به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم، مرجع سینما و تلویزیون ایران، به جرات می توان گفت که سریال های نوروزی فرشته نجات تلویزیون بعد از یک سال رکود و درجا زدن در تولیدات مخاطب پسند هستند. این که چرا علی رغم پتانسل موجود تولیداتی از این دست در طول سال ساخته و به نمایش در نمی آید تا مخاطبان را مانند سال های دور پای تلویزیون بنشاند مقوله ای اس که خود نیاز به بررسی کارشناسانه دارد اما آنچه روشن است انتظار و استقبال مردم از مجموعه های تولید شده برای ایام نوروز است
تلویزیون با این سریال ها در طول سال نیز یک برگ برنده دارد و پس از ایام عید به تناوب آنها را از شبکه های مختلف بازپخش می کند تا بتواند فضای خالی جدول پخش خود را به هر شکل پر کند. با این حال تعریف و تمجید از تمام مجموعه های نوروزی به طور قطع اغراق آمیز است چراکه بارها آثاری را از شبکه های مختلف مشاهده کرده ایم که در حد و اندازه انتظار یک ساله مخاطبان نبوده اند گویی که تنها چند روز پیش پخش آنها به فکر نگارش فیلمنامه و ساختشان افتاده باشند؛ اما در این بین مجموعه های زیادی هم هستند که هنوز در خاطر مخاطبان جا خوش کرده اند.
در اوضاع و احولی که تلویزیون در طول سال ساخت مجموعه های طنز و کمیک را به فراموشی سپرده پخش تولیداتی متناسب با فضای نوروز که خنده و نشاط را به تماشاگران هدیه می دهد غنیمت است و جای شکر دارد. در این مطلب تلاش می کنیم تا به بررسی آثار موفق و ماندگار نوروزی بپردازیم.
شاید نام مهران مدیری در پس هر فیلم و سریالی برای اقبال و موفقیت بیشتر کفایت کند اما اگر منصفانه به قضاوت بنشینیم باید اعتراف کنیم که «مرد هزارچهره» سریالی بود که از لحاظ سوژه و فیلمنامه در زمان خودش اثری پر زحمت و پر هزینه به شمار می رفت. «مرد هزارچهره» مجموعه ای طنز به کارگردانی مهران مدیری بود که در سال 1387 از شبکهه سوم سیما در قالب 13 قسمت به نمایش در آمد. این سریال داستان مردی با نام «مسعود شصتچی» کارمند بایگانیی اداره ثبت احوال شیراز را روایت می کرد که دائما در موقعیت های اشتباهی قرار می گرفت و با خوش شانسی تمام هر بار از دردسری که خود خلق کرده بود می گریخت.
نمایی از سریال «مرد هزارچهره» ساختهی مهران مدیری
مهران مدیری در این مجموعه بیش از 30 بازیگر را به کار گرفته بود و خود نیز نقش اصلی آن را ایفا می کرد. «مرد هزارچهره» که در هنگام پخش و تکرار آن با تغییرات و سانسورهای زیادی مواجه بود باز هم توانست انسجام خود را حفظ کند و مخاطبان را راضی نگه دارد. نگارش فیلمنامه این مجموعه بر عهده پیمان قاسم خانی، خشایار الوند، مهراب قاسم خانی و امیرمهدی ژوله بود. البته گفته می شد که «مرد هزارچهره» برداشتی از داستان بلند «پخمه» نوشته عزیز نسین طنزنویس مشهور ترکیه بوده است.
نمایی از سریال «مرد هزارچهره» ساختهی مهران مدیری
همزمان با پخش این مجموعه واکنش های مختلفی از جامعه برانگیخته شد و بسیاری هدف و پیام آن را سیاسی و متوجه یک گروه و جناح خاص می پنداشتند اما مهران مدیری در مصاحبه ای عنوان کرد: "حرف اول ما طرح اینن مساله بود که یک انسان چگونه با تمایل به شهرت، ثروت و قدرت که در همه ما هست، آن گونه سرگرم می شود کهه یادش می رود جایگاه و کار اصلی اش چیست. هدف دوم ما نشان دادن این موضوع بود که چگونه روابط غلط اجتماعی، ما را اشتباهی در جایی که قرار نیست باشیم قرارمان می دهند و ما هم بدمان نمی آید! در مجموع نقد روابط اجتماعی و ضعف های شخصی انسان ها هدف مجموعه مرد هزارچهره بود."
