به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، در حالی که کارشناسان سینما هشدار داده بودند، ذخیره سینمای ایران در انتهای تابستان به پایان می رسد و سالن ها سوت و کور خواهدشد، برخی فیلم ها پرچم را بالا نگه داشتند و با فروش خوبشان رونق گیشه ها را حفظ کردند.
خیلی به موفقیت سینما در سه ماهه سوم امید نداشتیم. با این حال نتیجه ای که در نهایت به دست آمد حکم به «آبروداری سینما» در فصل پاییز می دهد. شرایط سینمای ما در سال جدید متفاوت از سال پیش بود. فیلم های پرفروشی مثل «نهنگ عنبر 2»، «گشت 2»، «خوب بد جلف»، «اکسیدان» و «ساعت پنج عصر» داشتیم اما عدد موفق ها به پای سال گذشته نمی رسید. همین هم شد که علی سرتیپی در مقام سخنگوی اتحادیه سینماداران، آژیر خطر را به صدا درآورد و هشدار داد با این دست فرمان در نیمه دوم سال فیلم پرفروش نخواهیم داشت.
با تصور این که سینما «هیچ» ندارد وارد اکران پاییز شدیم. مهرماه فیلم های «زرد»، «خفگی»، «قهرمانان کوچک»، «آزاد به قید شرط»، «شنل»، «خانه دختر» و «ایتالیا ایتالیا» روی پرده رفتند و خب می شد پیش بینی کرد هیچ کدام پتانسیل فروش 10 میلیارد تومان یا بالاتر ندارند. اما فروش چند فیلم فراتر از انتظار بود. البته فیلم کم فروش هم داریم مثل «رقص پا»، «شنل»، «آزاد به قید شرط» و... برخی فیلم ها غافلگیرمان کردند. مثلا «خفه گی» روی کاغذ شانس چندانی برای موفقیت ندارد اما فیلم سرد و ساکن فریدون جیرانی به مذاق خیلی ها خوش آمد. این فیلم به فروش بالایی رسید که کمتر کسی برای آن متصور می بود. این اتفاق به نوع دیگری برای اولین فیلم سینمایی مصطفی تقی زاده هم افتاد.
«زرد» یک فیلم اجتماعی نسبتا تلخ است ولی مورد توجه قرار گرفت. حتما ویترین جذاب آن در فروش فیلم تاثیری مستقیم دارد منتها فراموش نکنیم که خیلی فیلم ها با یکی دو جین بازیگ مطرح در گیشه شکست خورده اند. پاییز برای بچه ها نیز خوش یمن بود. مهمترین فیلم کودکان «قهرمانان کوچک» است که گلیم خود را به خوبی از آب بیرون کشید و نماینده شایسته سینمای کودک لقب گرفت. در این سه ماه چند فیلم کودک دیگر اکران شد که خیلی مورد توجه قرار نگرفتند؛ مثل «شکلاتی»، «پینوکیو، عامو سردار و رییسعلی» و «حقه باز دم دراز». با این حال حضور چهار فیلم در اکران پاییز یعنی می توان به سینمای کودک امید داشت.
«خالتور» نماینده خوبی برای سینمای کمدی نبود و از هر طرف مورد انتقاد قرار گرفت؛ با این حال با فروش پنج میلیارد و 800 میلیونی بخشی از رونق سینما را باعث شد. در مقابل «آینه بغل» هم کیفیت مطلوب تری دارد و هم استقبال از آن دوچندان است. این فیلم اواخر پاییز روی پرده آمده و فعلا در آستانه هشت میلیاردی شدن است. پاییز حاشیه کم نداشت؛ از دعوای کارگردان و تهیه کننده ها تا جنجال فیلم سوزی و اکران فیلم های خارجی. پاییز رنگارنگی داشتیم...
35: در سه ماهه سوم سال 96 جمع فروش فیلم های سینمایی به 35 میلیارد تومان می رسد. در قیاس با سال پیش فروش سینما افت داشته اما وقتی فروش پاییزی سینما در سال های قبل تر را به یاد می آوریم به این نتیجه می رسیم اوضاع خیلی هم خوب است. این اتفاق در حالی رخ می دهد که در مجموع سال 96 نسبت به سال قبل افت فروش داشته و خیلی ها امیدی به اکران فصل پاییز نداشتند.
