به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
«نهنگ عنبر، سلکشن رؤیا» در حالی اکران شده که تجربه تماشای «نهنگ عنبر» احتمالاً هنوز زیر زبان طرفداران فیلم باقیمانده است. فیلمی که علیرغم حواشی زیادی که موقع اکرانش به وجود آمد و ممیزیهای بسیاری که خورد و با تأخیر زیادی اکران شد، توانست پایینتر از «محمد ص» تبدیل به دومین فیلم پرفروش سال اکران خود شود.
فیلمی که شاد و سرحال بود و با همه کم و کاستیهایش میتوانست ذهن مخاطب را در طول مدت نمایشش از دنیای بیرون وزندگی واقعیاش پرت و درگیر جهان فیلم کند. «نهنگ عنبر » این ویژگی اساسی را داشت که شبیه به هر فیلم بدنه و عامی، تماشاگر را بخنداند و حالش را خوب کند. بازهم شبیه به اکثریت فیلمهای سینمای بدنه ایران، «نهنگ عنبر» هم فیلمی بیسروته بود که نه داستان درستوحسابی داشت و نه شخصیتپردازی و یا اجرای چشمگیری؛ اما پرداختن به احوالات دهه شصت و شکل عشق و عاشقیهایش، بهاندازه کافی جالبتوجه مینمود که بتواند با چنین استقبالی از سوی مخاطبان مواجه شود.
سامان مقدم، کارگردان بااستعداد و کمکار این سالهای ایران پس از فیلمهای جدی مانند «کافه ستاره» و تجربه ناموفق «صدسال به این سالها»که بهترین فیلم اوست و رنگ پردههای سینما را ندیده، سراغ تجربههایی کمدی رفت. ابتدا با ساخت سریال «شمسالعماره» که از معدود سریالهای طنز درستودرمان صداوسیما بود و پسازآن هم با ساخت سری «نهنگ عنبرها» در سینما. «شمسالعماره» باوجود همه محدودیتهایی که متوجهش بود، اثری بسیار قابلتوجهتر از «نهنگ عنبر» مینمود. سریالی که دستکم سروته و یک خط روایی مشخص داشت که کنشها و واکنشهای کاراکترها و حوادث دراماتیکی را که روی میداد در روندی منطقی و معقول بازنمایی میکرد. همین وفاداری اثر به سیر رواییاش و توجه خالقان آن به داستانگویی و احترام به شعور مخاطب بود که «شمسالعماره» را یک پله فراتر از دیگر آثار طنز سیما قرار میداد. تجربه این سریال امیدها به «نهنگ عنبر» را بیشتر میکرد اما متأسفانه در «نهنگ عنبر» نه خبری از سیر روایی مشخص و داستانپردازی بود و نه شم و خلاقیتی که از سامان مقدم در مقام کارگردان انتظار داشتیم.
مهناز افشار و رضا عطاران در پشت صحنه فیلم نهنگ عنبر 2
«نهنگ عنبر» تنها فیلمی سطحی و الکن از آب درآمده بود که ذوق کارگردان بهعوض آنکه در کل فیلم بسط یابد تنها در چند صحنه ویژه بروز پیدا میکرد. صحنههایی که احتمالاً همین حالا هم در خاطر مخاطبان بهجامانده: حضور عطاران زیر پنجره خانه رؤیا، صحنه شاهکار خداحافظی آنها در فرودگاه که بازی عطاران آن را بهیادماندنی کرد و… دستیابی به چنین طنز لحظهای در سکانسهای خاص، بازی ویژه رضا عطاران، استفاده خلاقانه از موسیقی شش و هشت دهه پنجاه و شصت و البته ارائه شمایلی اغراقآمیز از پوششهای ظاهری دهه شصت دست در دست یکدیگر دادند تا«نهنگ عنبر» هرچند ضعیف، اما فیلمی دلچسب و دوستداشتنی به نظر بیاید، طوری که با همه اشکالاتی که داشت، با اختلاف از دیگر فیلمهای کمدی سال اکران خود بهتر و خواستنیتر باشد.
رضا عطاران در فیلم نهنگ عنبر 2
«نهنگ عنبر، سلکشن رؤیا» اما با فیلم اول تفاوتهای زیادی دارد. تجربه تماشای کمدیهایی مانند همین «نهنگ عنبر، سلکشن رؤیا»، «خوب بد جلف» و یا «پنجاه کیلو آلبالو»، مخاطب جدی سینمای ایران را به فکر وامیدارد که این میزان از هجمه، لودگی و در سروکله هم زدن چطور میتواند تا این حد برای مخاطبان عام سینما جذاب باشد و آنها را به سالن سینما بکشاند.
