به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
سام، درخشانتر از همیشه
آقای جلف و دوستانش این روزها محبوبیت زیادی میان طنزدوستان ایرانی پیدا کردهاند. البته سام درخشانی همواره از بازیگران دوستداشتنی و موفق سینما و تلویزیون بوده است. او از سال 85 با درخشش در مجموعه «سالهای برف و بنفشه» توانست نام خود را بر سر زبانها بیندازد. اما حضور در عرصه طنز شهرت دوچندانی برایش به همراه آورد. عماد «نابرده رنج» زوج دوستداشتنیای را با کامبیز دیرباز یار دیرینهاش تشکیل میداد و این روزها هم در کنار پژمان جمشیدی خوش میدرخشد. لفظ جلف هم تنها مربوط به یکی از کاراکترهای سینماییاش (خوب، بد، جلف) میباشد. درخشانی را معمولاً در خارج از گود سینما و تلویزیون، باوقار، صافوساده و خوشبرخورد دیدهایم.
خانواده
سام درخشانی در 31 تیر 1354 متولد شده و بچه ولیعصر تهران است. کودکی خیلی آرامی را پشت سر گذاشت. مادرش میگوید خیلی بچه کمشیطنت و بیدردسری بود. همین الانش هم البته بیدردسر است اما بی شیطنت نهچندان. او یک خواهر و برادر کوچکتر به نامهای پانتهآ و شهریار دارد. مادرش فهمیه کولاتج و پدر مرحومش پرویز درخشانی نام داشت. پدر سام در اواخر دهه هشتاد در اثر سکته مغزی دار فانی را وداع گفت. سام دیپلمه علوم تجربی و دانشجویی انصرافی تئاتر است.
آغاز فعالیت هنری
«شب زدگان» نقطه شروع وی در عرصه بازیگری بود. سام درخشانی پس از گذراندن یک دوره بازیگری در کلاسهای استاد سمندریان، منتظر اولین پیشنهادها ماند. اما پرندهی سعادت تا مدتی به او روی نکرد. پس مدتی کلن بیخیال بازیگری شده و در فکر ادامه فعالت در حوزه مدلینگ بوده است. او میگوید: «در سال 78 شرایط خوب پیش نمیرفت و علیرغم تلاشهایی که کرده بودم، کاری به من پیشنهاد نشد. آن زمان یک پیشنهاد خوب درزمینه مدلینگ در کشور ترکیه به من شد و همه کارها انجام داده بودم که بروم. اما از طرف استاد بازیگریام با من تماس گرفتند تا برای «شب زدگان» تست بدهم که خوشبختانه در تست قبول شدم و مسیر زندگیام تغییر کرد.» بعد از آن هم که با حضور موفق در مجموعههای «با من بمان»، «همسفر» و «خانه پدری» در سالهای 79 و 80 پایش را حسابی در تلویزیون سفت کرد. همان سالها هم با «دلباخته» وارد سینما شد. مادرش میگوید: «سام از همان بچگی دوست داشت بازیگر شود. آنقدر به رؤیایش فکر کرد تا سرانجام به آن رسید.» سام درخشانی بیشتر یک بازیگر تلویزیونی بهحساب میآید و حضور پررنگی در سینما نداشته است. تعداد آثار سینمایی او در این مدت تقریباً 20 ساله به 10 تا هم نمیرسد. اما با ورود به عرصه طنز، آینده سینمایی مطلوبی برای آرتیست محبوب انتظار میرود.
درخشش در طنز
درخشانی بعد از آن در سریالهای پربینندهای همچون «سالهای برف و بنفشه»، «در چشم باد»، «آسمان همیشه ابری نیست» و ... نقشآفرینی کرد. محبوب بود ما نه به اندازه الآن. اولین حضور وی در عرصه طنز مربوط سریال «دار و ندار» بود. اما «نابرده رنج» را میتوان بهعنوان نقطه عطفی در دوران بازیگریاش بهحساب آورد. سام درخشانی در آن مجموعه توانایی بالای خود در طنز را به نمایش گذاشت. 3 سال بعد هم حضور درخشانی در مجموعه طنز پرطرفدار «پژمان» داشت. سام درخشانی حالا از نامهای پرآوازه تلویزیون به شمار میآمد. درخشانی در سال 94 در سینما هم فصل جدیدی را آغاز کرد. او در فیلمهای سینمایی «خوب، بد، جلف» و «تگزاس» نیز زوج شیرینی را در کنار پژمان جمشیدی تشکیل داد. البته درخشانی را همچنان در آثار کاملاً جدی همچون «آوای باران»، «هشت و نیم دقیقه» و ... هم موفق و تأثیرگذار دیدهایم. او معتقد است، موفقیتش در بازیگری بهواسطه زیبایی یا استایل بدنی نبوده و برای آن زحمات زیادی کشیده است.
