به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران:
انتقاد روزنامه کیهان از صدا و سیما درباره ناصر ملک مطیعی
کیهان نوشت:
پس از فوت ناصر ملک مطیعی یکی از بازیگران سینمای قبل از انقلاب و بهخصوص در مراسم ختم وی، این مسئله مطرح شد که چرا ملکمطیعی ممنوعالتصویر بوده است؟ چرا هیچگاه خبر و عکس و تصویری از وی یا فیلمهایش از تلویزیون پخش نشد و حتی چندی پیش که به مناسبتی، دو شبکه تلویزیونی، وی را برای برنامههای خود دعوت کرده و مصاحبههایی با او ضبط کردند، چرا هرگز آن مصاحبهها پخش نشد؟ این سؤالات همراه پرسشهای مشابه دیگر وقتی برجسته میشود که رسانه ملی اخبار درگذشت و مراسم ختم ملک مطیعی را پخش کرده، گفتار و تصاویری از وی به همین مناسبت روی آنتن برد و حتی وی را «آقای بازیگر» نامید!
در اینجا پرسشی که همراه با اندکی حیرت در ذهن هر مخاطبی شکل میگیرد، این است که اگر ناصر ملک مطیعی، «آقای بازیگر» بود، چرا تا زمان مرگش از او در رسانه ملی حرف و نقلی بهمیان نمیآمد که حتی برنامههایش سانسور و مدیرانی که وی را دعوت کرده بودند، توبیخ شدند؟!
اما رسانه ملی همچنان سکوت کرده، گویی خجالت میکشد مواضع انقلابی خود را بیان کند، دقیقا مغایر با فرمایشات مقام معظم رهبری که در پیامشان به مستندسازان نوشتند: «... با سرِ افراشته، زبان و عمل، نشان دهید که مؤمن انقلابیاید...» واقعا مدیران رسانه ملی از چه موضوعی خجالت میکشند که مواضع انقلابی خود را بیان نکرده و پاسخ پرسشهای را نمیدهند. آیا نمیتوانند بگویند که ملک مطیعی متعلق به سینمایی بود که حضرت امام خمینی رحمتاللهعلیه در همان بدو ورودشان در سخنرانی ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ در بهشت زهرا صریحا اعلام کردند که سینمای ما مرکز فحشاء است و جوانان ما را به تباهی کشانده است؟ بهراستی چه کسانی سمبل آن سینمایی بودند که مرکز فحشاء بود و جوانان ایران را به تباهی کشانید؟ آیا مدیران رسانه ملی نمیتوانند توضیح دهند که به دلیل وجود صحنههای مستهجن و خلاف اخلاقیات جامعه، حتی تصاویر و پوستر فیلمهای این بازیگر نیز در رسانه عمومی قابل نمایش نیست چه رسد به اصل فیلم؟ چنین تصاویر و عکسها و فیلمهایی حتی در آمریکا درجه R گرفته یعنی نمایشش در سینماها برای زیر ۱۸ سال ممنوع است و به جز برخی تلویزیونهای کابلی یا ماهوارهای، شبکههای تلویزیونی عمومی، اساسا چنین فیلمها و تصاویری را حتی در آمریکا نمایش نمیدهند.
آیا میتوان تعاریف او از سینمای مبتذل قبل از انقلاب را نشان داد که با بهبه و چهچه کردنها برای فیلمهای آن اشاعه فساد میکند؟ آیا یک صحنه از آن فیلمها را همانها که مدعی ظلم نظام در حق چنین افرادی هستند، حاضرند با خانوادهشان ببینند؟ رسانه ملی در چنین مواردی با سری افراشته باید پاسخ دهد که به چه دلیل سینمای فیلمفارسی و سمبلهایش را تبلیغ نمیکند. صراحتی که متاسفانه در مسئولین امروز تلویزیون ما یافت نمیشود!
