به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، یکی از کلیشهای ترین صحبت هایی که توسط بازیگران در مصاحبههای مختلف گفته میشود، این است که «نمیخواهم تکراری شوم و تمایل دارم نقش های متفاوت بازی کنم». اما همیشه این اتفاق نمیافتد، پرونده ی زیر اثبات می کند که برخی از بازیگران ناخواسته و شاید هم خود خواسته در دام نقش های تکراری افتاده اند:
نوع نقش تکراری: عصبی ، عصیانگر، پرخاشگر و هنجارشکن
آثار: عصبانی نیستم، ابد و یک روز، ناهید، لانتوری، بدون تاریخ بدون امضا، سیزده، خشم و هیاهو
نوید محمدزاده بی شک یکی از پدیده های بازیگری چند سال اخیر است. به همین خاطر هم هست که در حال طی مسیر سوپراستار شدن است. اما اگر دقت کنید می بینید که نقش های محمدزاده همه در یک قالب هستند. مردی که عصبی است، داد می زند، پر از بدبختی و ناامیدی است، اعتیاد دارد، اسید می پاشد و مانند اینها. شاید وقتی نوید محمدزاده در فیلم «عصبانی نیستم» که سکوی پرتاب او شد، بازی میکرد؛ فکرش را هم نمیکرد که در نقش های بعدی آنقدر عصبانی شود که مخاطب نتواند محمدزاده را در نقش دیگری تصور کند. شمایل کلی بازیگری نوید محمدزاده شاید شباهت خیلی زیادی به حامد بهداد داشته باشد، اما بهداد از جایی به بعد فهمید که می تواند از استعداد خود در پرورش نقش های دیگر هم استفاده کند و نتیجه این تلاش ها بازی درجه یک او در نقش کمدی فیلم «مارموز» است. نوید محمدزاده اگر می خواهد رقابت سوپراستار شدن را به امثال جواد عزتی و امیر جدیدی نبازد، باید نقش های متفاوت را تجربه کند.
نوع نقش تکراری: عصبی، هیستریک، شکاک و کتک زن!
آثار: مستانه، ملی و راه های نرفته اش، غیرمجاز، آبنبات چوبی، ۳۶۰ درجه
شاید اگر میلاد کی مرام در چند کار اخیرش ایفای نقش نمی کرد، اسمش در این لیست نمی آمد. تفاوت کی مرام با سایرین این لیست این است که نقش های متفاوت خوبی بازی کرده است. «ملکه»، سریال «نابرده رنج»، «خط ویژه» و «مستانه» از کارهای متفاوت او هستند. اما انگار از یک جایی به بعد کی مرام ناخودآگاه در نقش آدم هایی که به ناموس خود بیش از حد حساس و مشکوک هستند، آنها را مدام می ترسانند و آزار می دهند و حتی به شدت کتک می زنند فرو رفته است و خیال بیرون آمدن هم ندارد. این بازیگر جوان با استعداد باید سریعا در نوع نقش هایی که ایفا می کند، تغییری ایجاد کند.
نوع نقش تکراری: دختر کتک خور، تحت آزار و اذیت و خشم پدر یا همسر و فرار از خانه
آثار: دختر، ملی و راههای نرفتهاش، چهارراه استانبول
ماهور الوند جوان فوق العاده با استعدادی که اصلا زیر سایه پدر و عمویش سیروس و خشایار الوند نمانده و برای خودش اسم و رسمی به هم زده است. ماهور اولین بار در فیلم «دختر» درخشید، نقش دختری که تحت محدودیت های شدید توسط پدرش فرهاد اصلانی قرار گرفته است و از خانه فرار می کند. اما متاسفانه این بازیگر هم در دام این نقش تکراری افتاد و در «ملی و راه های نرفته اش» به یک نحو و در «چهار راه استانبول» به نحوی دیگر تحت سلطه و خشم پدر و شوهر است و از ترسش از خانه فرار می کند. ماهور الوند با انتخاب های درست می تواند یکی از ستارگان چند سال آینده ی سینمای ایران باشد.
