به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، اختلاف بین کیمیایی و تهیه کننده فیلمش که چند ماه پیش اتفاق افتاد سوژه این مطلب شده که محور آن مرور مهم ترین اختلاف های پیش آمده میان کارگردان ها و تهیه کننده ها است. توضیح این که اولا این مطلب فرجام فیلم و کارگردان را واکاوی می کند و ثانیا موارد تازه ای از اختلافات را شامل می شود. فیلم هایی که در نهایت ساخته شدند و به اکران رسیدند، سرنوشت خوبی نداشته اند. «
فرزند صبح» حتی مورد تایید کارگردان نیست و «
سن پطرزبورگ» می توانست کیفیتی به مراتب بهتر داشته باشد. کیفیت بعضی ها مثل «
عطش» و «
کارناوال مرگ» هم که قابل دفاع نیست.
تقوایی پرحاشیه ترین نکاتی ویژه درباره اختلافات تهیه کننده ها و کارگردانان
پرحاشیه ترین کارگردان: ناصر تقوایی در حین ساخت دو فیلم با تهیه کننده دچار اختلاف شده و از این منظر رکورددار است. به ویژه آن که «
کاغذ بی خط» هم می رفت که اسیر حاشیه شود. تقوایی در «زنگی و رومی» با حسن جلایر به مشکل خورد و در «چای تلخ» با سعید حاجی میری،
بهروز افخمی هم در «فرزند صبح» با محمدرضا شرف الدین و در «سن پطرزبورگ» با
حمید اعتباریان اختلاف پیدا کرد. اولی هنوز بلاتکلیف است اما دومی اکران شد.
پرحاشیه ترین تهیه کننده: حمید اعتباریان قصد داشت با تهیه فیلم «لبه پرتگاه» در سینمای ایران قدرت نمایی کند، اما خیلی زود مسیرش را از بهرام بیضایی جدا کرد. این تهیه کننده موقع ساخت «سن پطرزبورگ» هم با بهروز افخمی بگومگو داشت اما فیلم به سرانجام رسید.
فیلم هایی که به سرانجام نرسیدند: در این فهرست سه فیلم که به خاطر اختلافات هرگز به سرانجام نرسیدند دیده می شود که در صورت ساخت، به احتمال زیاد از آثار قابل ارجاع سینمای ما می شدند: «چای تلخ»، «زنگی و رومی» و «لبه پرتگاه».
فیلم هایی که تهیه کننده آن را به سرانجام رساند: حسین فرحبخش بعد از اختلاف با
قاسم جعفری خودش پشت دوربین «
عطش» ایستاد و فیلم را تمام کرد. حبیب الله کاسه ساز هم بعد از دو سال تعطیلی، رضا اعظمیان را کنار زد و «
کارناوال مرگ» را به سرانجام رساند.
فیلم هایی که لطمه خوردند: از میان فیلم هایی که به سرانجام رسیدند اما از اختلاف بیشتری لطمه را خوردند می توان به «سن پطرزبورگ» اشاره کرد. این فیلم اگر زیر نظر خود بهروز افخمی تدوین می شد سرنوشتی به مراتب بهتر می داشت. چنین فرضیه ای برای «فرزند صبح» هم قابل بیان است که در صورت تدوین احتمالی مشکلش حل خواهدشد. کیفیت فیلم هایی مثل «عطش» یا «کارناوال مرگ» حتی با حضور کارگردان اول تغییر چندانی نمی کرد.
موج مرده درباره فیلم: حاتمی کیا بعد از روبان قرمز که فضایی متفاوت با دیگر آثار او داشت، فصد داشت تا با «موج مرده» به سینمای «
آژانس شیشهای» برگردد و فیلم تند و تیز با همان حال و هوا بسازد. او این بار نقطه تمرکزش را بر اختلاف ایجادشده بین نسل جنگ و نسل بعد از جنگ و شکاف عمیقی که بین آنها ایجاد شده بود، گذاشت. قهرمان قصه تازه او سرداری بود به نام «راشد» که با پسرش که هوای مهاجرت به خارج به سرش زده بود اختلاف شدیدی داشت. درام فیلم بر پایه همین کشمکش پیش می رفت.