14: همچنان اوضاع بر وفق مراد فیلم های کمدی است. در پاییز سه فیلم کمدی روی پرده رفت که در مجموع حدود 14 میلیارد فروش کردند. «خالتور» با پنج میلیارد و 800 میلیون تومان در صدر است و کمی پس از آن «آینه بغل» با پنج میلیارد و 6000 میلیون تومان ایستاده. این فیلم دیرتر به چرخه اکران اضافه شد و حتما از «خالتور» پیشی خواهد گرفت. «ثبت با سند برابر است» دیگر کمدی اکران پاییز دو میلیارد و 500 میلیون تومان فروخته است.
21: یکی از حاشیه های جدی فصل پاییز اعتراض به تعداد بالای فیلم هایی بود که اکران شدند. در این سه ماه 21 فیلم روی پرده رفتند که البته این تعداد، متفاوت از فیلم هایی بود که از تابستان روی پرده مانده بودند. تازه، فیلم های اکران زمستان را هم لحاظ نکرده ایم که با جمع فیلم های گروه سینمایی هنر و تجربه از سی فیلم هم تجاوز می کند. با این حساب معترضان حق دارند از «فیلمسوز» گله کنند و شاکی باشند فیلم شان فرصت برخورداری از سالن ها را از دست داده است.
03: سه فیلم از فیلم های اکران شده در پاییز در جمع 10 فیلم پرفروش سال قرار گرفته اند: خالتور با 5 میلیارد و 850 میلیون تومان، آینه بغل (فعلا با 7 میلیارد تومان) و زرد با 4 میلیارد و 800 میلیون تومان. این سه فیلم به ترتیب در رتبه شش، هفت و نهم جدول هستند. پیش بینی اینکه آینه بغل رتبه خود را ارتقا دهد کار سختی نیست. این فیلم همچنان روی پرده است و 10 میلیارد فروش را رد خواهدکرد.
ستاره های اکران
محمدرضا گلزار
حضور محمدرضا گلزار در یک فیلم کمدی، گیشه آن را تضمیم می کند. این بازیگر پیش از «آینه بغل» فیلم «مادر قلب اتمی» را روی پرده داشت که با یک میلیارد و 300 میلیون فروش این فرضیه را ثابت کرد که گلزار مناسب فیلم های کمدی است. این روزها به وضوح می بینیم که این فرضیه اثبات شده و «آینه بغل» لطف محمدرضا گلزار روی دور تند فروش است.
حتما بخش عمده ای از موفقیت گیشه فیلم حاصل حضور گلزار است اما فراموش نکنیم در کنار او، جواد عزتی هم بازی می کند. بازیگری که بار کمدی «آینه بغل» را به دوش می کشد و از مخاطب قهقهه می گیرد. گلزار آرام آرام در بازیگری پخته شد و نمودش را می توان در «آینه بغل» مشاهده کرد. او برای خنداندن مخاطب می داند کی و چگونه واکنش نشان دهد.
بهرام رادان
امسال دو فیلم در گیشه داشت: «زادبوم» و «زرد». اولی بعد از سال ها توقیف، تابستان روی پرده رفت ولی توفیقی به دست نیاورد. بایت شدن سوژه و عدم تبلیغات کافی دلایل اصلی ناکامی فیلم ابوالحسن داودی هستند. سرنوشت «زرد» اما متفاوت است. در حالی که کمتر کسی به فرش بالای آن خوش بین بود، با چهار میلیارد و 800 میلیون تومان شگفتی ساز شد. یکی از فاکتروهای مهم موفقیت فیلم بازیگران آن است که ویترین خوش رنگی برای «زرد» به حساب می آید: بهرام رادان، ساره بیات، بهاره کیان افشار و مهرداد صدیقیان.
سهم رادان اما بیشتر است و برای تاثیر این بازیگر در فروش بالای «زرد» دو دلیل بدیهی وجود دارد. یکی جایگاه او به عنوان سوپراستار و به عبارتی لیدر بازیگران فیلم و دیگری به جنس بازی اش بر می گردد. بهرام رادان در «زرد» یکی از نقش های خوبش را بازی کرده: ساده و روان بدون زور اضافه. حتی برای نشان دادن دلبستگی قدیمی اش از دیالوگ استفاده نمی کند و آن را در دودوزدن چشم ها و مکث های کوتاه نشان می دهد.
