به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کامبوزیا پرتوی پس از دوازده سال دوری از ساخت فیلم، امسال، فیلم جدید خود را روانهی مصاف سیمرغها کرده است. کامبوزیا پرتوی چندین فیلم ساخته است که برخی از آنها بسیار موفق و چشمگیر از آب در آمدند. فیلمهایی مانند «کافه ترانزیت»، «ننه لالا و فرزندانش»، «افسانه دوخواهر»، «بازی بزرگان»، «گربه آوازخوان»، «گلنار» و «ماهی». از این میان، فیلم «ماهی» و پس از آن، «کافه ترانزیت»، جوایز و افتخارات زیادی نصیب پرتوی کرد.
او را از جهت سبک فیلمسازی و حال و هوای فیلمهایش، باید در زمره کارگردانهایی همچون عباس کیارستمی و جعفر پناهی به حساب آورد. پرتوی با هر دوی این فیلمسازان نیز، در زمینه نگارش فیلمنامه یا ایدهپردازی یا مشاوره، همکاریهایی داشته است. این سبک را میتوان تلفیقی از واقعگرایی با فاصله، شبهمستند سازی و سادهگرایی مفاهیم انسانی، دانست. در سبک شخصی بعضی از کارگردانان متعلق به این سبک، وجه داستانپرداز قویتر و در بعضی وجه شبه مستند پررنگ تر است.
پرتوی، که سابقهی ساخت چند فیلم کودک موفق را نیز در کارنامه دارد، این دو سبک فیلمسازی را پابهپای هم پیش برده است. فیلمهای کودکانهی او، «گلنار» و «گربه آوازه خوان» خوشساخت، جذاب و راحت هستند. داستان به آسانی پیش میرود و جذابیت بصری نیز در حد توان، در فیلم آکنده است. میتوان گفت او به ضرورتهای یک فیلم مناسب و جذاب برای کودکان، آگاه است و با ترفندهای مدرن یا خاص، تلاش نمیکند فیلمهای کودکانهی خود را بدل به فیلمهایی شیک و هنری اما ناخوشایند برای کودک، کند.
اما در آثار بزرگسالانهی او با سبکی کاملاً متفاوت مواجه هستیم. وجه داستانی کارهایش، همچنان در مقایسه با آثار مشابه، مثلاً فیلمهای کیارستمی، پررنگ تر است. او نوعی از درام اجتماعی را در آثارش به نمایش میگذارد. برای سوژههای فیلمها یا فیلمنامههای خود، او سراغ گوشههایی از اجتماع میرود و دوربینش را رو به افرادی میگیرد که کمتر دیده میشوند. مثلا زنی تنها در رستورانی جادهای در حاشیهی کشور.
در فیلم جدیدش «کامیون» گویا با حال و هوایی شبیه نوع درام پردازی اجتماعیِ «کافه ترانزیت» روبرو هستیم. اما حقیقت این است دربارهی این فیلم، تقریباً خلاصه داستانی منتشر نشده است! تنها می دانیم که راننده کامیونی شخصیت اصلی فیلم است که مانند تمام رانندههای کامیون، بیشتر اوقاتش را در جاده میگذارند و مثل بسیاری دیگر از اعضای این صنف، بین شهرها بار جابجا میکند! هنوز چیزی از داستان فیلم نمیدانیم تا متوجه شویم وجه تمایز یا برجستگی این راننده کامیون خاص که سوژه پرتوی برای ساخت فیلمش بوده، با بقیه راننده کامیونها در چیست. آیا قرار است تمایزی در کار نباشد و ما صرفاً شبهمستندی از این آدم با شغلش ببینیم؟ آیا تنهایی در جاده، داستانی وهمانگیز همانند داستان فیلم «پرده» را رقم زده است؟ آیا این راننده کامیون، در تعارض با جامعه و افراد دور وبرش، ناچار شده کشکمشی را از سر بگذارند، مانند ریحانِ «کافه ترانزیت»؟
چیزی نمیدانیم! این هم از ویژگیهای جشنوارهی امسال است که مسؤولان روابط عمومی فیلمها، در زمینهی اطلاع رسانی دربارهی محتوای فیلمهایشان، خلاقیت به خرج داده بودند و اغلب با متنهایی کنایی، مبهم، طنز و استعاری روبرو بودیم. کمتر فیلمی، امسال، خلاصهداستان اعلامشده داشت! شاید بد نباشد که از مسوؤلان روابطعمومی فیلمها انگیزهشان برای پیشگرفتن چنین رویکردی، پرسیده شود.