ماجرای اختلاف: فیلم برای بخش مسابقه نوزدهمین جشنواره فیلم فجر انتخاب شد، اما یک روز قبل از اکران فیلم در سینمای رسانه ها، شایعه توقیف فیلم دهان به دهان چرخید تا اینکه صبح روز اکران و در حالی که همه خود را برای حضور در سالن سینما آماده می کردند، اعلام شد که فیلم از طرف تهیه کننده توقیف شده است. در همان ساعت اکران فیلم، حاتمی کیا به سینمای رسانه ها آمد؛ او که نگاتیوهای سانسورشده را به همراه خودش به سینما آورده بود، دلیل قلع و قمع شدن موج مرده را اعمال سلیقه تهیه کننده و تاب نیاوردن حرف های تند و تیز فیلم اعلام کرد.
فرجام فیلم: بنیاد روایت، نسخه کامل فیلم را بعد از جشنواره طی یک نمایش خصوصی در سالن مرکز آفرینش های کانون برای مسئولین و نمایندگان مجلس اکران کرد. بعد از این اکران خصوصی، مجید رجبی معمار، مدیرعامل وقت بنیاد و تهیه کننده فیلم اعلام کرد که این بنیاد برنامه ای برای اکران فیلم ندارد. بعد از این اعلام رسمی، احمدرضا درویش وارد ماجرا شد و اعلام کرد که حاضر است حق و حقوق فیلم را از این بنیاد بخرد. فیلم با شرط اعمال برخی اصلاحات به دفتر فرهنگ تماشا واگذار شد. موج مرده تابستان سال 80 روی پرده رفت.
سرنوشت کارگردان بعد از این فیلم: نسخه کامل فیلم بعد از جشنواره برای نمایندگان مجلس و مسئولین و تعدادی از اصحاب رسانه نمایش داده شد. بعد از آن احمدرضا درویش وارد ماجرا شد و اعلام کرد که حاضر است امتیاز فیلم را از بنیاد روایت بخرد. فیلم از طرف شرکت او خریداری شد و با انجام یکسری اصلاحات روانه پرده سینماها شد. اما توقیفی در اکران به دست نیاورد.
عطشدرباره فیلم: قاسم جعفری که در آن سال ها به خاطر ساخت سریال های پرمخاطب حسابی روی بورس بود، به سینما آمد تا با ساخت یک تریلر حادثه ای موقعیت خود را در اینجا هم تثبیت کند. فیلمنامه فیلم را که آن زمان خوب برفی نام داشت، پیمان معادی نوشته بود. قصه فیلم، نعل به نعل همان قصه فیلم خداحافظ رفیق «امیر نادری» بود و به نوعی بازسازی همان فیلم محسوب می شد. ترکیب بازیگران فیلم هم بسیار خوب و هوشمندانه انتخاب شده بود و همه چیز مهیا بود تا یک فیلم خوش ساخت بفروش تولید شود.
ماجرای اختلاف: مدتی از آغاز فیلمبرداری نگذشته بود که اعلام شد، قاسم جعفری به دلیل اختلاف با حسین فرحبخش از پروژه کنار کشیده است. هیچگاه دو طرف در گفت و گوهایی که با رسانه ها داشتند به صراحت درباره اختلافشان حرف نزدند. حتی در چند مصاحبه مختلف وقتی از فرحبخش درباره اختلافش با قاسم جعفری سوال شد او با جدیت گفت که چنین کسی را اصلا نمی شناسد. در مجموع گفته می شد دلیل اصلی اختلاف و کناره گیری جعفری، دخالت های زیاد و بی رویه حسین فرحبخش در کار او به هنگام کارگردانی بوده است.
فرجام فیلم: حسین فرحبخش چند سال قبل تر از عطش، وقتی بهروز افخمی از ادامه کارگردانی فیلم اکشن عقرب انصراف داد، خودش پشت دوربین رفت و سکانس های باقی مانده را خودش کارگردانی کرد و فیلم را به سرانجام رساند. اما در آنجا ترجیح داد نامش را به عنوان کارگردان در تیتراژ نیاورد. اما در خصوص «عطش» ماجرا فرق کرد. فرحبخش با کناره گیری جعفری، خودش کارگردانی فیلم را ادامه داد و آن را آماده اکران کرد. برای نمایش عمومی نام فیلم را از خواب برفی به عطش تغییر داد تا این فیلم تبدیل به نخستین تجربه فیلمسازی این تهیه کننده تجاری سازی شود.