نمایی از سریال «مرد هزارچهره» ساختهی مهران مدیری
به واقع دلیل ماندگاری «مرد هزارچهره» و نقطه قوت آن نیز پرداختن به سوژه ای غیرتکراری و متفاوت با ساختارهای پیشین بود. افزون بر این «مرد هزارچهره» حرفایی برای گفتن داشت که تا پیش از آن کمتر از آنتن صدا و سیما شنیده بودیم. این مجموعه بیش از آنکه ساخته و سفارش یک نهاد و گروه خاص باشد به پدیده ها و معضلاتی اشاره می کرد که طیف وسیعی از جامعه در طبقات مختلف به آنها دچارند بدون اینکه خود خبر داشته باشند!
پس از مرد هزارچهره که با استقبال و البته واکنش های سیاسی فراوانی همراه شد شاید کمتر چیزی که به ذهن می رسید و در سبک کاری مهران مدیری هم دیده نمیشد ادامه یافتن و ساخت قسمت دوم این مجموعه بود. حتی بعد ازز انتشار اخبار مربوط به پخش نوروزی این سریال حدس و گمان بر این بود که سوژه های متناسب با ویژگی های رفتاریی مسعود شصتچی ته کشیده باشد و مخاطبان باید شاهد مجموعه ای تکراری، با رعایت خط قرمزهای بیشتر و صرفا در امتداد مرد هزارچهره باشند.
نمایی از سریال «مرد دوهزارچهره» ساختهی مهران مدیری
اما مهران مدیری باز هم به خوبی نشان داد که استاد خلق موقعیت های جدید است. او «مرد دوهزارچهره» را این بار نیش دارتر و پر حرف و حدیث تر راهی آنتن شبکه سوم سیما کرد. این سریال در نوروز سال 88 به نمایش درآمد. سریالی که بازهم داستان مسعود شصتچی را روایت می کرد اما این بار پس از گذراندن 6 ماه حبس و دوران آزادی پس از آن. داستان «مرد دوهزارچهره» را می توان از حیث مفهوم و پیام به دو بخش تقسیم کرد.
نمایی از سریال «مرد دوهزارچهره» ساختهی مهران مدیری
بخش اول به سوال صریح از جامعه می پردازد که چرا یک محکوم پس از تحمل مجازاتی برابر با جرم خود این چنین از سوی جامعه طرد و تنبیه می شود. سوالی مهم و البته بی جواب که یکی از معضلات جامعه را نشانه می رود. مسعود شصتچی پس از آزادی هنگام بازگشت به شیراز در اتوبوس با بی احترامی مواجه می شود، رئیس اداره ثبت احوال او را از شغلش عزل می کند، نامزدش او را رها می کند و همسایگان و اطرافیان و حتی خانواده اش او را به چشم فردی خطرناک می بینند. رفتارهایی که به ناچار موجب بازگشت دوباره مجرم سابق به جرم می شود.
نمایی از سریال «مرد دوهزارچهره» ساختهی مهران مدیری
اما بخش دوم داستان «مرد دوهزارچهره» جالب تر و پر حرف و حدیث تر بود. او با صراحت تمام انجام کارهای مهم توسط افراد بی تخصص را سوژه خود قرار داد. نتیجه اینکه این مجموعه حتی جذاب تر از نسخه قبلی خود توجه مخاطبان را جلب کرد. مسعود شصتچی در سه موقعیت مختلف ابتدا در نقش مهران مدیری بازی کرد، او که پیش ترر ناخواسته اشتباهی گرفته می شد این بار به خواسته خود این جعل هویت را انجام می داد و اطرافیان او نیز به قدریی نادان بودند که پی به این اشتباه نمی بردند. جسارت مسعود شصتچی در انجام کارهای مختلف که کاملا با وضعیت اجتماعی حال حاضر نیز انطباق دارد موجب شده بود حتی در مقام یک کارگردان فیلم بسازد و فیلمنامه را تغییر دهد.
نمایی از سریال «مرد دوهزارچهره» ساختهی مهران مدیری
او در موقعیتی دیگر خلبانی را هم تجربه کرد و اتفاقا در انجام آن هم موفق ظاهر شد! پرداختن به موضوع فوتبال و فساد و تبانی موجود در آن از دیگر بخش های طعنه آمیز «مرد دوهزارچهره» به شمار می رفت.