الناز شاکردوست
«صحرا مشرقی، سرپرستار یک تیمارستان است و 33 سال سن دارد. مجرد است و قیافه زیبایی ندارد. آرام و شمرده حرف می زند و کلا رفتارش توام با خونسردی است. پدرش را از دست داده و زیر دست ناپدری بزرگ شده. برای خود خانه ای اجاره کرده و به تنهایی زندگی می کند ولی از پس مخارج زندگی بر نمی آید. با هیچ کس جز یک دوست مراوده ندارد.» سال پیش در چنین روزهایی که فیلم مراحل نهایی آماده شدن را می گذارند، باورتان می شد بازیگری که برای این نقش انتخاب شده، الناز شاکردوست است؟
فریدون جیرانی برخلاف خیلی ها که به شاکردوست اعتقاد ندارند، اعتماد کرد و البته مزد این اعتماد را گرفت. بی راه نیست اگر بخشی از موفقیت فیلم «خفه گی» را در گیشه به پای شمایل متفاوت شاکردوست بنویسیم. بازی او در این فیلم مورد تحسین خاص و عام قرار گرفت.
پرفروش ها
آینه بغل
پنج میلیارد و 600 میلیون تومان فروش بعد از دو هفته اکران. فروش خیره کننده ای است، نه؟ تازه آلودگی هوا و زلزله پایتخت هم بوده وگرنه فروش «آینه بغل» حتما بالاتر از این رقم می بود. منوچهر هادی بعد از موفقیت «من سالوادور نیستم» سراغ یک فیلم اجتماعی رفت اما «کارگر ساده نیازمندیم» همانطور که پیش بینی می شد فروش بالایی نداشت. طولی نکشید که «آینه بغل» از این کارگردان روی پرده سینماها آمد و از روز اول گیشه داغی داشت.
حتما فیلم ضعف دارد اما برگ برنده اصلی اش وفاداری به المان های یک فیلم کمدی است. در وهله اول قصه دارد و از آن سو از شوخی های «بقاعده» استفاده کرده است. مسئولیت خنداندن مخاطب هم روی دوش جواد عزتی قرار داده شده که پیش از این ثابت کرده، چه استعداد بالایی در این زمینه دارد.
خالتور
فروش بالای پنج میلیارد تومان برای «خالتور» قابل پیش بینی بود. سال پیش در همین بازه زمانی فیلم دیگر آرش معیریان یعنی «آس و پاس» روی پرده رفت و پنج میلیارد تومان فروخت. منتها یک تفاوت وجود دارد و این که حجم انتقادها به «خالتور» زیاد بود ودلیل اصلی آن کیفیت پایین فیلم است. معیریان یک داستان قدیمی و نخ نما را براساس فیلم «گنج قارون» تبدیل به فیلم کرده. افزوده جذابی هم بر آن نداشته و همین باعث شد انتقادها به «خالتور» دووجهی باشد؛
قسم اول ایرادها به درون مایه فیلم است و بخش دوم کیفیت پایین آن را در بر می گیرد.
محمدحسین فرحبخش، تهیه کننده این فیلم در پاسخ به انتقادهای ما، ایرادهای فنی را پذیرفته بود اما درباره این که چرا باید سوژه های تکراری تبدیل به فیلم شوند، پاسخ دیگری داشت. او معتقد است «خالتور» از کارهای خوب حرف می زند و ایرادی ندارد در هر فیلمی تکرار شود. به هر حال فیلمی که انتقادهای زیادی متوجه آن بود، در گیشه موفق عمل کرد و به رقم فروش مناسبی دست یافت: پنج میلیارد و 800 میلیون تومان.
زرد
فیلم «زرد» شگفتی ساز گیشه پاییز است. به گونه ای که حالا رتبه دوم باکس آفیس فصل پاییز را با فروش چهار میلیارد و 800 میلیون تومان در اختیار دارد. اگر فیلم 100 میلیون دیگر می فروخت بالاتر از «رگ خواب» که در رتبه هشتم جدول فروش امسال است، قرار می گرفت. سال پیش نخستین فیلم مصطفی تقی زاده از جشنواره فجر کنار گذاشته شد.
دلیلش را کسی ندانست و وقتی فیلم روی پرده آمد سوال مشترک این بود: چرا نمی گوییم «زرد» فیلم شاخص است اما در قیاس با بسیاری از آثار جشنواره سال پیش فیلمی بهتر است و یک سر و گردن بالاتر می ایستد. ویژگی مهم آن برخورداری از عنصر سرگرمی است. یعنی به محض نشستن توی سالن با یک فیلم قصه گو مواجه می شویم. از آن سو بازیگران چهره کم ندارد و همین مهمترین عامل موفقیت فیلم در گیشه است.