سرنوشت کارگردان بعد از این فیلم: فرحبخش که تا قبل از عطش به نوعی از ورود به عرصه کارگردانی امتناع می کرد، با به سرانجام رساندن این پروژه و گرفتن بازتاب ها به نوعی ترسش ریخت و کارگردانی را خیلی جدی پیگیری کرد. البته بین فیلم اول و دوم او هفت، هشت سالی فاصله افتاد، اما از سال 90 تا به اینجا او سه فیلم دیگر ساخته، که آخرینش همین
آبنبات چوبی بود که چند وقت پیش روی پرده بود.
لبه پرتگاهدرباره فیلم: فیلم «لبه پرتگاه» پیش تولید مفصلی داشت؛ بهرام بیضایی بعد از شش سال دوری از سینما قصد داشت. «البته پرتگاه» را به تهیه کنندگی حمید اعتباریان بسازد. در این مدت بعضی بازیگران از جمله
حامد بهداد قرارداد بستند اما به دلایل نامعلوم انصراف دادند. درباره درون مایه فیلم «لبه پرتگاه» در آن زمان اطلاعات خاصی به بیرون درز نکرد تا اینکه چندی پیش فیلمنامه «لبه پرتگاه»، در قالب کتار انتشار یافت. این کتاب با معرفی چهار بخش کسان و نقش ها، گروه فیلم پرچین، دیگر کسان و مه فیلم منتشر شده است.
ماجرای اختلاف: پروژه بیضایی پرهزینه بود و چه کسی بهتر از تهیه کننده متمولی مثل اعتباریان. اعتباریان هم اعتبار می خواست و چه کسی بهتر از بیضایی. پیش تولید خیلی طول کشید و از بازیگران زیادی نام برده شد. بعد از چند بار تغییر عوامل، به یکباره دفتر اعتباریان اعلام کرد این پروژه در زمان دیگر ساخته می شود و همه چیز منتفی است. اینگونه یک فیلم ناتمام دیگر به کارنامه بیضایی افزوده شد. خبر پایان پروژه تولید در حالی رسانه ای شد که چند روز پیش از آن خبر بستن قرارداد با 28 بازیگر سرشناس سینما و تلویزیون تیتر اول شده بود.
فرجام فیلم: «لبه پرتگاه» به بایگانی رفت. حمید اعتباریان آن زمان ترجیح داد سکوت کند اما بعدا به فراخور دلخوری اش را از بیضایی رسانه ای کرد: «بیضایی ابتدا به من سیناپس کار را داد و من آن را تایید کردم و قرارداد هم بستیم. در قرارداد صریحا ذکر کردم که هزینه تولید نباید بیشتر از 300 میلیون شود. بعد که فیلم که کامل شد، نشست روخوانی فیلمنامه را با حضور چهره های سرشناس بازیگری برگزار کردیم و تایم گرفتیم و فهمیدیم که فیلمنامه بیشتر از سه ساعت زمان خواهدداشت.
سرنوشت کارگردان بعد از این فیلم: بهرام بیضایی سال 87 فیلم «وقتی همه خوابیم» را ساخت. او با محور قرار دادن کاراکتر حمید اعتباریان (حتی از نظر ظاهری) حسابی از خجالت او درآمد. منتقدان شدیدا به او خرده گرفتند ولی بیضایی از فیلمش و کاری که کرده دفاع کرد. فیلم اکران موفقی نداشت و بعد از بیضایی هم دیگر فیلم نساخت تا آخرین یادگاری از این کارگردان (تا این لحظه) محبوب فیلم ضعیف «وقتی همه خوابیم» باشد.
درباره فیلم: «کارناوال مرگ» قرار است هشدار و نقدی باشد بر رفتاری که ما ایرانی ها در جشن عروسی مرتکب می شویم و موقع مشایعت عروس و داماد حواس مان به سرعت ماشین و رعایت مقررات رانندگی نیست. داستان «کارناوال مرگ» درباره زندگی یک آدم مخترع و نخبه است که همسر باردار خود را پشت کاروان های شادی عروسی از دست می دهد. این اتفاق باعث ایجاد حس انتقام جویی در او می شود. فیلم می توانست اثری تاثیرگذار باشد اما داستان ضعیفش پاشنه آشیل اصلی آن می شود.