نمایی از سریال «مرد دوهزارچهره» ساختهی مهران مدیری
به راستی «مرد دوهزارچهره» جدای از داستان و محتوا نکته جالبی در خود نهفته داشت. مهران مدیری که در ساخته قبلی خود یعنی «مرد هزارچهره» با برداشت ها و نیش و کنایه مردم به سمت طیف و گروهی خاص مواجه شده بود در مجموعه جدید خود همان مردم را مورد سوال و مواخذه قرار داده بود و مردمی که به واقع هر روز در نقش مسعود شصتچی یا اطرافیانش زندگی می کنند بی آنکه بدانند با دیدن تصویر خود در یک سریال می خندیدند!
وقتی قرار باشد سیروس مقدم برای ایام نوروز سریالی بسازد تقریبا خیال مخاطبان از بابت تماشای مجموعه ای دیدنی و به یاد ماندنی راحت می شود. البته این مورد شاید تا پیش از سال 90 و ساخت اولین فصل از مجموعه پایتخت چندان ملموس نبود. پایتخت نخستین بار برای نوروز سال 90 و به کارگردانی سیروس مقدم ساخته شد و نگارشش فیلمنامه آن را نیز محسن تنابنده، خشایار الوند و امیرحسین قاسمی بر عهده داشتند.
نمایی از سریال «پایتخت» ساختهی سیروس مقدم
این سریال داستان خانواده «نقی معمولی» را روایت می کرد که تصمیم می گیرند از علی آباد به تهران کوچ کنند اما در تهران به دلیل فوت صاحبخانه و پیشامد اتفاقات دیگر ناچار می شوند در پشت کامیون ارسطو پسر خاله نقی معمولی زندگی کنند.
نمایی از سریال «پایتخت» ساختهی سیروس مقدم
احتمالا حتی سیروس مقدم نیز تصور نمی کرد این مجموعه تا این حد مورد پسند مخاطبان قرار گیرد. البته تا حدودی علت این استقبال روشن است. بازی های روان، گویش محلی و داستانی جاری که دائما با اتفاقات غیرمنتظره و ناگهانیی همراه است هر یک به تنهایی می توانند موجب موفقیت یک اثر و جلب رضایت مخاطبان شود؛ چیزی که حتی پس از گذشت 5 سال از ساخت اولین فصل از پایتخت هنوز هم در سایر آثار تلویزیونی مشاهده نمی شود.
نمایی از سریال «پایتخت» ساختهی سیروس مقدم
در مجموعه هایی از این دست که تاکنون ساخته شدند عمدتا با بازی های سرد و خشک، داستان های خسته کننده و قابل پیش بینی و از همه بدتر گویش ها و لهجه های ساختگی و غیر واقعی مواجه هستیم. نتیجه اینکه از همان چند دقیقه ابتدایی به فکر تغییر برنامه و مشاهده چیز دیگری می افتیم. البته این سریال همواره مخالفان خود را نیز دارد و دلیل آنها به کار بردن گویش محلی برای بازیگران طنز آن است. در مقابل موافقان پرداختن پایتخت به سوژه های روز مانند خطر انقراض یوزپلنگ ایرانی و مشکلات محیط بانان زندانی، جنگل خواری، ساخت و سازهای غیرقانونی، بیکاریی و انتخابات در کنار محتوای طنز و سرگرم کننده را تحسین می کنند.
علیرضا خمسه در نمایی از سریال «پایتخت» ساختهی سیروس مقدم
با این همه، استقابل عمومی از فصل اول این سریال باعث شد سیروس مقدم تا امروز و در سال های 92 تا 94 چهار فصل از پایتخت را تولید کند که البته یک فصل از آن در ماه مبارک رمضان 94 پخش گردید. مقدم در ساخت این سریال همواره از بازیگران ثابتی نظیر محسن تنابنده، ریما رامین فر، علیرضا خمسه، احمد مهران فر، مهران احمدی و نسرین نصرتی استفاده کرده است، موضوعی که ساخت این مجموعه را بیش از پیش سخت می کند و البته به جذابیت آن نیز می افزاید.