هرچند در طول سالهای اخیر سینمای ایران خصوصاً در عرصههای جهانی موفقیتهای زیادی کسب کرده و از سرعت پیشرفت خود در دهههای قبل پیشی گرفته است اما سینمای بدنه ایران نهتنها پیشرفتی نداشته که روزبهروز در یک دور عقبگرد پسروی هم کرده است. مخاطبان به صحنههای رقص و لودگی بازیگران و سبیلهای ویشکا آسایش میخندند و از طرف دیگر فیلمسازان هم به فتح گیشهها به هر قیمتی تن میدهند. «نهنگ عنبر، سلکشن رؤیا» مثال بسیار خوبی ازایندست است. از کارگردانی که استعدادش تلفشده و فیلم کممایهای که به دلیل پرداختن به موقعیتی طنز در دهه شصت که سرشار از تلخی و وحشت و خشونت بوده است، میتوانست اثری ویژه باشد اما آنچه از آن به ثمر نشسته تقریباً هیچ است. «نهنگ عنبر، سلکشن رؤیا» حتی دیگر خندهدار و حال خوب کن هم نیست و بهجز چند صحنه بامزه مثل تقلید دست جمعی از کلیپ و رقص مایکل جکسون چیز دیگری برای ارائه ندارد.
مهناز افشار و رضا عطاران در فیلم نهنگ عنبر 2
هرچند فیلم محکم شروع میشود و نوید تجربهای دلنشین را میدهد، اما هرچه جلوتر میرود و فضای موزیکال وار فیلم به سمت یک ملودرام عاشقانه آبکی سوق مییابد، بیشتر فرو میرود و در آستانه سقوط قرار میگیرد. در نیمه دوم فیلم عملاً شاهد موتیفها و دستمایههایی کلیشهای و تکراری هستیم که از فیلم فارسیهای قبل از انقلاب و کمدیهای عاشقانه آمریکایی به عاریت گرفته و پشتبند هم بدون هیچ کارکرد ویژه دراماتیکی سوار شدهاند تا تنها زمان فیلم را پر کنند و لبخندی هم گهگاه بر لب تماشاچی بنشانند.
ویشکا آسایش در فیلم نهنگ عنبر 2
شوخیهای لوس و بیمزه فیلم و اداواطوارهای مسخره و اعصاب خورد کن مهناز افشار تمامی ندارند و حتی قریحه ذاتی رضا عطاران هم که پیشتر در کمدیهایی مانند «دراکولا»نشان داده میتواند فیلم را از سقوط نجات دهد، کاری از پیش نمیبرد. پایان هندی و مضحک فیلم هم دردی را دوا نکرده و کار سقوط آزاد فیلم را یکسره میکند.«نهنگ عنبر، سلکشن رؤیا» هرچند دارای ویژگیهای بارز معدودی است اما کلی ایده تلفشده دارد. دست انداختن اپل مانتوهای زنانه و پشت لب سیاهشان یا پشت موهای معروف مردان بیشتر از ظاهری آبکی چیزی به فیلم نمیبخشند و ویشکا آسایش که میتوانست تبدیل به جذابترین کاراکتر فیلم شود، از دست میرود. خود همین ایده ساخت یک فیلم کمدی در دهه شصت که جذابترین ویژگی فیلم اول بود در اینجا حتی به چشم هم نمیآید و «نهنگ عنبر، سلکشن رؤیا » تبدیل به یکی از بیمایهترین و خنده ندارترین فیلمهای این سالها بدل میشود.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.
وقتی فیلم رو ندیدیم و پوسترشو میبینیم فک میکنیم اوج خنده س ولی صحنه هایی که ادمو به قهقه میندازه نداش شاید فقط لبخند ولی به هر حال میشه نهنگ عنبرو جزو فیلمای طنز حساب کنیم
اقا منتقد باید زبانش صریح باشه تا بتونه روی جامعه تاثیرگذار باشه...
ولی بازم یک فیلم کمدی میتوان نهنگ عنبر۲ رو حساب کرد همه از سالن سینما راضی رفتن بیرون