به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، برخی از مهمترین گزارش ها و تحلیل های مطبوعات و رسانه های خبری کشور درباره «خنداننده شو» را در ادامه بخوانید.
ایرنا در حمایت از برنامه «خندوانه» و «خنداننده شو» نوشت:
برنامه «خندوانه» که چندسالی است با ابتکاراتش توانسته خود را در فصول مختلف در صدر برنامههای پربیننده تلویزیون نگه دارد، اخیرا به «مستهجن بودن» متهم میشود.
این روزها که سری دوم مسابقه «خنداننده شو» پخش میشود، برخی رسانههای رسمی و برخی در فضای مجازی تأکید دارند که «محتوای خندوانه تبدیل به عزا و مصیبت شده» و «برخی شرکتکنندگان در این مسابقه، از فرط بیاستعدادی، تن به لجن داده و میخواهند با شوخیهای جنسی، توجهها و رأیها را به سوی خود بخوانند.»
«خندوانه» که اول بار روز 21 خرداد 1393 از شبکه نسیم شروع شد و تا 3 آبان همان سال ادامه داشت، بهسرعت تبدیل به یکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیون شد. استقبال از این برنامه باعث شد مدیران صداوسیما به فکر ساختن فصلهای بعدی باشند. این روند تا الان به ساخت فصل پنجم این برنامه رسیده است؛ برنامهای که موافقان و مخالفانش روی تأثیرگذاریاش متفقالقول هستند.
بخش «خنداننده شو» سال 95 به خندوانه اضافه شد و مورد استقبال قرار گرفت. در سری اول این برنامه، میثم درویشانپور با رأی مردم بهعنوان نفر اول معرفی شد.
مخالفان چه میگویند؟
«خندوانه» یکی از سه چهار برنامه پربیننده سیماست که در میان مردم بسیار موفق و محبوب بوده است. این روزها کمتر خانوادهای است که درباره این برنامه نشنیده باشد و آن را ندیده باشد. حساسیتهای برنامهسازی البته همیشه وجود داشته و دارد و نظارت بر برنامههای اینچنینی بوده و هست. اما گاهی حجم بالای بینندگان این حساسیت را بیشتر میکند. در سری جدید و حتی سری قبلی مسابقه خنداننده شو برخی انتقادات توسط برخی مخاطبان و کارشناسان وارد شد. اینها اعتقاد داشتند بسیاری از شوخیهای این برنامه مناسب خانوادهها نیست. منتقدین معتقدند برنامهای که واقعاً مردم را بهخوبی میتواند شاد کند و استقبال خوبی از آن توسط خانوادهها شده، چه نیازی به این دارد که به هر قیمتی مردم را به خنده وادارد. آنهم با شوخیهای رکیک و مستهجن که بعضاً انتقاد خود داوران مسابقه را نیز به همراه داشته است.
هرچند نباید فراموش کرد موضوعات مطرح شده در استندآپهای خنداننده شو برگرفته از جامعه امروز خود ماست اما گاهی در این برنامه موارد خط قرمزی مطرح میشود که مورد تأیید نیست و با نگاه انقلاب اسلامی به رسانه ملی که آن را دانشگاه ملی میداند، همخوانی ندارد.
نباید از یابد برد که برنامه خندوانه یکی از دورهمیهای جدی خانواده ایرانی را در سالهای اخیر رقم زده است؛ خانوادهای که دیگر در هر اتاقش یک دستگاه تلویزیون هست تا فرزندان برنامههای مورد علاقه خود را ببینند و پدر و مادر هم برنامه مورد پسند خود را؛ در این میان اینترنت هم به کمک آمده تا این فاصلهها بیشتر شود. اما خندوانه توانسته یکبار دیگر خانواده ایرانی را از مادر، پدر و فرزندان کنار هم پای یک تلویزیون بنشاند و خاطره با هم دیدنهای دهه 60 را زنده کند. در این وضعیت و در رقابت با شبکههای مختلف ماهوارهای، مهمترین موضوع آن است که حجب و حیای شرقی، ایرانی و اسلامی خانواده ایرانی در برنامهسازیها مورد توجه قرار گیرد و از هرگونه خدشه به این فرهنگ اصیل و گرفتار شدن در هجو و هزل پرهیز شود.
