به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران،حواشی و واکنش های مختلف کمپین «ما به افطاری نمی رویم» هنرمندان کماکان ادامه دارد. با ما همراه باشید.
روزنامه ابتکار نوشت:
«رسم افطاری دادن، رسمی قدیمی در غروبهای ماه رمضان است. در حالی که بسیاری از مردم، در ضیافتهای افطاری یکدیگر مهمان میشوند، مسئولان نیز مراسم افطاری برگزار میکنند و گاه مهمان افطاری دیگر مسئولان میشوند. فارغ از این که به طور کلی در دین اسلام و به طور خاص در سالهای اخیر بر اصل سادگی و پرهیز از تجملات در مراسم افطاری تاکید شده است، این افطاریها نکات مثبتی هم دارند. به ویژه در افطاریهای سیاسیون، گعدههای صحبت و گفتمان ایجاد میشود و حتی بسیار پیش میآید که چهرههایی با عقاید و افکار گوناگون دور یک سفره مینشینند. در این میان افطاریهای برخی چهرههای نظام همچون رهبر انقلاب اسلامی و رئیسجمهوری با حضور اقشار مختلف مردم برگزار میشود. این افطاریهای نمادین فرصتی برای گفتوگوی رودرو و چهره به چهره میان این اقشار گوناگون با مسئولان عالی نظام ایجاد میکند و در طی سالها به یک رسم با تشریفات خاص خود تبدیل شده است. در روزهای گذشته از ماه رمضان، جمعهایی از ورزشکاران، روحانیون و جوانان میهمان سفره افطار ریاست جمهوری بودهاند. اما حالا برگزاری ضیافت افطار رئیسجمهوری با هنرمندان با حاشیههایی مواجه شده است.
#ما_به_افطاری_نخواهیم_رفت
در دو روز گذشته برخی از هنرمندان همچون پرویز پرستویی، پرستو گلستانی، برزو ارجمند، آناهیتا همتی، شیلا خداداد، ازیار میری، سارا بهرامی، احسان کرمی، مهناز افشار، فاطمه گودرزی، حمیدرضا آذرنگ و فلور نظری با انتشار تصاویری از کارت دعوت ضیافت افطاری رئیسجمهوری در صفحات شخصی خود با هشتگ یکسان «#ما_به_افطاری_نخواهیم_رفت» به تحریم این مراسم پرداختهاند. برخی از آنها مانند پرویز پرستویی، سارا بهرامی، مازیار میری، برزو ارجمند و احسان کرمی با انتشار متنی یکسان تاکید کردهاند: «با توجه به شرایط بد اقتصادی و روحی مردم کشورمان باور این حقیر بر این استوار است که چنین گردهماییهایی که مستلزم صرف هزینههای زیاد است (و تعدادشان هم کم نیست) شاید حداقل از نگاه بنده و تعدادی از همکارانم چندان ضروری نباشد». آنها با بیان اینکه درخواستهای ما و سایر اقشار مردم این روزها چندان تفاوتی باهم ندارد، نوشتهاند: «همه در یک کشتی هستیم و چشم امید به شجاعت و عملگرایی ناخدا بستهایم. باشد که به صخره نا امیدی برنخوریم که سختترین صخرهها است». برخی دیگر به طور خاص به مواردی مثل زنان زندانی، وضعیت مردم سیستان و بلوچستان، زلزلهزدگان کرمانشاه، کولهبران و سایر مشکلات کشور اشاره کردهاند. در این میان تنها اظهارنظر آزاده نامداری، مجری پر حاشیه تلویزیون در دفاع از حضور در افطاری رئیسجمهوری مطرح شد.