ماجرای اختلاف: ناجا برای برگزاری دومین جشنواره فیلم پلیس، سفارش تولید چند فیلم سینمایی را به چند تهیه کننده می دهد. یکی از این فیلم ها «کارناوال مرگ» است که تهیه کنندگی اش را حبیب الله کاسه ساز برعهده گرفت. روند کند تولید موجب می شود فیلم به جشنواره فیلم پلیس نرسد و از آن سو ضبط سکانس های کارناوال عروسی با دهه اول محرم همزمان شود. مخالفت ناجا با ضبط این سکانس ها در ایام سوگواری محرم موجب توقف موقتی پروژه می شود اما بالارفتن هزینه های تولید فیلم منجر به این می شود که ناجا از خیر تولید این پروژه بگذرد.
فرجام فیلم: حبیب الله کاسه ساز بعد از گذشت دو سال خودش تصمیم می گیرد با کنار گذاشتن رضا اعظمیان فیلم را به سرانجام برساند، همین اتفاق آتش دعوای این دو نفر را شعله ور می کند. کارگردان چند بار از کاسه ساز انتقاد کرد و او هم پاسخش را دارد. در نهایت کاسه ساز اسم فیلم را از «ارابه مرگ» به «کارناوال مرگ» تغییر داد و اسم اعظمیان را هم از تیتراژ حذف کرد و اسم خودش را به عنوان کارگردان در تتیراژ قرار داد. کیفیت فیلم هم هرگز قابل دفاع نیست؛ فیلم به خاطر تعطیلی و نیز تغییر کارگردان لطمه زیادی خورده است.
سرنوشت کارگردان بعد از این فیلم: رضا اعظمیان پنج سال بعد سراغ فیلم دیگری رفت اما مشکلاتی شبیه به «کارناوال مرگ» گریبانش را گرفت. او در ساخت «دلتنگی های عاشقانه» هم کند جلو می رفت و همین صدای اعتراض محمدرضا شرف الدین (تهیه کننده) را بلند کرد. کیفیت فیلم هم قابل دفاع نیست. چه بسا اگر «کارناوال مرگ» به حاشیه کشیده نمی شد سرنوشت اعظمیان در کارگردانی بهتر از شرایط کنونی می بود.
زنگی و رومی• کارگردان: ناصر تقوایی
• تهیه کننده: حسن جلایر
• بازیگران: فرامرز قریبیان، هدیه تهرانی، شاهد احمدلو، سعید راد
• سال تولید: 1381
درباره فیلم: ناصر تقوایی بعد از ساخت «کاغذ بی خط» سراغ یکی از فیلمنامه های قدیمی خود رفت، فیلمنامه ای که در دوره ای قصد داشت آن را برای ساخت به زنده یاد رسول ملاقلی پور واگذار کند، اما این اتفاق نیفتاد تا اینکه در سال 81 و در پی موفقیت کاغذ بی خط تصمیم گرفت تا این پروژه سنگین و تاریخی را خودش بسازد. زنگی و رومی اواخر بهار سال 81 به تهیه کنندگی حسن جلایر که پیش از این فیلم «سفیر» را ساخته بود در جزیره قشم جلوی دوربین رفت.
ماجرای اختلاف: حسن جلایر از جمله روحانیون فعال در سینمای دهه شصت بود که در این دهه فیلم موفق «سفیر» را تهیه کرد. او با تولید آثاری از این جنس، سراغ ناصر تقوایی آمد تا فیلمنامه زنگی و رومی او را که در رابطه با مبارزه مردم بوشهر علیه انگلیسی ها بود، تهیه کند. اما طولانی شدن پروسه تولید و کند پیش رفتن آن موجب شد تا جلایر به دیلل بالارفتن بیش از حد هزینه ها روند تولید را متوقف کند.
فرجام فیلم: نزدیک به چهارده سال از متوقف شدن فیلم می گذرد. در این مدت تلاش هایی برای از سرگیری تولید فیلم انجام شد، که البته همگی در حد حرف بود و زیاد جدی گرفته نشد. چند وقت پیش هم پرویز پرستویی در گفت و گویی مدعی شد که در برهه ای در تلاش بود تا روند تولید این فیلم را به جریان بیندازد و سه ماه هم برای این کار دوندگی کرد، اما به دلیل عدم حمایت فارابی و اختصاص ندادن بودجه، این امر میسر نشد.