روزنامه اعتماد درباره ممنوع الکاری ناصر ملک مطیعی نوشت:
خدا بیامرزاد ناصر ملکمطیعی را که نهتنها بر پرده سینما لوطیگری و جوانمردی را نقش میزد که در عالم واقع نیز از این صفات بهرهها داشت. اما هرچقدر او نجیب و شریف و آزاده بود این موجوداتی که سعی دارند از جنازه او چماقی بسازند علیه یک جریان سیاسی بویی از مهر و معرفت و مروت نبردهاند. اینکه عدهای جوان تندرو در اوایل انقلاب به حذف آقای ملک مطیعی و امثال او کمر بستند نکتهای نیست که کسی از آن مطلع نباشد. از سرنوشت اغلب آن جوانان پرشور نیز همگان مطلعند.
بخشی از آن وقایع ناخوشایند به خامی و اقتضای سن آن جوانان برمیگشت و بخشی نیز به شور و اقتضای همه انقلابها. با این حال کمتر آدم منصفی یافت میشود که از آن برخوردها دفاع کند. اما مضحک اینجاست که یک جریان متحجر وعقب افتاده که حتی ربنای شجریان را از مردم دریغ میکند این روزها زیر علم ملکمطیعی سینه میزند و مدافع آزادی و گشایش در ساحت فرهنگ و هنر میشود. قبول. حالا که این طور است لطف کنید و از فعالیت باقی هنرمندان دفاع کنید. دستکم فضایی فراهم آورید تا پوری بنایی به فعالیتش در سینما ادامه دهد یا بهمن مفید را یک بار دیگر به صحنه بیاورید.
ممکن است بگویید امروزه قدرت در دست ما نیست اگر به ما رای بدهید چنان خواهیم کرد که انتظارش را دارید. بعد هم ماجرای تتلو را مثال بزنید و بگویید ما همان آزاداندیشانی هستیم که حتی میخواستیم تتلو را وارد میدان کنیم و شماها نگذاشتید. ایرادی ندارد. ما از شما عذر میخواهیم. این بهانه را نیز از شما میپذیریم و امیدواریم با این تلاش شبانهروزی و همتی که دارید به خرج میدهید به زودی قوه مجریه را هم در اختیار بگیرید تا بتوانید باعث گشایش در عالم فرهنگ و هنر شوید اما تا آن زمان دستکم در حرف و ادعا که میتوانید از فیلمهای توقیفی و هنرمندان ممنوعالتصویر دفاع کنید. نمیتوانید؟
روزنامه جوان: «ماه عسل» فقط می خواهد اشک مخاطب را دربیاورد
روزنامه جوان نوشت:
چند سالی میشود که در ماه مبارک رمضان ساعت قبل از افطار شبکه۳، مختص برنامه زنده «ماه عسل» شده است؛ برنامهای گفتوگومحور با اجرای ثابت احسان علیخانی که تم اجتماعی دارد. مهمانهای این برنامه غالباً مردم عادی هستند که توانستهاند در زندگیشان کار مهمی انجام بدهند یا در زندگی افراد دیگر تأثیرگذار بودهاند یا اینکه حادثه مهمی در زندگیشان رخ داده است.
ماه عسل در سالهای ابتدایی خود به دلیل شکستن فرمهای کلیشهای تلویزیونی و سوژههای تقریباً جدید بین مخاطبان جایگاه خوبی پیدا کرد و چون هنوز در ابتدای شهرت و قدرت تلویزیونی قرار داشت، برای ثبات و ماندگاری تلاش بهتری داشت تا از نظر محتوایی بتواند بین مخاطبان جایی باز کند، برای همین موفق شد تا به عنوان یک برنامه خوب در نظرسنجیهای صداوسیما بهترین زمان پخش را هم در اختیار بگیرد.