نجات یافته ها
هجوم
سال پیش «هجوم» شهرام مکری وارد جشنواره فجر نشد و حتی زمزمه توقیف آن به گوش رسید. خبرهای درگوشی می گفت این به مسائلی کنایه زده و به خاطر فرم ساختاری آن امکان اصلاح وجود ندارد. سازندگان در این باره هیچ واکنشی در رسانه ها نداشتند و منتظر ماندند تا فیلم در فرصت مناسب روی پرده بیاید.
پاییز این اتفاق رخ داد و «هجوم» در گروه سینمایی هنر و تجربه روی پرده رفت و این روزها اکرانش ادامه دارد. فیلم شهرام مکری برخلاف «ماهی و گربه» به مذاق همه خوش نیامده و صف بندی در برابرش زیاد است. عده ای از آن تعریف می کنند و برخی قصه مغشوش فیلم را پاشنه آشیل «هجوم» می دانند. مکری این بار هم داستانی تو در تو تعریف کرده اما روایت او پیچیده تر از «ماهی و گربه» و «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر» است.
خانه دختر
«خانه دختر» از جمله فیلم هایی است که در کمیته بازبینی و با اعمال اصلاحات موفق شد پروانه نمایش بگیرد. این فیلم بعد از رونمایی در جشنواره سی و سوم بارها برای اکران دورخیز کرد اما مسائل فرامتن اجازه نمایش عمومی نمی داد. برخی عقیده داشتند فیلم شهرام شاه حسینی وارد حریمی درباره رابطه پدر و دختر شده که نه شرع می پذیرد نه عرف. توضیح سازندگان افاقه نکرد و در نهایت با اندکی اصلاح روی پرده رفت.
حاشیه در روزهای ابتدایی به کمکش آمد اما گیشه دو میلیارد و 800 میلیونی «خانه دختر» از ترکیب بازیگران هم سود برد: حامد بهداد، باران کوثری، پگاه آهنگرانی، بابک کریمی، رویا تیموریان و رعنا آزادی ور و... با این حال «خانه دختر» نقد منفی کم نداشت؛ از جمله به فیلم گیشه ای محکوم شد که فرمول های رایج این سینما قصد دارد مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد در حالی که چیزی در چنته ندارد. مخاطبان هم نظر واحدی درباره اش نداشته اند. خیلی ها معتقدند قصه «خانه دختر» گنگ و روایت آن مغشوش است.
بیدارشو آرزو
ماجرای اکران نشدن «بیدار شو آرزو» با «خانه دختر» و «هجوم» متفاوت است. کیانوش عیاری خودش تمایلی به اکران فیلم نداشته. او «بیدار شو آرزو» را می سازد تا پلشتی زلزله را بیش زا پیش جلوی چشم قرار دهد. این فیلم حالا بعد از 13 سال که از ساخت آن می گذرد در گروه سینمایی هنر و تجربه روی پرده است اما هر کسی یارای تماشای آن را ندارد. «بیدار شو آرزو» گویی که مستندی است از زلزله بم؛
در لحظه لحظه فیلم شاهد صحنه های دردناک هستیم که نشان می دهد کشور ما در برابر این بلای طبیعی چقدر بی پناه است! کارگردان همانطور که خودش نیز اقرار کرده می خواسته با این فیلم تلخ به مسئولان هشدار دهد. عیاری چه خوب این کار را انجام می دهد اما کو گوش شنوا؟
غافلگیرکننده ها
قهرمانان کوچک
از معدود دفعاتی است که یک فیلم کودک در سرگروه اکران می شود. اعتماد به «قهرمانان کوچک» خیلی زود جواب داد و فروش آن سیر صعودی گرفت. فیلم در نهایت به فروش دو میلیارد و 400 میلیون تومانی دست یافت که برای یک فیلم کودک رقم خوبی است. هر چند معتقدیم تا رسیدن به نقطه ایده آل فاصله است اما همین مقدار برای جان گرفتن دوباره سینمای کودک غنیمتی است. فیلم حسین قناعت ساده و روان است و منطبق با ذائقه کودک ایرانی ساخته شده.