سرنوشت کارگردان بعد از این فیلم: ناصر تقوایی بعد از متوقف شدن زنگی و رومی یک سالی استراحت کرد، اما بلافاصله سراغ یکی دیگر از فیلمنامه های قدیمی اش رفت و چای تلخ را وارد پروسه تولید کرد. این فیلمنامه به نسبت زنگی و رومی جمع و جورتر بود. فیلم اوایل سال 822 به تهیه کنندگی سعید حاجی میری وارد مرحله تولید شد.
چای تلخ• کارگردان: ناصر تقوایی
• تهیه کننده: سعید حاجی میری
• بازیگران: حسین یاری، مرضیه وفامهر، حامد بهداد، گلاب آدینه
• سال تولید: 1382
درباره فیلم: تقوایی بعد از ناکام ماندن در به سرانجام رساندن فیلم «زنگی و رومی»، سراغ «چای تلخ» رفت که قصه اش در حاشیه جنگ ایران و عراق اتفاق می افتاد. داستان فیلم مربوط می شد به روزهای شروع جنگ و پیشروی عراق در خاک ایران. تولید این فیلم در یکی از روستاهای جنوب کشور کلید خورد و لوکیشن های آن که شامل یک نخلستان و خانه های یک روستا بود به شکل کامل ساخته و بازسازی شدند.
ماجرای اختلاف: روند تولید آنقدر کند پیش می رفت که برآورد اولیه افزایش پیدا کرد. همین افزایش هزینه ها موجب شد تا سعید حاجی میری برای جلوگیری از ضرر بیشتر، جلوی تولید فیلم را بگیرد. بعدها تقوایی در گفت و گویی اعلام کرد که حاجی میری زیر بار مخارج ضروری فیلم نمی رفت. به گفته او در این فیلم می بایست نخلستانی به آتش کشیده می شد و روستایی هم نابود می شد، اما تهیه کننده حاضر به انجام این کار و هزینه کردن برای آن نبود.
فرجام فیلم: فیلمبرداری «چای تلخ» اسفند سال 82 متوقف شد و بعد از آن حاجی میری به شکل رسمی اعلام کرد که دیگر حاضر نیست قرانی برای تولید آن هزینه کند. بعد از گذشت چند سال و در جریان برگزاری سیزدهمین جشن خانه سینما، محمدمهدی عسگرپور، مدیرعامل وقت این خانه در مراسم تقدی از ناصر تقوایی اعلام کرد که قرار است روند تولید این فیلم از سر گرفته شود و برای این منظور شهرداری تهران و معاونت امور سینمایی هم همکاری خواهندکرد.
سرنوشت کارگردان بعد از این فیلم: تقوایی بعد از این فیلم فقط یک بار آن هم برای ساخت مستندی درباره تعزیه پشت دوربین رفت و دیگر فرصتی برای ساخت فیلم به دست نیاورد. او طی این 10، 122 سال بیشتر وقت خود را صرف تدریس کرده و به جز این کار و حضور در همایش ها، فعالیت دیگری در سینما ندارد. از همین رو فیلم «کاغذ بی خط» کماکان آخرین اثر سینمایی این کارگردان محسوب می شود.
فرزند صبحدرباره فیلم: سال 83 بهروز افخمی فیلم «فرزند صبح» را درباه زندگی امام خمینی (ره) کلید زد. روایت فیلم از دوران کودکی امام در یکی از روستاهای خمین آغاز می شود و در ادامه به مبارزه ایشان با رژیم شاه و دستگیری و تبعید به ترکیه و عراق می رسد. افخمی در مصاحبه ای گفته: «از من انتظار داشتند که سال های رهبری امام خمینی را در فیلم بیاورم که این ممکن نبود. سپس آنها به من اختیار دادند تا فیلم در هر دوره از زندگی امام که می خواهم، بسازم.»
ماجرای اختلاف: «فرزند صبح» با کلی حاشیه در تولید مواجه بود و در نهایت سال 89 در جشنواره فجر اکران شد. افخمی قبل از نمایش فیلم، نامه نوشت و توضیح داد نباید این فیلم وارد جشنواره شود. او از دبیر جشنواره خواسته بود که مانع اکران فیلم با نام او در جشنواره شود. شرف الدین اما در مقام پاسخگویی تاکید کرد که در تدوین به کار وفادار بوده اند و در صداگذاری و دوبله هم مسائل فنی را رعایت کرده اند.