ازدواج
آقای جلف مهرماه سال 1394 با عسل امیرپور ازدواج کرد و در سال 96 صاحب دختری به نام برکه شد. عسل امیرپور بهعنوان مربی بدنسازی مشغول به کار است. البته تحصیلاتش را در رشته نقاشی به پایان رسانده و در این زمینه هم فعالیت دارد.
او و همسرش در یک مهمانی خانوادگی با یکدیگر آشنا شدند و پس از مدتی تصمیم به ازدواج گرفتند. درخشانی عنوان میکند در زمانی این تصمیم را گرفته که خیلی هم به ازدواج فکر نمیکرده است. قبلاً هم گفته بود که ازدواج باید اتفاق بیفتد و سر راه آدم قرار بگیرد. مادر سام در سالهای قبل چندین بار از ازدواج نکردن پسرش گله کرده بود. اما آشنایی با عسل امیرپور همان اتفاقی بود که باید رقم میخورد و سام درخشانی را در جرگه متأهلین وارد میکرد. این اتفاق دقیقاً هم همانطوری که سام میخواست افتاد. او همیشه به دنبال فرار از ازدواج سنتی بود و میگفت: «شرایط امروز دیگر شرایطی نیست که خواستگاریها بهصورت سنتی برگزار شود... دوست داشتم وقتی قرار است ازدواج کنم همراه با شور و عشق و علاقهمندی باشد. اینکه فرد موردنظرم را پیدا کنم، اشتراکات و تفاهمها را بین خودمان پیدا کنیم و باعلاقهای که بینمان به وجود میآید، ازدواج کنیم.»
نکته جالب حضور سیدمحمد خاتمی بهعنوان جاریکننده خطبه عقد در مراسم ازدواج آقای بازیگر بود. سام درخشانی با انتشاری متنی در صفحه اینستاگرامش از علت حضور آقای خاتمی در مراسم عقد و ارادتش به ایشان نوشت: «اصلاً آدم سیاسی نیستم.. اما همیشه آقای خاتمی را دوست داشتم و اصولاً اعتقاد دارم که آقای خاتمی رو حتی دشمناشم دوستش دارن.. دلم میخاست که وقتی میخوام عقد کنم، اینکارو با نفس گرم و خوش انرژی ایشون انجام بدم که خداروشکر این اتفاق امروز افتاد.»
آقای بازیگر از عشق میگوید: «عشق واقعی در طول زندگی یکی دو بار بیشتر اتفاق نمیافتد. اما اولین برای که همسرم را دیدم، اولین بار بود که عاشق شدم...بهجرئت میتوان بگویم زمانی که برای اولین بار چشمم به دخترم افتاد هم به پهنای صورت گریه میکردم و تازه فهمیدم عشق در یک نگاه یعنی چه. الآن بدون هیچ سؤالی جانم را برای دخترم میدهم.»
همسایگی با خواننده مشهور
سام و همسرش در همسایگی خواننده محبوب و دوستداشتنی، احسان خواجه امیری زندگی میکنند. این همسایگی باعث به وجود آمد رابطه خانوادگی هم شده است. سام و احسان و همسرانشان اکثر اوقات در پارک نزدیک محله در حال ورزش کردن دیده میشوند.
رفقا
اما سام دو سهتایی رفیق جینگ دیگر هم دارد که بعید است کسی آنها را نشناسد. رفاقت دیرینه سام درخشانی با کامبیز دیرباز و پژمان بازغی رفاقتی مثالزدنی در میان هنرمندان است. آنها که به سه تفنگدار هم معروفاند در اکثر محافل سینمایی در کنار یکدیگر دیده میشوند. سام آخرین عضو این جمع بود که متأهل شد و اکنون رابطه آنها بهصورت خانوادگی هم ادامه پیدا کرده است. کلکل این سه رفیق بر سر قرمز آبی هم همیشه سوژه رسانهها بوده است. پژمان جمشیدی و حامد بهداد از دیگر رفقای صمیمی سام درخشانی هستند.