چه کسی دوست دارد سفره مردم پر بارتر نباشد؟
محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت نیز دیروز در نشست خبری خود در پاسخ به سوالی به این اقدام هنرمندان واکنش نشان داد و با اشاره به برخی اقدامات دولت در زمینه بهبود وضع معیشت مردم، گفت: نفی نمیکنیم این روزها کسانی که حامی ما بودند چنین اظهار نظر هایی میکنند. ما در دولت همه تلاش خود را کردیم که اقتصاد رشد داشته باشد، ولی دولت چه کاری میتوانسته انجام دهد و آن را انجام نداده است؟ سفرههای مردم در اردیبهشت سال قبل خیلی پر رنگتر بود که الان کمرنگتر شده باشد ؟ اینها واقعیت است. چه کسی دوست دارد سفره مردم پر بارتر نباشد؟
کنش اجتماعی یا پوپولیسم؟
واکنشها به ویژه در فضای مجازی به موضوع تحریم افطاری هنرمندان با رئیسجمهوری گوناگون بوده است. عدهای این اقدام را نشان از غیرت هنرمندان نسبت به دردها و مسائل اجتماعی و اقتصادی کشور دانسته و آن را یک کنش اجتماعی و اعتراض مدنی مثبت ارزیابی کردهاند. عدهای دیگر اما با اشاره به حضور این چهرهها در سایر مراسمی که هزینههای فراوان دارد و البته امکان بیان رودرروی این سخنان در ضیافت افطاری با رئیسجمهوری و نیز اشاره به رسوم مشابه در تشریفات ریاست جمهوری و مانند آن در کشورهای مختلف، آن را اقدامی نمادین با فواید خاص خود میدانند و معتقدند این اقدام هنرمندان با توجه به مجموع این شرایط، اقدامی پوپولیستی به شمار میرود و هیچ نشانی از کنشگری مدنی در خود ندارد.
زمانی برای گلایه
هادی حیدری کارتونیست و هنرمند اصلاح طلب ابتدای امر به ریشه های این اتفاقات می پردازد. او میگوید: «به این مسئله از چند وجه می شود پرداخت. اولا نسبت به اتفاقات جامعه یک نارضایتی عمومی وجود دارد؛ اقتصاد، معیشت و آن سوی میدان وضعی که گروههای فکری منتقد نسبت به قرائت حاکم در جامعه دارند. اینها یک عدم اعتماد عمومی، چه خود مردم نسبت به هم، چه مردم نسبت به جامعه ایجاد کرده است و بالاخره یکسری از گروههای مرجع را به یک تلاشی وا میدارد که به یک نحوی اعتراضات خود را نشان دهند.»
اما به نظر میآید عطش مردم سیرآب نمیشود. توگویی اگر موری برمیان کوی و برزن اشتباها راهی به گریبان مردم بیابد و گزشی کند. آن را نیز از چشم روحانی میبینند. هرچند که تحلیلگران معتقدند این خود نشان از آزادی نسبی موجود در کشور دارد تا هرکس آزادانه مراسمی را تحریم کند یا به طرق مختلف به بیان اعتراض بپردازد. مسئله ای که دولت روحانی نیز در تکوینش بیقصور نیست.
حیدری در همین باب می افزاید: هر اتفاقی گویی یک بهانه است برای بیان اعتراض و ما میبینیم تشییع جنازه آقای ملک مطیعی خود زمینه ساز یک سری شعارهای اعتراضی میشود. یک اتفاق مساوی یک نارضایتی! و کسانی که اداره کنندگان کشور هستند باید این ماجراها را جدی بگیرند چه بسا این اعتراضات کوچک اگر جمع شود وانگهی دریا شود. باید بهجای پاک کردن صورت مسئله به حل مشکلات پرداخت. دولت میگوید من درحال تلاشم و این قدر نفوذ در ساختارحاکمیت دارم. منتقدان دولت میگویند که اگر شما نمی توانید کاری را جلو ببرید یا بیاید به مردم صادقانه بگویید یا اینکه کنار بکشید یا افرادی که کار نمیکنند را کنار بگذارید. چرا در زمان انتخابات آنگونه وسیع شعار دادید و سطح توقعات را بالا بردید ولی در عمل درصد خیلی پایینی از شعارها را محقق کردید. دولت وقتی این کار را نمیکند ناخودآگاه این نگاه در مردم تقویت می شود که دولت هرگاه نیاز به مردم دارد نزدیک انتخابات آنها را با شعارهایی میفریبد و بعد که برسرکار آمد همه چیز را فراموش میکند.