اینها البته به این معنا نیست که بهخاطر چند اشتباه، اساس چنین برنامههایی زیر سؤال برود؛ برنامهای که روندهای خوبی را آغاز کرده و در حال جا انداختن آنهاست.
استعدادهایی که جایی برایشان نبود
کافی است یکبار دیگر به چهره و نام محل زندگی محمدجواد رضایی، امیرحسین قیاسی، ابوطالب حسینی و وحید رحیمیان دقت کنیم. کدام رسانه یا هنر برای این چهار نفر یا چنین آدمهایی فرصت در نظر گرفته بود؟ این استعدادها کجا و کی میتوانستند به نمایش تواناییهایشان بپردازند؟ جوانی که از دل روستا آمده و پس از مدتی، چنان اعتماد به نفسی یافته که میتواند با لرزش طبیعی دستش هم شوخی کند، در کدام برنامه و شبکه مجال عرضاندام داشته است؟ این فرصت برابر را باید غنیمت بدانیم. اولین اجرای رضایی را با اجرای آخرش مقایسه کنید. این تغییرات حامل پیام مثبتی برای تمام روستانشینهاست که میتوانند با جدی گرفتن تواناییهایشان، آن را پرورش بدهند و ارائه کنند.
«خنداننده شو» بزرگترین مسابقه استعدادیابی تلویزیونی
میثم درویشانپور برنده اولین سری از مسابقه «خنداننده شو» که سال گذشته در برنامه «خندوانه» روی آنتن رفت، عنوان کرد: برنامه «خندوانه» یکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیون است که با استقبال مردم هم همراه بوده است. مسلماً چنین برنامه استعدادیابی، که تنها در قالب استندآپ کمدی نمایش داده میشود، کمک بسیاری در شناسایی و معرفی استعدادهای جوان و ناشناخته کرده است. این برنامه سبب شد استعدادها در فضایی کاملاً حرفهای معرفی شوند. دیده شدن در یک برنامه پربازدید آن هم مثل «خنداونه» میتواند یک اتفاق بسیار مثبت برای همه شرکتکنندگان و برندگان این مسابقه تلقی شود.
وی در ادامه افزود: رأیهایی که در این برنامه توسط مردم داده میشود، پیگیریهایی که آنان برای انتخاب شرکتکننده مورد علاقهشان انجام میدهند و حتی اختلافنظرهایشان هم نشانگر این است که این برنامه از سطح بالایی برخوردار است.
درویشانپور در ادامه از تأثیراتی که مسابقه «خنداننده شو» بر زندگی وی و شرکتکنندگان این برنامه گذاشته است، خاطرنشان کرد: مسابقه «خنداننده شو» بزرگترین مسابقه استعدادیابی (تلنت شو) فارسیزبان تا به امروز است؛ یعنی تا به حال چنین مسابقهای نبوده است که اتفاق بیفتد و مسیر زندگی برندگان و شرکتکنندگانش را تا این حد تغییر دهد.
وی با اعلام اینکه «خنداننده شو» فعالیت حرفهایاش را در مسیر جدیدی قرار داده است، بیان کرد: تحصیل دانشگاهی من در رشته عمران بوده است، اما در حال حاضر درگیر یک استندآپ با عنوان «آن مرد با اسب آمد»، به تهیهکنندگی و کارگردانی اشکان خطیبی هستم. این استندآپ تاکنون چهار اجرا در تماشاخانه پالیز داشته و خوشبختانه با استقبال زیادی هم مواجه شده است که درصدد تمدید این نمایش هستیم. البته باید بگویم که اینها را همه مدیون تلاشهای رامبد جوان و برنامه «خنداننده شو» هستیم.
