به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، «سختانه» صرف نظر از محتوای گفت وگو، در شکل و فرم اجرا، بسیار بحث برانگیز بود. شهرت مهمان قسمت اول و این که او تا به حال برای یک گفت وگوی بلند تلویزیونی، در قاب رسانه ملی دیده نشده بود هم در جنجال برانگیز بودن این برنامه بی تأثیر نبود. شبکه های اجتماعی این بار هم محملی شد برای بحث ها درباره این برنامه تلویزیونی، اجرای
میلاد دخانچی به عنوان مجری و حتی کیفیت حضور مهمان برنامه. جرقه بحث ها هم، تأکید گروه برنامه ساز در استفاده از واژه «هاردتاک» بود.
1- اصلا هاردتاک چیست؟
«هاردتاک» (HARDtalk) با ترجمه لغوی «گفت وگوی سخت» نام برنامه ای گفت وگومحور است که از سال 1997 تاکنون، از شبکه BBC News پخش می شود. این برنامه 25 دقیقه ای که چهار روز در هفته روی آنتن می رود، به دلیل لحن و سؤالات پرچالش خود معروف است. در این سال ها مهمانان مشهور زیادی مانند بیل کلینتون، هوگو چاوز و پرویز مشرف به «هاردتاک» رفته اند و در برابر چشم بینندگان، با سؤالات سخت مجری، محک خورده اند. بسیاری از مهمانان هم در برابر سؤالات مجری، حسابی آچمز شده و دست وپایشان را گم کرده اند. اتفاقی که به وضوح برای مخاطب، جذاب و تماشایی ا ست.
مدت هاست که در برخی رسانه های ایرانی، واژه «هاردتاک» به معنای گفت وگوی چالشی به کار می رود. صرف نظر از درست یا غلط بودن این کاربرد، «سختانه» هم دست روی همین واژه و مفهوم گذاشته و سعی کرده با طرح سؤالات سخت، مخاطب را جذب کند. پنج شنبه شب و بعد از پخش قسمت اول «سختانه»، اولین بحثی که در شبکه های اجتماعی پیش آمد، دقیقاً بر سر همین مفهوم بود. منتقدان این برنامه بیش از هرچیز، به استفاده برنامه سازان «سختانه» از این واژه معترض و معتقد بودند مگر در تلویزیون خودمان، گفت وگوی چالشی نداریم؟ در این حال، پای برنامه هایی مثل «نود» عادل فردوسی پور، «حالا خورشید» رضا رشیدپور یا قبل ترها «شب شیشه ای» که باز هم رشیدپور اجرا می کرد، به میان آمد. مصداق هایی از گفت وگوهای چالشی که احتمالاً برنامه سازان «سختانه» هم آن ها را به عنوان گفت وگوهای موفق از این نوع، قبول دارند.
2-لحن مجری
بحث بعدی که درباره «سختانه» وجود داشت، به لحن مجری برمی گشت. سؤال منتقدان این بود که آیا لحن تهاجمی که میلاد دخانچی به عنوان مجری، برای صحبت کردن با مهمان انتخاب کرده، می تواند گفت وگوهای «سختانه» را به یک هاردتاک (به زعم برنامه ساز) تبدیل کند؟ این بحث، در شبکه های اجتماعی هم خیلی بازتاب داشت و کاربران را به دو دسته موافق و مخالف تقسیم کرده بود. برخی منتقدان، صحبت های مجری را بیشتر شبیه یک بازجویی می دانستند؛ نکته ای مشابه آن چه مهمان برنامه با واژه «کیفرخواست» بیان کرد. در مقابل علاقه مندان «سختانه» از اجرای محکم و سؤالات چالشی میلاد دخانچی لذت می بردند. در این میان حتی حسام الدین آشنا استاد ارتباطات نیز همزمان با برنامه در توییتر خود نوشت: «گفت و گوی بسیار چالشی و بدون ترحم میان میلاد دخانچی و محمد قوچانی، نمونه ای از آن چه در دانشگاه صداوسیما گفتم. امیدوارم تحمل شود.» حتی زیر پست او هم بحث درباره لحن و اجرای میلاد دخانچی ادامه پیدا کرد.
