به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، اگرچه پدر در تار و بود فرهنگی مردمان این سرزمین نقش اساسی و پررنگی دارد اما در سینمای ایران آنچنان که در خور این جایگاه است به نمایش در نیامده. لااقل نه به اندازه حضور نقش های مادرانه در پرده نقره ای.
از پدر اقتدارگرا تا پدرهای منزوی و شکست خورده:
مسئله دیگری که در بررسی نقش پدر در سینما و تلوزیون ایران قابل مشاهده و تامل است تغییر جایگاه و حدود این نقش از پدرهای با صلابت و اقتدارگرا به پدرهای مدرنی که فاقد کاریزما و محوریت پدرهای سنتی گذشته هستند است. پدرهایی که با اقتدار نقش محوری خانواده را ایفا میکردند نظیر آنچه که در سریال «پدر سالار» دیده بودیم عموما جای خود را به پدرهای منفعل، گناهکار و منزوی داده اند و در سال های اخیر کمتر شاهد یک پدر کنشگر و مثبت در فیلم ها بوده ایم.
البته چرایی این ماجرا را نه فقط در پرده نقره ای که باید در تحولات اجتماعی و فرهنگی چند دهه اخیر در جامعه ایران جستجو کرد.
با تمامی این اوصاف در این سینما و سریال های تلویزیونی نام معدود پدرهای برجسته و به یادماندنی به چشم میخورد، که در ادامه نگاهی خواهیم داشت به برخی از این پدرهای دوست داشتنی و به یاد ماندنی تلوزیون و سینمای ایران
هنگامی که درباره جایگاه پدر در سینما و تلوزیون ایران میخواهیم صحبت کنیم محال است که بتوانیم از سریال «پدر سالار» به راحتی عبور کنیم. سریال «پدر سالار» یکی از ماندگارترین سریال های تلویزیون کشور است که بر اساس محوریت نقش و جایگاه «پدر» در مناسبات خانوادگی و فرهنگی ایرانیان ساخته شده. داستان این سریال درباره پدری سخت گیر و با ابهت به نام اسدالله خان است که محمدعلی کشاورز با هنرمندی تمام آن را به یکی از به یاد ماندنی ترین کاراکترهای نقش پدر تبدیل کرد. اسدالله خان پدر یک خانواده پرجمعیت است که تمام فرزندان پسرش را مجبور کرده بعد از ازدواج هم در خانه بزرگ او زندگی کنند. اما داستان اصلی سریال از جایی شروع میشود که «آذر»، همسر کوچکترین فرزند اسدالله خان خواهان یک زندگی مستقل و به دور از خانواده و دخالت های آنان است. این موضوع باعث تنش ها و اختلافات شدید در خانواده میشود و اسدالله خان که کوتاه آمدن در مقابل آذر را شکست و ضعف خود میداند حاضر نیست تن به چنین خواسته ای دهد.
اسدالله خان در این فیلم نمونه کامل یک مرد سنتی با صلابت و سختگیر و تاحدودی دیکتاتور معاب است اما در باطن پدری دلسوز و خانواده دوست.
این سریال به تهیهکنندگی و کارگردانی اکبر خواجویی در اواسط دهه 70 در روزهای یکشنبه از تلوزیون پخش میشد و خیابان های شهر را به وضوح خلوت تر می کرد. از دیگر بازیگران این سریال میتوان به حمیده خیرآبادی، جمیله شیخی ، کمند امیرسلیمانی، ناصر هاشمی و ... اشاره کرد.
یکی از کاراکترهای بیاد ماندنی نقش «پدر» در سینما و تلوزیون، بدون شک خسرو شکیبایی ِ سریال دلنشین «خانه سبز» است. «خانه سبز» داستان ساکنان یک آپاراتمان است که با یک دیگر خویشاوند هستند و ماجراهای مختلفی را پشت سر میگذارند. در این مجموعه تلوزیونی سه نسل از پدرانی بازی میکنند که تصویری مدرن تر از نقش «پدر» در خانواده های ایرانی به نمایش گذاشته اند. «خانه سبز» تقریبا بصورت همزمان با «پدر سالار» پخش میشد اما از نظر جامعه شناسی و محتوا درست در نقطه مقابل این سریال قرار داشت. در واقع مقایسه این دو سریال بین سنت و مدرنیته در خانواده ها و پدرهای ایرانی را به نمایش میگذارد.
