به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، مهمترین پست ها و حواشی فضای مجازی را در ادامه می خوانید:
کنایه های امیر آقایی و منوچهر هادی به یکدیگر
امیر آقایی که از جمله تازهترین فیلمهای سینماییاش میتوان به «بدون تاریخ بدون امضا» به کارگردانی وحید جلیلوند اشاره کرد، در صفحه اینستاگرامش برای تولد بهرام بیضایی نوشت: «بهرام جانِ بیضایی، استاد نازنین، زادروزتان خجسته و مبارکمان باشد.
تنتان سالم و اندیشهتان تا ابد پویا، این جا اما هیچ جایتان خالی نیست، این جا «خالتور»ها میفروشند و «آینهبغل»ها. این جا هنوز بر مدار گیشهایم و اندیشه نه. چه خوش گفت آن شاعرِ تبعیدی: سرزمینِ من جائیست، که نانِ شبم را ارزانیام میدارد.»
در پی این یادداشت منوچهر هادی کارگردان «آینه بغل»، پاسخ امیر آقایی را داد و نوشت:
«امیرآقایی عزیز در صفحه اینستاگرام خود نوشت : استاد بیضابی زادروزتان خجسته و مبارکمان باشد . اینجا اما جایتان خالی نیست . اینجا خالتورها میفروشند و آینه بغل ها . اینجا هنوز بر مدار گیشه ایم و اندیشه ، نه . فرهیخته گرامی ، امیدوارم فیلم آینه بغل رو دیده باشی و اگر دیدی و بعد از آن اینقدر بهم ریختی که در زادروز استاد گلایه من و فیلمم را به ایشان کردی از شما با احترام عذرخواهی میکنم . شما که فیلمهایتان بر مدار اندیشه است چرا به مخاطب میلیونی و تفکر همکارت اینقدر واضح توهین میکنی . اینجا فروشنده و ابد و یک روز ها هم میفروشند و من میبینم و یاد میگیرم و لذت میبرم . فیلمهای وحید جلیلوند با بازی زیبا و حیرت انگیز شما را میبینم و لذت میبرم بدون بغض . امیر آقایی رفیق قدیمی کمی خونسرد باش و با اندیشه درستی که از شما سراغ دارم مطلب بنویس . بدون توهین بدون قضاوت بدون بغض ... دلیل نفروختن فیلمهایت را پیدا کن . من هم چندی پیش فیلم کارگر ساده نیازمندیم را ساختم و نفروخت ولی تقصیر را گردن دیگری نینداختم و به اساتیدم گله نکردم . همچنان دوستت دارم امیر جان و این مطلب و یادداشت احساسیت را به دل نمیگیرم ولی توهین به شعور و انتخاب مردم و عذرخواهی از ایشان را خودت پاسخ گو باش . در آخر زادروز استاد بهرام بیضایی را تبریک میگویم و به حق جایشان در سینما و تئاتر خالیست . اینجا همه هنرمندان و هنر دوستان با احترام و با شعور رودر روی هم قرار میگیرند . وبرای سینمای گیشه احترام قائلند .»
یادداشت عجیب مسعود ده نمکی برای زلزله
مسعود دهنمکی در مورد زلزلههای اخیر در پست اینستاگرامی خود نوشت:
در زلزله چهارشنبهها حکمتی است شهر ما در فیلم رسوایی فرضی بود. مردمش فرضی و مسولینش هم فرضی ولی حرفش واقعی و شایعه نزول بلا در چهارشنبه آخر سال شایعه بود.
اما در طول تاریخ روز چهارشنبه شاهد بلایای زیادی بوده است. همه چیز تصادفی است مثل فیلم فارسیهای قبل از انقلاب. جدی نگیرید. همانطور که گذشتگان جدی نگرفتند. یک شبی در خیابانیم و یا در جلسه ستاد بحران. بعد همه چیز عادی میشود.
اما باید دانست که بلایای طبیعی برای هر طبقه از مردم یک معنی دارد. ابتلا و امتحان و هشدار و یا عذاب. همه را با یک چوب نرانید.
حالا چرا ایران روی ویبره است خودش حکمتی دارد که اهل ذوق و معنا باید بیان کنند. یکی نیست بگوید بالاخره زمین آدمها را میلرزاند یا آدمها زمین را!
در مورد عکس هم طبق حدیث نگاه کنید ببینید چه میگوید نه اینکه که میگوید.
تبریک تولد باران کوثری به بهرام بیضایی
باران کوثری در سالروز تولد بهرام بیضایی تصویری از این هنرمند در اینستاگرام گذاشت و از حسرت نبودن او در ایران نوشت.