نوع نقش تکراری: پسر بامزه ای که تند حرف می زند، شوخی های کلامی رگباری دارد و ادا در می آورد
علی صادقی یکی از بازیگران جذاب کارهای رضا عطاران بود که نحوه بازی، ادای دیالوگ و بده بستان هایش با حمید لولایی و سیروس گرجستانی و خود عطاران هنوز هم به یاد ماندنی و دیدنی است. اوج درخشش او سریال «سه در چهار» بود که به محبوبیت فراوانی رسید. اما بعد از عطاران و گاهی سعید آقاخانی، هیچ کسی نتوانست از علی صادقی بازی درستی بگیرد تا استعداد خارق العاده او که حتی با راه رفتنش از مخاطب خنده می گیرد، هرز نرود و مجبور نشود در کارهای سطح پایین با نقش هایی شبیه به هم انواع ادا و اطوارهای مسخره را به دلیل بی هنری کارگردان هایی که با آنها کار کرده، دربیاورد. همین امر هم موجب کم کاری این بازیگر جوان و دوست داشتنی شده است. هنوز هم علی صادقی قطعا منتظر یک نقش متفاوت و یک هدایت درست است تا بتواند با بازی خوبش قهقهه های مخاطبانش را بشنود.
نوع نقش تکراری: پسر خوشتیپ، خوش پوش، عاشق پیشه و پولدار
تا دلتان بخواهد نقش پسر خوشتیپ و خوش پوش و پولدار را ایفا کرده است. حتی در فیلم هایی که گلزار در آنها پسری فقیر است، باز هم در اقدامی غیرمنطقی خوش پوشی و خوش تیپی و لباس های مارک دارش حفظ می شود. محمدرضا گلزار سال هاست به عنوان سوپراستار سینمای ایران شناخته می شود، اما تا کی می خواهد نقش خوشتیپ های پولداری که دغدغه شان ازدواج و یا به دست آوردن دل دختری در شمایل الناز شاکردوست یا سحر قریشی است را بازی کند. هرچند سریال «عاشقانه» و فیلم «مادر قلب اتمی» نقش های متفاوتی برای گلزار بودند و می توان به روند تغییر نقش های او امیدوار بود. باید دید چه زمانی محمدرضا گلزار نقش متفاوت جانداری را ایفا خواهد کرد.
نوع نقش تکراری: زن درد کشیده و رنج دیده ی سرشار از ترس و ناامیدی
آثار: «جدایی نادر از سیمین»، «زرد»، «بیست و یک روز بعد»، «عاشقانه»، «لامپ ۱۰۰»، «فصل فراموشی فریبا»، «خداحافظی طولانی»، «ناهید» و «عادت نمی کنیم»
ساره بیات پیش از آن که به واسطه مهمترین فیلم اصغر فرهادی «جدایی نادر از سیمین» مورد توجه قرار گیرد کلی فیلم تلویزیونی و حتی سریال و از جمله «بانو»، «مرگ یک شاعر»، «ریسمان سبز»، «ترانه پاییزی»، «یک مشت پر عقاب»، «بیگناهان» و «تباهی» بازی کرده بود اما کشف فرهادی و قرار دادن او در قامت بانویی از طبقه پایین جامعه که بناست برای کمک به همسر بیکارش از جان مایه بگذارد موجب شد توانایی های این بازیگر پیش روی سینمای ایران قرار گیرد.
بازی جاندار ساره بیات در «جدایی نادر از سیمین» و تصویرسازی دقیق از خلق و خوی یک زن مذهبی از طبقه پایین موجب شد او برنده سیمرغ بهترین بازیگری جشنواره فجر هم شود.
بعد از «جدایی نادر از سیمین» به غیر از دو تجربه «محمد رسول الله (ص)» که بیات در آن در نقشی تاریخی به نام «حلیمه» مادر پیامبر (ص) ایفای نقش کرده و البته حضورش در یک کمدی – فانتزی به نام «خواب زده ها» او در بقیه آثارش تقریبا یکسره مشغول بازنشر زنان درمانده اجتماع بود؛ زنانی که پیش تر یک بار نمونه ای از آنها را در «جدایی نادر از سیمین» ترسیم کرده بود.