دربارهی «کامیون» این خصوصیت به اوج خود رسید و عملاً چیزی از داستان احتمالی فیلم، برای تحلیل و پیشداوری در دست نیست. گرچه نگاهی به کارنامهی پرتوی نشان میدهد او را باید کارگردانی تجربهگرا دانست که از دست زدن به تجربههای نو و کاملاً متفاوت، ابایی ندارد. شاید بیش از بسیاری از کارگردانهای سینمای ایران، از وفاداری به سبکی مختص خود، خودداری میورزد و انواع ژانرها و سبکها را در آثار خود امتحان میکند. چه در فیلمهایی که خود او نویسنده و سازندی آنهاست، چه فیلمهایی که او نویسندهی آنها یا مشاور کارگردانشان بوده است.
پرتوی به دلیل همراهی با جعفر پناهی برای ساخت فیلم «پرده» کمی درگیر حواشی سیاسی شد که جعفر پناهی در مرکز آن بود. با این حال، فیلم مشترک او و پناهی «پرده» برای او و جعفر پناهی چند جایزه و افتخار بینالمللی رقم زد.
فیلم «کامیون» با مدیریت فیلمبرداری «تورج اصلانی» در مرزهای سوریه و عراق، در روستاهای اطراف منطقه «سیلوانا» در استان آذربایجان غربی، در شهرهای ارومیه و میانه و در نهایت در لوکیشنهای مختلفی در تهران از جمله آزادی، تهرانسر، گلابدره، شهرک غرب، صادقیه و ... فیلمبرداری شده است.
پرتوی در انتخاب بازیگران فیلمهایش، محدودیت و روش خاصی ندارد. از بازیگران تازهکار گرفته تا ستارهها یا بازیگرانی متوسط که تواناییهایشان شاید چندان به چشم نیامده است، در فیلمهای او حضور دارند. وجه مشترک همهی هنرپیشگان آثار او، بهخصوص فیلمهای بزرگسالانهاش، این است که آنها در آثار او، بسیار موفق و خوب و باورپذیر ظاهر میشوند.
در فیلم «کامیون»، سعید آقاخانی، نیکی کریمی، رامین راستاد، نسرین مرادی و یک هنرپیشهی غیرایرانی تروسکا جولا، بازی کردهاند.
سعید آقاخانی
او با تحصیلات تئاتر و ابتدا از طریق جُنگهای طنز تلویزیونی پیش چشم مخاطب ظاهر شد. تا سالها، هنرپیشگی و نوشتن آیتمهای طنز این مجموعهها بیشترین سهم را در فعالیتهای او در عرصهی تلویزیون تشکیل میداد.سپس برای بازی در سریالهای طنز داستانی متعددی دعوت شد. از این دسته سریالها می توان از «متهم گریخت»، «من یک مستاجرم»، «کمربندها را ببندیم»، «پشت کنکوریها» و «پلیس آسمانی» نام برد.
اما بتدریج، او به سمت کارگردانی و تجربهی دیگر زمینههای فعالیت در عرصه تصویر هم حرکت کرد. ابتدا کارگردانی و نویسندگی چند سریال طنز را بهعهده گرفت. مانند «روزهای بد، بهدر»، «خروس»، «دزد و پلیس»، «نقطه سر خط»، «خوشنشینها»، «راه در رو»، «زن بابا»، «عید امسال».
