به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، جامعه ایرانی چقدر به سرگرمی و شادابی نیاز دارد؟ این سوالی است که در انطباق با مدیوم سینما بهخصوص در چند سال اخیر میتوان به سرنخهای برای پاسخ به آن دست یافت.
پرمخاطبترین فیلم سال ۹۵ «من سالوادور نیستم» بود و به همین ترتیب در صدر فروش فیلمهای چند سال اخیر اغلب فیلمهای کمدی قرار دارند. فیلمهایی که جزو پرمخاطبترینها هستند اما چقدر میتوان این اعداد و ارقام را با جامعه ایرانی انطباق داد؟ در اکران نوروز امسال باز هم دو فیلم کمدی؛ یعنی «خوب، بد، جلف» و «گشت ۲» جزو پرفروشها بودند. برای پاسخ به این سوالها بنا را بر این گذاشتیم تا از زاویهای دیگر و از نگاه روانشناسانه به این مبحث بپردازیم. آیا جامعه ما به شادابی نیاز دارد؟ آیا قرار است جامعه ما به هر قیمتی سرگرمشده و در واقع شاد شود؟ و از همه مهمتر دیدن آثار کمدی و طنز چقدر برای رسیدن به جامعه سالم ایرانی که آمار افسردگی آن بالاست میتواند موثر باشد. اینها مباحثی هستند که سعی کردهایم در گفتوگو با مهدیس کامکار؛ روانپزشک و پژوهشگر حوزه روانشناسی و علوم اجتماعی، به ابعاد مختلف آنها بپردازیم که در ادامه بخوانید.
مردم ایران توجه ویژهای به فیلمهای کمدی سینما دارند، آمار فروش گویای این امر هستند، طوری که اگر فیلمی همزمان با اثری کمدی، اکران داشته باشد در اغلب موارد شانس داشتن گیشهای پرفروش را از دست داده است. از طرفی تحقیقات کارشناسان رواندرمانی و روانشناسان، نشان میدهد مردم ایران بیشتر درگیر افسردگی و عوارض آن شده و این مسئله در سطحبندی، مختلف است. حال از نگاه شما، توجه به فیلمهای کمدی در برابر این میزان از افسردگی چه معنایی دارد؟
آثار کمدی و انیمیشنها در همه جوامع مورد توجه هستند، مردم در همه نقاط این کره خاکی، برای ساختن دقایقی شاد برای خود، به سمت این دو گونه هنری میروند، حال اینکه برحسب کیفیت فیلمها، میزان مخاطبان متفاوت است و صد البته وقتی کیفیت بهتر باشد، فروش هم بهتر خواهد بود.
اما در جامعهای مثل جامعه ما که آمار افسردگی و اضطراب بالاست، متاسفانه آمار خوددرمانیهای نادرست و نسنجیده مثل استفاده از مشروبات الکلی و روانگردان کم نیست، منظورم الزاما مواد روانگردان غیرقانونی نیست. آمارها نشان میدهند که در دهههای اخیر، سن شروع استفاده از این مواد پایین آمده است و طبیعتا عوارض آن در کاهش رشد سلامت جامعه بیشتر است. جدای از مواد روانگردان غیرقانونی، رقم آماری داروهایی که برای بهبود شرایط روانی و آرامبخش استفاده میشود نیز در دهههای اخیر بسیار بالا رفته است. وقتی تعداد آماری افسردگی و اضطراب بالا میرود، تعداد خوددرمانی نیز بین مردم افزایش مییابد. این نشانگر این است که مردم بیشتر به تسکین فکر میکنند، چون چاره دیگری به ذهنشان نمیرسد. حال با این شرایط بهنظر میرسد تولید آثار کمدی و طنز در کشور ما بسیار کم هم هست زیرا در ساخت اثرهای طنز یا باید بر لبه سیاست حرکت کرد یا به مسائل جنسی پرداخت، دراین وضعیت باید تبحر حرکت بر روی این لبه را داشته باشید چون اگر از لبه خارج شوید دیگر معنای فیلم کمدی و طنز را نمیدهد. وقتی شرایط پرداختن در همین لبه هم برای سازنده مهیا نباشد، فیلم درگونه طنز باید در فضای کمدی موقعیتی حرکت کند. د رایران به خاطر شرایطی که وجود دارد، سینماگران متبحر کمتر به سمت ساخت آثار کمدی میروند و فیلم در این فضا بسیار کم داریم. توجه مردم به دیدن فیلم کمدی، به شکلی ساخت ساعتی خوش برای خود و برای فراموشی است. میتوان گفت، میزان توجه زیاد مردم به فیلمهای کمدی درواقع خوددرمانی است.
یعنی شما معتقد هستید مردم ناخودآگاه، به سمت درمان خود حرکت میکنند و وقتی یک فیلم در فضای کمدی و طنز ساخته میشود، با همین انگیزه به سمت سینما کشیده میشوند؟
دقیقا؛ وقتی تحقیقات میدانی انجام میدهید، متوجه میشوید که پرفروشترین فیلمها با اینکه کیفیت بالایی هم ندارند به آثار کمدی اختصاص یافتهاند. آنقدر زندگی واقعی مردم، تراژدیک است که حوصلهای برای غصه وغم ندارند. بارها شنیدهایم که افرادی میگویند؛ «من خودم ماتم هستم و زندگیام آنقدر پر از غم و غصه است که تمایلی به دیدن فیلم غصهدار ندارم.» مردم حتی توجه ویژهای به فیلمهای فلسفیگونه هم ندارند. بهشخصه وقتی فیلم «آسمان زرد کم عمق» بر پرده اکران بود به سینما رفتم که میتوانم بگویم، سالن خالی بود. مردم دنبال درد و رنج دیدن نیستند. ممکن است فیلم بسیار فاخر ساخته شده باشد ولی از جنبه عمومی مورد استقبال قرار نخواهد گرفت.
یکی از درمانهایی که به افراد افسرده داده میشود این است که فیلمهای غمزده نبینند و به موسیقی و فیلمهای طنز توجه بیشتری نشان دهند، اینگونه تجویزها چقدر میتواند در رسیدن به سلامت روانی یک جامعه اثرگذار باشد؟
اینها همه نقش تسکین مقطعی دارند. وقتی افسردگی جامعه سرمنشأهای دیگری دارد با این تسکینهای کوتاه، معضلی حل نمیشود. این درمانها علامتی هستند و درمانهای علامتی از بین برنده بیماری نیستند.
فکر میکنید برای بهبود جامعهای که هر روز آمار افسردگی آن رو به افزایش است، چه میتوان کرد؟ درواقع هنرمندان و از همه مهمتر دولتمردان از چه توانهایی میتوانند برای بهبود این فضای جامعه و رسیدن به سلامت روانی استفاده کنند؟
چون همه سیاستهای هنری جامعه، زیر ممیزهایی است که دولتمردان تعیین میکنند بیشتر از این نمیتوان از آنها انتظار ساخت فیلمهای کمدی و طنز داشت. فرد باید خیلی هنرمند باشد که بتواند از زیر تیغ سانسورها عبور کند و اثری بسازد که هم کیفیت خوبی داشته باشد و هم خط قرمزها را رد نکند. ولی در مورد دولتمردان طبیعتا تا زمانی که شرایط اجتماعی و اقتصادی مردم درست نشود و سامان پیدا نکند، به حتم شادی و روان آرام بر نمیگردد. این مسکنها نتایجی بسیار مقطعی و سطحی دارند.
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.