به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، شب گذشته قبل از اکران فیلم «ساعت 5 عصر»، تماشاگران این فیلم گفت وگوی زنده با مهران مدیری را تماشا کردند.
شامگاه دوشنبه 6 شهریور ماه مهران مدیری مهمان اولین برنامه «ستاره سینما» با اجرای کیوان کثیریان و همراهی امیر پوریا بود. در این برنامه که به صورت زنده و با حضور تماشاگران در پردیس سینمایی کوروش و پیش از اکران فیلم انجام شد، مدیری پاسخگوی سوالات مجریان برنامه بود.
این کارگردان سینما و تلویزیون در ابتدای صحبتهایش به شروع فعالیت حرفهایاش از تئاتر اشاره کرد و گفت: «من پیش از ورودم به تلویزیون هم در تئاتر و هم رادیو فعالیت میکردم. تا سال 68 در تئاتر بازی میکردم و از 68 وارد رادیو شدم. آن زمانی که تئاتر کار میکردیم، یک متن از برشت را برای اجرا ارائه کردم که با مشکلاتی مواجه شد و من را به چپ بودن متهم کردند تا جاییکه حراست تالار وحدت آمد و من را بردند و کتک زدند. آن موقع اوایل انقلاب بود و هیچ کس سر جای خودش نبود و این اتفاقها میافتاد.
در رادیو، آن زمان کارهای بسیار درجهیکی از نمایشنامهها و رمانهای معروف دنیا اجرا میشد. من بازیگر برنامه قصه شب بودم ولی چون میخواستم خرج زندگیم را دربیاورم، گویندگی هم میکردم.»
مهران مدیری در این گفتگوی زنده به حضورش در جبهه جنگ نیز اشاره کرد و در پاسخ به سوال کیوان کثیریان درباره حضورش در جبهه توضیح داد: «از سال 66 تا 68 یعنی تا پایان جنگ در جبهه بودم و در عملیت مرصاد و حلبچه هم حضور داشتم. در جبهه هم هر کاری از دستم بر میآمد انجام میدادم و چند ماه قبلتر یعنی حدود سالهای 65 هم در جبهه برای رزمنده ها در سنگرها نمایش بازی میکردیم. آرپیجی هم میزدم، مدتی هم راننده آمبولانس بودم و خلاصه هر کاری از دستم برمیآمد انجام میدادم.حتی گاهی از راه دور به دشمن سنگ هم میزدم.( با خنده)»
وی درباره نحوه حضور جدیاش در تلویزیون گفت:« داریوش کاردان و یک سری از بچهها میخواستند کاری 13 قسمتی برای نوروز بسازند که من هم بصورت اتفاقی توسط یکی از بچه ها دعوت شدم و رفتیم با هم نشستیم و چون هیچ ایدهی اولیهای وجود نداشت طرحهایمان را باهم مطرح کردیم و کار شروع شد.»
مهران مدیری در پاسخ به این سوال که داریوش کاردان چندین بار در صحبتهایش با دلخوری او وی یاد کرده، گفت: «داریوش کاردان آدم بسیار بادانش و دوستداشتنی است و من خیلی دوستش دارم. شاید اگر من هم جای او بودم و میدیدم کاری که من بنیانگذارش بودم توسط بچههای دیگری ادامه پیدا میکند، ناراحت میشدم. اما واقعیتش این است که ما اصلا قصد ناراحت کردن کسی را نداشتیم و سعی میکردیم چیزهایی که از او یاد گرفتیم، پختهتر و بهروزتر کنیم. تلویزیون هم پیشنهاد کار میداد و دیگر در مسیر کار کردن افتاده بودیم.»
او در ادامه و بعد از صحبتهایش درباره دوران ممنوعالکاری خودش و گروه «ساعت خوش» بعد از پخش این مجموعه توضیح داد: هنگامی که قرار شد ساعت خوش ساخته شود، من از تهیهکننده کار خواستم کارگردانی تلویزیونی کار هم مانند کارگردانی فنی بر عهده خودم باشد. این کار آن زمان اصلا مرسوم نبود. «ساعت خوش» اتفاق مهمی بود، اما الان که آیتمهای آنکار و کارهای دیگر را میبینم، تعجب میکنم که اینها را واقعا من ساختهام!؟ اصلا خیلی از آیتمها خندهدار نیست و اینها را چه کسی میدیده!؟ البته بعضی از آیتمها درخشان و واقعا جلوتر از زمان خودش بود که اکثرشان را ارژنگ امیرفضلی و مرحوم داوود اسدی مینوشتند. بعد از اینکه «ساعت خوش» به اوج خودش رسید، من و همه بچهها و حتی عوامل فنی ممنوعالکار شدیم. من چون کارگردان کار بودم بیشتر از همه و حدود 4 سال ممنوع الفعالیت در سینما، تئاتر و تلویزیون و حتی حضور در محافل هنری شدم! تاجاییکه حتی من را به تئاتر شهر هم راه نمیدادند. آن موقع من قرار بود در فیلم سینمایی «ضیافت» مسعود کیمیایی بازی کنم، گریم شدم و مقابل دوربین هم رفتم اما از ارشاد آمدند و گفتند اصلا چرا مدیری را سر کار راه دادید! من قرار بود در این فیلم نقشی که فریبرز عربنیا بازی کرد را بازی کنم. در فیلم «سلطان» هم باز به خاطر ممنوعیت از کار کردن با آقای کیمیایی محروم شدم.»