اما مسئله دیگر این است که آیا نیامدن به یک مراسم افطار دردی از مردم دوا میکند یا قصه دیگری در میان است؟ کما اینکه بخشی از هنرمندان در زمان تصویب برجام در اینستاگرام خود پست هایی میگذاشتند یا در مراسم هایی شرکت میکردند که بیشتر جنبه دیده شدن داشت تا بیان یک تفکر.
عضو اسبق جبهه مشارکت نیز این مسئله را تائید میکند، البته که این مسئله را مترادف بیصداقتی بزرگانی چون پرستویی نمی داند: برخی از هنرمندان به نظر میرسد که تلاش دارند تا برای خود یک جایگاه اجتماعی مضاعفی ایجاد کنند . البته آقای پرستویی اینگونه نیست. او همیشه سعی کرده تا در مسیر حق صحبت کند و در این راه نیز صادق باشد. اما لابهلای این هنرمندان هستند کسانی که جزو دسته نخست هستند. البته من امیدوارم اینگونه نباشد و من اشتباه کنم. اما در جاهایی میبینیم که آنها میتوانستند اعتراض کنند اما نکردند و اکنون لب به سخن گشودند و از این فرصت برای بیان اعتراضشان استفاده میکنند. هنرمندان صاحب نامی بوده اند که در زمانی که اکثریت جامعه به سیاست های حاکم اعتراض داشتند کنار آن دولت ایستادند یا سکوت پیشه کردند یا در ستادهای انتخاباتی آنها مشارکت کردند و ما مشاهده میکنیم که برخی از هنرمندان وابسته به شرایط تغییر موضع میدهند.
دولت روحانی روز و شب تلاش میکند تا بگوید من برای مردم همه کار میکنم. پس مشکل کجاست؟ همه دولتمردان مدعی اند که ما در حال حل مشکلات هستیم پس چرا تغییری احساس نمیشود؟ آیا آنقدر فضا وخیم شده که مردم به دنبال تلنگری هستند تا اعتراض کنند؟
هادی حیدری پاسخ میدهد: ما جزو کسانی بودیم که مردم را برای دادن رای به روحانی تشویق کردیم و از میان کاندیداهای موجود احساس کردیم که روحانی به جریان اصلاحی نزدیک تر است. ما جزو کسانی بودیم که بعد از رای به روحانی گفتیم اکنون نقش ما مطالبهگرِ منتقد است. ما جایگاه اصلی مان مطالبهگری، روشنگری و انتقاد از خطاهاست چراکه این خدمت به دولت و جامعه است. اتفاقا اگر کسانی که خودشان برای رای آوری روحانی تلاش کردند، انتقاد کنند، قطعا مشفقانه و در مسیر ترمیم دولت است. روحانی متاسفانه بخش اعظمی از سخنرانی هایش را عملی نکرده. اگر مردم را ولی نعمت خود میداند باید مشکلاتی که بر سر راه تحقق شعائرش هست صادقانه به آنها بگوید تا به نقطه انفجار نرسند. البته این اتفاقات شیرین کامی مخالفان دلواپس دولت و هم براندازان خارج نشین نیز هست؛ آنها دائما در تلاشند تا به ناامیدی از دولت دامن بزنند. به گفته برخی تحلیلگران سیاسی روحانی باید تمام تلاشش را بکند تا هم در وجه ایجابی و هم در ندادن آتو به دست دلواپسان و سایر مخالفان موفق باشد.
