را آثار خارجی پر میکند. امیدواریم در پنج سال آینده بتوانیم 70 درصد جدول پخش را با برنامههای ایرانی و 30 درصد آن را با آثار خارجی پر کنیم. هماکنون میانگین سال ساخت آثار خارجی در شبکه به پنج سال رسیده که یک رکورد محسوب میشود. حتی برخی سریالهای جذاب مانند انیمه ژاپنی «آبشار سرنوشت» بلافاصله پس از تولید، در شبکه کودک پخش شده و مدیران کانال نهال منتظرند تا با تولید فصل چهارم، آن را دوبله و پخش کنند.
فرزندان خودتان در خانه چقدر مخاطب برنامههای شبکه کودک هستند؟ به عنوان یک پدر چقدر اجازه میدهید به تماشای برنامهها بنشینند؟
جالب است بدانید که وقتی شبکه در مرحله آزمایشی قرار داشت و تازه مدیر آن شده بودم، روزی در جلسهای که با آقای سرافزار داشتم، به ایشان گفتم که شبکه کودک در خانهمان قفل است و فرزندانمان اجازه تماشایش را ندارند! آقای سرافزار تعجب کردند. در آن دوران پخش برنامههای شبکه با نوعی اعوجاج و درهمریختگی همراه بود. خانوادهها همیشه به ما میگویند که وقتی کودکشان میخواهد برنامههای کودک شبکههای خارجی را ببیند، ذهنشان مدام نگران است؛ نمیتوانند بچهها را با آن شبکهها تنها بگذارند و نظارتی هم بر آثاری که پخش میکنند، وجود ندارد. از ما میخواهند که برنامهها را با دقت و حساسیت پخش کنیم و میگویند خیالشان راحت است که وقتی کودکشان شبکه کودک را میبیند، میتوانند او را با تلویزیون تنها بگذارند. البته مشاهده بیش از اندازه برنامهها هم خوب نیست و ما تاکیدی بر این قضیه نداریم. کودکان ما در خانه روزی دو ساعت تلویزیون تماشا میکنند و بقیه وقتشان را با فعالیتهای دیگر پر میکنند.
دو ساعت؟ برای شبکهای که از صبح تا شب برنامه پخش میکند، دو ساعت کم نیست؟
بهتر است بچهها بیشتر از دو ساعت پای تلویزیون ننشینند؛ اما در شرایط امروز که خیلی نمیتوانند بیرون از خانه بازی کنند و جایی هم برای تحرک ندارند، تا سه ساعت تماشای تلویزیون هم موردی ندارد. تلاش میکنیم همین برنامههایی که میبینند در کنار سرگرمیسازی، معنا و مفهومی هم داشته باشند و چیزی به آنها یاد بدهند. برای مثال به آنها یاد میدهیم که اگر با دوستانشان یا بچههای فامیل دور هم جمع شدند، چه بازیهایی را به صورت گروهی انجام دهند. متاسفانه مدارس ما فقط روی بحث آموزش و پر کردن ذهن تمرکز کردهاند و در این شرایط، جای سرگرمی در کنار آموزش خالی است. ما میکوشیم مهارتها را در بچهها تقویت کنیم. برای مثال برنامهای به نام «خوشمزه» را در شبکه داریم که پخت غذاهای ساده را به کودکان آموزش میدهد. غذاهایی که عموما نیازی به استفاده از گاز و ابزارهای برّنده ندارند و اگر هم داشته باشند، حتما هشدار میدهیم که بخشهایی را باید با کمک بزرگترها انجام بدهند و نه تنهایی. از دیگر برنامههایی که در زمینه تقویت مهارتهای کودکان داریم، «کارآگاه نجار» نام دارد. این برنامه هم ساخت وسایل مختلف را به کودکان آموزش میدهد و حتی شنیدهایم که بعضی از بزرگترها این کاردستیها را ساختهاند یا با استفاده از آموزشهای برنامه، خودشان به کارآفرینی روی آوردهاند و این برای ما اتفاق خوبی است.
شبکه کودک در مواری دچار حاشیههایی میشود و موجی از انتقام به راه میافتد. دلیل این قضیه را چه میدانید؟
به نظرم عمده کسانی که از ما انتقاد میکنند، مخاطبهای ثابت و پیگیر شبکه نیستند؛ بلکه کسانی هستند که به صورت اتفاقی چشمشان به شبکه افتاده و از آن ایراد میگیرند. برای مثال درمورد کارتون «اردوگاه حیوانات» که گفتند همجنسگرایی را رواج میدهد؛ این مجموعه 55 قسمت روی آنتن رفت و با استقبال مواجه شد. کسانی که پیگیر این مجموعه بودند، میدانند دو شخصیتی که این اتهام به آنها زده شد، باهم برادر بودند. در یکی از قسمتهای آخر با هم دعوایشان شد و در فضای اردوگاه، بچههای دیگر برای اینکه آنها را باهم آشتی بدهند، دور هم جمع شدند و برایشان مراسم عقد برادری برگزار کردند. یا در مورد ماجرای کلاغی که روسری سرش بود و تصویرش پخش شد در همهجای دنیا دادن ویژگیهای انسانی به شخصیتهای حیوانی، یکی از راههای جانبخشی و تمایز بخشیدن میانشان است. انیمیشنساز استانی برای اینکه میان مادر و پدر قصه تفاوت ایجاد کند، یک روسری بر سر شخصیت مادر، نقاشی کرده بود.