فرجام فیلم: فیلم فرزند صبح همچنان بلاتکلیف است. خبرهایی درباره تدوین مجددش به گوش رسیده اما در عمل اتفاق خاصی رخ نداده. افخمی چندی پیش گفته بود: «آقای شرف الدین نگاتیوها را نگه داشته تا خرده حساب هایش را با موسسه حفظ آثار رفع کند ولی به نظر می آید موسسه تمایل دارد نگاتیوها را در اختیار من بگذارد تا آن را درست کنم.» شرف الدین هم گفته فیلم زیر نظر خودافخمی تدوین خواهدشد.
سرنوشت کارگردان بعد از این فیلم: بهروز افخمی بعد از «فرزند صبح» پرکارتر از قبل شد. برای تلویزیون تله فیلم «یازده دقیقه و سی ثانیه» و سریال «
عملیات ۱۲۵» را ساخت و در سینما «سن پطرزبورگ»، «بلک نویز»، «
آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» و «
روباه» را ساخت و از سال پیش مجری- سردبیر برنامه هفت شده است. افخمی به غیر از «سن پطرزبورگ» مابقی فیلم و سریال ها را با سرعت معقول ساخت.
درباره فیلم: «سن پطرزبورگ» دورخیز بهروز افخمی برای محک توانایی خود در ساخت فیلمی کمدی است که اتفاقا تجربه موفقی در کارنامه اوست. فیلمنامه پیمان قاسم خانی پر است از نکته های ریز و موقعیت های جذاب که فرصت کافی در اختیار افخمی قرار داده تا آن را تصویری کند. قاسم خانی و محسن تنابنده زوج اصلی فیلم هستند و بخش اعظمی از خوشمزگی «سن پطرزبورگ» حاصل تقابل این دو و ملاحت شان است.
ماجرای اختلاف: بهروز افخمی برای ساخت «بلک نویز» به کانادا رفته و از پسرش آیدین خواسته بود بر کار تدوین نظارت داشته باشد. اعتباریان اما فیلم را توسط مستانه مهاجر تدوین و آماده اکران کرد و اعتراض های شدید افخمی از راه دور شروع شد. بهروز افخمی با رسانه ای کردن نامه اش به خانه سینما، خواستار عدم اکران «سن پطرزبورگ» بود. می گفت در فیلم 10 درصد سهم دارد و باید جلوی اکران آن گرفته شود تا خودش سر فرصت فیلم را تدوین کند.
فرجام فیلم: «سن پطرزبورگ» اکران عمومی شد و توانست رده پنجم فروش سال را از آن خود کند. با این حال به وضوح عدم حضور افخمی موقع تدوین فیلم قابل لمس است. فیلم در شبکه نمایش خانگی هم فروش خوبی داشت و باعث شد تهیه کننده برای قسمت دوم آن ترغیب شود. رابطه کارگردان و تهیه کننده به گواه اعتباریان «خیلی خوب» است و قصد دارند «سن پطرزبورگ 2» را بسازند. او البته چندی پیش از
سامان مقدم به عنوان کارگردان احتمالی نام آورد.
سرنوشت کارگردان بعد از این فیلم: بهروز افخمی تا «سن پطرزبورگ» متهم به اهمال کاری بود اما ساخته های او بعد از این فیلم همه به موقع آماده شدند. تله فیلم «یازده دقیقه و سی ثانیه» و سریال «عملیات 125» ساخته های او در تلویزیون است. «بلک نویز» را در کانادا آماده کرد و «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» و «روباه» را در تایم معقول ساخت. این همه نظم به «سن پطرزبورگ» ربط دارد؟!
درباره فیلم: بهمن فرمان آرا حدود 9 سال فیلم نساخته بود تا این که به «دلم می خواد» رسید. فیلمنامه «دلم می خواد» را امید سهرابی نوشته و چون هنوز اکران نشده مجبوریم برای اطلاع از حال و هوای آن به خلاصه داستانی که در رسانه ها منتشر شده رجوع کنیم: فیلم داستان مردی است که در شهری زندگی می کند که اغلب مردمش افسرده و ناراحت هستند. او بر اثر اتفاقی دچار مشکلی می شود.