حیدری دراینباره تصریح میکند: یک عده هستند که در وضع موجود برکوره اعتراضات میدمند؛ آنها نه دلشان برای ایران میسوزد نه برای مردم. آنها دنبال مدیریت پیشبرد نارضایتی ها هستند. آنها همان هایی هستند که قائل به تنش زدایی در سیاست خارجی، تکثر در میان افکار و اندیشه ها و تحلیل تنشهای داخلی در جهت وفاق ملی نیستند. آنها دنبال ایجاد زاویه بین حکومت و ملت هستند. این قشر فقط دنبال منافع خودشان هستند. اینها کنار نشسته اند تا دولت یک اشتباهی بکند و آن را در بوق و کرنا کنند، منتظر ایجاد یک کاستی هستند تا همه چیز را بد جلوه دهند تا دولت برای رسیدن به اهدافش دچار چالش شود. ما هم منتقد دولتیم اما راه را در این می بینیم که به او مشورت دهیم. فشارها بر مردم زیاد است اما همچنان معتقدم که تنها راه رهایی اصلاح است. در جریان اصلاحطلبی هم طیف های مختلفی هستند از فرصت طلب تا رادیکال و صادق. این مسئله نباید منجربه یک کاسه دیدن جریانات مختلف اصلاحی شود چراکه اصلاحات یک راه تدریجی و آرام است و نیازمند صبر زیاد دارد.
امیر آریا زند عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت اینطور میاندیشد که خالی کردن پشت رئیسجمهوری کار درستی نیست. او نیز از رفتن به افطاری فعالین ستاد جوانان سر باز زده اما ساز تحریم و تبلیغ نیامدن نیز کوک نکرده است.
او میگوید: درست این است که ما اگر کسی را با رای ۲۴ میلیونی انتخاب میکنیم بعد از یک سال همگی پشتش را خالی نکنیم. حتما روحانی هم با یک سری موانع مواجه است و طبعا نشان داده که او خیلی بهتر از ما هم مسائل و مشکلات را متوجه میشود و هم در تلاش برای حل مشکلات آنهاست. اکنون با خروج آمریکا از برجام برای ما مسجل شده است که بخش زیادی از مسائل و مشکلات ما منشایی خارجی دارد. یعنی ضمن اعتراف نسبت به وجود فشارهای داخلی از سوی شکستخوردگان در انتخابات و دلواپسان اما آنسوی ماجرا آمریکا موضعی دارد که کسی در داخل را نمیتوان برایش متهم کرد. بخشی از ناکامی دولت به شرایط خارجی برمیگردد. ناکامی برجام و ناکامیهای اقتصادی به دنبال آن همه و همه متاسفانه بر سر دولت شکسته میشود. اما اینطرف هم دولت نباید تمام تخممرغهایش را در ظرف بینالمللی بگذارد که با اقدام ترامپ تمام آمال دولت از بین برود و بهجای حل مسائل، تمامی مشکلات دو برابر شود. اینکه سلبریتی ها و هنرمندان و روزنامهنگاران و دانشجویان و فعالان ستادی افطاری رئیسجمهوری را تحریم کردند یک ابتکار عملی است برای نمایش اعتراض به روحانی و دولت.
آریا زند میافزاید: بخش قابلتوجهی از همین مخالفین لابهلای نوشتههایشان در مسیر اعتراضی خود گفتهاند ما میدانیم که مقصر همه این اتفاقات دولت نیست و در واقع حتی با خود رئیسجمهوری هم اعلام همراهی کردند ولی برای آنکه به مردم نشان دهند که دردهایشان را میفهمند و با آنان همراه و همدردند دست به این اقدامات توئیتری و اینستاگرامی میزنند.
سیبل شدن دولت فعلا خواست گروههای مختلف معارض اصلاحطلبی است. کمتر کسی با نگاهی واقعگرا به مسائل دولت میپردازد همه به دنبال مقصرند و چه چیزی بهتر از دولت روحانی. آریا زند تاکید دارد که: من هر دوسوی این ماجرا را محق میدانم؛ هم مردم معترض و هنرمندان حقدارند که دردهایشان را بیان کنند یا مراسم را تحریم کنند و هم دولت تا حدی محق است چون مسئول تمامی بدبختیهای مردم نیست. درواقع اختیاراتش تا این حد نیست. من به عنوان جوان فعال سیاسی به افطاری دعوت شدم ولی نرفتم، رسانهای نکرده و گلهای هم نکردم. احساس شخصی من برآن بود که اگر بروم در این فضای پرآشوب و نتوانم صحبت کنم حس بدی به من دست بدهد. اما این را بهعنوان پتک برسر دولت نکوبیدم یا در فضای مجازی تبلیغ تحریم حضور در افطاری رئیسجمهوری را نکردم تا هنوز دو سال نشده پرچم پشیمانم بلند کنم.کاری که بچههای فعالین ستادی کردند این بود که خودشان نرفتند اما چند نماینده ستادی فرستادند و این نماینده تا بر سر یک میز با رئیسجمهوری نشستند دغدغههایشان را مطرح کردند و اتفاقا خیلی هم از طرف روحانی مورد استقبال قرار گرفت.