برنده فینال اولین قسمت از مسابقه «خنداننده شو» درباره دیگر فعالیتهای حرفهای که به وی پیشنهاد شده است، عنوان کرد: چند پیشنهاد برای اجرا در تلویزیون دارم. همچنین برای بازی در چند سریال و فیلم سینمایی هم صحبتهایی شده است که هنوز به نتیجه اصلی نرسیدهام. البته در این انتخابها با اشکان خطیبی و رامبد جوان هم همفکری میکنم تا بتوانم فضا را بهتر بشناسم و به انتخاب درستی دست بزنم.
جنوب شهریهای شیرین
با وجود همه اقداماتی که در طول سالها انجام شده تا شکل و شمایل پایین شهر تهران هم متفاوت از گذشته شود ولی با گذشت زمان، صورت ظاهری شمال و جنوب شهر بسیار با هم تفاوت دارد و امکانات این دو محدوده با هم قابل قیاس نیست. قیاسی و حسینی دو نمونه از جنوب شهریهایی هستند که بهواسطه برنامه خندوانه، در جامعه مطرح شدند و توانستند بخشی از استعدادهای خود را نشان بدهند.
متن کمنقص، نقد سبک زندگی و روبهرو شدن جالب با معضل فقر در محلههای پایین شهر از ویژگیهای اجرای قیاسی بود. انتقادات اینچنینی در این قالب تاکنون سابقه نداشته و حتماً تأثیر بیشتری دارد. درک عمیق از مسائل اجتماعی و هوش بالا در بیان آن، در اجراهای این دو اهل جنوب شهر تهران بهخوبی دیده میشد. در واقع، خنداننده شو و برنامه خندوانه این فرصت را برای بروز این ویژگیهای در اختیار بخش پایین شهر قرار داده است؛ فرصتی که نظیرش دیده نشده است.
قابل کتمان نیست برنامهای که دوره دوم آن را میگذراند، ایرادهایی نیز دارد؛ اما اختصاص مطلق عناوینی مانند «رکیک» یا «مستهجن» غلوآمیز به نظر میآید. استفاده از این الفاظ، باعث ترس برنامهسازان مشابه میشود تا از کلیشههای مرسوم همچنان فاصله نگیرند و طبق همان فرمول کهنه به کارشان ادامه دهند.
مربیان ارزشمند ارزان
یادگیری از مربیانی مانند فرهاد آییش، پانتهآ بهرام، رامبد جوان و حتی اشکان خطیبی در کلاسهای آموزشی مستلزم پرداختن رقمهای بالایی است که بیشک از توان مالی جوانانی که اسمشان آمد خارج است. وقت و نکات باارزشی که در اختیار یک روستانشین یا جوان جنوب شهری قرار میگیرد برای آنها تکرار نشدنی است. این فرصت را برنامهای در اختیار آنها قرار داده که این روزها متهم به بیاخلاقی و بیادبی شده است. اما این تمام ماجرا نیست. باید به برنامهای که به این جوانان فرصت داده، فرصت بدهیم. اگر خندوانه نبود چقدر احتمال داشت که این جوانان از وجود چنین مربیانی استفاده کنند؟ برای یکبار هم که شده با تسامح بیشتری در حوزه پرورش جوانان برخورد کنیم و به آنها نیز مانند مدیران میانسال یا حتی کهنسال اجازه اشتباه بدهیم.
---------------------------------------------------------------------------------------------------
کیهان نیز درباره «خنداننده شو» نوشت:
این روزها افزایش سرسامآور فیلمهای کمدی مبتذل و بیمحتوا در سینما نگرانکننده شده است. چون شوخیهای غیراخلاقی در آنها به حدی زیاد است که آدم گاهی از دیدنشان در کنار دیگران شرم میکند.