در این بین مثلا یک بار زن دردکشیده را در برخورد با همسر معتاد «لامپ ۱۰۰» می بینیم یا بار دیگر در «فصل فراموشی فریبا» زن دردکشیده را در برخورد با اجتماع بیرون برای حل مشکلات اقتصادی می بینیم.
در «ناهید» این زن دردکشیده زنی مطلقه است که اجتماع سنتی اجازه ازدواج دوم را به او نمی دهد و در «عادت نمی کنیم» این زن دردکشیده همسر یک استاد دانشگاه است و به شدت نسبت به همسر دچار سوءظن شده است. در «خداحافظی طولانی» این زن دردکشیده مدت ها پیش مرده است و حالا مرد در خاطراتش با این زن روبروست.
نوع نقش تکراری: مرد نجیب، ساده، مذهبی، امین و بی آلایش
آثار: «طلا و مس»، «گزارش یک جشن»، «تنهایی لیلا»، «میهمان داریم»، «نامه های خیس»، «کلاس سوم ب»
شعیبی بازیگریست که نه تنها نقشهای تکراری بازی کرده، بلکه در این نقش ها اغلب گریم هم هیچ تغییری نداشته است. اگر فیلم های شعیبی را دیده باشید، تصدیق می کنید که او در ۹۰ درصد آثارش با موها و ریش نسبتا بلند شمایل یک پسر مثبت، نجیب، بی آلایش، ساده و مذهبی را ایفا کرده است. حال سوال اینجاست بهروز شعیبی که خود سال هاست در این عرصه حضور دارد و یکی از بهترین کارگردانان و بازیگران نسل جدید است، چرا مراقب نقش هایی که بازی می کند نیست و مدام نقش تکراری بازی می کند؟
شعیبی در فیلم «طلا و مس» برای مخاطبان عام شناخته شده و با نقش سیدرضا نام خود را سر زبان ها انداخت. شعیبی به خوبی از پس ریزه کاری های نقش برآمد و استیصال یک روحانی که در شرایط خاص بیماری همسر و کلاس های استاد اخلاق گیر کرده بود، تصویر کرد. اگر بخواهیم برای این بازیگر نموداری ترسیم کنیم، نقش سیدرضا در راس بالای کارنامه است و بقیه تکرار آن. نقش محمد «تنهایی لیلا» تقلیدی واضح و به بار نشسته از سیدرضا است.
البته او در «آژانس شیشه ای» نقشی کوتاه برای ابراهیم حاتمی کیا بازی کرده بود. این همکاری سال ۸۹ در «گزارش یک جشن» تکرار شد. داستان فیلم حاتمی کیا در یک موسسه ازدواج می گذرد اما نشانه های قابل لمسی از اتفاقات سال ۸۸ را می توان در آن ردیابی کرد. به اقتضای داستان، تفکرات مختلف در این فیلم توفیقی وجود دارند اما شعیبی این بار هم از قالب همیشگی خارج نشد و یکی از نقش های مثبت فیلم را بر عهده داشت.
به همه موارد بالا می توانید امیر آقایی در تکرار نقش های عصبی و شکاک، مرجانه گلچین و مریم امیرجلالی در تکرار نقش زن غرغروی بامزه ای که با دست و حرکات بدن صحبت می کند، محمدرضا شریفی نیا که عادت به ریا و چند همسری دارد را هم می توانید اضافه کنید.
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.
یک فرد کاملا بی سواد نوشته
باهرنظری که شما موافق نیستی بقیه هم نباید مخالف باشن
اکثر کسانی که تو این لیست هستند ، همین نقش ها رو خیلی خوب بازی میکنند و شاید در نقش های دیگه این طور ظاهر نشوند . مثل: نوید محمدزاده و ساره بیات
بقیشون هم نه اینکه نخوان یا نشه ونتونن از یه روزی به بعد کارگردان ها دیدم تو اون نقش و کاراکتر ها میتونن خوب بازی کنن تمام نقش های که بهشون میده تکراری میشه