نکته ویژه تر فیلم تزریق حس قهرمانی و خودباوری به بچه ها است که سینمای کودک بیش از همیشه به آن نیاز دارد. قناعت چند تجربه موفق را پشت سر گذاشته و حالا می داند چطور بچه ها را سرگرم کند. نباید از تلاش برزو ارجمند، بیژن بنفشه خواه، بهنوش بختیاری و دیگر بازیگران فیلم از جمله بازیگران خردسالش چشم پوشید.
خفه گی
فیلم فریدون جیرانی غفالگیری برزگ اکران پاییز است که کمتر کسی پیش بینی فروش چهار میلیاردی آن را می کرد. «خفه گی» اما مورد توجه قرار گرفت و دایره مخاطبانش از خاص پسندها بالاتر رفت. مهمتر این که گمان می رفت دوران فیلم های سرد و سیاه سفید گذشته ولی در عمل اتفاق دیگری رخ داد. به فیلم فریدون جیرانی ایرادهایی وارد است اما آن را باید روایتی فرمیک و مدرن از جنس فیلم های نوآر دانست که اگرچه از حیث مضمون و قصه پردازی فاقد جاذبه های دراماتیکی است یا دست کم چالش برانگیز نیست اما فرم روایی خاصی در قاب بندی ها و نورپردازی و حتی چهره پردازی شخصیت ها قابل توجه و تامل است.
ضمن اینکه می توان رگه های پررنگی از روانشناختی را در شخصیت پردازی قصه ردیابی کرد و آن را به توانایی فیلمساز در بازی گرفتن متفاوت از بازیگران هم می توان تعمیم داد؛ از جمله بازی متفاوتی که از الناز شاکردوست در این فیلم می بینیم که با گریم متفاوت او عجین شده و به ثبت یکی از متفاوت ترین بازی های او در کارنامه حرفه ای اش بدل شده است.
صفر تا سکو
معمولا فیلم های مستند شانس کمی برای اکران در سینماها دارند، به ویژه بعد از راه اندازی گروه هنر و تجربه که به طور اختصاصی محل نمایش فیلم های مستند و تجربی شده است. «صفر تا سکو» اما این فرصت را به دست آورد تا در سینماهای آزاد به نمایش دربیاید. سحر مصیبی در مقام کارگردان و مهتاب کرامتی و طهورا ابوالقاسمی به عنوان تهیه کننده، سراغ زندگی دراماتیک خواهران منصوریان رفتند و مستندی جذاب آماده کردند.
این سه خواهر در فقر و تنگدستی بزرگ شدند اما اراده پولادین آن ها باعث شد، مدال های مختلفی در رشته ووش به دست بیاورند و حالا آوازه شان از مرز کشورمان فراتر رفته است. از مستند «صفر تا سکو» استقبال خوبی شده و فیلم فعلا به فروش 350 میلیون تومان دست یافته است. این رقم، برای یک مستند قابل قبول است.
پایین تر از انتظار
ایتالیاایتالیا
فیلم سرخوشانه کاوه صباغ زاده از زمان نمایش در جشنواره فجر سر زبان برخی مخاطبان افتاد. از «ایتالیاایتالیا» به عنوان فیلمی شاداب یاد می شد که می تواند مخاطب را با خود همراه کند و در گیشه به عنوان «پدیده» ظاهر می شود. با این پیش فرض، پیش بینی می شد «ایتالیاایتالیا» دست کم سه میلیارد تومان فروش داشته باشد اما در نهایت با گیشه یک میلیارد و 300 میلیون تومان از اکران خداحافظی کرد.
فیلم از حامد کمیلی و سارا بهرامی به عنوان بازیگران اصلی بهره می برد و فرید سجادی حسینی یکی از بازی های خوب خد را ارائه کرد. «ایتالیاایتالیا» به عنوان کار اول، نمره قبولی می گیرد و حتی می تواند سخت پسندها را راضی نگه دارد اما در گیشه توفیقی که پیش بینی می شد به دست نیاورد. کارگردان در ایجاد دو فضای متضاد در «ایتالیاایتالیا» موفق عمل کرده که این امتیاز بزرگ است.