از بازیگران این سریال به غیر از خسرو شکیبایی میتوان به مهرانه مهین ترابی، رامبد جوان، حمیده خیرآبادی، داریوش اسدزاده و... اشاره کرد.
نمایی از فیلم «پدر» ساخته مجید مجیدی
«پدر» فیلمی به کارگردانی مجید مجیدی است که در سال 1374 به روی پرده سینماها رفت. داستان فیلم از آنجا شروع میشود که «مهرالله» نوجوان 14 ساله ای که پدرش را از دست داده مجبور میشود برای تامین مخارج خانواده به شهر دیگری رفته و کار کند. او پس از برگشت به خانه متوجه میشود مادرش با یک مرد دیگر ازدواج کرده. او این ناپدری را به عنوان مردی متجاوز به حریم خانواده خود میبیند و دست به آزار و اذیت او میزند. هرچند در ابتدا رابطه ناپدری با پسر دوستانه نیست اما در ادامه ی داستان و حوادثی که روی میدهند محمد کاسبی در نقش ناپدری میتواند با نشان دادن وجهه ای انسانی از خود تصویری از یک پدر دلسوز و تکیه گاهی محکم برای پسر و خانواده اش را به نمایش درآورد.
محمد کاسبی برای بازی خوبش در این فیلم سیمرغ بهرین بازیگر نقش اول مرد را از جشنواره 14 ام فجر به دست آورد. پریوش نظریه و حسن صادقی بازیگران دیگر «پدر» هستند. همچنین این فیلم به عنوان بهترین فیلم سینمایی جشنواره چهاردهم شناخته شده و پرویش نظریه سمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن ازین جشنواره شد.
«به نام پدر»
پرویز پرستویی را تا به حال در نقش های پدرانه زیاد دیده ایم، از سریال های «زیر تیغ» و «آشپزباشی» تا سینمایی «عزیزم من کوک نیستم». اما ماندگار ترین آنها بازی در «به نام پدر» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا بوده است. این فیلم محصول سال 84 و روایتگر داستان پدری بسیجی است که دخترش حبیبه پایش را به خاطر گذاشتن روی مینهایی که پدرش در زمان جنگ کاشته از دست میدهد. تاثیرگذار ترین سکانس و وجوه پدرانه شخصیت این فیلم را میتوان در لحظه ای که دید که پدر به محل حادثه ترکیدن مین رفته و از خدا میخواهد که پای او را بجای دخترش بگیرد:
«عراق تا اینجا اومده بود. داشت می رسید جلو تا اینجا. ما اینجا سنگر دیده بانی داشتیم. همین جا! من به خاطر اون نامردا... من اینجا رو مین کاشتم. دنیا چرا اینطوری میشه مرتضی؟ کی به کیه؟ من تاوان چیو باید پس بدم؟ چی رو؟ حبیبه کجا بود؟ این پا رو بگیر پای حبیبه م رو بهم پس بده! به خودت قسم راضیم. خداااا! خدااااا! من یک پدرم من نمی تونم زجر حبیبه رو تحمل کنم. من جنگیدم نه اون! من اعتقاد داشتم نه اون. این پا رو بگیر پای حبیبه رو بهم پس بده»
علاوه بر پرویز پرستویی در این فیلم گلشیفته فراهانی، کامبیز دیرباز، مهتاب نصیرپور، مهرداد ضیایی، افشین هاشمی، شبنم مقدمی، میر طاهر مظلومی به ایفای نقش پرداختهاند.
نمایی از فیلم سینمایی «بوی پیراهن یوسف»
درست ده سال قبل از «بنام پدر» و تقریبا همزان با سریال های «پدر سالار» و «خانه سبز» ، شاهد یک پدر به یاد ماندگی دیگر بر پرده نقره ای سینما هستیم. پدری دلتنگ و مجنون که امیدوارانه در انتظار بازگشت پسرش به همراه آزادگان و اسرایی جنگی از عراق است. و حرف های شاهدانی که خبر شهید شدن پسرش را میدهند را باور نمیکند و در نهایت به یوسف گمشده خود میرسد. علی نصیریان با هنرنمایی تاثیرگذارش این نقش را به یکی از ماندگارترین پدرهای سینمای ایران تبدیل کرده است.