باران کوثری در اینستاگرام نوشت: « چه آینهی حسرتی است این عکسها برای ما ... چه درّ و گوهرهایی خانهنشین شدهاند یا تن به مهاجرتی بهظاهر خودخواسته دادهاند . تولدتان مبارک آقای بیضایی ! افسوس که سهم نسل من از حضور شما کم بود.»
نگار عابدی در پشت صحنه «هست و نیست»
نگار عابدی با انتشار عکسی از پشت صحنه سریال «هست و نیست» در صفحه اینستاگرامش نوشت: «امروز پشت صحنه.... فرهاد قائمیان، گلناز جلیلوند، محمد داودیکیا، میلاد بهارلو... سریال هست و نیست.»
نامه صابر ابر برای یک مسئول!
صابر ابر که یکی از بازیگران فیلم سینمایی «آشغالهای دوست داشتنی» ساخته محسن امیریوسفی است، در یادداشتی درخواست خود را چنین بیان کرده است: «آقا یا خانمِ [...]، فیلمِ ما را نشان دهید. مادرم میخواهد فیلم من را ببیند.»
متن نامه ابر به این شرح است:
«سلام جناب [...]
نمیدانم این نامه خطاب به کیست اما گاهی فکر میکنم نامهای که خیلی هم شخصی نیست بهتر از یک نامهی خیلی شخصیست.
پس جناب [...] یا سرکارِ [...]، من صابر ابر، مو داشتم وقتی آن فیلم را بازی کردم.
شبیه به اسمش را نیار شده. اصلا نمیدانم اسم فیلم را بگویم یا نه! اصلا از فیلممان حرفی بزنم یا نه! این را بگویم که امیریوسفی، کارگردانش است و او هم ریشهایش اصلا سفید نبود، خیلی آدم شادی بود و میخندید و جوک تعریف میکرد، الان هم خیلی فرقی نکرده اما به نظرم این عدم تغییر بیشتر ترسناک است. من نگران سلامتی کارگردان و عوامل هستم؛ مثلا یادم هست آقای تورج خان که فیلمبردار فیلم بود خیلی جوانتر از عکسی بود که همین چند وقت پیش از او در پشت صحنهی یک فیلم دیدم. اصلا نمیدانم هنوز هم همانقدر هیجانِ پلانهایش را دارد؟! پدرم اکبر عبدی در فیلم بود؛ ایشان که عادت به دیر دیده شدن دارند؛ سالها معجزه کردند و برای فیلمی دیده شدند که نه تنها مو نداشتند بلکه، حال جایزه گرفتن هم نداشتند و چه حیف که حتی آن جایزه را دیگر دوست هم نداشتند. برادرم حبیب رضایی در فیلم بازی میکردند؛ در فیلم رفتهاند یک جای دیگری، یک کشور دیگری فکر میکنم! میترسم واقعه به واقعیت تبدیل شود. شهاب جان در فیلم هست، دایی شهاب حسینی، دختر خاله مادرم هدیه تهرانی عزیزم، نگار جواهریان همسایه مادرم و شیرین خانم یزدانبخش که مادرم بودند... .
حالا یادم آمد چرا این نامه را نوشتم!
برای مادرم مینویسم. برای مادرها مینویسم که این فیلم برای آنها ساخته شده. دلم میخواهد تا مادرها هستند این فیلم دیده شود. مادرها یک چیز میخواهند؛ فرزند مو دار و بیمو، رفته و نرفته، مست و هشیار، عصبی و آرام، برایشان فرقی نمیکند. مادرها مادرند. بچهها گاهی با هم نمیسازند، اما مادرها فرقی بینشان نمیگذارند. ایران هم برایش یک چیز مهم است؛ اینکه در آن همه کنار هم باشند و با هم، گاهی هم سر هم غر بزنند، چه عیبی دارد؟! همیشه نمیشود طرفدار بود! فقط مادرها بیطرفند.
آقا یا خانمِ [...]، فیلمِ ما را نشان دهید. مادرم میخواهد فیلم من را ببیند.
صابر ابر»
یادداشت حبیب رضایی برای «آشغالهای دوست داشتنی»
همچنین حبیب رضایی از بازیگران باسابقه سینما، تئاتر و تلویزیون نسبت به وضعیت ایجاد شده برای ساخته سینمایی محسن امیریوسفی واکنش نشان داد.
متن یادداشت رضایی به این شرح است:
«ما از گفتن، گفتیم، از کنار هم نشستن و «باهم» حرف زدن، از مرور آنچه میخواستیم، از شناخت آنچه داریم از «آشتی »از حرمت «خانه و اهلش» گفتیم از یاد پدر، از مهر آنان که جان هدیه دادن که جانمان را ناب نگهداریم، از هجرت کردن و مهاجر نماندن، از «باور» گفتیم و از «قبول» و «پذیرش» گفتیم و از دغدغه مادر و آخ که از مادر گفتیم همان که صابرِجان هم گفت و چنگ زد به عاطفههایمان، بله مادر قهرمان و داور و پناه ماست و مگر داستانی هست که مادر تیرک خیمهاش باشد دوست داشتنی نشود؟
اما انگار عناد و انکاری هست که بیدلیل حتی از دیدن این مادر و گفتنها و آشتیهایش بر میآشوبد و حتی امکان عادلانه انتخاب را از هیئت معظمی که برای تحقق «انتخاب» دور هم جمع شدند، نیز دریغ میکند.