دکور کپی و غیرایرانی
اما هرچه جلو آمدیم و قدرت و شهرت این برنامه بیشتر شد متأسفانه از نظر کیفی تنزل پیدا کرد، به طوری که امسال «ماه عسل» رنگ و بوی ماه رمضانی ندارد و بیشتر یک روتین سالانه قبل از افطار شده که حتماً باید روی آنتن برود. اول دکور و صحنه این برنامه پرهزینه است که انتظار میرفت حال و هوای معنوی و رمضانی داشته باشد ولی مانند ویژهبرنامه سال تحویل که کپی سالن مراسم اسکار بود، اینجا هم بیشتر به یاد مراسم گلادیاتورهای روم باستان میافتیم تا ماه رمضان، حس و حال معنوی به مخاطب انتقال ندهد. ای کاش در چنین برنامههایی بهجای کپیبرداری از شبکههای ماهوارهای کمی هم به فضا و سبک زندگی ایرانی- اسلامیمان بها داده میشد چراکه اینجا ایران است و مردمانی مسلمان و روزهدار پای رسانه ملی نشستهاند که قرار است از این دانشگاه عمومی آن هم در لحظات قبل از افطار، بهره و حض معنوی ببرند.
برنامهای که فقط میخواهد اشک مخاطب را دربیاورد
دوم رویه تکراری و روتین شده «ماه عسل» برای متأثر کردن و گریه انداختن مخاطبان با سوژههای نه چندان جذاب و تأثیرگذار است. درحالی که یک سال فرصت در اختیار تیم گرانقیمت این برنامه وجود دارد تا سوژهیابیهای عمومیتر و بهتری داشته باشد، راحتترین کار آوردن یک فرد معتاد و خانواده آن شده که مجری مانند قاضی جلوی زن و مرد مینشیند و از زیر و بم زندگی آنها سؤال میکند تا یک جایی مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد و با ژست قهرمانانه به پروبال دادن موضوع میپردازد، البته پرداختن به چنین معضلی از سوی رسانه ملی لازم است اما بیش از اندازه باعث خنثی و بیاثر شدن آن میشود چه آنکه مسائل بسیاری در جامعه وجود دارد که «ماه عسل» میتواند از ظرفیت خود برای ارائه و حتی ایجاد بستری در رفع آنها استفاده کند از طرفی برخورد علیخانی با مهمانان هم چندان مقبول نیست، مثلاً در یکی از برنامهها که زن از مشکلات همسر معتاد خود صحبت میکرد مجری با تعجب به او گفت: چرا در خانه همسرت را شما خطاب میکنی؟ نمیگویی تو! چرا او را با آقا صدا میکنی و صمیمی نیستی؟
اظهارات جنجالی مجری برای دیده شدن برنامه
مسئله مهمتر دیگر ورود احسان علیخانی به موضوعات غیرمرتبط است که باعث جهتدار شدن برنامه میشود، مثلاً درباره ورود زنان به ورزشگاه اظهارنظر میکند، به طوری که بلافاصله رسانه های زنجیرهای از آن به عنوان حمایت جسورانه یاد کردند درحالیکه علیخانی به عنوان یک مجری اجتماعی حق ندارد برای دیده شدن، به این مسائل غیر مرتبط ورود پیدا کند و ماه عسل را سمت و سوی جناحی بدهد، آن هم در لحظات ناب معنوی قبل از افطار.
گاه به دلیل نبود مدیریت و نظارت درست وقتی یک مجری به شهرت و جایگاهی میرسد خود را محق میداند تا بدون اشراف و شناخت کافی، درباره همه چیز اظهارنظر کند، درصورتی که به به دلیل سرمایهگذاری عظیم دشمنان انقلاب در فضای رسانهای جهانی، مسئولیت اجرا در رسانه ملی، نیازمند افزایش دانش سیاسی و قدرت تحلیل مجری رسانه ملی است، علاوه بر همه اینها تعیین چارچوبهای منطقی و منطبق بر معیارهای فرهنگی نظام جمهوری اسلامی برای مجری و التزام او به پرهیز از اعمال علایق و برداشتهای شخصی میتواند از چنین اشتباهاتی جلوگیری کند، لذا مجریان تلویزیونی باید در همان برنامه و جایگاهی که هستند اظهارنظر کنند و عمداً یا سهواً خود را در امور غیرمرتبط صاحب نظر نشان ندهند زیرا تریبونی که در اختیار دارند عمومیت و فراگیری دارد و قرار نیست به بهانه شهرت رسانهای که کسب کردهاند، شیطنت کنند.
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.
بازیگری که قبل انقلاب اغلب در نقش رئیس بار و کاباره بازی میکرد و بعد انقلاب شد پاسدار سپاه