شغل دوم
بازیگر محبوب هراز چند گاهی هم به فکر تجارت میافتد. چند سال پیش یک عطر فروشی راه انداخت. اما با بالا رفتن دلار و مشکلاتی که پیش آمد نتوانست به این کار ادامه دهد و به نوعی شکست خرد. خودش میگوید بعد از آن بهکلی از بیزینس سرخورده شد. اما بعد از مدتی تصمیم گرفت یکبار دیگر شانسش را امتحان کند. این بار مانند بسیاری از هنرمندان رستورانداری را انتخاب کرد. گویا رستورانداری تبدیل به شغل دوم ثابت بازیگران شده است. سام درخشانی هم رستورانش را تحت عنوان «خونه» در حوالی پارک آبوآتش تهران افتتاح کرد.
ورزش
سام یک ورزشی تمامعیار هم است. چه بهعنوان هوادار و چه بهعنوان ورزشکار. اسکی ورزش محبوب او از دوران کودکی بوده است. تقریباً هر وقت که وقت آزاد پیدا میکند، ردش را میتوان در پیستهای اسکی پیدا کرد. در نوجوانی هم به فوتبال علاقهمند شده و در این رشته حتی در رده باشگاهی هم بازی کرده است. مدتی هم در تیم فوتبال هنرمندان عضویت داشت. سوارکاری هم دیگر ورزش موردعلاقه سام درخشانی است که آن را بهصورت حرفهای دنبال میکند.
جدالهای او و پژمان بازغی بر سر آبی و قرمز همیشه نقل مجالس هنری-فوتبالی بوده است. سام طرفدار دوآتشه استقلال تهران است و در تمام مصاحبههایش اگر فرصت کند، یک کلکل قرمز-آبی راه میاندازد. او یکبار دوستش پژمان بازغی را در یک برنامه تلویزیونی با واژهای خطاب کرد که حواشیای را برای وی به دنبال داشت. سام درخشانی از هنرمندان حاضر در برزیل برای حمایت تیم فوتبال ایران در جام جهانی 2014 بود.
جورواجور
سفر و فیلم دیدن از تفریحات مشترک سام درخشانی و همسرش میباشد.
گاهی اوقات آشپزی هم میکند. دمپختک و خورشت مرغ و آلویش طرفداران زیادی دارد.
مدتی شایعه ازدواج او با نرگس محمدی منتشر شد. این شایعه با خبر ازدواج او با عسا امیرپور به دست فراموشی سپرده شد.
شهادت سام درخشانی
شهادت درخشانی در مجموعه «ماتادور» ماجرا دارد. او یکی از بازیگران مجموعه «ماتادور» بود که در سال 1392 از شبکه یک سیما پخش شد. اما پس از مدتی تصمیم گرفت همکاریاش را با آن مجموعه ادامه ندهد. این شد که طرح شهادتش را با عوامل در میان گذاشت. این ماجرا حاشیههایی را برای وی به همراه داشت. او دلایل نارضایتیاش از آن پروژه را اینگونه عنوان میکند: «مشکل اصلی این سریال این بود که فیلمنامه نداشت. این سریال بهنظرم کاملاً تکهپاره بود و هیچ منطقی پشت رخدادهای داستان نبود. اعتراضات ما هم هیچ تأثیری نداشت. این اولین بار بود که من با قهر از یک کاری بیرون آمدم و نصف و نیمه رها کردم. البته دوستان هم جبران کردند و برای اینکه به گمانشان من را اذیت کنند و حالم را بگیرند، اسمم را در تیتراژ، پنجم گذاشتند.»
مخصوصا تو نقش جدی
باز تو آوای باران و خوب بد جلف بهتر بود
خوشتیپ و کمدی
ولی از اون دسته بازیگراس که همه ژانری رو میتونه خوب و قابل قبول بازی کنه.از کمدی و جدی تا پلیسی و نقش مثبت و منفی و... .اگه بازهم سمت جدی بره و یکم از کمدی دور شه این تضاد یهویی میتونه باعث شه باز مخاطب بیشتر دنبالش کنه و نگاها به سمتش برگرده به نظرم