دوستان خانمها، آقایان ای همه کسانی که پنج سال است با وجود داشتن همه پروانههای ریز و درشت هنوز از دیده شدن این «آشغالهای دوست داشتنی» واهمه دارید و توهم توطئه اسیرتان کرده، باور کنید آنچه در تاروپود این فیلم جاری است جز مهر و شعف باز یافتن آشتی و تجلیل و تحلیلی نو از مادران سرزمینمان نیست، اینها برای ما و قاطبه این مردم نازنین دوست داشتنی است. شما را نمیدانیم.
بگذارید بعد از پنج سال «آشغالهای دوست داشتنی» در جشنواره فجر، دیده شود. برای انصافتان یک یا علی میخواهیم.»
نقد تند پرستو گلستانی به یک بازیگر
پرستو گلستانی متنی را خطاب به یکی از بازیگران سینما و تلویزیون ایران در اینستاگرام به اشتراک گذاشت.
این بازیگر در این باره نوشت: «جان من، عزیز من، هنرمند و سیاستمدار و ورزشکار و ادیب و جامعه شناس و قاضی که بودی. دروغگو و زندگی به هم زن هم شدی.
حالا تازگی ها روانشناس کودک و فعال بیماری های خاص هم هستی؟ حداقل بپرس، بخون بعد حرف بقیه رو تکرار کن. دختر جون زندگیت رو بکن چقدر سرت تو زندگی آدماست، بیکار جان.»
انتقاد تند مهراب قاسمخانی از صحبت های زهرا آیت اللهی و نوبخت
مهراب قاسمخانی با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامش به صحبتهای زهرا آیتاللهی واکنش نشان داد.
صحبتهای زهرا آیتاللهی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره لایحه منع خشونت علیه زنان، واکنش مهراب قاسمخانی را در پی داشت.
او با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامش با صحبتهای آیتاللهی شوخی کرد و نوشت: «سرکار خانم زهرا آیتالهی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، در مورد لایحه منع خشونت علیه زنان فرمودن که بهترین نوع حمایت از زنان اینه که اونا رو به مردان خانواده بسپاریم. پدر، همسر، برادر، پدر بزرگ، پدر همسر و محارمی که قدرت دفاع از زن رو دارن و هر وقت قانون و این چیزا اومده وسط، مشکل ایجاد شده و این لوایح برای دفاع از روسپیهاست...
ایشون در ادامه به عواقب تصویب چنین قانونی هم اشاره کردن، از جمله "دلخور شدن مردان و رفتن اونها به سمت انحرافات اخلاقی"، "خشونت علیه مردان (که اشاره کردن متاسفانه خیلی زیاده)"، "زیر سوال رفتن شأن مرد و جایگاه ریاستش در خانه"، "تبدیل شدن پررو شدن زنان و تبدیلشون به موجوداتی نازپرورده و بهانه گیر که حتی قانون به آنها حق میدهد مرد را به دادگاه بکشند"، "از بین بردن موقعیت چهاردیواری، اختیاری برای مردان که دیگر نتوانند به زن بگویند بالای چشمت ابروست"...
پ.ن اول: مطالب بالا رو واقعاً یه مدیر تحصیلکرده در سال هزار و سیصد و نود و شش به زبون آورده که "خانم" هم هست.
پ.ن دوم: به نظرم حتی میتونیم حق زنده به گور کردن نوزادان دختر رو هم برگردونیم به مردان. بالاخره مرده، شاید دلش نخواد دختر داشته باشه.
پ.ن سوم: اصلاً قانون و این قرتی بازیا مال فرنگیاست. بس کنید این ضعیفه پرستیا رو. زن باس مال مرد باشه، مردم باس واسه ناموسش چاقو بکشه.
پ.ن چهارم: شقایق رفته از خونه بیرون. به نظرتون برگشت خونه یه کتک اساسی بزنمش که بفهمه کی رئیسه؟»
البته مهراب قاسمخانی در پست خود، عکس فرشته روحافزا را به جای زهرا آیت اللهی به اشتباه منتشر کرده بود که بعد از مدتی عکس را عوض و عنوان کرد که ایشان را به چهره نمیشناخته و عکس را از گوگل انتخاب کرده است.
همچنین دقایقی قبل قاسم خانی با انتشار پستی از صحبت های محمدباقر نوبخت انتقاد کرد:
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.