به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
حمید زرگرنژاد با وقفهای نسبتاً کوتاه پس از فیلم اولش، دومین فیلم خود را روانهی بخش رقابتی جشنوارهی سیوششم فجر کرده است. او پس از حدود ده سال مستندسازی و ساخت فیلم کوتاه، سرانجام در سال ۹۴ با اولین فیلم بلند سینمایی و داستانی خود، «پایان خدمت» در بخش فیلماولهای جشنواره حضور پیدا کرد. امسال نیز با نگاهی به موفقیت نسبی آن فیلم، «ماهورا» را بهعنوان دومین کار، روی پرده آورده است.
«پایان خدمت» را برخی منتقدان از جهاتی ستودند و برخی انتقاداتی را بر آن وارد دانستند. برآیند نظر مخاطبان حرفهای سینما آن بود که «پایان خدمت» در جنبههایی نوآوری به خرج داده است. اما در مجموع ضعفهایی نیز در کار بوده است که دلیل عدم اقبال کافی به آن فیلم بود. «پایان خدمت» فیلمی جادهای و به دور از ملودرامهای متداول آپارتمانی این سالهای سینمای ایران، ارزیابی شد. فیلمی که گرچه به زعم برخی، سوژهای تکراری و نه چندان جدید داشت، اما با پرداختی مناسب و جدید، از آن جنبهی ملال آور تکرار، دوری جسته بود.
فیلمی در ژانر درام اجتماعی پیرامون معضلات نسل جوان، در دورهای به نام «خدمت سربازی». گرچه خدمت سربازی فقط مختص مردان است، اما در این فیلم و در بسیاری مواقع، به خاطر پیوندهای عاطفی، مسئلهی زنان جوان هم تلقی میشود. این فیلم داستانی عاشقانه را در بستری از این مسئلهی اجتماعی روایت کرده بود.
در «ماهورا» نیز، دوباره با درامی عاشقانه روبرو هستیم. خلاصه داستانی که دربارهی این فیلم منتشر شده، حتی باعث میشود گمان کنیم با نوعی از عشق اسطورهای روبرو هستیم. «در روستایی مرزی زیباترین دختر به عنوان عروس هور انتخاب می شود تا یک روز در هفته خود را به آب بسپارد و هور بارور شده و قهرش نگیرد، امین معروف به سمور قاچاقچی ایرانی، عروس هور به نام ماهور را می دزد....» در مطلب دیگری که از سوی تیم سازنده دربارهی داستان فیلم چنین آمده است: «در زندگی تو زنی است با چشمانی شکوهمند که لبانش خوشه های انگور و لبخندش موسیقی و گل، اما هرکس بخواهد به او نزدیک شود ناپدید میشود.»
از این خلاصه داستان، چندان مشخص نیست که در پس این وجوه اسطورهای و رمزآلود و در دل این داستان عاشقانه، آیا با مسئلهای اجتماعی و معضلی واقعی هم مواجه خواهیم شد یا صرفا ملودرامی پیش روی ما خواهد بود. شاید تنها عنصری که ما را به وجه اجتماعی این فیلم راهنمایی میکند، اشاره به یکی از شخصیتهای اصلی فیلم است که قاچاقچی است. پس به مشکل قاچاق انسان، قرار است به نوعی در این فیلم پرداخته شود.
این فیلم نیز مانند فیلم اول حمید زرگرنژاد، بههیچ عنوان در دستهبندی درامهای آپارتمانی نمیگنجد. داستان در روستایی جنوبی رخ میدهد. در فضایی طبیعی و در کنار هور...بنا به آنچه عوامل فیلم تاکنون مطرح کردهاند، تمام فیلمبرداری آن در لوکیشن های بکر و واقعی در تالاب ها و روستاهای جنوب انجام گرفته است. همین امر، آنرا از فضای فیلمهای شهری و بعضاً سانتیمانتالی که در آپارتمانهای شهرهای بزرگ و اغلب تهران ساخته میشوند، متمایز میکند. ما با طبقه متوسط شهری روبرو نیستیم. با قشری از مردم ساکن روستاهای روشن و گرم جنوب کشور روبرو هستیم که در دل آداب و سنن خود، اسطورههای خیالانگیز و شاید غمناکی هم دارند که «ماهورا» بر اساس آنها شکل گرفته است.
