به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، هفته نامه همشهری جوان در مطلبی به فراز و فرودهای ابراهیم حاتمی کیا در طول سالیان گذشته پرداخته است که در ادامه می خوانید:
حکم صادر کردن برای ابراهیم حاتمی کیا کار آسانی نیست؛ اعتراض ها و نطق آتشین او به خاطر خواسته های شخصی است یا از سر دغدغه مندی فریاد می کشد؟ اجازه دهید، حداقل در این گزارش نیت خوانی نکنیم و به روایت صرف، متکی بمانیم، هرچه هست ابراهیم حاتمی کیا فیلمساز محبوب چند نسل است که مردان جنگ را جور دیگری دید.
قهرمان های او گاهی آرمان و دردشان را فریاد می کشند و گاهی سکوت می کنند. طغیان و آرامش حاتمی کیا سلوک کاراکتر فیلم هایش را به یاد می آورد. منتها با این تفاوت که واکنش کاراکترها ملموس است اما رفتار حاتمی کیا محل مناقشه. بیایید مرور کنیم مهم ترین ری اکشن های این کارگردان را. این گزارش بازه زمانی دو دهه اخیر را در بر می گیرد؛ یعنی روزگار بعد از «آژانس شیشه ای» که حاتمی کیا به اوج شهرت و محبوبیت رسید.
کجاها عصبانی بوده؟
سه سال بعد از «آژانس شیشه ای» حاتمی کیا فیلم «موج مرده» را ساخت که با زحمت به اکران رسید. سرمایه گذار فیلم یعنی بنیاد روایت از نتیجه به دست آمده راضی نبود و در روزهای منتهی به جشنواره نوزدهم فجر، به حاتمی کیا هشدار داد اگر اصلاحات اعمال نشود، اجازه نمایش فیلم را نخواهدداد. وقتی این کارگردان با لیست بلند بالای موارد اصلاحی مواجه می شود، شروع به حذف سکانس های مورد نظر می کندو راش اصلاحی را کنار می گذارد تا در روز اکران فیلمش در سالن رسانه ها آن را به اهالی مطبوعات نشان دهد. او با انبوهی از نگاتیو به سینما فلسطین آمد تا این گونه اصحاب رسانه متوجه دلخوری حاتمی کیا بشوند. در نهایت، همکاری او با بنیاد روایت قطع شد و احمدرضا درویش مالکیت فیلم را به شرط انجام برخی اصلاحات خریداری کرد.
چ
در جشنواره سی و دوم فجر که مدیران سینمایی به خاطر تغییر دولت عوض شده بودند، بیشتر سینماگران از «امید» حرف می زدند. ابراهیم حاتمی کیا اما از پیش از شروع جشنواره دلخور بود که چرا فیلم «شیار ۱۴۳» در بخش مسابقه پذیرفته نشده. در نهایت فیلم وارد بخش مسابقه شد اما حاتمی کیا باز هم به کرات هیئت انتخاب را نواخت. در روز اختتامیه هم غایب بود تا این گونه دلخوری اش را نشان دهد. کمی بعد اقرار کرد از دست مسئولان جشنواره ناراحت بوده؛ «جشنواره فیلم فجر به هیچ عنوان برای من مهم نبود و من به مراسم اختتامیه آن نرفتم، چون احساس کردم مدیران این جشنواره چه آگاهانه و چه ناآگاهانه مراسم را با آرایش خاص چیدمان کردند. متاسفانه جشنواره فیلم فجر ما و به خصوص مدیریت آن ساختار خود و نیز الگوهایشان را از آن طرف آب می گیرند و ردکارپت می اندازند ولی من به آن ها می گویم که به جای این که به این توجه کنید که چه رنگی زیر کفش هایمان پهن شود به افکارمان نگاه کنید.» مشابه این اظهارنظر را در اکران های دانشگاهی زیاد از زبان حاتمی کیا شنیدیم.