شما از جمله معدود مدیرانی هستید که در شبکههای اجتماعی، حضوری فعال دارید و حتی به نظرات مردم در خصوص برنامهها و رویکرد شبکه توضیح میدهید و شبهات را برطرف میکنید. توجه به فضای مجازی و سواد رسانهای چقدر برای شبکه مهم است؟
سواد رسانهای از جمله دغدغههای ماست و میکوشیم به سهم خودمان آموزش آن را برای کودکان داشته باشیم، اما آموزش بزرگترها کار ما نیست و این را باید به شبکههای دیگر بسپاریم. ما در شبکه کودک میکوشیم ضوابط درست رفتار رسانهای در فضای مجازی را رعایت کنیم. وبسایتی داریم که به روز میشود، خلاصه مشخصات برنامهها در آن قرار میگیرد و جدول پخشی هم که روی سایتمان داریم، بدون حتی دقیقهای اختلاف، روی آنتن شبکه میرود. حتی دو لوگوی پویا و نهال که برای شبکه انتخاب کردیم هم توسط خود بچهها برگزیده شد. این لوگوها به مدارس سطح شهر فرستاده شدند و مورد نظرسنجی قرار گرفتند. حتی شاید این لوگوها خیلی موردنظر خودمان نبودند، اما وقتی دیدیم کودکان این لوگوها را برگزیدهاند، به خودمان گفتیم تصمیم آدمبزرگها را در این قضیه دخیل نکنیم و به نظرشان احترام بگذاریم. در بخش ارتباط با والدین کودکان هم ابتدای تاسیس شبکه، یک گروه مجازی به راه انداختیم؛ توجه کنید گروه و نه کانال. در آن گروه والدین در کنار مدیران شبکه عضو بودند، نظراتشان را نسبت به برنامهها میگفتند و ما استفاده میکردیم. الان هم تعامل خودم با کاربران مجازی به همین صورت است. واکنشها را رصد میکنم و اگر لازم دیدم، پیگیری میکنم و نتیجه پیگیریها به همان کاربری که انتقادی داشته، منتقل میشود.
ادعای جوان آنلاین: چرا اغلب آثار شبکه خانگی شکست میخورند!؟
حامد طبیعت پور در جوان آنلاین نوشت:
سریال «ساخت ایران ٢» که حدود دو ماه است پخش آن در سراسر کشور آغاز شده این روزها با عدم استقبال مخاطبان روبرو شده و احتمالا توزیع قسمتهای دیگر این مجموعه با مشکل مواجه شود. «ساخت ایران ٢» که انبوهی از ستارههای سینما در آن یه ایفای نقش پرداختهاند را میتوان یکی از شکست خورده ترین سریال های چندسال اخیر معرفی کرد. اما چرا سریالهایی که در شبکه نمایش خانگی تولید شده اند از اقبال خوبی برخوردار نبودند؟ شبکه نمایش خانگی از آغاز فعالیت خود تا کنون فراز و نشیب زیادی را پشت سر گذاشته. بسیاری از سینماگران شانس خود را برای حضور در این بازار آزمودهاند که البته اغلبشان نتوانستند دستاورد خوبی داشته باشند و اکثرا آثاری با سطح کیفی پایین تولید کردهاند.
داوود میرباقری، کمال تبریزی، بیژن بیرنگ، مهران مدیری، بهروز شعیبی، منوچهر هادی و... همگی برای حضور در این حوزه تلاش کردند ولی نهایت با ناکامی مواجه شدند. علت عدم موفقیت آنها را جدای از عدم شناخت درست این کارگردانان از بازار شبکه نمایش خانگی، باید در فقدان قصه ی خوب و جذاب و مخاطب پسند دانست. اکثر پروژههایی که فیلمسازان ایرانی در شبکه نمایش خانگی دست به تولید آنها زدهاند غالبا از بازیگران مطرح و سوپراستار سینمای ایران استفاده شده و احتمالا برآورد تهیه کنندگان اثر براین بوده که وجود چند بازیگر معروف در یک مجموعه نمایشی مخاطب را به دیدن اثر ترغیب میکند و موفقیت سریال را رقم میزند، درحالیکه فقدان قصه ی جذاب و گیرا در اکثر تولیدات نمایش خانگی باعث شده که این آثار یا به علت عدم فروش مناسب با مشکلات مالی مواجه شود و به طور کامل متوقف شود و یا با پخش با تأخیر و نامنظم، رغبت پیگیری سریال را از مخاطب گرفتهاند. «قلب یخی»، «قهوه تلخ» و در این روزها «ساخت ایران 2» نمونه هایی از ناکامی سریالهای نمایش خانگی است که یا به طور کامل متوقف شدند یا بی نظمیهای زیاد در روند ساخت و پخش، باعث شده تا مخاطب سریال را رها کند.
