به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
سیروس مقدم در مقام کارگردان و محسن تنابنده بهعنوان نویسنده اصلی، امسال با تغییراتی جزیی در تیم بازیگران، شخصیتهای اصلی، داستان کلی و فضا، پایتخت پنجم را روانه آنتن پخش شبکه یک کردهاند تا شخصیتهای دوستداشتنی این مجموعه، در ایام نوروز، همراه مخاطبان باشند. در برخی سریهای این سریال، نام پایتخت، تنها یادآور ارتباطش با سری اول مجموعه بود که در جادهای بهسوی پایتخت ایران و سپس در شهر تهران، رخ میداد. با وجود پخش 4 قسمت از سری جدید، هنوز مشخص نیست که داستان، این بار هم شخصیتهایش را به پایتخت خواهد کشاند یا نه.
در مجموعههای نوروزی، به علت آنکه سازندگان تنها 14 شب برای ارائه آنچه ساختهاند، فرصت دارند، زمانی برای حاشیه رفتن نیست و باید بهسرعت مخاطب را قانع کنند که از لحظات خوشی و تفریح عیدانهاش بگذرد و ساعتی را به تماشای حاصل کار تیم سازنده اختصاص دهد. مجموعههای پایتخت، بهدلیل موفقیتهای پیاپی، در ذهن مخاطب دارای اعتباری است که بهرحال، بخشی از وقتش را از پیش برای تماشای آن، کنار خواهد گذاشت.
به همین علت، در این چند قسمت اکرانشده از سریال پایتخت، هنوز مشخص نیست که سیر اصلی داستان، قرار است روی کدام پیرنگ فرعی، بنا شود؟ آسیب روحی و خُلقی هما، که در تمام مجموعههای پیشین، محور عقلانیت و بلوغ بود و در قسمت نخست پخش سری پنجم، بنظر میرسید این ویژگیها دستخوش تغییر شده است؟ دعوای جدید بین ارسطو و نقی که باید گفت دیگر کمی تکراری و نخنما شده است؟ مشکلات جوانانه بهتاش، فرزند ارشد فهیمه که در این قسمت، ناگهان بدل به یکی از شخصیتهای اصلی شده است؟ هنوز هیچکدام از این پیرنگ نشان ندادهاند که قابلیت تبدیل به داستان اصلی را داشته باشند.
بنظر میرسد فضا و حال و هوای «پایتخت» دیگر هر چه در چنته داشته، در سریهای قبل ارائه کرده و تا اینجای پخش سری جدید، شگفتی و نوآوری ویژه و جذابیت افزودهای برای مخاطب به همراه نداشته است. مگر اینکه در قسمتهای باقیمانده، ناگهان پیچشی در روند وقایع رخ دهد و سری جدید «پایتخت» به جای مصرف از اعتبار سریهای موفق قبلی، خود اعتبار جدیدی بر این مجموعهها اضافه کند.
طنز «پایتخت» همواره تفاوتی با دیگر طنزهای رایج صدا و سیما داشته است. تیم سازنده، همواره بر نوعی ادب در طنز پایبند بودهاند که گویا در این سری با شوخی با واژههای «کودکِش» و برخورد کش قسمت باربند موتور با بدن هنرپیشهها و ...دچار کمی تنزل شده است. همچنین در تمامی حال و هوای سریهای قبل، در شخصتپردازی شخصیتهای اصلی، مانند نقی، ارسطو، بهبود و ... در عین تنش و اختلافنظر و کشمکشهای فراوان، هیچگاه شخصیتها به طرف هزل و بدذاتی و نامهربانی در حق هم پیش نمیرفتند. باید امیدوار بود که کمی از این جلوههای ناخوشایند که تاکنون در رفتار و کنش و واکنش بین شخصیتها رخ دادهاست، در ادامه بدل به همان رفتارهای انسانی و خاکستری که نه عیب برجستهای داشتند و نه حُسن فراانسانی، شود و این سریال هم به ورطۀ ایجاد طنز و کمدی با استفاده از تاکید بر رفتارهای سخیف انسانی نیفتد.