دربارهی فیلمنامهی «ماهورا» این نکته در خور توجه است که زرگرنژاد بر خلاف فیلم اولش، نگارش فیلمنامه را خود بر عهده داشته است. فیلمنامهی فیلم اولش «پایان خدمت» بر اساس طرحی از خود او، توسط بهروز افخمی نوشته شد. همین فیلمنامه، در سیودومین جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه شد. اما بسیاری هم آن را نقطه ضعف این فیلم قلمداد کردند. بهرحال زرگرنژاد برای دومین فیلمش، ترجیح داده که نگارش کامل فیلمنامهی فیلمش را خودش انجام دهد. باید دید این امر، منجر به افزایش کیفیت و جذابیت «ماهورا» در مقایسه با «پایان خدمت» شده است یا نه!
انتخاب بازیگر برای زرگرنژاد، مسئلهای است که با آن طبق روال معمول سینما برخورد میکند. در هر دو فیلم او، هنرپیشههایی نه چندان گمنام و نه چندان ستاره، اما با تواناییهای مقبول بهعنوان بازیگر حضور داشتند وتوانستند مجموعه بازیهای خوبی را از خود به نمایش بگذارند. چنانکه هنرپیشه نقش اول مرد، امیر جدیدی در این فیلم، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد در بخش نگاه نو (مسابقه فیلمهای اول) شد. در «ماهورا» ساعد سهیلی، یوسف مرادیان، بهاره کیان افشار، مونا فرجاد و میترا حجار، کامران تفتی و داریوش ارجمند، جلوی دوربین رفتهاند.
او امسال در جشنوارهی سیوششم فجر، یکی از پرکارترینهاست. ساعد سهیلی با سه فیلم «لاتاری»، «اتاق تاریک» و «ماهورا» در جشنوارهی سیوششم حضور دارد. هر سه فیلم نوعی درام اجتماعی به حساب میآیند. از سه کارگردان با سبک کاری متفاوت. شاید یکی از آنها امسال، سیمرغ را بر شانههای ساعد سیهلی بنشاند. ساعد سهیلی، فرزند سعید سهیلی، کارگردان نامآشنای سینمای ایران است. اما باید پذیرفت که مدتهاست از زیر سایه نام پدر خارج شده و برای خود اعتبار و مهارتی مستقل کسب کرده است. برخی از آثاری که او در آنها بازی کرده است، عبارتند از «۵۰ کیلو آلبالو»، «مالاریا»، «پل خواب»، «رخ دیوانه»، «کلاشینکف»، «چند متر مکعب عشق»، «متروپل»، «همهچیز برای فروش» و «بشارت به یک شهروند هزاره سوم».
این هنرپیشهی جوان، حرفهی بازیگری را از سال ۱۳۸۵ با بازی در مجموعه تلویزیونی «کلاه پهلوی» آغاز کرد. او پس از آن نسبتاً پرکار بوده است و در کارنامهاش نام فیلمها و مجموعههای تلویزیونی، تئاترها و فیلمهای کوتاه متعددی به چشم میخورد. از جمله فیلمهای سینمایی «گناهکاران»، «هیچکجا هیچکس»، «طول موج»، «کفشهایم کو؟»، «بارکد»، «کمدی انسانی»، «لونه زنبور» و «عطر تلخ» را میتوان نام برد.
کامران تفتی
کامران تفتی فرزند اردشیر تفتی هنرپیشهی تلویزیون است. او در زمینه تئاتر تحصیلات دانشگاهی خود را به سرانجام رسانده است. در فهرست آثاری که در آنها بازی کرده، بیش از هرچیز، سیاههی مجموعههای تلویزیونی پربار و طولانی است. شاخصترین مجموعههایی که او در آنها بازی کرده، «زیر هشت»، «شمسالعماره»، «میکائیل»، «خواب و بیدار»، «حس سوم» و... هستند. برخی از فیلمهایی که او بهعنوان بازیگر در آنها حضور داشته است نیز، عبارتند از «این زن حقش را میخواهد»، «رسوایی»، «گلوگاه»، «پایاننامه»، «مرگ کسب و کار من است»، «سلام بر عشق» و «به هدف شلیک کن».