اجرای دخانچی یک نکته متفاوت دیگر هم داشت؛ بیانِ کتابی او که در خیلی از مواقع توی ذوق مخاطب، حتی مدافعان و علاقه مندان «سختانه» می زد. جالب آن که میلاد دخانچی در برنامه های قبلی خود مانند «گره» و «جیوگی» که اتفاقاً پرمخاطب هم بودند، کتابی صحبت نمی کرد و تقریر محاوره ای او در «جیوگی» هم کاملاً به مذاق مخاطب خوش آمده بود.
3-همه چیز در خدمت گفت وگو
«سختانه» آن قدر ساده پخش شد که به جز اجرا، دکور و میان برنامه ها، در هیچ زمینه دیگری آنالیزپذیر نیست. برنامه هیچ آیتم میان برنامه ای ندارد و دکور هم در حداکثر سادگی چیده شده. تمهیدی که احتمالاً برای جلب توجه کامل مخاطب به اصل گفت وگو اندیشیده شده وگرنه برنامه سازان «سختانه» پیشتر در برنامه «جیوگی» نشان داده اند که آیتم های تلویزیونی را به خوبی می شناسند. به همین دلیل به نظر می رسد 50 دقیقه برای یک گفت وگوی دونفره تلویزیونی، طولانی است و با وجود این که تا لحظات پایانی، گفت وگو از ریتم نمی افتد، اما زمان طولانی مصاحبه، مخاطب را خسته می کند؛ مخصوصاً وقتی در این زمان طولانی، تمام گفت وگو متمرکز بر موضوع اصلی است و مجری با چند سؤال متفاوت، تنفسی به مخاطب نمی دهد. علاوه بر آن، قسمت اول «سختانه» حتی آگهی بازرگانی میان برنامه هم نداشت و انگار همه چیز طوری چیده شده بود که مخاطب عام تلویزیون، برنامه را تا پایان تماشا نکند!
4-تغییر رویکرد یا هوشمندی تلویزیون؟
از پنج شنبه شب که «سختانه» با حضور مهمانی غیرمعمول برای تلویزیون، پخش شد، ذهن مخاطبان بیش از هرچیز به سمت تغییر رویکرد تلویزیون رفت. پخش این برنامه در ساعت 19:30 پنج شنبه شب از شبکه سه، یعنی در یک زمان کاملاً پربیننده نیز آن قدرها معمول نبود. بنابراین مشخص بود مدیران رسانه ملی که طبق اعلام میلاد دخانچی، چندین قسمت برنامه را در اختیار داشتند، با هدفی خاص، این ساعت پربیننده را برای پخش «سختانه» انتخاب کرده اند. با این حال با کمی دقت در خبر روابط عمومی سیما از پخش «سختانه»، می توان از این ماجرا رمزگشایی کرد.
روز اول آبان، روابط عمومی سیما که از پخش شدن گفت وگوی محمد قوچانی اطمینان نداشت، در اولین خبری که از «سختانه» منتشر کرد، از شش برنامه ای خبر داد که تولید شده و آماده پخش هستند اما نام پنج مهمان را منتشر کرد! پنج نفری که دیده شدن شان در قاب تلویزیون، کمتر می توانست برای رسانه ملی مشکل ساز شود. این در حالی بود که مهمان برنامه 24 مهر امسال، به عنوان مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور منصوب شده بود و میلاد دخانچی هم، زمان انجام گفت وگو را چند روز قبل از این انتصاب اعلام کرد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که احتمالاً نسخه تدوین شده این گفت وگو در آن زمان به دست مسئولان تلویزیون رسیده ولی آن ها هنوز برای پخش این گفت وگو، به جمع بندی نرسیده بودند. اما اکنون تلویزیون با پخش گفت وگوی محمد قوچانی، با یک تیر، دو نشان زد: به واسطه شهرت مهمان، هم توجهات را به سمت «سختانه» جلب کرد و هم از حساسیت های بعدی که با قرار گرفتن «سختانه» در مرکز توجهات، ممکن بود دامن گیر این رسانه شود، کاست.
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.