ثبت با سند برابر است
بهمن گودرزی سومین فیلمش را هم در ژانر کمدی ساخت که از قضا این روزها خیلی مخاطب دارد. «ثبت با سند برابر است» اما فروشی که باید نداشته است. این فیلم در حالی نزدیک به دو میلیارد و 500 میلیون تومان فروخته است که پیش از اکران پیش بینی می شد گیشه آن از روز اول پررونق باشد. به ویژه این که بازیگران محبوب کمدی را هم در اختیار دارد: امین حیایی، مجید صالحی، سحر قریشی، نیوشا ضیغمی، پوریا پرورسرخ و محمدرضا شریفی نیاز.
از آن طرف گوردزی کمدی پرفروش «شش و بش» را هم در کارنامه دارد و البته کمدی «آتیش بازی» را هم ساخته. اگرچه دومی فروش «شش و بش» را نداشت اما نشان داد گودرزی می تواند یک کمدی سرگرم کننده بسازد. تلاش او در «ثبت با سند برابر است» هم به چشم می آید ولی ضربه اصلی را از پایین بودن توان فیلم در خنداندن مخاطب خورده. فیلم نه تنها از مخاطب خنده دائم نمی گیرد که در سرگرم کردن او هم ناموفق است و خب برای یک کمدی این دو ویژگی، کشنده هستند.
شکلاتی
در حالی از سرگروه کنار گذاشته شد که بعد از چهارهفته، فقط 300 میلیون تومان فروش داشته است. قبل از اکران، امید زیادی به موفقیت «شکلاتی» می رفت؛ به ویژه آن که موفقیت «قهرمانان کوچک» راه را برای استقبال از این فیلم کودکانه همواره کرده بود. صاحبان فیلم، دلیل اصلی ناکامی «شکلاتی» را عدم حمایت از آن می دانند و معتقدند آموزش و پرورش می توانست با خرید بلیت به رونق گیشه فیلم کمک کند.
حتما فیلم های کودکانه به چنین تمهیدهایی نیاز دارند اما در وهله اول باید کیفیت خود فیلم بالا باشد. سهیل موفق در نخستین تجربه کارگردانی فیلم بلند، نتوانست اثری قابل قبول ارائه دهد و «شکلاتی» از ضعف های زیادی رنج می برد. مهمترین مشکل فیلم، قصه ضعیف آن است که مخاطب کودک را خسته می کند. بچه ها ابتدا یک فیلم مهیج می خواهند و بعد از آن پیام های اخلاقی.
فجایع فروش
شنل
حسین کندری بعد از فیلم «اینجا کسی نمی میرد» سراغ «شنل» رفت تا مشخص شود او به نوع خاصی از فیلمسازی علاقه مند است. این تجربه گرایی اما به مذاق طیف گسترده ای از مخاطبان خوش نمی آید و نتیجه اینکه هر دو فیلم در گیشه شکست خورده است. از «شنل» انتظار فروش بالا نمی رفت اما 250 میلیون تومان هم رقم خیلی پایینی است. این فروش برابر هزینه دستمزد عوامل می شود؟
حسین کندری برای روایت داستانش از باران کوثری، رضا بهبودی، بهار کاتوزی و مسعود فروتن استفاده کرد. طبیعی است این بازیگران و البته قصه چندپاره فیلم نمی تواند ضامن موفقیت «شنل» در گیشه باشد. «انزوا» هم جوز فیلم های کم فروش اکران پاییز است که بعد از 5 هفته اکران فقط 105 میلیون تومان فروخته. فیلم هنوز روی پرده است ولی شکست آن محرز است.
رقص پا
هشت هفته اکران 112 میلیون تومان فروش. این دستاورد «رقص پا» دومین ساخته مزدک میرعابدینی در اکران پاییز است. او این فیلم را شش سال بعد از «خواب است پروانه» کارگردانی کرد ولی مثل دفعه پیش توفیقی به دست نیاورد. «رقص پا» پتانسیل فروش را نداشت؛ نه از بازیگران چهره بهره می برد و نه کیفیت قابل قبولی دارد. مزدک میرعابدینی خودش نقش اصلی فیلم را بازی می کرد و بقیه هم بازیگران معمولی هستند؛
ندا صارمی منفرد، حمیدرضا پگاه، افسر اسدی، نگار عابدی، نقی سیف جمالی، محمود نظرعلیان، مهری سادات آل آقا، سعید بحرالعلومی، سیامک اشعریون، عباس احمدی مطلق و... «جوانی به همراه همسرش از آمریکا به زادگاهش بازگشته وکیل پول این زوج را بالا کشیده است و این زن و شوهر در تلاش اند تا خانه ای برای خودشان پیدا کنند...» این خط کلی داستان فیلم است اما کارگردان از روایت سرراست آن عاجز است و قصه ای چندپاره تحویل مخاطب می دهد. هدف او تجربه گرایی بوده است؟! «رقص پا» نه فیلم است و نه تجربه گرا.
