به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، روزنامه جوان به بهانه همکاری جدید بهرنگ توفیقی و سعید نعمت الله، از اینکه فقط عده ای خاص در تلویزیون سریال میسازند و سریال سازان موفقی چون داوود میرباقری، حسن فتحی، رضا عطاران و ...در این رسانه جایی ندارند، انتقاد کرد.
روزنامه جوان نوشت:
«سریال «عقیق» مصداق ضربالمثل «نه هر که سر تراشد، قلندری داند» است؛ سریالی که فضای آن ملالآوری دیالوگهای نچسب نویسندهاش را بیش از پیش به خورد بینندهاش میدهد.
این اسامی چند سالی است که در تلویزیون پر کار شدهاند و مجالی را به کمترین تهیهکننده، کارگردان و فیلمنامهنویسی میدهند. دلیل این پرکاری هنوز مشخص نیست! ولی هرچه هست، باعث بیعدالتی در میان تهیهکنندههای قدیمی و فیلمسازانی شده است که سالها با صداوسیما همکاری داشتهاند و اتفاقاً توفیقات زیادی هم به دست آوردهاند؛ یک نمونه از اینها بیژن بیرنگ، تهیهکننده با سابقه و خوشنام با کارهای درخشانی همچون «خانه سبز»، «همسران» و «رؤیای شیرین دریا» است. مثالهای دیگر داوود میرباقری، حسن فتحی یا امرالله احمدجو و یا حتی در ژانر کمدی رضا عطاران است که سالهاست از دایره ساخت سریال در صداوسیما بیرون گذاشته شدهاند و در عوض شاهد پرکاری کارگردانانی مانند بهرنگ توفیقی هستیم که هر چه میسازند، به جای پیشرفت شاهد پسرفت سریالسازی و جذب مخاطب در تلویزیون هستیم.
دایره بستهای که در تلویزیون ایجادشده تنها برای کارگردانان بیکارمانده سینما باز میشود و در غیر این صورت سریالسازهای موفق سالهای نهچندان دور سیما، نمیتوانند دوباره برای تلویزیون سریال بسازند.
وقتی سریال «زیرپای مادر» که همکاری قبلی سعید نعمتالله، فیلمنامهنویس و بهرنگ توفیقی، کارگردان از تلویزیون پخش شد و انتقادهای زیادی به آن شد، تصور این بود که حتی برای اینکه دهن منتقدان بسته شود، مدتی تلویزیون از همکاری با این افراد به حالت تعلیق در میآید و بودجهای که قرار است توسط این زوج هنری به باد داده شود، در اختیار هنرمند دیگری قرار میگیرد، شاید کاری متفاوت را تولید کند،اما باز هم دایره بستهای که به وجود آمده، سریال «عقیق» را به توفیقی و نعمتالله سپرد تا بینندههایی که سعی میکردند دیالوگهای گلدرشت و نچسب «زیرپای مادر» را فراموش کنند، باز هم همان دیالوگها را در یک سریال جدید ببینند.
جالب است که از نظر سعید نعمتالله هیچ فرقی میان دیالوگهای دوره رضاخانی و دیالوگهای دهه نودی وجود ندارد و همان نوع بیان و کلامی که در «زیرپای مادر» شاهد آن بودیم، این بار هم در یک قالب دیگر میبینیم. تنها تفاوتش این است که در سریال قبلی خلیل کبابی بود که نقش بزن بهادر و لوطی را بازی میکرد و این بار «احد شیرو» با بازی علیرضا آرا، لوطی شده و یکه بزن سریال شده است. فرق نمیکند، شخصیتها در این سریال بقال باشند یا گزمه، لوطی باشند یا مرشد، آشپز باشند یا خدم و حشم؛ همه و همه یک جور حرف میزنند، یک جور دیالوگ میگویند.
انگار که یک دستگاه مکانیکی اینها را از روی هم شابلون زده است. بعید میدانم خود بازیگران هم متوجه بشوند این دیالوگهایی که میگویند معنیاش چیست و اصلاً در قصه سریال چه میگذرد. فقط عین طوطی یکسری دیالوگ نامفهوم و پرطمطراق را تکرار میکنند.
وقتی سریالی تاریخی با نگاه به دوره پهلوی اول از تلویزیون پخش میشود، ناخودآگاه ذهن بیننده را به قیاس کار با «هزاردستان» پیش میبرد، مخصوصاً اینکه اکثر سریالها در همان دکور شهرک سینمایی ساخته میشوند. «عقیق» هم به شکل عجیبی با چنین فضایی آمیخته است؛ فضایی که نویسنده فیلمنامهاش تلاش کرده نشان دهد چیزی از علی حاتمی کم ندارد و میتواند برای شخصیتهای سریالش دیالوگهای سنگین قجری بنویسد که مخلوطی از شعر و کنایه و محاوره است، اما در نهایت آنچه از دیگ لغات و اصطلاحات موجود در ذهن نویسنده «عقیق» میجوشد، اگر بینمک و بیمزه نباشد، آنقدر شور و اغراقشده است که نمیتواند روانی و شیرینی بیان علی حاتمی را متصور شود.