نمایی از سریال «پایتخت» ساختهی سیروس مقدم
او که در تمام فصل ها داستان خانواده معمولی را به تصویر کشیده علیرغم گذشت زمان به خوبی توانسته ویژگی های رفتاری کاراکترها را حفظ کند و بدون تغییر باقی گذارد تا موجب جذب مخاطبان از همان دقایق ابتدایی قسمت نخست شود.
علیرضا خمسه در نمایی از سریال «پایتخت» ساختهی سسیروس مقدم
شاید پایتخت از اندک آثار تصویری باشد که ساخت آن این چنین جدی و موفق ادامه داشته است. آنچه بیش از همه در مجموعه های پایتخت خودنمایی می کند سوژه های است که در عین سادگی قابل پیش بینی نیستند و رضایتت مخاطب را دائما با فراز و نشیب های خود جلب می کنند.
نمایی از سریال «پایتخت» ساختهی سیروس مقدم
موفقیت مجموعه های پایتخت موجب شده تا هر ساله پس از پایان نمایش به درخواست بینندگان تلویزیون دوباره شاهد پخش مجدد آنها در دیگر شبکه های سیما باشیم.
نمایی از سریال «پایتخت» ساختهی سیروس مقدم
سیروس مقدم با ساخت «چک برگشتی» نشان داد که می توان فضای انتخابات را هم سوژه ساخت یک فیلم طنز کرد. مجموعه چک برگشتی در نوروز سال 91 به کارگردانی مقدم و تهیه کنندگی الهام غفوری برای شبکه یک سینما تولید شد.. سیروس مقدم در این فیلم از بازیگرانی نظیر امیر جعفری، هدایت هاشمی، ریما رامینفر، هومن برق نورد و بهاره رهنماا استفاده کرد. داستان این فیلم درباره رقابت های پیش از انتخابات مجلس و تقابل یک شرخر درمانده و بینوا با مهریهه دو سکه در ماه با بازی امیر جعفری و یک کاندیدای ساده و صاف و صادق در یک شهرستان کوچک بود.
نمایی از سریال «چک برگشتی» ساختهی سیروس مقدم
مقدم که تا پیش از ساخت «چک برگشتی» یک فصل از پایتخت را روانه آنتن تلویزیون کرده بود و قرار هم نبود آن را ادامه دهد و افزون بر این تا چند ماه پیش از آن بر سر سریال «تا ثریا» با حواشی زیادی مواجه شده بود، توانست درر مدت زمان اندک باقی مانده تا عید نوروز سوژه ای که می توانست مورد قضاوت های نادرست و سلیقه ای واقع شود را بدون هجو و لودگی به عاملی برای خنده مخاطبان بدل کند تا کنداکتور سیما در عید آن سال خالی از برنامه ای جذاب نباشد. در حقیقت مقدم با ساخت «چک برگشتی» به حرف و حدیث هایی درباره موفقیت شانسی «پایتخت» نیز پایان داد و اعتماد مدیران تلویزیون را هم به خوبی جلب کرد تا بتواند در سال های بعد به عنوان یک کارگردان طنزپرداز بخشی از جدول پخش صدا و سیما را پر کند.
نمایی از سریال «چک برگشتی» ساختهی سیروس مقدم
«چک برگشتی» ترکیبی از سوژه بکر، فیلمنامه ای قوی و بازیگران توانا بود و در این میان حضور امیر جعفری بسیار به چشم می آمد. شاید کمتر بازیگری را در ایران بتوان سراغ داشت که این چنین قادر به ایفای نقش های متفاوت باشد اما امیر جعفری که پیش تر نیز سابقه بازی در فیلم ها و مجموعه های طنز نظیر «بدون شرح»، «من یک مستاجرم» و «نان عشق موتور هزار» را داشت، با یک بازی قابل قبول به خوبی از پس ایفای نقشی که به ظاهر جدی اما در وقایع و اتفاقات کمیک بود برآمد.
نمایی از سریال «چک برگشتی» ساختهی سیروس مقدم
اما موفقیت «چک برگشتی» تنها به بازی امیر جعفری نمی توان محدود کرد. حضور «هومن برق نورد» در نقش معلم با آن جثه بزرگ، صدای زنگ دار و اطاعت بی چون و چرا از همسر خود یک جمع اضداد را رقم زده بود و بخش قابل توجهی از بار طنز داستان را بر دوش می کشید. او که از تئاتر به عرصه تصویر پا گذاشته، به دلیل اجرای زنده مداوم در مقابل تماشاگران با فوت و فن بازی بی نقص و جذاب بسیار آشناست.