در بازی هنرپیشهها، در هر سری، برای دو شخصیت اصلی بهخصوص نقی، نوعی شناسه طراحی میشد که به وسیلۀ آن، این شخصیتها در افواه عامه و برخوردهای روزمرۀ مخاطبان، شناخته میشدند. تکیهکلامها و حرکات و اطوارهای خاص، از این جمله بود. در این سری، این تصادف، زمینهساز ایجاد نوعی میمیک و اطوار متناوب و خاص برای سهچهار نقش اصلی سریال شده که به شکلهای مختلفی بروز کرده است. هنوز مشخص نیست که هنرپیشگان و نویسندگان متن، موفق خواهند شد این میمیکها و تکیههای کلامی و بصری را بین مردم به نشانه مقبولیت این سریال، رایج کنند یا خیر.
در هر سری، تم خاصی در نظر گرفته میشد که علاوه بر ارتباط خاصش با فضای خطۀ سرسبز شمال کشور، به نوعی دربارۀ یکی از معضلات و مسائل مهم اجتماعی بیان مسئله میکرد و با زبان شیرین طنز و با لحن و داستانی شریف، انسانی و پرکشش، داستان را به نتایجی مفید و مطلوب میرساند. در سری اول، مسئله مهاجرت به پایتخت، در فصل بعد، مسئله زیارت و وجهه اجتماعی آن، در فصل سوم، ورزش ملی کشتی، برخورد یک خانواده موفق با مسئله موفقیتها و شکستهای یکی از اعضای خانواده و در فصل چهارم، ساختوساز غیر مجاز در طبیعت شمال که به نوعی ثروت ملی محسوب میشود، با موفقیت و جذابیت کافی مطرح شد.
با توجه به نشانههای مبنی بر حضور پررنگتر نسل جوان و نوجوان در این سریال، مقوله فضای مجازی، ارتباط با جنس مخالف، به عرصه رسیدن نسل نوی ایرانی، معضل شغل، بیکاری و وسوسه دود و افیون، شاید، این بار محور داستان قرار است، همین موضوع باشد. اگر چنین شود و نویسندگان این سریال، توانسته باشند به خوبی سریهای قبلی از پس پردازش آن برآیند، شاید شاهد یکی از جذاب ترین سریهای پایتخت باشیم.
البته کیفیت متن، حفظ یکدستی با سریهای قبلی و مسائلی از این دست، باید در این سری هم رعایت شده باشد تا فصل پنجم «پایتخت» رکورددار مجموعههای موفق تلویزیونی صدا و سیمای جمهوری اسلامی شود.
سیروس مقدم و محسن تنابنده، طی این چهارفصل از سریال «پایتخت» همکاری موفق و خوبی را با یکدیگر و بقیه اعضای تیم، رقم زدهاند. متنهای موفق و متین، کارگردانی مناسب و قوی، استفادۀ مفید و بدونحاشیه از طبیعت شمال و همچنین لهجه و فرهنگ مردم این خطه از سرزمینمان و شخصیتپردازیهای بسیار واقعگرایانه و شیرین، همواره از نقاط قوت این سریال بوده است.
بازیهای خوب و بیادماندنی هنرپیشگان هم در عمر هنری هرکدام از جمله موفقترین تجربیاتشان در زمینه بازیگری محسوب میگردد. متفاوتترین ایفای نقش هنرپیشه باسابقۀ طنز، علیرضا خمسه نیز در این سریال رقم خورده است.
از جمله دیگر نکات مثبت بسیار پررنگ این مجموعه، باید به نگاه منطقی، انسانی و ارزشمدار تیم سازنده به نقش زن در خانواده و اجتماع پرداخت. ایجاد شخصیتی مانند «هما» که در عین داشتن موفقیتهای شخصی بسیار و حتی فراتر از همسر و دیگر اعضای خانواده، همچنان بسیار متواضعانه و از موضع محبت و وظیفهشناسی، به اداره خانواده خود میپردازد. جنه مثبت دیگر این نگرش در داستان، به برخورد و تعامل بین این زوج میپردازد. جایی که نقی حتی گاهی به همسر خود حسادت میکند، اما بالاخره این خانواده و محبت جاری بین آنها، زمینهساز ایجاد حس مثبت و معقول به موفقیتهای طرفین میشود و حسهای ناخوشایند جاری بین آن دو از بین میرود. نقی، بهرحال حامیانه و مهربانانه با همسر خود برخورد میکند و توان و موفقیتهای او را به رسمیت میشناسد. بازیهای بسیار مثبت و تاثیرگذار و واقعگرایانه محسن تنابنده و ریما رامینفر، به خوبی این فضای مفید بین این زوج را عینیت بخشیده و به گستره اثرگذاری آن در جامعه کمک کرده است.