اصولاً نباید انتظار داشت که همه سریالهای تلویزیونی در اوج باشند و تنه به تنه سریالهایی از جنس «هزاردستان» بزنند، ولی چرا نباید تلویزیون برای خودش استانداردی را تعریف کند که تولیدات زیر خط استاندارد حداقل از شبکههای سراسری پخش نشوند!
چرا مدیران تلویزیون که به کار سعید نعمتالله به عنوان نویسنده فیلمنامه اعتقاد دارند، از وی نمیخواهند فضای کاریاش را کمی گستردهتر کند و خودش را میان دیالوگنویسی قجری گم نکند؛ چیزی که واقعاً در انجام آن ناتوان است و بیان بازیگران نمیتواند بیننده را با خود همراه کند!
عقیق سریال بدی است با یک موسیقی خوب. میتوان گفت تنها خوبی سریال عقیق موسیقی آن است که محصول خلاقیت موسیقایی کارن همایونفر است. در کنار موسیقی متن، همایونفر با همکاری علیرضا قربانی تیتراژ این سریال را نیز ساخته است.
علیرضا قربانی که یک بار با خواندن تیتراژ سریال به یادماندنی «شب دهم»، در یک اثر تاریخی مرتبط با دوره پهلوی اول و همزمانی آن با دهه محرم را تجربه کرده است، اینبار در عقیق، بر اساس ملودیای که خودش ساخته و تنظیم کارن همایونفر، قطعه «عقیق» را اجرا کرده است. صدای گرم قربانی وزنهای برای وزین شدن سریال «عقیق» است.
«عقیق» بعد از دهه اول محرم روی آنتن شبکه 3سیما رفت، دقیقاً زمانی که عزاداریهای خیابانی و حضور در تکایا به پایان رسید و مردمی که هنوز در حال و هوای محرم هستند، پای تلویزیون مینشینند.
پیش از آغاز پخش سریال بارها از سوی تلویزیون مطرح شد که «عقیق» و «هاتف» سریالهای محرمی است.
زمانی مرحوم سلحشور درباره ساخت فیلم با موضوع روحانیت گفته بود: «چون سینماگر، روحانیت را نمیشناسد و تعریف صحیحی از آن ندارد و تنها حوزه را بهصورت سطحی میشناسد، نهتنها کار خوبی از حوزه ارائه نمیدهد، بلکه گاهی هم انحراف ایجاد میکند، چون درست نمیشناسد و با خلق و خوی حوزویان و تعریف آنها آشنا نیست، شعاری عمل میکند و فیلمهایش درباره روحانیت دمدستی است و نمیتواند روحانیت را با همه عمق و عظمتش به تصویر بکشد، در ضمن این شعاریبودن برای مردمزدگی ایجاد میکند و در مخاطب واکنش منفی بهوجود میآورد.» امروز آنچه در عقیق شاهد آن هستیم، چیزی شبیه نظر مرحوم سلحشور است با این تفاوت که فیلمساز میخواسته به موضوع محرم بپردازد، در حالی که دغدغهاش چیز دیگری است.»
در ادامه مصاحبه محمدحسین لطیفی که سریال های ماندگاری در تلویزیون ساخته است را بخوانید. وی که به تازگی ساخت سریال «سر دلبران» را به اتمام رسانده است، در این مصاحبه از بی توجهی مدیران به کیفیت ساخت سریال ها گفته است:
من با صداقت میگویم که قبل از سریال «سر دلبران» در دو یا سه کار اخیر خود بسیار اذیت شدم به دلیل اینکه ۲۰ یا ۲۵ سال گذشت تا مسؤولان در جلسات صداوسیما به این نتیجه برسند که در سریال الف ویژه بالای دو یا سه دقیقه و نیم در روز فیلم گرفتن با کیفیت نخواهد شد؛ بنابراین در کار الف و ب بالای چهار دقیقه و نیم نباید فیلم گرفت. اما به دلیل مشکلاتی که از زمان آقای احمدینژاد به وجود آمد و هنوز تبعات خود را دارد، این نتیجهگیری را فراموش کردند.
او ادامه داد: البته مشکل دولت و صداوسیما، مشکل من نیست. مساله من، مردم هستند که میگویند چه اتفاقی افتاد که دیگر مثل قبل سریال نساختی؟ اینجاست که دل من خون است چون میگوییم بودجه نداریم.