آزاد به قید شرط
فیلم حسین شهابی 26 مهر روی پرده آمد اما از همان روزهای اول گیشه سردی داشت و در نهایت با 260 میلیون تومان جزو کم فروش های اکران پاییز قرار گرفت. «آزاد به قید شرط» ابتدا در جشنواره سی و پنجم فجر رونمایی شد اما در اکران جشنواره ای منتقدان و اصحاب رسانه به آن روی خوش نشان ندادند. داستان آزاد شدن یک زندانی آن هم به قید شرط سوژه ای جدید نیست و فیلم نخستین ضربه را از همین ناحیه می خورد.
البته شهابی خواسته بود پرداختی نو به این داستان قدیمی داشته باشد ولی فیلم به دلیل کش دار بودن مخاطب را خسته می کند. در اکران عمومی زمان فیلم کاهش یافت با این حال مشکل ریتم حل نشد. ترکیب بازیگران برای گیشه هم کارآمد نبودند: امیر جعفری، شقایق فراهانی، لیلا اوتادی، دیبا زاهدی،امیررضا دلاوری، رامین راستاد، امیر دژاکام و...
شکست خورده ها
رضا کیانیان
پاییز امسال شاهد شکست فیلمی دیگر از رضا کیانیان در گیشه بودیم: «وقتی برگشتم». این فیلم را وحید موساییان ساخته و با اتکا به کیانیان و دیگر بازیگران یعنی افشین هاشمی، رعنا آزادی ور و احترام برومند امید به فروش حداقلی آن داشت اما این نام ها و در راس آن کیانیان به کمک «وقتی برگشتم» نیامدند. فیلم بعد از سه هفته فقط 200 میلیون فروخته. بدتر از فروش پایین فیلم، انتقادهایی است که به کیفیت بازی رضا کیانیان می شود.
«وقتی برگشتم» ضعف های بی شماری دارد اما این که کیانیان هدف اصلی نقدها قرار گرفته، هشداری است جدی برای این بازیگر. کیانیان سال پیش «کفش هایم کو؟» و «سایه» را روی پرده سینماها داشت که هر دو در گشه کشست خوردند. بازی او در اولی قابل قبول است اما «سایه» هم واجد همان انتقادهایی است که این روزها به خاطر «وقتی برگشتم» متوجه اوست.
پرویز شهبازی
چهره شکست خورده اکران پاییز بدون شک پرویز شهبازی است. نشانه های این شکست در همان اکران جشنواره ای «مالاریا» دیده شد. فیلم نشانی از شهبازی نداشت و نمی شد رد «نفس عمیق» و «دربند» را در آن دید. برخلاف دو فیلم قبلی، این بار منتقدان «مالاریا» را تحویل نگرفتند و نقدهای منفی علیه آن نوشتند. شهبازی در فیلم تازه اش نیز سراغ جوان ها و دل مشغولی های آن ها رفت. اما قصه اش به دل ننشست و فیلمش مورد توجه قرار نگرفت.
«مالاریا» چند بار در نوبت اکران قرار گرفت اما در نهایت مهرماه فرصت نمایش عمومی به دست آورد. فیلم از سال 94 تا زمان اکران در سینماهای کشور، در چندین جشنواره بین المللی حضور یافت و جوایزی هم به دست آورد اما مخاطب ایرانی به آن روی خوش نشان نداد. «مالاریا» فقط 182 میلیون تومان فروخت که در بدبینانه ترین حالت نمی شد این رقم را برای گیشه فیلم پیش بینی کرد. حتی حواشی آزاده نامداری که با اکران فیلم مقارن شده بود به کمک «مالاریا» نیامد. به همین نسبت آذرخش فراهانی و ساعد سهیلی هم نتوانستند به گیشه فیلم کمک کنند.
