به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
«علی اصغر پورمحمدی» پسرعموی وزیر دادگستری دولت یازدهم و رئیس معزول شبکه سوم سیما در دورهی ضرغامی است. کسی که با حرف های عجیب و غریب خود در تودیع و معارفه رئیس رسانه ملی، پدیده ی آن مراسم شد. عده ای حرف های او را به مثابه ی نوعی افشاگری به شمار آوردند که با زبان طنز مطرح شد اما در واقع حرف های او سطح برخورد یک مدیر با مسائل یک سازمان عریض و طویل را روشن می کرد. لاریجانی درست ترین حرف ممکن را در آن مراسم زد. مشکل سرافراز، کسی جز پورمحمدی نبود.
عملکرد پورمحمدی در اداره کردن معاونت سیما باعث شد سیل انتقادات و هشدارها خصوصا در ایام نوروز به سمت رسانه ملی روانه شود. عدم برنامه ریزی در ساخت سریال های جذاب و ریزش مخاطبان در شبکه های مختلف نشان داد، تنها سرمایه گذاری معاونت سیما بر روی شبکه تازه تاسیس نسیم با محوریت طنز و سرگرمی بوده و دستان خالی شبکه های باسابقه سیما در نظرسنجی ها نیز نمود عینی یافت. پورمحمدی باوجود تلاش در زمینه بالا بردن کمیت و کیفیت مخاطبان، هرگز نتوانست چیزی بهتر یا حتی برابر با دوران قبلی خود که یکی از منتقدان سرسخت آن به شمار می رفت، به دست آورد. ریزش مخاطبان در دوره ی وی از یک سو، دعوای بی فایده مدیران در شبکه های اجتماعی و موبایلی، کشیدن مسائل داخلی سازمان توسط مدیران منصوب وی به سطح جامعه و از همه مهم تر پرداختن به مسائل فرعی به جای اصلی، اتفاقاتی بود که طی مدیریت وی بارها و بارها در رسانه های مختلف منتشر شد.
حواشی چالشی در کنار فضای مجازی
چالشی ترین مسئله ی پیش روی رئیس جدید سازمان صداوسیما، حواشی پیرامون این رسانه است. علی عسکری با گروه های مختلفی مواجه است که علاوه بر سهم خواهی از این رسانه قدرتمند، خواستار سوگیری های خاص از طرف آن هستند. در طول سی و چند سال اخیر، هیچ گاه صداوسیما تا این حد در معرض فشار افکار عمومی قرار نگرفته بود. تا جایی که ریزترین رفت و آمدها و تغییرات نیز به خبری پربسامد و کلیک خور در رسانه های مکتوب و مجازی تبدیل می شود. رئیس جدید رسانه ملی با حجم فزاینده ای از انتقادات از دو طیف سیاسی و دو جریان فرهنگی متعارض رو به رو است. رشد شبکه های جذاب ماهواره ای و شبکه های موبایلی باعث شده تا این رسانه تهدیدآمیزترین دوران خود را سپری کند.
علی عسکری باید تکلیف خود را با فضای مجازی، نه به عنوان جایی که در آن مطالب و بریده برنامه هایش را شیر نمایند، بلکه به مثابه فضایی پویا، رو به رشد و جذاب تعیین کند. صداوسیما هنوز نمی داند فضای مجازی یک تهدید است یا یک فرصت! در حالی که برنامه هایش تلگرام دارند اما اخبار با تلگرام مخالف است. به سوژه های زرد فضای مجازی که بخشی از همان تهدیدهایش محسوب می شوند، به صورت مفصل می پردازد و در رقابتی غلط با شبکه های اجتماعی تلاش دارد، آن ها را حذف یا در خود حل کند. مشکل صداوسیما نشناختن فضای مجازی و اینترنت است. علی عسکری باید قبل از هرچیز با کارشناسان و متخصصان این حوزه به گفتگو بنشیند و آن را هم در نظر و هم در عمل بشناسد. در غیر این صورت هچنان ضعیف و ناکارآمد در این حوزه ایفای نقش خواهد کرد.