لطیفی با اشاره به بودجه تلویزیون برای ساخت سریال گفت: در حال حاضر تلویزیون بودجهای را معین کرده که بتواند سریال بیشتری بسازد و ما میدانیم که کیفیت و کمیت با هم رابطه مستقیم دارند. ما سر سریالی یک بار ۹ دقیقه در روز فیلم گرفتیم، اما من آن زمان ۴۰ سال سن داشتم و همچنین فیلمنامه حدود دو سال و نیم قبل از شروع کار آماده بود. اما قرار نیست که این اتفاق را به همه پروژهها تعمیم دهیم.
کارگردان سریال «دودکش» افزود: ما فیلم سینمایی «روز سوم» را در دو ماه و نیم بدون فیلمنامه، فیلمبرداری کردیم و برخی این کار را مثال میزنند و میگویند پس امکان دارد با این شرایط فیلم ساخته شود اما خود من هم دیگر نمیتوانم این کار را انجام دهم.
او درباره استاندارد تصویربرداری یک مجموعه تلویزیونی اظهار کرد: استاندارد میگوید که شما اگر ۱۰۰۰ دقیقه کار میخواهی، ۲۰۰ روز حداقل زمان میبرد تا تصویربرداری سریال تمام شود.
کارگردان سریال «صاحبدلان» با بیان اینکه مسؤولان دستمزد بازیگران را نجومی کردهاند، اضافه کرد: من به آقای ضرغامی با تاخیر این نکته را یادآور شدم که چهار یا پنج شبکه سریال میسازند و مدیران تلویزیون با هم به گونهای که انگار دشمن هستند، رقابت میکنند. عدهای از آنها میگویند اگر برای مثال یک بازیگر قدیمی محبوب برای بازی در یک پروژه انقدر پول میگیرد، ما بیشتر پول میدهیم تا بیاید در پروژهای که میگوییم، بازی کند. بنابراین مسؤولان قیمتها را در بازیگری نجومی و غیرمعقول کردند. زمانی که قیمتها در تلویزیون بالا رفت، سینما هم افزایش قیمت پیدا کرد و حتی بر سر همین ماجرا سینما زمین خورد.
او با اشاره به مشکلات سریالسازی ادامه داد: در گذشته نصف بودجه سریال برای بازیگران و نصف دیگر برای عوامل پشت صحنه و مسائل دیگر هزینه میشد اما در حال حاضر ۶۵ تا ۷۰ درصد بودجه برای بازیگر است اما عوامل پشت صحنه و کیفیت سریال چه میشود؟ مسؤولان صداوسیما هم میگویند ما چهار ماه بیشتر نمیتوانیم حقوق بدهیم بنابراین تولید سریال در چهار ماه باید تمام شود و ۱۰ دقیقه در روز باید فیلم بگیرید این به معنی نابودی سریالسازی در ایران است. هر فردی این مسیر را میرود من از قبل میگویم که ممکن است یک یا دو سال دوام بیاوری اما بعد از این مدت مردم تلویزیون را کامل خاموش خواهند کرد.
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.
بعدشم شما فقط در حال تخریبید نه انتقاد
خدا رو شکر با همه فیلم ها هم که مخالفید
دوما کجای شخصیت پردازی فیلم مشکل داره؟؟؟؟!!! همه نقشا شخصیت پردازی شدن و کسی نخواد ایراد الکی بگیره اگه فیلم رو از اول دیده باشه کاملا میدونه چه خبره شخصیتا کین چه گذشته ای داشتن و الان چه روزگاری دارن؟
بعدشم کدوم شخصیت کاملا سفید یا کاملا سیاهه؟؟ اگه احد منظورتونه که هدف خوبی داره اما کسی که تریاک بار قاطر میکنه واقعا به نظرتون آدم خوبیه و یا شخصیت سفیدی داره؟؟ هیچ کدوم از شخصیت های فیلم سفید سفید و یا سیاه سیاه نیستند
درباره ی آقای نعمت اله هم ایشون سبک خاصی دارن و طرفدار های خودشون در میطلبن و هر کسی که فیلمی رو دوست نداره میتونه مثل من نبینه اما واقعا باعث تعجبه که شما فیلمارو میبینید خودتون رو اذیت میکنید و میایید اینجا چیزایی تایپ میکنید که کاملا غلطه و همه فیلم ها رو تخریب میکنید و حداقل یه ایراد از توش درمیارید
بعدشم قرار نیست فیلمایی که مورد علاقه شما نیست ساخته نشن و بودجه بهشون تعلق نگیره (که البته اگه قرار باشه اینطوری باشه و فیلم هایی که شما دوست نداری رو نسازن، دیگه هیچ فیلمی رو نباید بسازن)