میلاد کی مرام
از بازیگران پرکار سینما است که در پاییز امسال سه فیلم بر اکران داشت و به تازگی یک فیلم با بازی او روی پرده آمده. نتیجه اما برای میلاد کی مرام خوشایند نیست چرا که فیلم هایش نه تنها گیشه موفقی ندارند که بازی اش چیزی فراتر از «همیشه» نیست. از او در اواخر تابستان «ملی و راه های نرفته اش» روی پرده سینما آمد که در نهایت کمتر از دو میلیارد تومان فروش کرد.
این رقم برای فیلمی که نام تهمینه میلانی را یدک می کشد. رقم پایین است. بعد از آن «غیرمجاز» به کارگردانی حسین یکتاپناه با بازی کی مرام اکران شد که بعد از هفت هفته 260 میلیون بیشتر نفروخت. به تازگی هم «حریم شخصی» اولین ساخته سینمایی احمد معظمی اکران شده که فعلا 200 میلیون فروش داشته و امیدی به موفقیت آن نمی رود.
پرحاشیه ها
آذر
بعد از این که پوریا آذربایجانی از پروژه «تهران بندر» کنار رفت، نیکی کریمی از محمد حمزه ای دعوت کرد تا یک فیلم جدید به نام «آذر» بسازد. فیلم سال پیش در جشنواره فجر به نمایش درآمد و از هفته آذر ماه اکران عمومی شد. در اکران های مردمی خبری از حمزه ای نبود تا این که حمیدرضا آذرنگ (بازیگر فیلم) مصاحبه ای انجام داد و معترض شد، چرا خانم کریمی تصمیم به حذف کارگردان گرفته.
محمد حمزه ای نیز در چند گفت و گو به شکل تلویحی اعتراضش را نشان داد اما گفته حرف هایش را بعد از پایان اکران خواهدزد. تا همین جا آن چه عیان است این که رابطه کریمی و حمزه ای شکرآب است. فعلا که فیلم روی پرده است و فروش چشمگیری نداشته. فروش «آذر» به 500 میلیون رسیده و در خوش بینانه ترین حالت یک میلیاردی خواهدشد.
قاتل اهلی
مسعود کیمیایی به اندازه کل عمر حرفه ای اش با «قاتل اهلی» حاشیه تجربه کرد. استارت جنجال ها سال پیش زده شد؛ زمانی که او مصر بود نقش پولاد در فیلم بزرگ تر شود و تهیه کننده (منصور لشکری قوچانی) مخالفت کرد. دامنه این اختلاف به جشنواره فجر کشیده شد و در نشست خبری به جای نقد و بررسی، شاهد مجادله کیمیایی و قوچانی بودیم. بعد از آن پای شکایت قضایی از سوی تهیه کننده به میان آمد.
«قاتل اهلی» تنها فیلمی است که کیمیایی درباره آن حرف نمی زند؛ انگار آن را فیلم خود نمی داند.
او پیش از اکران مصاحبه ای تصویری با برنامه کات انجام داد که بخش هایی از آن منتشر شد و بقیه نه. در این ویدئو، کیمیایی به تهیه کننده می تازد که چرا از صدای امیرعباس گلاب به جای پولاد استفاده کرده. مدتی بعد یغما گلرویی به خاطر حذف نامش از تیتراژ شکوه کرد و پولاد این طور پاسخ داد: «افسوس که این فیلم تهیه کننده ای دارد که خود قاتل اهلی این اثر است...» این جمله و جملات آتشین بعد نشان داد رابطه تهیه کننده و کارگردان فیلم چقدر خراب است!
حقه باز دم دراز
پیایز امسال پای شکایت قضایی از شورای صنفی به سینما باز شد. داریوش باباییان تهیه کننده «حقه باز دم دراز» وقتی دید شورای صنفی نمایش فیلم او را زودتر از موعد از پرده پایین آورده، اعتراض کرد اما افاقه نکرد و او سراغ شکایت قضایی رفت: «طبق آیینه نامه شورای صنفی آمده که یکف یلم با سقف 10 هفته نمایش می تواند با حفظ کف فروش، اکران داشته باشد اما شورا به آن پیابند نیست.
برای جلوگیری از این روند و به دلیل اینکه رییس شورا به صورت کاملا غیرقانونی هر کاری که تاکنون خواسته و انجام داده، در دادسرای فرهنگ و رسانه شکایت خودم را از رییس شورای صنفی اعلام می کنم.» در نهایت با وساطت سازمان سینمایی شکایت پس گرفته شد و «حقه باز دم دراز» به اکران خود ادامه داد و به فروش 500 میلیونی رسید.
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.