کارگردانی «بوی پیراهن یوسف» را ابراهیم حاتمی کیا برعهده داشته و علی نصیریان و نیکی کریمی بازیگران اصلی آن هستند. از موسیقی بی همتای مجید انتظامی نمیتوان یاد نکرد که بر تاثیرگذاری این اثر بسیار افزوده.
رضا ناجی در «آواز گنجشکها»
مجیدی از جمله معدود کارگردان های ایرانی است که به طور کلی در مجموعه ی آثارش برای نقش «پدر» اهمیت زیادی قائل بوده است. یکی از دیگر از فیلم های او که در آن شاهد پدری برجسته هستیم «آواز گنجشک ها» ست. این فیلم محصول سال ۱۳۸۶ و با بازی رضا ناجی، داستان مرد ساده و میانسالی به نام کریم است که در یک مزرعه پرورش شترمرغ کار میکند. گم شدن یکی از شترمرغ ها او باعث اخراج او از کار می شود. بی پولی و فقر گریبان کریم را میگیرد و او برای یافتن شغل به شهر رفته مسافرکشی با موتورسیکلت امرار معاش میکند. در ادامه شاهد ماجراهای مختلف و تحول کریم هستیم.
مجیدی و رضا ناجی در فیلم «آواز گنجشک ها» به خوبی چهره ی پدری دغدغه مند و زحمت کش و شریف را به تصویر میکشند. بازی خوب رضا ناجی در این فیلم اگرچه در جشنواره فجر نادیده گرفته شد اما خرس نقرهای بهترین بازیگر مرد در جشنواره برلین سال 2008 و جوایز بین المللی دیگری را برایش به همراه داشت.
نمایی از فیلم سینمایی «حوض نقاشی»
شهاب حسینی چندباری تجربه بازی در نقش پدر را داشته است اما «حوض نقاشی» با همه ی فیلم های او تفاوت دارد. حسینی در این فیلم نقش یک پدر معلول را بازی میکند که تمام تلاش خود را برای نجات زندگی اش و برای پسر نوجوانش انجام میدهد. شهاب حسینی و نگار جواهریان در «حوض نقاشی» در نقش زوجی بازی میکنند که دارای درجه ای از معلولیت ذهنی هستند. آنها صاحب فرزندی سالم میشوند.
و در ادامه بخاطر محدودیت هایی که دارند نمیتوانند به راحتی از پس پاسخگویی به نیازهای فرزندشان بر بیایند. در این میان بحران های دیگری در زندگی این زوج پیش میآید و فرزندشان به منزل معلمش پناه میبرد و از او میخواهد که مادرش باشد. اما در ادامه اتفاق هایی باعث میشود فضا عوض شده و سهیل که دلتنگ پدر و مادر خود است به خانه بازگردد.
کارگردانی «حوض نقاشی» بر عهده مازیار میری بوده و در آن شهاب حسینی، نگار جواهریان، فرشته صدرعرفایی، سپهراد فرزامی، سیامک احصائی و الهام کردا بازی کردهاند.
فیلم سینمایی «آقا یوسف» با بازی بسیار خوب مهدی هاشمی و کارگردانی علی رفیعی داستان پدر میانسال و بازنشسته ایست که با دخترش رعنا (با بازی هانیه توسلی) زندگی میکند. او همسر خود را از دست داده و پسرش هم خانه و زندگی خود را رها کرده و به خارج رفته. آقا یوسف برای برآمدن از پس مخارج زندگی خود و عروسش مجبور است دور از چشم رعنا در خانه های مردم نظافت کند. یک روز او بطور اتفاقی متوجه رابطه دخترش رعنا با یکی از مشتری های بدنامش می شود و در ادامه شاهد فرو ریختن و نگرانی های اقا یوسف هستیم. می توان گفت این فیلم تا حدود زیادی در به تصویر کشیدن یک پدر دغدغه مند موفق بوده است.