برنامه «خندوانه» که در سری اول خودش، مکملی شادیبخش برای دورهمیهای خانوادگی بود، این روزها به جایی رسیده که گاهی نمیتوان آن را در کنار خانواده به تماشا نشست؛ به ویژه مسابقه «خنداننده شو» که بیشتر شبیه عزا و مصیبت است!
آش به قدری شور شده که حتی برخی از طرفداران پر و پا قرص این نوع برنامهها هم حالا از فرط لوسبازیهای خنداننده شو صدایشان در آمده است و روزی نیست که در فضای مجازی یا واقعی، علاقهمندان این برنامه از ضعیف و بیمزه شدن آن ننویسند و نگویند.
واقعا جای سؤال است که اجرا کنندگان استندآپ کمدیهای این مسابقه چگونه انتخاب میشوند چون به نظر میرسد که استعداد چندانی ندارند و اگر داشتند، رو به طرح مسائل غیراخلاقی نمیآوردند؛ حتی با این تدابیر نیز به ندرت میتوانند مخاطب را به خنده وادارند. حتی مربیان این مسابقه نیز جایگاهی در عرصه کمدی ندارند؛ به جز فرهاد آئیش، بقیه آنها در فیلم کمدی مهمی بازی نکردهاند و معلوم نیست که چطور به عنوان ناظر و مربی استندآپ کمدی مسابقه «خنداننده شو» انتخاب شدهاند؟
سؤالی که برای بسیاری پیش میآید این است که چرا محصولات سرگرمکننده هنری و رسانهای در کشور ما به این وضعیت رسیدهاند؟
«خندوانه» محصول نگاه معیوب و ضدفرهنگی شبه روشنفکران است که به تلویزیون هم راه یافته است؛ دیدگاهی که میگوید جای تفکر و اندیشه در میزگردهای خشک و بیمخاطب شبکه چهار است، برنامههای انقلابی باید در شبکه افق دپو شوند و جنگهای عامهپسند در شبکه نسیم! برنامه سرگرمکننده هم که از نگاه مدیران رسانهای ما یعنی شوهای جفنگ و مسخرهبازی و رکیکگویی... و لاغیر!
---------------------------------------------------------------------------------------------------
شوخی با مسائل سطحی در «خنداننده شو»
آرش شفاعی یک فعال حوزه رسانه می گوید وقتی در صداوسیما اجازه پیدا نکنید با مسایل مهم شوخی کنید به مسایل سطحی کشیده می شوید.
آرش شفاعی فعال حوزه رسانه و دانشجوی دکترای علوم ارتباطات با مروری بر برنامه «خندوانه» درباره شوخی های سطحی و لودگی های کمدین ها به خبرنگار مهر بیان کرد: وقتی در صداوسیما نتوانید حرف جدی بزنید و اجازه نداشته باشید با مسایل مهمتری شوخی کنید باید سراغ مسایل سطحی و شوخی های فضای مجازی بروید تا به این ترتیب مخاطبتان را بخندانید.
وی با اشاره به معیارهایی که باید در شوخی های کمدین ها از جمله جوانان حاضر در «خندوانه» در نظر گرفته شود، اظهار کرد: مساله این است که تکلیف صداوسیما با خودش روشن نیست و معیاری ندارد مثلا ممکن است برنامه ای پخش شود که از ممیزی رد شده است و برنامه ای هم پخش شود که نظارت درستی در آن وجود ندارد.
این فعال رسانه ای اظهار کرد: هنوز مشخص نیست که آیا صداوسیما قرار است صدای مردم باشد، صدای بخشی از مردم باشد یا صدای جناح خاصی باشد. مشخص نیست که آیا سلیقه ها و نظرهای مختلف امکان حضور و بروز دارند و یا عده ای با سلایق خاصی دور هم جمع می شوند و برنامه می سازند.
وقتی این معیارها، اهداف و مخاطب مشخص نباشد تهیه کننده ها از این فضای خاکستری و مبهم استفاده می کنند و اسپانسر مورد نظر خود را آورده تا سلیقه خود را اعمال کنند.