در واقع سینماگرانی که در این عرصه حضور پیدا کردند، صرف حضور چهرههای مطرح و بازیگران پرطرفدار را برای دیده شدن آثارشان کافی دیدند. در حالیکه برای تولید یک اثر هنری خوب، فیلمنامه حرف اول و آخر را میزند. بیشتر این آثار فقر قصه و مشکل داستانپردازی داشتند.
در این میان اما «شهرزاد» را میتوان نمونه ای موفق در شبکه نمایش خانگی دانست. سریالی که گرچه حواشی پیرامون آن انتقادات زیادی را درپی داشت اما موفق شد در نهایت اکثر مخاطبان را از خود راضی نگه دارد. «شهرزاد» توانست بر خلاف سایر تولیدات نمایش خانگی اثر نسبتا موفقی از آب دربیاید. مهمترین دلیل موفقیت شهرزاد را باید در فیلمنامه آن جست و جو کرد. امروزه داستانی عاشقانه با اتفاقات غیرقابل پیش بینی، یکی از محبوبترین ژانرهای سینمایی هست. فتحی در سریال شهرزاد قصهای عاشقانه را در بستر پرالتهاب تاریخ کشورمان روایت میکند. همین قصه و پرداخت خوب آن، باعث شد ضعف های ساختاری سریال از دید مخاطب پنهان بماند. در واقع قصهی جذاب شهرزاد بود که باعث شد بازی خوب بازیگران سریال مانند شهاب حسینی یا علی نصیریان در ذهن تماشاگران جاودانه بماند.
آنچه تا کنون اتفاق افتاده،این است که کارگردانانی که وارد حوزه ی فعالیت در شبکه نمایش خانگی شده اند ذائقه ی مخاطب را به خوبی تشخیص ندادند تا با خلق داستانی زیبا، تمام اقشار جامعه را با اثرشان درگیر کنند. فیلمسازان علاقمند به کار در نمایش خانگی باید بدانند که برای موفقیت در این بازار، به حضور چند سوپراستار در تولیداتشان اکتفا نکنند و اول سراغ یک فیلنامهی خوب و جذاب بروند تا دیگر شاهد خلق آثار ضعیفی نظیر «ساخت ایران» و «گلشیفته» و... نباشیم.
کیهان: یک بازیگر مردم را به آشوب دعوت میکند!
کیهان: یک بازیگر مردم ایران را به آشوب خیابانی دعوت کرد. این بازیگر در صفحه شخصی خود در فضای مجازی با گذاشتن نوشتهای ، نیروی انتظامی را به قتل عام مردم در یکی از شهرها متهم کرد!
ظاهرا مماشات با جرائم بازیگران در فضای مجازی به برخی از این افراد جرات داده است که هر شایعه دروغی را با هدف ایجاد ناامنی و مغایر با امنیت ملی منتشر کنند. دعوت به شورش و تهمت زنی به نیروی انتظامی، ورود نهادهای ذیربط و خاصه بخش حقوقی نیروی انتظامی را میطلبد.
گفتنی است چندی پیش یکی از خوانندگان ضد انقلاب خارج کشور با ذکر روز و ساعت دعوت به اغتشاش و آشوب در شهر کرد و پس از آنکه هیچ کسی در محل قرار حاضر نشد، مطلب خود را در شبکههای اجتماعی حذف کرد.
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.
همون روزنامه که کثیفی که زمان انتخابات روحانی رو له و لورده میکرد و الان مثل چی پشت روحانیه !
بازی های کثیف و چپ و راست !
باید دفتر اینارو آتیش زد و از پایین تا بالاشونو مجازات کرد که نه آبرو واسه اسلام گذاشتن نه ایران !
بحث دوم از نظر فروش و اقبال مخاطب که این دوتا توی ایران به خاطر حجم بالای دانلود غیر قانونی هم تراز نیستن
و در کل به نظرم تونستن به نسبت مخاطب خودشونو پیدا کنن حالا حتی اگه اورجینال تهیه نکنن