او جزو هنرپیشگان معروفتر این فیلم است. این هنرپیشهی ۴۰ ساله، اولین حضور خود در سینما را با فیلم سینمایی «غریبانه» ساختهی احمدی امینی تجربه کرد. بلافاصله پس از آن پیشنهاد همکاری از طرف فیلمسازان بزرگی همچون بیضایی، کیمیایی و درویش دریافت کرد. همان زمان، بر صحنهی تئاتر نیز حضوری موفق و پررنگ داشت. او پیش از ترک ایران در سال ۸۲ به قصد ادامه تحصیل، در این فیلمها ایفای نقش کرد: «فریاد»، «متولد ماه مهر»، «اعتراض»، «سگ کشی»، «رخساره»، «شبهای تهران»، «قارچ سمی»، «ملاقات با طوطی»، «بازنده»، «رازها»، «جنایت»، «صورتی»، «فراری»، «مزاحم»، «این ترانه عاشقانه نیست» و «زمستان است»
او پس از سالها به ایران بازگشت و تصمیم گرفت دوباره به فعالیت هنری خود در فضای وطن ادامه دهد؛ درحالیکه عقیده داشت: «چیزی که من دراین مدت متوجهاش شدهام این است که سطح فیلمها نسبت به زمانی که من از اینجا رفتم، خیلی نزول پیدا کردهاست.» با اینحال، حضور مجدد او، تا به اینجا برایش نامزدی سیمرغ بلورین برای بازی در فیلم «خداحافظی طولانی» به همراه آورده است. از جمله فیلمهایی که در دور دوم فعالیتش در ایران، در آنها ظاهر شده است میتوان به «دعوتنامه»، «یادم تو را فراموش»، «این زن حقش را میخواهد»، «۳۶۰ درجه»، «آتشبس ۲»، «خط ویژه»، «لاله»، «دلتنگیهای عاشقانه»، «خاکستر و برف»، «نارنجی پوش» و «من همسرش هستم» اشاره کرد.
این هنرپیشهی پیشکسوت را بیشتر مخاطبان هنرهای تصویری با ایفای نقش جاودانهاش در مجموعه تلویزیونی فاخر «امام علی» در نقش مالک اشتر میشناسند. اما او روند حرفهای خود را ابتدا از تحصیلات تئاتری در سوربن فرانسه آغاز کرد و بعد از آن مدتها روی صحنه یا پشت صحنه تئاتر به فعالیت پرداخت. پیش و پس از آن نقش ماندگار هم نقشهای بسیاری در مجموعههای تلویزیونی و فیلمهای متعدد ایفا کرد. بتازگی در چند سال اخیر نیز چهره او دوباره در ذهن مخاطب با نقش حشمت فردوس در سریال «ستایش» پیوند خورده است.
از جمله برخی آثاری که او در آنها نقشی بر عهده داشته است باید از «ناخدا خورشید»، «پرده آخر»، «کشتی آنجلیکا»، «چراغهای ناتمام» ، «گزارش یک جشن»، «راه آبی ابریشم»، «شکلات داغ»، «تردید»، «رئیس»، «قاعده بازی»، «تب»، «سگکشی»، «مسافر ری»، «اعتراض»،، «هفت سنگ»، «شیخ مفید»، «آدمبرفی»، «زمین آسمانی»، «هبوط»، «ناصرالدین شاه آکتور سینما» نام برد.
عوامل دیگری نیز در ساخت فیلم «ماهورا» با حمید زرگرنژاد همکاری کردهاند که اسامی آنها به شرح زیر است: دستیار اول کارگردان: حسن لبافی ، مدیر فیلمبرداری: مرتضی غفوری، تدوین: کاوه ایمانی، طراح چهره پردازی: شهرام خلج، مدیر تولید و برنامه ریزی: محمد عفراوی ، طراح صحنه: بهزاد آدینه، طراح لباس: سارا خالدی ،عکاس: مهدیه لطیفی، منشی صحنه: مرضیه آذری، موسیقی: ستاراورکی، جلوههای ویژه میدانی: حمید رسولیان، جلوههای ویژه بصری: سینا قوی دل ، صداگذار: آرش قاسمی ، مدیر تدارکات: فرامرز رضایی، استوری بورد آرتیست:محمد فلاحتدار، مشاور رسانهای: لیلا افشار.
نویسنده: سمیه سادات حسینی