به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
فجر امسال سومین جشنوارهای است که در دوران مدیریت حجت الله ایوبی، انشاالله به ثمر خواهد نشست.
سال 92زمانیکه ایوبی مسئولیت سینما را بر عهده گرفت، موج فیلمها با موضوع خیانت به راه افتاده بود، در فجر سیو دوم کسی انتظار نداشت رئیس جدید سازمان سینمایی اتفاق عجیبی و غریبی را رقم بزند، چرا که فیلمهای رسیده به جشنواره محصول عملکرد وی و دولت تدبیر و امید نبود.
دولت جدید بارها بر«امید»تاکید کرده بود و نقش هنرمندان را در این مسیر بسیار مهم و اساسی بر شمرده بود. در پی همین تاکیدات سینما نیز با شعار«سینمای امید»مسیر خود را آغاز کرد، ایوبی بر موج مشکلات سینماگران با رئیس پیشین سینما که از قضا او نیز امام صادقی محسوب میشد سوار شد و در تعاملی مثبت با اهالی هنر هفتم شروع خوبی داشت، مردمی که مولانا میخواند و لبخند میزد و امید سخن میگفت.
مهرماه 92 در مراسم تودیع و معارفه مدیران سازمان سینمایی، یعنی در همان روزهای ابتدایی حضورش در این پست گفته بود:«سینمای امید باید فیلم پرامید بسازد و تصویر پر امیدی را به دنیا نشان بدهد البته هیچ جامعهای عاری از مشکل نیست و ما نباید انتظار داشتهباشیم که سینماگران از بیان مشکلات غافل شوند اما میتوان همین مشکلات را زیبا نشان داد». احتمالا او با این نگاه که هنرمند باید آئینه جامعه خویش باشد از سینماگران خواست که در کنار امید مشکلات را نیز نشان دهند، اما زیبا.
ایوبی در یازدهم آبانماه 92 و در مراسم تودیع محمدرضا میراعلایی مدیرعامل سابق بنیاد سینمایی فارابی و معارفه محمدرضا جعفری جلوه به عنوان مدیرعامل جدید بنیاد در ساختمان بنیاد سینمایی فارابی، در ادامه سخنان پیشین خود نسبت به«سینمای امید»گفت:«دورانی که پیش رو است پس از دوران سختی که برای سینمای ما گذشت، دوران امید است که این دوران باعث پایداری است. همه معتقدیم که آرامش روانی برای کار در سینما ضرورت دارد و تلاش خواهیم کرد که این آرامش روانی را فراهم کنیم. بنیاد فارابی در جهت تحقق سینمای ملی پرامید نقش کلیدی خواهد داشت و بنیاد فارابی مهمترین مرجع و پناهگاه صنعت سینمای ایران است». آرامش روانی در سینما و نقش فارابی در امید بخشی به سینما دو محور مهم و اساسی سخنان ایوبی در این مراسم بود که ....
سال 92 بوضوح ماه عسل سینمایی آقای ایوبی بود، همه خوشحال، همه مهرورز، همه چی آرام بود تا جائیکه ایشان در افتتاحیه جشنواره سیو دوم فرمودند:«چرا سینمای این روزگار را سینمای امید ننامیم، سینمای ایران را سینمای امید مینامم زیرا مدیران و سینماگران میکوشند همدیگر را بفهمند چون بزرگان سینما آهنگ سینما کردهاند. چون جوانان پرشور اشتیاق سعی میکنند طرحی نو دراندازند. در فجر امسال آشتی بین دولت و هنر را جشن میگیریم. امیدوارم چون از سپیده و تا پاسی از شب به دیدارتان و به شنیدن میگذرانم ولی همچنان شرمنده درخواستهای فراوان دیدارم»و در ادامه با کلمات و جملاتی شاعرگونه از سینماگران خواست تا خط سومی برای سینمای ایران باشند.
بهرحال می توان به کارنامه سال اول سازمان سینمایی در زمان ایوبی برای برگزاری جشنواره فیلم فجر نمره قبولی داد، البته نمیتوان از مدیریت مرد با تجربهای بنام رضاداد به آسانی گذشت، دبیر جشنواره سیو دوم در محتوا و امور اجرایی برگزاری این مراسم موثرترین مرد آن روزها در کل سینما بود.
سال 92 با تمام دوران خوب آن تمام شد و حالا ایوبی و دوستان باید برای جشنواره سیو سوم تدبیری میاندیشیدند که براساس شعار«سینمای امید»آثاری را در جشنواره به نمایش بگذارند که محصول تدبیر و درایت آنها بود، جشنواره فیلم فجر93 نه خبری از شمقدری بود و نه فیلمهایی که مرتبط با دوران وی باشد و مسئولیت تام و تمام آن بر عهده سازمان سینمایی جدید بود، از بخش اجرایی و جدا شدن بخش بین الملل از بخش داخلی که بگذریم در محتوا عملکرد مسئولان سینما در مواجهه با سینماگران، طبق آماری که موسسه پژوهشی ژرفا از تحلیل فیلمها و آثار بدان دست یافته اینگونه بود: در جشنواره سال پیش 30 فیلم بخش های سهگانه جشنواره فجر در زمینه شاخص امید و اعتماد به نفس مشکل دار بودند. 10 فیلم به القای ناکارآمدی نهادهای اجتماعی- حکومتی پرداخته اند و 7 فیلم القا خفقان و دیکتاتوری کردهاند. 17 فیلم بر بی عدالتی، 24 فیلم تصویرسازی خسته و ناامید از روحیه حاکم بر مردم، 7 فیلم بر ناامنی در جامعه دلالت داشته اند و 9 فیلم به زمینه سازی برای مهاجرت از کشور پرداخته اند و 14 فیلم به ترویج پوچ گرایی پرداخته اند.