تحریم یا رفتن به ضیافتهای بزرگان هر دو نشان از یک مسئله دارد: نارضایتی عمومی! اما باید آگاهی بخشید تا همهچیز بر سر تک مهره تا خراب نشود، هرچند که آن تک مهره تا دولت باشد با اختیاراتی مشخص. کمتر کسی است که هنرمندان متعهد و یا جوانان را بیصداقت انگارد اما این مسیر بهمانند یک بومرنگ است؛ یک رفت دارد برای دولت و یک برگشت برای آحاد جامعه.»
واکنش جمشید مشایخی به تحریم مراسم افطاری رئیس جمهور
جمشید مشایخی بازیگر پیشکسوت سینمای ایران در دستخطی به تصمیم برخی از هنرمندان برای حضور نیافتن در مراسم افطار حسن روحانی رییس جمهور واکنش نشان داد.
نوشته مشایخی به این شرح است: «زمانه، زمانه وحدت و همدلی است. فرزندان من ما همه اهل فرهنگ و هنر هستیم. اهل دل هستیم، در این وانفسای توطئهها بر سفره افطار ریاست جمهور دم از وحدت و همدلی میزنیم.»
روز گذشته، هنرمندانی چون پرویز پرستویی، مهناز افشار، شیلا خداداد، احسان کرمی و... به دعوت افطار روحانی جواب رد دادند و مشایخی این نامه را در واکنش به تصمیم این هنرمندان نوشت.
اطلاعیه خانه سینما به تحریم افطاری ریاست جمهور
در متن اطلاعیه هیئت مدیره خانه سینما آمده است: «ما هیئتمدیره خانهسینما، دعوت افطار ریاستجمهور کشور عزیزمان را اجابت میکنیم و به همکاران گرانقدرمان پیشنهاد میکنیم به اندرز استاد مشایخی که ما را به همدلی و وحدت در این ایام پر آشوب فرا میخواند گوش دل بسپاریم. روزهای سخت با رفاقت آسان میشود.»
انتقاد سایت انتخاب از مهناز افشار و برخی هنرمندان تحریم کننده افطاری
سایت انتخاب نوشت:
«تعدادی از چهره های سینما در اقدامی اعتراض آمیز، دعوت افطاری رییس جمهور را رد کرده اند؛ با این وجود، دلایلی که آنها برای رد این دعوت ارائه کرده اند با رفتارهای پیشین خود این هنرمندان سازگاری ندارد.
به گزارش «انتخاب»، موج رد دعوت روحانی در شبکه های اجتماعی با چند هشتگ به راه افتاد که «سفره خالی مردم» یکی از آنهاست. در این میان نکته های قابل ذکری وجود دارد که نمی توان از کنار آنها به راحتی عبور کرد.
اول اینکه اصل اقدام، یعنی حرکتی جمعی برای رساندن یک پیام خاصر و ارزشمند به مسئولان به طور مثال پیام «خالی بودن سفره های مردم» اقدام قابل دفاعی است. نه تنها هنرمندان سینما بلکه هر گروهی از اقشار تاثیرگذار و شناخته شده بین مردم، که بتوانند دغدغه های آزاردهنده جامعه را به گوش مسئولان برسانند و از آن نتیجه بگیرند، در نظر مردم، اقدام ارزشمندی انجام داده اند.