وی درباره شرایط خود و سایر بازیگران ساعت خوش در دوران ممنوع الکاری گفت:« در آن چهار سال بدترین دوران عمرم را سپری کردم تا جاییکه پول نداشتم نان و پنیر بخرم و بعضی شبها واقعا گرسنه میخوابیدیم. آن موقع پسرم فرهاد سه سالش بود و یک شب آنقدر از گرسنگی گریه کرد که بیهوش شد! از بس از دیگران پول قرض کرده بودم که دیگر خجالت میکشیدم و یک شب آمدم در کوچه مان فریاد میزدم و گریه میکردم. در عرض 4 سال 11 بار اسباب کشی کردیم و از بار ششم هفتم به بعد دیگر حتی کارتنهای لوازم را هم باز نمیکردیم، چون میدانستم که به دلیل عقب افتادن اجاره خانه باز هم بیرونمان خواهند کرد. بقیه بچههای ساعت خوش هم مثل رضا عطاران، ارژنگ امیرفضلی، سعید آقاخانی و نادر سلیمانی در رستوران و جاهای دیگر برنامه اجرا میکردند. حتی برخی از بچههایمان هندوانه میفروختند! جالب این است که اکثر بچهها سر آن کار ازدواج کردند و بلافاصله هم ممنوع الکار شدند. به بچه ها گفتم قدم خانمهایتان چقدر خیر بوده!»
او درباره علت ممنوع الکاری در آن دوران گفت:« واقعا هیچ وقت نفهمیدم که چرا ما را ممنوع الفعالیت کردند و جواب درستی نمیدادند، ولی مشخص بود که از سمت تلویزیون نیست و از بیرون به آنها فشار وارد میکنند. حتی مدیر شبکه دو آن زمان هم به دلیل حمایت از ما برایش مشکلاتی پیش آمد. به ما میگفتند این برنامه زیادی محبوب شده است و افت تحصیلی در مدارس ایجاد کرده است. (با خنده)»
مهران مدیری سپس درباره اختلاف و عدم همکاریاش با پیمان و مهراب قاسمخانی گفت:« قبل از اینکه پاسخ سوالتان را بدهم، این را بگویم که کارهای موفق من از جمله پاورچین، شبهای برره، مرد هزارچهره و مرد دوهزارچهره به شدت مدیون پیمان و مهراب قاسمخانی است و هیچکسی به اندازه من این حقیقت را نمیداند. میتوانم بگویم من تنها 30 درصد تاثیر داشتهام. درست است که ما با هم به پختهتر شدن ایدهها و شخصیتها کمک میکردیم، اما ایدههای اولیه و جذاب همگی متعلق به پیمان و مهراب بود و من شاید فقط در کارگردانی و دکوپاژ و بازی گرفتن از بازیگران تاثیرگذار بودم، همانطور که یقین دارم موفقیت قهوه تلخ کاملا مدیون متنهای درخشان خشایار الوند و امیرمهدی ژوله بود. چون کار بسیار سختی است که دیالوگها و شوخیها بین حدود 30 بازیگر اصلی اینچنین متوازن و خوب تقسیم شود. بطور کلی من در تمام کارهای موفقم به شدت مدیون نویسندگانم بودم و واقعا بیش از اینکه آنها به من وابسته باشند، من به آنها وابسته بودم.
اما در مورد اینکه گفته میشود اختلافی بین ما وجود دارد، واقعا اینطور نیست. از یک جایی به بعد این نوع کار و سریالسازی دغدغه پیمان و مهراب نبود و دوست داشتند سینما و فیلم سازی را تجربه کنند، همانطور که الان در این مقطع دغدغه من هم دیگر ساختن سریال نیست و حتی تصور ساخت یک سریال 90 قسمتی هم برایم وحشتناک است و توانش را ندارم. اینکه پیمان گفته شماره من را ندارد هم حتما شوخی بوده، چون ما دورادور با هم ارتباط داریم و حتی در یکی دو کار از کارهای بعد از قطع همکاریمان با او مشورت کردم. در ضمن این را هم بگویم که این همکاری دوباره شکل گرفت. چون «دورهمی» مال مهراب قاسمخانی بود و از من دعوت کرد که مجری برنامه باشم. من هم پیشنهاد دادم استندآپ کمدی هم اجرا کنم و او قبول کرد. اما زمانی که به وی اجازه کار ندادند، تلویزیون از من خواست تا کارگردانی کار را بر عهده بگیرم. من هم از مهراب اجازه گرفتم و به او گفتم اگر ناراحت میشوی، من هم ادامه نمیدهم. الان هم باز اگر احساس کنیم که میتوانیم کار مشترکی باهم انجام دهیم، حتما این کار را خواهیم کرد.»
