به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
سینمای جنگ مهم ترین بخش سینمایی یک کشور محسوب می شود پرداختن به سینمای جنگ و نوآوری در قصه پردازی مهم ترین عنصر ساخت یک فیلم جنگی تلقی می شود، ایده پردازی در این ژانر باعث جذابیت در کلیت موضوع می شود به طوری که هدف فیلمساز در بهره گیری از سینمای جنگ تنها نشان دادن خاکریز و اسلحه و شهادت و قهرمان سازی نباشد از آن جایی که فیلم های جنگی در سینمای ایران همیشه با یک الگوی مشخص ساخته شده، زمانی که یک فیلمساز بخواهد دست به نوآوری و خلاقیت در به وجود آوری جذابیت در یک ژانرِ حساس بزند باید ریسک کند
امیر جدیدی در فیلم سینمایی تنگه ابوقریب
اما آیا بهرام توکلی که پیش تر او را با فیلم های ملودرام یا هنری میشناسیم توانسته در ساختِ تنگه ابوقریب از کلیشه های مرسوم دوری کند و دست به نوآوری بزند؟ پاسخ خیر است، فیلم تنگه ابوقریب حاصل یک تفکر یا سوءتفاهمِ فکری ست، اساسا قصه یی در کار نیست و این فیلم قصد دارد بازسازی یک موقعیت جنگی را به تصویر بکشد اما فیلمساز بیشتر از آن که تصویر مشخص و ملموسی را نشان بدهد بیشتر کوشیده است فضاسازی کند و قهرمان بسازد اگر چه که این فیلم نه می تواند فضا و نه قهرمان بسازد، فیلمی که حتی موقعیت زمانیِ دراماتیک هم ندارد ولی سعی دارد تنها با پلان های طولانی و خسته کننده و البته با دیالوگ تاثیربراگیز باشد و مخاطب هم دلسوزی کند، به طور مثال سکانس شیمیایی شدن را به یاد بیاورید که اساسا کارکردی برای کلیت حتی سکانس بعدش هم ندارد، مثلا در همین سکانس ها طبابت جواد عزتی را می بینیم یا اینکه امیر جدیدی بچه یی را به خانواده اش می رساند ، به عقب تر بگردیم: نیمه اول فیلم چه پیام دراماتیکی به مخاطب می دهد؟ چهار نفر دور یک میز آب هویج می خورند خوب! سکانس بعدی در آن مقر آپارتمانی پسر نوجوانی می خواهد همراه گردان به تنگه برود تا عکاسی کند خوب! سکانس بعد در کامیون رزمندها دیالوگ می گویند و امیر جدیدی با لحن و دیالوگ ها لمپنی کوچه خیابانی دهه نودی به گردان ملحق می شود خوب! بله خوب، منطق این سکانس ها چیست؟
حمیدرضا آذرنگ در فیلم سینمایی تنگه ابوقریب
اصلا چیدمان نیمه ی اول چه کارکردی برای کلیت فیلم یا نیمه ی دوم دارد؟ در نیمه ی دوم فیلم هم فقط صدای توپ و تانک می شنویم و فریادهای بی منطق مهدی پاکدل ، عراقی ها هم که یک ثانیه به خودشان استراحت نمی دهند، مگر عراقی ها چقدر نیرو دارند که یک لحظه هم دست از حمله و توپ و آتش نمی کشند؟ سکانس آخر در میدان جنگ همه در حال شهید شدن هستند و دشمن درحال فشار اوردن، اما فرمانده(مهدی پاکدل) را می بینیم به همراه آذرنگ ، جدیدی و عزتی خاطره تعریف می کنند؛ مگر می شود؟ این حجم از احساس گرایی در فیلم جنگی موجه به نظر نمی رسد، با اینکه فیلم تنگه ابوقریب با همه ی سختی های ساختاری اش می کوشد گوشه ای از یک واقعه را نشان بدهد اما این واقعه و مهم تر از آن مقوله ی جنگ در این فیلم به شدت ساده انگارانه روایت شده است و هدف فیلمساز در ایجاد لحن ناتمام مانده به طور مثال در سکانس آخر ما می فهمیم که جواد عزتی با امیرجدیدی نسبت فامیلی دارند خوب؟ این نسبت برای فیلم چه منفعتی دارد؟ زمانی که یک فیلم قصه نداشته باشد یا نتواند شخصیت پردازی کند چه انتظاری می توانیم از فیلم داشته باشیم، تنگه ابوقریب یک دوربین دارد که به هرکجا سرک می کشد تا بتواند قصه های مقطعی ایجاد کند اما اگر این فیلم یک نمایش رادیویی می بود شاید بهتر می توانستیم با موقعیت شنیداری ارتباط بهتری برقرار کنیم.