حاتمی کیا این بار هم دلخور بود که چرا داوران جشنواره سی و پنجم فجر به فیلمش توجه نکرده اند. حتی پرویز پرستویی بعد از گرفتن سیمرغ، به طور کنایی از حاتمی کیا تعریف کرد و به نوعی هیئت داوران را زیر سوال برد. دقیقا یک هفته بعد حاتمی کیا لب به انتقاد گشود و جشنواره و رییس وقت سازمان سینمایی (حجت الله ایوبی) را نواخت: «آقای ایوبی یک مستاجر چند ساله است. خدا کند به او صدارت سفارت فرانسه را بدهند و بگذارد ما هم در عالم سینما کار خود را انجام دهیم. مسئولان جشنواره یک بازی کودکانه و نوعی دیپلماسی سطحی را در پیش گرفته اند. من معتقد هستم جشنواره امسال برگ سیاهی برای دوستان بود.»
فریادهای اخیر حاتمی کیا یک تفاوت اساسی با دلخوری های پیشین دارد. روی کلام او این بار نه با مسئولان سینمایی که با صدا و سیما بود. حاتمی کیا از این که «به وقت شام» توسط منتقدان در دو برنامه تلویزیونی نقد شده، عصبی شد و این طور فریاد برآورد؛ «به تلویزیون اعتراض می کنم از مسئولان شبکه سه و دو، شکایتم را به خدا می برم. حاج قاسم سلیمانی با دیدن فیلم من اشک ریخت. این نگاه واقعا زشت است برای این مملکت. من شکایتم را به خدا می برم.»
کجاها عصبانی نبوده؟
آژانس شیشه ای
اعتراضی ترین فیلم ابراهیم حاتمی کیاست و چه خوب که اجازه داد خود فیلم حرف بزند. «آژانس شیشه ای» ۲۰ سال است زبان حال جماعتی شده که با تندترین ادبیات مسئولان را نشانه گرفته اند. حاتمی کیا در زمان اکران فیلم ترجیح داد ساکت بماند و هر آنچه بیان کرد در نشست مطبوعاتی «آژانس شیشه ای» بود. در نشست هم داغ نکرد و آرام حرف زد.
در آستانه جشنواره سیزدهم فجر، «به رنگ ارغوان» برای برخی مسئولان به طور خصوصی نمایش داده شد. مسئولان وقت وزارت اطلاعات اکران فیلم را به صلاح ندانستند و «به رنگ ارغوان» به محاق رفت. حاتمی کیا به این تصمیم گردن نهاد و به جای داد و فریاد نامه ای نوشت که هم متن آن زیباست و هم حسن نیتش را نشان می دهد: «شاید «به رنگ ارغوان» گل سرخ خارداری باشد که دل یاران را ریش کرده است؛ ولی شما می دانید که من نیتی جز تقدیم گل نداشتم.
شهادت می دهم که به عنوان پدر معنوی «به رنگ ارغوان» با میل و خواست شخصی خودم فیلم را از شرکت در جشنواره فجر محروم می کنم. می گویم محرومیت و این، سخت و دردناک است ولی با اطمینان و با صدای رسا می گویم که اجازه نخواهدداد که این رود ارادت را برکه ای ساکن تصور کند که می تواند ماهیان نامشروع خود را پرورش دهد و صید کند. من و یارانم منتظر روزی خواهیم بود که «به رنگ ارغوان» در فضایی صرفا فرهنگی به همراه شما و یارانتان در منظر نگاه مخاطبان اصلی آن قرار گیرد.»
شانزدهمین فیلم حاتمی کیا داستانی ملتهب دارد که سوژه اش از اتفاقات سال ۸۸ گرفته شده است. «گزارش یک جشن» در جشنواره بیست و نهم به نمایش درآمد که خب کیفیت آن نشانی از حاتمی کیا ندارد. فیلم مدت ها بلاتکلیف بود تا این که اعلام شد حق رایت آن توسط وزارت ارشاد خریداری شده است. خود حاتمی کیا هر بار نام این فیلم به میان آمده سعی کرده است با آرامش پاسخ دهد نه طغیان.
نمونه متاخرش را در نشست «به وقت شام» شاهد بودیم: «تا اطلاع ثانوی همچنان حاتمی کیا هستم و دلم می خواهم فیلم پخش شود، چون دچار یک سوءتفاهم شده است. خجالت می کشم از این که چرا جلوی پخش فیلمی مثل گزارش یک جشن را گرفته اند و از این بابت افتخار نمی کنم که در جمهوری اسلامی فیلمی دارم که پخش نشده است، البته این اتفاق به آقای شمقدری مربوط نبود، چون عده ای فشار آوردند که این فیلم نمایش داده نشود.»
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.
ماندانا خانم بگید بیشتر هم بگید