نکته دوم اینکه ماجرا وقتی به بیراهه مردم که این اقدام صرفا جنبه شعاری پیدا کرده و از هدف اعلام شده در همان آغاز راه، منحرف شود. به نظر می رسد در اقدام اخیر تعدادی از هنرمندان سینما، این اتفاق رخ داده است. کافی است به صفحات اینستاگرام تعدادی از همین هنرمندانی که دعوت روحانی را رد کرده اند، مراجعه کنیم تا با نوع زندگی و انبوهی از سفرهای خارجی آنها آشنا شویم. بسیاری از آنها هر روز تصاویری از خود با خودروهای گران قیمت، یا زندگی های تجملاتی را به اشتراک می کذارند. برای هر مخاطبی این سوال پیش می آید که اگر دغدغه «سفره خالی مردم» تا این اندازه در این هنرمندان رسوخ کرده که حاضرند دعوت رییس جمهور را رد کنند، چرا هیچ نشانه عملی و ملموسی از این دغدغه در زندگی خود آنها دیده نمی شود؟ البته باید حساب چهره های موقر و موجهی مانند پرویز پرستویی را که سابقه آنها نشان می دهد همواره با خواسته های مردم همراهی کرده اند و از اتهامات برخی همکاران خود نیز به دور بوده اند، باید از بقیه جدا کرد. چطور می توان پذیرفت که فردی دغدغه سفره خالی مردم و رهایی آنها از مشکلات را داشته باشد اما هر چند وقت یک بار، با افتخار تصاویر خود در فلان کشور توریستی را به نمایش بگذارد؟ جالب اینجاست که مشاهده وضعیت زندگی این هنرمندان هرگز به معنای تجسس در زندگی خصوصی آنها نیست بلکه این تصاویر با رضایت خود آنها و اساسا به وسیله همین هنرمندان در معرض دید عموم قرار می گیرند.
نکته سوم اینکه اگر دغدغه این هنرمندان، کوتاه شدند دست رانتخواران از بیت المال است، خود آنها بهتر از هرکسی می دانند که تعدادی از این ویژه خواران در دنیای هنر و به ویژه سینما نیز نفوذ کرده و مشغول هستند. حال چگونه است که این هنرمندان با افتخار در فیلم های همین افراد مسئله دار، ایفای نقش می کنند اما همزمان برای سفره های خالی مردم دلسوزی می کنند؟ آیا بهتر نیست چنین شعارهایی را کسانی مطرح کنند که به لحاظ علم و تخصص خود، از دغدغه های واقعی مردم آگاهی بیشتری داشته باشند و دست کم در میان همان مردم، با مظاهر فخرفروشی مانند بادیگارد ظاهر نشوند؟
چگونه است، بازیگری که صرفاً به خاطر اقبال و شانس و سیمای مشابهش با فلان خواننده زن قبل از انقلاب، به سینما راه یافته و در ایام کار، و در میان کارگردانان و نویسندگان سینما به بی اطلاعی و کم مطالعگی شهره است، یکباره و به مدد شبکه های اجتماعی از خود چهره ای متفکر و تئوریسین به معرض نمایش می گذارد و با تاثیرپذیری از نظرات تشویقی، خود را در مقام یک منجی مصلح می بیند و هر بار و در هر برهه، بیانیه ای سیاسی در مواجهه با مسائل مختلف می دهد ؛ اما همین فرد حاضر نیست پاسخ دهد چگونه حاضر شده همسر فردی شود که به خاطر واردات شیرخشکهای آلوده، جان هزاران کودک را در معرض خطر قرار داده است! و چگونه با ثروت بادآورده همسرش از سرمایه ای چنین مشکوک، کودک خود را در ینگه یدنیا به دنیا می آورد؟! اساساً چگونه فردی با چنین سوابق مشوشی، می تواند داعیه روشنفکری و حق طلبی داشته باشد؟! چگونه شده که قهرمانان فیک فضای مجازی، به مصلحان اجتماعی بدل می شوند؟
نکته چهارم اینکه، به هر ترتیب، دیدار رودررو با رییس جمهور، خود فرصتی برای رساندن دغدغه های هنرمندان و عموم مردم به اوست. در این شرایط، آیا هنرمندان نمی توانستند همین دغدغه ها را در جلسه با رییس جمهور بیان کنند و حتی اگر نگران اتلاف بیت المال در همین جلسه هستند مستقیما به رییس جمهور بگویند به فلان دلایل درخواست می کنیم که از سال آینده چنین نشست هایی برگزار نشود؟