تا این قسمت فصل پنجم نیز این جنبه مثبت، به خوبی در داستان حفظ شده است و باید از این دیدگاه، این مجموعه را یکی از بهترین الگوهای فرهنگسازی خانواده موفق ایرانی قلمداد کرد.
مسئله برخورد و نحوۀ رفتار با سالمندان نیز در این سریال جزو فرهنگسازیهای موفق و خوب سالهای اخیر است. خانواده، بدون اینکه این وظیفه را برای خود، بدل به امری شاق یا ناخوشایند کنند، در عین اینکه برایشان کار راحتی نیست، اما با محبت و قدردانی و بدون پیچیدگی، در رفتاری طبیعی و معقول این وظیفه را همه با هم به پیش میبرند.بازی علیرضا خمسه هم در این نقش، بدون آنکه زیاده از حد به ورطۀ کلیشۀ پیرمردهای مهربان و بیآزار رایج بیفتد، توانسته نشان بدهد که این نسل، گرچه ممکن است واقعاً منشاء بروز مشکلاتی برای خانواده باشد، اما بهرحال در نقش پدر و بزرگ خانواده، باید احترام و جایگاهش حفظ شود.
امید است تیم سازنده این سریال، این بار هم بتوانند تجربههای خوشایند تماشای سریهای قبل را برای مخاطب تکرار کند. اگر تیم سازنده همچنان قصد دارند به ساخت این سریال ادامه دهند، شاید لازم باشد برای فصلهای بعدی، انرژی جدیدی در متن، رویکرد و فضای این مجموعه بدمند و از تکراری و بیاثر شدن این سریال، جلوگیری کنند.
این سریال، در دهۀ اخیر صداو سیما، بدل به خاطرهای ماندگار و موفق در تجربیات بصری مخاطبان شده است. چنین آثار ماندگاری، باید محافظت شوند.
گفتنی است در ساخت این فصل نیز محسن تنابنده، احمد مهران فر، علیرضا خمسه، ریما رامینفر، نسرین نصرتی، هومن حاجی عبداللهی، بهرام افشاری، سارا و نیکا فرقانی اصل، مجتبی بلال حبشی، مصطفی بلال حبشی، سلمان خطی بهعنوان بازیگران اصلی و آریا عظیمی نژاد سازندۀ موسیقی متن در ساخت این مجموعه، همکاری کردهاند.
سمیه سادات حسینی
.......
قطعا پایتخت یکی از بهترین سریال های که به دلیل استقبال مردم دنباله دار شد
پایتخت 1 نسبت 2 و 2 نسبت 3 پیشرفت فوق العاده عالی چه از لحاظ فیلم نامه و دیگر جاهات ولی پایتخت 4 نسبت به 3 نظرم یکم ضعیف شد
و 5 نظرم کلا خیلی کلیشهای شد اینکه میرن به سوریه میرن و و و در کل بنظرم اون حالت خوب خودشو از دست داده بود یعنی کانون گرم خانواده که فصل قبلی خیلی خوب روش مانور داده بودند اینجا کلا از بین رف
در مورد 6 هم نظرط ندارم چ کلا نتونستیم تا اخر ببینم و بازم اون قضیه که تو 5 بود اینجا زیادتر هم شد
در کل پایتخت سریال فوقالعاده است ولی از 3 به بعد ٱفتش شروع شد به دلایلی که بالا بهش اشاره کردم
چقدر عالی بود
وقتی بهتاش وارد شد خیلی عالی تر از قبل شده
از وقتی این فیلم رو دیدم عاشق بهراامممم افشاریییی شدمممم و کل زندگیم شدههه بهراممممم افشارییییی😍😍😍