وی تصریح کرد: برنامه «خندوانه» جزو چند برنامه سرگرم کننده و پرمخاطب صداوسیماست و اگر هم نقدی به آن می شود از این حیث است که اشکالات در این برنامه بسیار جدی تر و پررنگ تر دیده می شود. حتی به دلیل همین پرمخاطب بودن، اگر اشتباهی از این برنامه دیده شود تاثیر بیشتری روی مخاطب می گذارد.
شفاعی اضافه کرد: اشتباه یک کمدین در شوخی ها می تواند اعتبار رسانه را بیش از پیش از بین ببرد و حتی می تواند به این شوخی ها و مضامین و مفاهیمی که به شوخی درمی آید، میدان دهد.
این دانشجوی دکترای علوم ارتباطات اظهار کرد: در اینجا یک سوال مطرح می شود که اگر شوخی های کمدین ها در «خنداننده شو» به مرز هشداردهنده می رسد پس سیستم نظارتی صداوسیما چه می کند؟ اما به نظر من این شوخی ها خیلی هم هشداردهنده نبوده است چراکه اگر شوخی مشکل دار باشد خود مردم آن را پس می زنند.
وی در واکنش به نبود یک اتاق فکر منسجم در برنامه «خندوانه» اظهار کرد: با توجه به اتاق فکرهایی که در تلویزیون وجود دارد و برنامه هایی که می سازند، همین که رامبد جوان یک تنه عمل می کند و بدون اتاق فکر چنین برنامه ای را پیش می برد قابل توجه است.
وی در پایان اشکالات این برنامه را به دلیل نبود ساختار زیربنایی مناسب در صداوسیما دانست و بیان کرد: برنامه «خندوانه» ملک شخصی رامبد جوان نیست بلکه تریبونی است که به یک آنتن ۸۰ میلیونی تعلق دارد بنابراین اگر مرزهای اخلاق در این برنامه جابجا شود کل اعتبار سازمان زیر سوال می رود و اتفاقات «خندوانه» معلول همان بلاتکلیفی صداوسیما در ساختارهای خود است.
---------------------------------------------------------------------------------------------------
روزنامه جوان هم در تمجید از «خنداننده شو» نوشت:
آخر هر هفته چشمان بسیاری منتظرند «خنداوانه» از قاب تلویزیون مهمان خانهشان شود. برنامهای که اگر از برخی نقاط ضعف آن بگذریم نسبت به سایر برنامههای مشابه قرابت نزدیکی به فرهنگ ایرانی و اسلامی دارد. تبلیغ کالای ایرانی، همراهی و تبلیغ شعارهایی همچون صرفه جویی در مصرف آب و برق، معرفی کتابهای ارزشمند، حضور خانواده شهدا و جانبازان، ضبط برنامههای ویژه مناسبتهای مذهبی، نوع پوشش مجری، انتخاب مناسب مهمانان و دعوت از نظامیان و روحانیت، نوع چیدمان صحنه و حتی سوالاتی که از مهمانان پرسیده میشود همه از مصادیق تلاش «رامبد جوان» و تیم همراهش برای ارتقاء فرهنگ ایران هستند.
در بین آیتمهای مختلف این برنامه، مسابقه خندانندهشو که ابتکاری جالب از «رامبد جوان» در فصل چهارم خندوانه بود حالا پایش به فصل پنجم نیز باز شده است. این مسابقات که بیشترین انتقادات به خندوانه نیز به خاطر آن بوده است، توانسته توجه مخاطبان را به خود جلب کند و افراد مختلف از سراسر کشور برای ورود به آن تلاش نمایند.
وقتی چهارمین شب از مرحله یک چهارم نهایی خندانندهشو بر روی آنتن تلویزیون رفت، رقابت بین «آیت بیغم» از گروه «رامبد جوان» و «وحید رحیمیان» از گروه «فرهاد آئیش» بود با اتفاقاتی نادر همراه شد.