جواد عزتی در فیلم سینمایی تنگه ابوقریب
اینکه فیلم تنگه ابوقریب با این همه تعریف و تمجید مواجه شده است جای سوال دارد، چرا کارشناسان و منتقدان یا مخاطب های عام این گونه از فیلم تعریف می کنند؟ البته که (جو)زدگی یکی از عنصر اصلیِ ما ایرانی هاست اما چرا منتقد باید جوزده شود؟ قبل از دیدن فیلم این احساس ایجاد می شود که قرار است با یک اثر خاص یا حماسی روبرو شویم اما چند دقیقه یی که از تنگه ابوقریب می گذرد کاملا درک می شود که این فیلم یک اثر احساسی ست و شاید یک ملودرام جنگی باشد تا یک فیلم صرفا جنگی؛ تنگه ابوقریب اثری ژانرگریز است که قصه و درام ایجاد نمی کند فیلم سرشار از پلان های کشدارِ به هم پیوسته ی بی منطق ست که تنها با دیالوگ بهم وصل شده اند ماجرای فیلم حقیقی ست آدم ها واقعی اند اما بهرام توکلی به عنوان کارگردان به این فکر بوده که یک فیلم جنگی پرهزینه و پرکشش بسازد اما تنگه ابوقریب به هیچ وجه کشش لازم را ندارد زیرا که درامی ایجاد نشده و اساسا قصه یی وجود ندارد و توکلی یک موقعیت جنگی را البته فارغ از چارچوب سینمایی به تصویر کشیده است. در فیلم موقعیت جغرافیایی وجود ندارد و تنها برچسب جنگ و شهادت و قهرمان سازی به این فیلم خورده است، دیالوگ های اول فیلم را به یاد بیاورید چهار نفر دورِ میز کنار یک رود دیالوگ می گویند دیالوگ هایی که انگار به مخاطب ربطی ندارد ، امیر جدیدی لحن دیالوگ گویی اش برای آن شخصیت نیست اساسا لحن امیر جدیدی برای آن دهه نیست اما در همه ی فیلم ها با همین لحن دیالوگ می گوید، دیالوگ های بامزه اش با عملش سنخیتی ندارد و او نمی تواند یک قهرمان جنگی باشد.
مهدی پاکدل در فیلم سینمایی تنگه ابوقریب
کاراکتر جواد عزتی با اینکه از نظر نوع بازی (درست و جدی) از آب درآمده اما کاراکتر او برای ارشاد کردن علی پسر نوجوانی ست که اساسا حضورش را در فیلم نمی شود هضم کرد پسربچه یی که عکاس است می خواهد جنگ را از نزدیک ببیند حضور او در فیلم پررنگ است اما بی معنا، تنگه ابوقریب مملو از سکانس های عجیب و غریب است دست قطع شده و بدن های زخمی از بمب شیمیایی ! بهرام توکلی سکانس های فیلمش را شلوغ و احساسی کرده است که حفره ها و کم عرض بودن قصه ی نیم خطیِ مثلا مستند گونه اش بیرون نزند،مهم ترین نکته ی تنگه ابوقریب فیلمبرداری حمیدخضوعی ابیانه است ، این فیلم به دلیل نام های شهیدانی که در تیتراژ آخر می آورد باعث تاثیربرانگیز شدن احساس مخاطب می شود
جواد عزتی در فیلم سینمایی تنگه ابوقریب
مستند های شهید آوینی به لحاظ روایت و مفهومی از فیلم تنگه ابوقریب جلوتر است زیرا آن مستند ها بهتر، از رشادتِ رزمندگان حرف می زند البته اگر موضع ساختاری تنگه ابوقریب همین باشد که هست. از سوی دیگر جنگ در سینمای ایران تا چه زمانی می خواهد این مسیر را طی کند؟ سینمای جنگ در ایران هنوز در سطح حاجی ، سید، تانک، خمپاره، اسلحه، قهرمان و مظلومیت و شربت شهادت گیر کرده است، سال پیش فیلمی به نام ویلایی ها اکران شد که به مراتب با بی ادعایی و سادگی توانست با تماشاگر ارتباط خوبی ایجاد کند اما فیلمی مثل تنگه ابوقریب که به این اندازه هوادار و سینه چاکِ منتقدنما دارد چگونه می تواند با مخاطب عادی ارتباط برقرار کند؟ فیلمی که سراسر دیالوگ های بی ربط و آتش و خمپاره ست، بهرام توکلی می توانست با همین هزینه ی صرف شده برای تنگه ابوقریب فیلمی به مراتب بهتر از آسمان زرد کم عمق یا اینجا بدون من بسازد.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.