32 فیلم از مجموع 43 فیلم به عادی سازی ناهنجاری های اجتماعی پرداخته اند . 5 فیلم به مصرف مواد مخدر، 18 فیلم به طلاق، 10 فیلم به خودکشی، 4 فیلم به فحشا، 13 فیلم به قانون شکنی و دزدی، 8 فیلم به جنایت و قتل، 3 فیلم به مشروبات الکلی، 2 فیلم به قمار، 3 فیلم به سقط جنین، 18 فیلم به خشونت، 2 به ازدواج سفید، و 9 فیلم به فرار از خانه پرداختهاند. این کارنامه سازمانی سینمایی در جهت رشد و بالندگی«سینمای امید»در روزهای خوب خود بوده است، روزهایی که سینماگران در همراهی و هماهنگی کامل با دولت جدید بودند و بر پیوندهای عمیق خود با مدیران سینمایی صحه میگذاشتند و حمایت از دولت را وظیفهخود می دانستند اما محصول و خروجی آنها با به شدت دور از شعارهای ایوبی در سال ابتدایی فعالیت در سینما بود. اگر یکبار دیگر کلمات ایوبی در افتتاحیه جشنواره سی و دوم را که در بالا آمده است مروز کنید بخوبی به عمق ماجرا پی خواهید برد.
یادداشت ایوبی پس از برگزاری بخش بین الملل جشنواره سیو سوم خواندنی است، در بخشی از این یادداشت آمده:«برگزاری این رویداد مهم میوه سپردن کارها به جوانان تحصیل کرده و علاقه مند و بیش از این ها مرهون صبر، حوصله و تدبیر علیرضا رضاداد است؛ مرد بی ادعای سینمای ایران که هرگز آثار خستگی در او دیده نمی شود؛ او مرد همیشه همراه و صبور و همسفر بسیار موثر کاروان سینمای امید است. مشاور ارشد سازمان سینمایی که متاسفانه گرفتاری های جشنواره نمی گذارد این نقش در حد کمال اش ایفا شود.
درخواست وزیرمحترم مبنی بر آغاز بی درنگ کارهای جشنواره را با معرفی دبیربعدی لبیک گفتیم... پیشتر با آقای رضاداد به این جمع بندی رسیدیم حال که جشنواره فیلم فجر در مسیر روشنی قرار گرفته، می توان این مشعل را به دست مدیر همراه و شایسته دیگری داد؛محمد حیدری قرار نیست از نو بسازد، بلکه دست در دست دبیر پیشین بر شکوه و رونق این بنا خواهد افزود. ما در سینمای امید با همیم؛ همدل و همزبان ...»شاید این از آخرینبارهایی باشد که ایوبی از«سینمای امید»سخن گفت. هرچه در گفتو گوهای ایوبی بیشتر دقت کنیم بهتر متوجه این مسئله میشویم که ناخودآگاه استفاده از عبارت«سینمایامید»در کلامش کمتر وشعاریتر شده است.
ایوبی در حالی به جشنواره سیو چهارم رسیده است که عده زیادی از یاران سال 92 را دور رانده و اگر بر حسب اصول سیاست در مجموعه سینمایی حضور دارند، بیشتر در نقش مشاور و پستهای حاشیهای وقت گذرانی می کنند.
جشنواره سیو چهارم بلوغ سینمای ایوبی و همراهان جدید است. جشنواره سال 92 محصول شمقدری بود و جشنواره 93 آنچنان که باید بنیانهای سینمایی رئیس جدید قوام نیافته و بار ور نشده بود. سال94 شرایط برای سینما متفاوتتر از گذشته بود، حالا خیلیها سهم صبرشان را از سینما میخواستند، یکی بیانیه میداد، آن یکی از رایی که به روحانی داده بود ابراز پشیمانی میکرد و دیگری میگفت من واسطه رای هنرمندان به این دولت شدم ... و حالا ایوبی باید فضا را آرام میکرد، شعر خوانیها و لبخندها دیگر جواب نمیداد. اما امسال، سال ایوبی است. دوست داشتیم منتظر بمانیم تا روزهای جشنواره و شاهد تحقق«سینمای امید»باشیم اما اعضای هیئت انتخاب و کارگردانان حاضر در جشنواره امسال، از تلخ بودن 80 درصد آثار سخن میگویند. این تعداد فیلم تلخ با اکران سینما در سال 95 چه خواهد کرد؟ آیا چنین آماری را میتوان دهن کجی سینماگران به شعار رئیس سازمان سینمایی دولت تدبیر و امید دانست؟ تدبیر ایوبی چه بود و با امید به کدام داشتههای سینمایی چنین شعاری سر داد؟
یادداشت: امیر ملکی