ماجرای اختلاف: سال پیش اعلام شد «دلم می خواد» در جنشواره فیلم فجر اکران خواهدشد. اما در هیاهوی این که فیلم را هیات انتخاب کرده یا نکرده، ماجرای اختلاف کارگردان و تهیه کننده رسانه ای شد. درباره جزییاتش حرفی به بیرون درز نکرد اما مدتی بعد گفته می شد تقی پور معتقد است نسخه ای که فرمان آرا آن را تدوین کرده، نسخه مناسبی برای اکران نیست و تقی پور سعی دارد تا نسخه ای که خودش آن را تدوین و آماده کرده را به شورای صدور پروانه نمایش ارائه دهد.
فرجام فیلم: طبق آخرین خبری که فرمان آرا به روزنامه اعتماد داده، فیلم قرار است بعد از جشنواره اکران شود. از ابتدای سال کشمکش کارگردان و تهیه کننده باعث شد فیلم به اکران نرسد. ابتدا خبر آمد تهیه کننده برکنار شده و بانک آینده به عنوان سرمایه گذار مالک فیلم است و فرمان آرا با انجام اصلاحاتی در فیلم «دلم می خواد» آن را به شورای پروانه نمایش ارائه کرده و منتظر پاسخ این شورا است. تقی پور به خبر واکنش نشان داد و نامه ای تمسخرآمیز منتشر کرد.
سرنوشت کارگردان بعد از این فیلم: فرمان آرا که سال ها فیلم نساخته بود، قصد داشت به سرعت سراغ فیلم بعدی اش یعنی «صحبتی با جنون» برود که این اختلاق با تقی پور روندش را مختل کرد. بعد از آن «دل دیوانه» را در دستور کار قرار داد که اخیرا خبر آمد آن را با
نصیریان،
معتمد آریا،
حاتمی، مصفا و پناهی ها کلید زده است.
درباره فیلم: مسعود کیمیایی بعد از سال ها که فیلم هایش را به تهیه کنندگی خودش تولید می کرد، تصمیم گرفت «قاتل اهلی» را به تهیه کنندگی منصور لشکری قوچانی جلوی دوربین ببرد. سال پیش، فیلم بعد از یک دوره پیش تولید تعطیل شد و در حالی که به نظر می رسید کار به طور کلی به محاق رفته، خبر رسید که کیمیایی و قوچانی تولید فیلم را دوباره به جریان انداخته اند. «قاتل اهلی» با مضمون زندگی یک یقه سفید و مراودات وی با اطرافیانش شکل گرفته.
ماجرای اختلاف: در اواخر فیلمبرداری پولاد کیمیایی به جمع بازیگران اضافه شد. در حالیکه تصور می رفت روند پس تولید بدون حاشیه طی شود، خبر رسید که کیمیایی به قوچانی اعلام کرده، باید چند سکانس جدید فیلمبرداری شود، سکانس هایی که در تمامی آنها پولاد حضور دارد و در فیلمنامه اولیه هم نبوده است. همین مسئله اختلاف این دو را عیان کرد. قوچانی با این درخواست کیمیایی مخالفت کرد و در عوض او هم گفته که فیلمش بدون این سکانس ها ناقص است.
فرجام فیلم: منصور لشکری قوچانی دوست دارد «قاتل اهلی» به جشنواره برسد برای همین طبق شنیده ها با فیلمبرداری یک سکانس که پولاد در آن حضور خواهدداشت موافقت کرده. با این حال معلوم نیست واکنش مسعود کیمیایی به پلن جدید تهیه کننده چیست. آیا او به همین مقدار بازی پولاد رضایت می دهد یا نظر دیگری دارد؟ سایت تابناک اما خبر داده که مسعود کیمیایی تمایلی به نمایش نسخه کنونی فیلم در جشنواره ندارد.
سرنوشت کارگردان بعد از این فیلم: هنوز وضعیت «قاتل اهلی» نامشخص است اما اکران و عدم اکرانش تاثیری بر مسیر کارگردان ندارد. نام مسعود کیمیایی همیشه برای مخاطبان سینمای ایران وسوسه انگیز بوده؛ حتی اگر بدانیم فیلمساز پیشکسوت و توانمند ما در سالیان اخر نتوانسته موفقیت های سال های دور را تکرار کند اما «سینمای کیمیایی» چیزی نیست که بتوان از آن عبور کرد.