نکته پنجم که اندکی دردناک و تاسف آور است به انگیزه شخصی برخی هنرمندان باز می گردد. برخی هنرمندان تحریم کننده افطاری روحانی، دلایل متفاوتی برای این کار داشتند. مثلا تعدادی از آنها دلایلی صنفی مانند ممنوع الکاری برخی هنرمندان را مطرح کرده اند و برخی دیگر دلایلی سیاسی که شاید به حق هم باشد؛ اما هنرمندی را فرض کنید که سال هاست تلاش می کند ازدواج خود را از مسائل سیاسی جدا کند. حتی پس از محکومیت همسرش همین راه را ادامه می دهد. جالب اینکه برای اثبات همین موضوع، مدام به مسائل سیاسی و اجتماعی حساسیت زا ورود می کند و آنقدر درباره این موضوعات نظر می دهد تا وجهه از دست رفته خود میان مردم را ترمیم کند. حال چگونه می توان ادعای امثال این افراد برای رد دعوت افطاری روحانی را باور کرد و پذیرفت؟
نکته ششم اینکه، باور غلطی در میان برخی سلبریتی ها وجود دارد و آن اینکه، تصور می کنند در جامعه جریان سازند؛ این در حالیست که تجربه سال های اخیر نشان می دهد چهره های مشهور جریان سازی نمی کنند، بلکه در موقعیت های مختلف خود را در میان موج افکار عمومی قرار می دهند؛ روزگاری موج افکار عمومی آنها را در حمایت از روحانی غرق می کند و روزی دیگر، همین جریان، سلبریتی ها را به زدن هشتگ های پشیمانی وامی دارد. از این رو، ادعای تاثیرگذار بودن این افراد، با واقعیت سازگاری ندارد.
همین چند هفته قبل بود که شبه هنرمندی درجه چندم، با عصبانیت تمام رو به دوربین خطاب به روحانی می گفت که پشیمان است! از آن جهت که باعث رای آوری روحانی شده و بسیاری از مردم را وادار به رای دادن به او کرده ؛ اما اساساً کدام فرد را می شناسید که به خاطر فلان سلبریتی به روحانی رای داده یا به خاطر یک سلبریتی دیگر، از رای به روحانی پشیمان شده باشد؟ یا اساساً هنرمندان حاضر بودند از کسی حمایت کنند که مورد حمایت افکار عمومی نبود؟ اما این توهم غریب از کجا می آید؟ و ناشی از کدامین اشتباه سیاستمداران و نخبگان ماست؟
البته پرواضح است که پیروی یک جامعه از سلبریتی ها هرگز اتفاق مثبتی قلمداد نمی شود؛ این اتفاق حتی در نقاط مختلف دنیا نیز کمتر رخ می دهد؛ به طور مثال، در آمریکا که شاید بتوان آن را مهد سلبریتی های سینمایی نامید، افکار عمومی بر خلاف نظر اکثریت غالب آنها در انتخابات ریاست جمهوری رفتار کردند و فردی را برگزیدند که سلبریتی های سینمایی هنوز هم روزانه از او انتقاد می کنند.»
از طرفی در کنار واکنش های مختلف، هنرمندان انتقادات تندی هم در فضای مجازی از یکدیگر داشتند که در ادامه نگاهی داریم به آنها:
علی احمدزاده کارگردان فیلم های «مهمونی کامی» و «مادر قلب اتمی» در یادداشتی بسیار تند از پرویز پرستویی انتقاد کرد:
«رگ گردنت رو باد دادی!چشم سمت چپت را لرزاندی!صدایت را در گلویت انداختی! گوله گوله اشک ریختی!
حاج قاسم شدی! حاج کاظم شدی! حاج پرویز شدی!
انواع و اقسام حاجی را بازی کردی و رکوردار سیمرغ شدی.
روی سن فجر رفتی و از مظلومیت حاتمی کیاها گفتی و در همان تلویزیونی که امروز نقدش می کنی نشستی و باد به غبغب انداختی و از آنها دفاع کردی،
و ناگهان امروز بالاخواه قیصر و فرمون شدی؛ عجبا!