مرحلهی بعدی پیشرفت او در سینما، دعوت شدن برای ایفای نقشهایی در فیلمهای سینمایی بود. او موفق شد جلوههای دیگری از توان خود را به نمایش بگذارد و خود را بهعنوان هنرپیشهای توانمند معرفی کند. او با حضور در آثاری همچون «آباجان»، «اروند»، «خداحافظی طولانی»، «من دیهگو مارادونا هستم»، «لامپ ۱۰۰»، «ضد گلوله»، «هرچی خدا بخواد» و «بعدازظهر سگی سگی»، از خود چهرهای قابل اعتماد در ایفای نقشهای متنوع ساخت. «خداحافظی طولانی» سیمرغ بلورین را هم نصیب وی کرد.
نیکی کریمی
او، بیشک از ستارگان سینمای ایران است. شاید حتی او را بتوان متعلق به اولین نسل ستارهسازیهای سینمای پس از انقلاب خواند. روندی که چندین سال پس از انقلاب در سینمای ایران، رخ نداده بود و با ظهور هنرپیشگانی نظیر نیکی کریمی و ابوالفضل پورعرب و بعدا هدیه تهرانی، رونقی دوباره گرفت. فیزیک نیکی کریمی را باید بهحق جزو عوامل موفقیت او به شمار آورد. هرچند غیر از آن، بازیهای خوبی نیز از خود در فیلمهای سینمایی به نمایش گذاشته است. همچنین او در انتخاب نقش، تقریبا با دقت و وسواس عمل میکند و می توان گفت کارنامهی او مملو از فیلمهایی است که جزو آثار معتبر سینمای ایران است. او تجربهی کارگردانی را هم با ساخت فیلمهایی مانند «سوت پایان»، «شیفت شب» و «چندروز بعد» در کارنامهی خود ثبت کرده است. این چند فیلم برای او جوایز داخلی و بینالمللی هم به ارمغان آورد.
او برای بازیگریاش نیز موفق به دریافت جوایز متعددی شده است. از جمله برای «واکنش پنجم» و «دیوانهای از قفس پرید»
او در آثاری همچون «عروس»، «پری»، «سارا»، «دو زن»، «چهارشنبه نوزده اردیبهشت»، «نسل سوخته»، «نیمه پنهان» و «میکس» بازی کرده است.
رامین راستاد
رامین راستاد، در تمامی عرصهها اعم از تئاتر، سینما و تلویزیون بسیار پرکار بوده و جزو هنرپیشگان خوب این حوزههاست. از جمله آثاری که او در آنها بازی داشته است، میتوان از فیلمهای سینمایی«آزاد راه»، «ایستگاه آخر»، «چسب زخم»، «مرگ کسبوکار من است»، «ملاقات»، «باغ قرمز»، «زیگزاگ»، «برخورد خیلی نزدیک»،«نفوذی»، «دایره زنگی»، «میم مثل مادر»، «عصر جمعه»، «شهر زنان»، «بانوی اردیبهشت»، «روزی که هوا ایستاد» و سریالهای «معمای شاه »، «نفس گرم»، «فوق سری»، «میلیاردر»، «پدر خوب»، «تبریز در مه»، «جراحت»، «مثل هیچکس» و سریال بیادماندنی و اثرگذار «زیر تیغ» نام برد.
در ساخت فیلم «کامیون» عواملی مانند فیلمبردار: مهدی اصلانی، تدوین: مصطفی خرقهپوش، دستیار کارگردان و برنامهریز: رامین راستاد، صدابردار: پرویز آبنار، طراح گریم: بابک اسکندری، طراح صحنه: بابک صبحی، مجری طرح: هومن احمدی توفیقی، عکاس: کسری پرتوی، مشاور رسانهای: منصور جهانی، تهیهکننده: کامبوزیا پرتوی و موسسه سینمایی خط سوم نیز همکاری داشتهاند.
نویسنده: سمیه سادات حسینی