شوخیهای آیت بیغم و تواضع فرهاد آئیش
استندآپ اول در این شب را «آیت بیغم» به اجرا گذاشت. اجرایی که پر بود از شوخی با شخصیتهای مختلف داخلی و خارجی، از ترامپ گرفته تا فرهاد آئیش. «بیغم» که خوابهای بیسر و تهاش را روایت میکرد «آئیش» را گاهی پیرمردی از خود رضا که پایش را برای بوسیدن دراز میکند و گاهی کلاغ و اژدها تصویر میکرد.
در انتهای این آیتم، «آئیش» نه تنها ناراحت نشد بلکه با درآوردن صدای کلاغ تماشاگران را به وجد آورد تا حدی که همهی حضار برخواستند و او را تشویق کردند.
این در حالی است که «فرهاد آئیش» با سابقهای پربار در بازیگری سینما و تئاتر، از پیشکسوتان هنر کمدی در ایران به شمار میرود و فردی با جایگاه او میتوانست چنان متکبرانه برخورد کند که حتی اجازه ندهد کسی او را «تو» خطاب کند!
رفاقت به جای رقابت
اما نوبت به «وحید رحیمیان» که رسید، نتوانست اجرای خود را کامل کند و در اواسط اجرا با عذرخواهی از حضار و داورین بیان داشت که ذهنش به هم ریخته است و نمیتواند اجرای خود را تمام کند.
داورین مسابقه هم که همواره بیان داشتهاند در این مسابقه بیشتر از رقابت، رفاقت و پیشرفت شرکت کنندگان برایشان اهمیت دارد بر خلاف قوانین مسابقه اجازه دادند «وحید» با تنفسی «ده دقیقهای» بار دیگر بر روی صحنه حاضر شود.
«اشکان خطیبی»، «رامبد جوان» و سایر تیم خندوانه و شرکت کنندگان خندانندهشو، حتی رقیب وحید یعنی «آیت» تلاش کردند با رفتار و گفتار خود امید و اعتماد به نفس را به «رحیمیان» باز گردانند که در مجموع صحنههای بسیار دیدنی را رقم زدند.
در انتهای برنامه نیز «فرهاد آئیش» و «وحید رحیمیان» از رای دهندگان خواستند که به دور از احساسات به «آیت بیغم» که اجرایی بهتر را به نمایش گذاشت رای دهند تا حق «آیت»، که اجرای بهتری داشت، ناحق نشود؛ هر چند که «آئیش» با انتقادهای خود «وحید» را متوجه اشتباهات خود کرد.
درسهای خندانندهشو برای ایران
هر چند که مسابقات خندانندهشو به دلیل استفاده از شوخیهای جنسی و شوخی با والدین پیش از این مورد انتقاد بسیاری از دغدغهمندان فرهنگ واقع شد اما نکات بسیار دیدنی از رقابتها و رفاقتها، از «آیت الکرسی» خواند «محمد جواد رضایی» برای آرام کردن رقیبش گرفته تا کمک کردن سرپرستهای تیمها به یکدیگر و اشک ریختن رقبا برای حذف سایرین، در این برنامه نهفته است که نشان دهنده زیباییهای کار گروهی و تیمی برای رسیدن به هدفی مشترک است.
خندانندهشو این شبها، منهای نکات منفی، در کنار خنداندن مردم درس اخلاق و زندگی را به همهی ایرانیان میآموزد. برخی از درسهایی که خندانندهشو به ما میآموزد:
۱) خندوانه به ما میآموزد، مثل بچههای خندانندهشو، موفقیت و منافع ایران برایمان مهم باشد نه موفقیتهای شخصی و در مسیر رسیدن به قلهها دست یکدیگر را بگیریم، برای هم دعا کنیم و از موفقیت هم خوشحال و از شکست هم ناراحت شویم.
۲) خندانندهشو به ما میآموزد، برای رسیدن به هدف، بدون توجهِ ناامید کننده به موانع، رقیبها و سختیها تمام تلاش خود را به کار گیریم و نتیجه را به خدا بسپاریم.