کارگردان «قهوه تلخ» در ادامه درباره حواشی مربوط به فیلمنامه «ساعت 5 عصر» و ادعای خشایار الوند هم توضیحاتی ارائه داد و گفت:« زمانی که با خشایار سر کار بودیم من طرح اولیه و کلی این فیلم را به خشایار دادم و او فیلمنامه اولیه را نوشت و حتی امیرمهدی ژوله هم به او کمک کرد، اما وقتی آن را خواندم احساس کردم که با اینکه فیلمنامه بسیار خوبی است، اما آن حرفهایی که میخواهم در فیلم بزنم را ندارد و دوستش ندارم. برای همین آن فیلمنامه را کامل کنار گذاشتم و با طرح اولیه خودم سر صحنه هر سکانس را مینوشتم و اتود میزدیم و اصلاح میکردیم و این کار برای تمام سکانسها تا آخر تکرار شد. البته شنیدم که خشایار گفته است که خدا را شکر که نام من در تیتراژ این فیلم نیست که حتما فیلم را دوست نداشته و من به سلیقهاش احترام میگذارم.»
وی همچنین درباره عکسها و فیلمهایی که با بادیگاردها منتشر شده است گفت:« باور کنید من بادیگارد ندارم، منتها هرجایی که من یا هرکس معروف دیگری میرویم مانند همین پردیس کوروش یا پردیس سینمایی مشهد و یا فرودگاه ، برای جلوگیری از ازدحامی که ناشی از لطف و مهربانی مردم است، مسئولان همان مکان وظیفه دارند با سیستم تشریفات خودشان از هرج و مرج و اتفاقات پیشبینی نشده جلوگیری کنند. مثلا در همین سفر اخیرم به مشهد حدود سی نفر از اعضای فرودگاه و پردیس سینمای آنجا داشتند تلاش میکردند که امنیت را برقرار کنند که یک جایی سیل جمعیت از رویشان رد شد و من داشتم آنها را نجاتشان میدادم!( با خنده) وگرنه من کسی نیستم که برای خودم بادیگارد داشته باشم.»
مهران مدیری همچنین از میزان تاثیر فضای مجازی بر زندگی ایرانیها انتقاد کرد و گفت:« خدا نبخشد کسی که اینستاگرام و فیس بوک را اختراع کرد! (با خنده) چون قبلا زندگیها خیلی گرمتر و خصوصیتر بود و روابط حرمت داشت و این میزان از وقت تلف کردن برای اظهارنظر و فحش و مسائل بیهوده وجود نداشت. البته این رابطه دو طرفه است و هنرمندان و سلبریتیها هم به شدت مقصر هستند که خوراک فرهنگی درستی به مردم نمیدهند.خواهش میکنم که 15 روز بیخیال این فضا شوید و به جایش فیلم خوب ببینید و کتاب خوب بخوانید. باور کنید آرامش به زندگیتان برمیگردد. امتحانش ضرر ندارد. بعد از 15 روز اگر حالتان بد شد دوباره به فضای مجازی برگردید!»
او در بخش پایانی صحبتهایش درباره هجمههای مختلف علیه فیلم «ساعت 5 عصر» گفت:« من مدعی نیستم فیلم فوق العادهای ساختهام اما قطعا در کنار نکات منفی، حسنهایی هم دارد. از منتقدان خواهش میکنم که نقاط ضعف و قوت فیلم را با هم بیان کنند. متاسفانه یکسری از افراد که منتقد و یادداشت نویس واقعی نیستند و دغدغه سینما ندارند، همان دو روز اولی که فیلم اکران شد، با یادداشتها و مقالههایشان شدیدا مسیر موفقیت فیلم را دگرگون کردند. در حالی که وقتی آنها را میخواندی، متوجه میشدی اصلا فیلم را ندیدهاند و بیشتر از اینکه به فیلم بپردازند، میخواهند من را نابود کنند و ببرند هوا!(با خنده). بهرحال یا ذاتا از من خوششان نمیآمد، یا در تست گریم کارهایم رد شده بودند و یا قرار بوده با انجام کاری معروف شوند که من نگذاشته ام. به خدا این کارها خیلی غیر انسانی است که برای فروش و بازدید و توجه بیشتر کسی دیگر را نابود کنیم.
من نقدی که در آن در کنار صد نکته منفی، یک حسن را هم بگویند کاملا قبول دارم. حداقل بگویند کت سیامک انصاری در فیلم قشنگ است!»
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.
کاش این مطلب را قاضی های اطرافمان نشون بدیم که دیگه انقد قضاوت نکنن ایشونو
یه بارم گفتم
تنها مرد رو راست هنر
به افتخارشون👏👏👏
صداقت اش ستودنیه...!!😍