میراث یک رئیس مستعفی
مدیر جدید رسانه ملی، میراثدار یک رئیس مستعفی است. اگرچه هنوز دلایل اصلی استعفای سرافراز مشخص نیست اما به هیچ وجه نمی توان از فشار گروه های مختلف از جمله دولت چشم پوشی کرد. تیم رسانه ای دولت یازدهم که خواستار سرسپردگی کامل رسانه ملی بود و هست با کم کردن بودجه این رسانه و نپرداختن به موقع آن، باعث بروز کشمکش های بی سابقه شد. مسئولان مختلف دولت نیز با تهدیدهای مداوم، گلوی رسانه را آنچنان فشردند که هیچ راهی جز مصالحه یا خصوصی سازی نگذاشت. علی عسکری با دولتی رو به رو است که از یک سو خود را کاربلد در رسانه می پندارد و لقب «استاد جنگ روانی» را بر خود گذاشته است و از سوی دیگر همین اساتید نقد را که باعث رشد افراد و دولت ها می شود، برنمی تابند.
آینده این سازمان را کسانی می توانند تغییر دهند که صاحب اندیشه پویا، جوان و خلاق باشند. زمزمه های بازگشت مرتضی میرباقری به جای پورمحمدی امید به تغییر را ناامید می کند. اگرچه تجربه یکی از کاربست های مهم و تاثیرگذار در عرصه مدیریت است اما به هیچ وجه نمی توان با پتک تجربه بر سر خلاقیت و جوان گرایی کوبید. میرباقری قائم مقام وزیر کشور دولت یازدهم در امور اجتماعی و فرهنگی است که پیشتر معاونت سیما را در دوران ضرغامی به عهده داشت. این گزینه هم سابقه خدمت در معاونت سیما را داشته و هم در دولت روحانی مسئولیت هایی را به عهده دارد. اگرچه در نگاه اول این یک گزینه ی اعتدالی! و خوب به شمار می رود اما نباید فراموش کرد که آقای میرباقری آزمون خود را پس داده است و اینک بازگشت وی به معاونت سیما، عاری از خلاقیت و فضاسازی جدید در این معاونت است. این که در حکم رهبرمعظم انقلاب برای آقای علی عسکری بر روی نیروی جوان و کارآمد تاکید شده بود، به هرشکلی که تعبیر شود قطعا به معنای بازگشت به عقب و رفتار اعتدالی این چنینی برای جلب قلوب دولتی ها نیست.
پورمحمدیسم یعنی رسانه در دست سلبریتی هاست
آینده علی عسکری به گذشته ی سازمان گره خورده است اما این گره خوردن ربطی به ادامه سیاست های غلط پیشین ندارد. عقل سلیم حکم می کند فعالیت های مثبت صداوسیما در سالیان گذشته ادامه یابد ولی ضعف ها برطرف یا از بین برده شوند. همانقدر که چابک سازی صداوسیما یک امر درست و قابل اعتنا از طرف سرافراز است، حذف نیروهای ارزشی و مومن نیز قابل اغماض نیست و می بایست این هر دو مورد، با هم پیش روند. هنر مدیریت اینجاست که تضادها و مسائل گوناگون را در یک ظرف بتوان جمع کرد و به بهترین شکل ممکن، آن را در راستای خواسته های سازمان خود، پیش برد.
«پورمحمدیسم» یک تفکر 20 ساله در سازمان صداوسیماست که در جنجال ها سکوت پیشه می کند و همین که آب ها از آسیاب می افتد، به میدان می آید و جنجال می آفریند. برخی فکر می کنند که با رفتن پورمحمدی، مسئله سیما حل می شود. معاونت سیما نه با رفت و آمد افراد، بلکه با تغییر روحیه کارمندی و عدم فعالیت رسانه ای به صورت جهادی درگیر است. معاونت سیما امروز از تهی بودن رنج می برد. ایده های پوچ و کپی شده، عدم خلاقیت، استفاده از چهره های هزاربار تکراری، عدم فضاسازی صحیح، بی اعتنایی به سبک زندگی اسلامی- ایرانی، تریبون سلبریتی ها در اعیاد و جشن ها، توجه سطحی به مراسم سوگواری در رسانه ملی و کمبود برنامه های تاثیرگذار و جریان ساز است. این تفکر با کسی که از طرف پورمحمدی معرفی شده است، آنچنان تغییر نخواهد کرد. شما می توانید به جای پورمحمدی بنویسید میرباقری. تفاوتی ندارد. علی عسکری باید با «پورمحمدیسم» مبارزه کند.