۳) خندانندهشو به ما میآموزد، موفقیت همیشه در رسیدن به نقطهای که در ابتدا تعریف کردهایم نیست، بلکه گاهی شکستها و تجربیات راه برایمان پیروزیهایی دارد که رسیدن به نقطه هدف نخواهد داشت.
۴) خندانندهشو به ما میآموزد، مردم سالاری یعنی رقابت در عین رفاقت و عرضه صادقانه و بیتکلف تواناییها خود در برابر چشمان مردم و در انتها احترام بیچون و چرا به رای و نظر آنان و کمک به منتخبین برای خدمتگزاری.
۵) خندانندهشو به ما میآموزد، میشود با حفظ احترام نقد کردن، خندید، اصلاح کرد و به جلو پیش رفت.
۶) خندانندهشو به ما میآموزد، در مسیر زندگی باید قدردان لحظه لحظه عمرمان باشیم چرا که اتلاف یک لحظه از عمر ممکن است موجب پشیمانیها باشد.
۷) خندانندهشو به ما میآموزد، برای رسیدن به موفقیت باید همهی گروه تحت رهبری واحد حرکت کنند و با گوش سپردن به راهنماییها، تعلیمات و تجربیات او تلاش کنند.
۸) خندانندهشو به ما میآموزد، تشویق، تعریف یا ارعاب نباید در لحظه برای ما مهم باشد و موجب گردد تصمیمات خود را بر اساس هیجانات بگیریم بلکه باید با عقلانیت در مسیر رسیدن به هدف تلاش کرد.
۹) خندانندهشو به ما میآموزد، خطاها را ببخشیم و به انسانها و جامعه فرصت جبران اشتباهات را بدهیم.
لزوم تلاش برای ارتقاء خندوانه
خلاصه آنکه اگر تیم خندوانه به ویژه نویسندگان آن با گوش سپردن به حرف منتقدینِ دلسوز سعی نمایند نکات منفی موجود که موجب بر باد رفتن زحمات آنان در ارتقاء فرهنگی ایران میشود را اصلاح کنند میتوان خندوانه را مدل و الگویی مناسب برای برنامههای کمدی و دورهمی در ایران که تصور میکنند تنها راه خنداندن مردم و جذب مخاطب استفاده از مسائل جنسی، فحاشی و شوخیهای نامتعارف و نقدهای تند و هیجانی است، دانست.
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.
مردم از همین اجرا ها لذت میبرن و شاد میشن
اگه بد بود اینهمه رای نبود
البته اشکلاتی هست که باید بر طرف بشه
در بیسوادی نویسنده مقاله کیهان همین بس که میگه رامبد جوان فعالیت بخصوصی در عرصه کمدی نداره.
فقط با کیهان مخالفم . کیهان بازم الکی جبهه گرفته. این شرکت کنندگان استعداد ندارند؟؟دیگه اینکه حداقل به هممون ثابت شده که هرکدوم در یه شاخه ای و به سبک و شکل خودشون توانایی دارند . داورهاهم که تا الان کم نذاشتن.مثالش اشکان خطیبیه که انقدر روی استنداپ کمدی تسلط داره و بقیه هم واقعا خوب عمل کردن تقریبااا بجز یه مواقعی. و بازم نظرم رو میگم که آیت بی غم از شوخی های دیگرکمدین ها استفاده کرد و اگرم خندیدیم به استعداد های بقیه خندیدیم و از خودش هیچچ ایده ای نداشت.متن هم که با تمام بی محتواییش نوشته ی دیگران بود و او فقط حفظ کرده بود و این توجه نکردن به متن هیچی جز احترام نذاشتن به بیننده ای که وقتشو میذاره و حتیییی به خودش که این فرصت رو قدر نمیدونه نیست.
امیدوارم خندوانه اشکالاتش رو رفع کنه چون میدونیم که بی نظیره و باید بهش فرصت داد.