نمایی از سریال «چک برگشتی» ساختهی سیروس مقدم
در این میان بازی «هدایت هاشمی» را نیز نمی توان نادیده گرفت. او تا پیش از «چک برگشتی» در فیلم ها و سریال های متعددی بازی کرده بود و در فیلم سینمایی «یک حبه قند» نیز نقش یک داماد طماع و خلافکار را به خوبی ایفا کرده بود با «چک برگشتی» به مخاطبان تلویزیون بی/ش از پیش شناسانده شد. حضور او در این فیلم فتح بابی هم شد برای ادامه همکاری اش با سیروس مقدم در فصل های بعد مجموعه «پایتخت». هدایت هاشمی ثمره سال ها حضور در صحنه تئاتر بوده و آنچه که در بازی او مخاطب را جذب می کند اجرای درست یک آدم شهرستانی بدون اغراق و اداست؛ چیزی که متاسفانه در سینما و تلویزیون ایران به ندرت یافت می شود و ما دائما در فیلم هایی با لوکیشین های شهرستانی با لهجه ها و گویش های عجیب و غریب و سادگی توام با بلاهت مواجهیم؛ اما هدایت هاشمی با آن لهجه شهرستانی تمام ویژگی های رفتاری یک انسان مانند نگرانی، خشم، عصبانیت و ناراحتی را به درستی ایفا کرد و با وجود سادگی در رفتار و ظاهر، بلاهت را به وصله طیقه شهرستانی نکرد.
در مجموع می توان گفت که آنتن نوروزی سیما در شبکه های مختلف گاهی محل نمایش آثار ماندگار و گاهی نیز مکان آزمون و خطای فیلمسازانی است که یا سوژه های تکراری را مضمون فیلمسازی خود قرار می دهند و یا با وجود داشتن سوژه های جذاب از در آوردن آنها عاجز می مانند. در میان فیلم های خوش ساختی و مخاطب پسند تا سال ها در ذهن مخاطبان جا خوش می کنند و بازپخش آنها در طی سال یا در ایام نوروز سال های بعد نیز مردم را به تماشا وادار می کند.
آنچه روشن است تغییر سلیقه مخاطبان دنیای تصویر طی یک دهه گذشته است. این موضوع تنها به تلویزیو محدود نگشته و سینما را نیز شامل می شود. در این مدت زمان با گسترش ضریب نفود اینترنت و دسترسی راحت تر مردم به فیلم ها و سریال های مشهور ساخته شده در کشورهای مختلف، سلایق تغییر کرده و انتظارات بالاتر رفته است. مخاطبان به راحتی فیلم های خوب و بد را از هم تشخیص می دهند و حتی آثار جهانی را هم نقد و بررسی می کنند. با این وجود بخشی از تولیدات تلویزیون همچنان به سوژه های تکراری و دم دستی می پردازند و توجهی به نیاز مخاطبان ندارند.
فیلمسازی چه در سینما و چه در تلویزیون پیش و بیش از هر چیزی نیازمند داستان جذاب و سرگرم کننده است و در پس این داستان کارگردان و نویسنده می توانند آموزه های مختلف را قرار دهند. داستان به معنای واقعی شبیه به همان قصه های بچگی است که از زبان پدرها و مادرها می شنیدیم و چون تازه بود جذب آن می گشتیم و از تکرار شنیدنش خسته نمی شدیم. موضوعی که در تمام فیلم ها و سریال های ماندگار نیز به طور مشترک وجود دارد. داستان هایی که اگرچه به مشکلات ما اشاره می کند اما ذهن ما را به فضایی متفاوت و جدا از حال و روز امروزمان پرواز می دهد. اما این مقوله چیزیست که سال ها از یاد رفته و سوژه های اجتماعی که مردم در طول روز دائما با آنها سر و کار دارند بدون تغییر و دستکاری داستان فیلم های شبانگاهی می شود تا آدم هایی خسته از مشکلات روز پس از دیدن این تصاویر خسته تر به بستر خواب پناه برند.
همچنین کار های اقای مدیری رو همیشه همه عاشقشن منم همینطور
هر قسمت و هر فصلش هیجان و تازگی داره