اگر آنها بودند که به هیچ وجه جایی برای شما نبود.
حاج پرویز تو باید به حاج قاسمی که در فیلم آخرت نقشش را بازی کردی و پولش را به جیب زدی و دستش را بوسیدی پایدار باشی.
دوست نا عزیز!
تو نمی توانی به آنها پشت کنی،
تو باید به آنها پایبند باشی! جا نزن! هنوز چیزی نشده؛
تو بهترین بازیگر این سینمای سانسور شده هستی!
اما اگر پشیمانی، صادقانه پشیمانی ات را برای مردم رسانه ای کن،
چرا که این ریاکاری مسموم است و در صنف شما مرسوم.
تو را به نمایندگی از صنف بازیگران انتخاب می کنم که احتمالا الگویشان هستی و نماینده و قبله ی آمال و آرزوهایشان.
اسم و عکس تو را اینجا می آورم؛ تو و شماها!
با دستمزد های نیم میلیاردی الی یک میلیاردی تان!
با درک و سواد اندکتان!
تو و شمایی که یک دفعه اوضاع را پس دیدید و افطاری رییس جمهوری را تحریم می کنید که همین یک سال پیش سینه تان را برایش چاک می دادید!
بیچاره رییس جمهوری که طرفدارانش شما بودید...
بیچاره رییس جمهوری که هیچ کاره س...
بیچاره رییس جمهوری که عده ای زرد و پلنگ مهمانی اش را تحریم می کنند!
بیچاره رییس جمهوری که امروز چوب دو سر طلاس...
بیچاره مردمی که هنرمندانش شما هستید و رییس جمهورش وابسته به شما...
شما استاد خراب کردن دیوارهای کوتاه هستی!
ساختار هنر و زندگی را به گونه ای عوض کردند که امروز وقتی اسم و عکس بازیگران و اظهار نظرهایشان را می بینیم گویی با عده ای اراذل و اوباش مواجه ایم.
اراذلی با جیب هایی پر از همان پولهای شسته شده در ماشین ظرفشویی اقتصاد کثیفی که شماها از آن ارتزاق می کنید.
کاش شما و همکارانتان دست از اظهار نظرهای بی خردتان بردارید و نقش هایتان را بازی کنید.
کاش نهادی برای رسیدگی به دهان شما پیدا می شد.
کاش ماشین حساب یا چرتکه ای پیدا می شد که تعداد لقمه هایی که از این رانت ها به دهان بردید را می شمرد. خجالت هم چیز خوبی ست.»
پرستو صالحی و آزاده نامداری هم در ایستاگرام کامنت هایی برای هم گذاشته اند و در ادامه کار به اظهار نظر برادر پرستو صالحی هم کشیده است.
صالحی به کامنت آزاده نامداری اشاره کرد که نوشته است:
و در ادامه پاسخ صالحی به وی:
«تبلور واژه ی عوامفریبی رو ما در شما دیدیم و سکوت کردیم، گفتیم زندگی شخصی شونه، ولی ...
در تاریخ تلویزیون ایران شما به عنوان سمبل ریا و تزویرید
بهتره سکوت بفرمایید، همش به خاطر خودتون می گم.»
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.
چرا حرف هایی که میزنی،کارایی که میکنی هیچکدومش از روی شعور و عقلت نیست؟؟؟
اقای احمد زاده،آدمای کمی نبودن که برای روحانی سینه چاک میدادن،اما همشون گول خوردن،گول اون کلید خیالی رو خوردن
روحانی : خانوم افطار امسال برنج خیس نکن کسی نمیاد جز ازاده نامداری اونم جلوش دو تا ابجو میزاریم بخوره خخخخخخ
(اینو مامانم برام گفت . گفتم شاید جالب باشه تو این اوضاع داغون یکم بخندیم )
خانم نامداری هم دارن لقمه گند تر از دهنشون ور میدارن؛گندتو زدی بشین سر جات…مجری حاشیه دوست
آقا طرف وضع مالیش خوبه بده بهدخودش برسه از کجا میدونین کمک های خیریه اینا چقده