به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم، مرجع سینما و تلویزیون ایران، مصطفی کیایی، امسال، آتش پلاسکو را در فیلم جدیدش، «چهارراه استانبول» به تصویر کشیده است.
مصطفی کیایی فیلمساز جوان سینمای ایران، تا کنون با آثارش توانسته یک نکته را دربارۀ خودش تثبیت کند: او باهوش است!
کیایی، با دغدغههای اجتماعی که پیش از این هم در آثارش بود، زودتر از هر فیلمساز دیگری به سراغ زخم دردناک و بسیار تازۀ پلاسکو بر پیکر جامعۀ ایرانی رفته است. این حادثۀ سوزناک سال گذشته برای روزهای متمادی فضای اجتماعیاحساسی و حتی سیاسی ایران را ملتهب کرد و از بسیاری جهات با وقایع مشابه، تفاوت داشت. اول از همه باید به نوع پوشش رسانهای (چه از طرف رسانۀ ملی، چه رسانههای مجازی و مردمی) اشاره کرد. مردم، لحظهبهلحظه با نگرانی سرنوشت محصوران میان آتش را دنبال میکردند. سرشت هویتی ساختمان پلاسکو و اینکه بهنوعی نمادی از دورانی نوستالژیک در تهران محسوب میشد، عکسها، حضور افراد مشهور، اخبار درست و غلط، روند گاه پیچیدۀ پیشرفت عملیات نجات یا اطفاء حریق و بالاخره بیم و امیدها و همدلیهای عمیق که دربارۀ سرنوشت تیم آتشنشانها و آنانی که میان طبقات فروریختۀ پلاسکو گرفتار شده بودند، همه و همه، بر هیجان و ابعاد فاجعه میافزود.
این واقعه، در عین اینکه دردناک و حساسیتبرانگیز بود، تمام عناصر یک درام قوی را نیز در خود داشت. نگاهی به سینمای جهان نیز نشان میدهد که سینماگران بارها و بارها سراغ سوژههای واقعی یا تخیلی برای ساختن فیلمی در ژانر فاجعه رفتهاند. مصطفی کیایی، در طول این سالها، نشان داده که عناصر درام و داستان را بهخوبی میشناسد و بلد است آنها را در جای درست خود بهکار گیرد. او در عینحال متعلق به نسل جوان پرسشگر و آگاه جامعۀ معاصر ایران است. همینطور او در فیلمهای خود، بهدرستی روی برخی ریشههای مشکلات همنسلان خود دست گذاشته است. پس شاید بتوان گفت که برای رفتن سراغ این واقعۀ دردناک و روایت آن بر پردۀ نقرهای، کیایی یکی از بهترینها بود.
تفاوتها و شباهتهای این فیلم با کارهای قبلی کیایی در چیست؟
خود او دربارۀ ساختار فیلمنامه در اثر جدیدش میگوید: «روایت «چهارراه استانبول» خطی است و فکر میکنم هیجانش از تمام فیلمهایم بیشتر باشد. قصۀ من، قصۀ پلاسکو نیست، اما با واقعۀ آتشسوزی پلاسکو گره میخورد.» دربارۀ کیفیت فیلمنامه شاید چندان جای نگرانی نیست. کیایی روی فیلمنامههایش تاکنون مهارت قابلقبولی به خرج داده است. بعید است که در این فیلم، چندان از کیفیت خود، دور افتادهباشد.
مضاف بر اینکه خود واقعۀ پلاسکو چندان دراماتیک است که حتی حکایت سادۀ آن هم خالی از اوج و فرود مورد نیاز یک داستان قوی نیست. البته دربارۀ این فیلم، چه در قسمت فیلمنامه، چه در بازی و چه در زمینۀ فضاسازی کار، مخاطب، حتماً دقتنظر و وسواس بیش از حدی به خرج خواهد داد. چرا که این فاجعه چنان تازه است که هنوز حتی یکسال هم از وقوع آن نگذشته و مردم به خوبی جزییات موحش و دردناک آن را بهخاطر دارند و برای همۀ مردم ایران، این واقعه، مانند داغی بر سینه است. انگار که بنا باشد برای عزیزازدستدادهای داستانِ درگذشتِ عزیزش را روایت کنند. کیایی باید کاملاً متوجه ابعاد مختلف این عاطفۀ اجتماعی باشد تا ناخواسته آن را نیازارد و همچنین باعث شکست فیلم خود نشود.
این جنبه از ماجرا، دربارۀ فضاسازی و لوکیشن و فیلمبرداری این فیلم هم برای تیم تولیدکننده، بسیار مشکل و رعایت جزییات حیاتی، بسیار طاقتفرسا بود. دربارۀ چگونگی برخورد تیم سازنده با این مشکل، ناظرفصیحی در بخش ساخت جلوههای ویژه بصری «امپراطور جهنم» و «چهار راه استانبول» گفت:
«در فیلم «چهارراه استانبول» آتشگرفتن پلاسکو موضوع اصلی فیلم نیست، اما مهم این است که در ایران و تمام خبرگزاریهای دنیا تصاویر این آتشسوزی دیده شد و دربارۀ آن بحثهای مختلفی صورت گرفت. این مسئله کار من و تیمم را به مراتب سختتر میکند. این فیلم دقت بسیار بالایی را در تصویرسازی و شبیهسازی عینبهعین و فریم به فریم می طلبد.
آتش سوزی پلاسکو در این فیلم قبل از ریزش، زمان ریزش و بعد از آن دیده میشود و کار ما را به سه فصل تبدیل میکند. ، یک وجه کار تکنیکال و آرتیستیک است و یک بخش خانوادههای آتش نشانان و مخاطبان جدی سینما است که باید بهخوبی از عهدۀ کار برآییم. فتورئالبودن اتفاقات تراژدی در این دو وجه کار ما را بهمراتب سختتر میکند تا بتوانیم نتیجۀ آبرومند و استاندارد بهدست بیاوریم.»
فیلمهای کیایی اکثرا پر بازیگر، پر کاراکتر و پر ستاره هستند. او دست روی ستارههای جوانی میگذارد که حتی از جهت منش و سبک زندگی اجتماعی خودشان هم، برخی از اقشار طبقۀ متوسط جامعۀ جوان ایرانی را نمایندگی میکنند. گرچه انتخابهای او برای ایفای نقشها درست و مناسب هستند، اما باید توجه داشت که استفاده از این هنرپیشهها هم عاملی برای تضمین بخشی از موفقیت فیلم در گیشه است.
در این فیلم هم او تیم هنرپیشگانی اکثراً جوان و محبوب را گرد هم آورده است: بهرام رادان، محسن کیایی، سحر دولتشاهی، رعنا آزادیور، ماهور الوند، مهدی پاکدل، سعید چنگیزیان، پوریا رحیمیسام، بابک بهشاد، خسرو احمدی، تینو صالحی، حسین امیدی و با هنرمندی مسعود کرامتی، گروه بازیگران «چهارراه استانبول» را تشکیل میدهند.
این سوپراستار سالهای اخیر سینمای ایران، از ابتدای کارش، تا این اندازه در کار خود موفق و ماهر نبوده است. او پس آموختن بازیگری در آموزشگاه آزاد هیوا، پله به پله بر مهارت و دانش سینمایی خود افزود تا بتدریج خود را به موقعیت عالی امروزش رساند. او تاکنون با فیلمسازهای تراز اول بسیاری همکاری داشته و جوایزی هم در ایفای نقشهایش نصیب خود کرده است. «سنتوری» از داریوش مهرجویی، «کنعان» از مانی حقیقی، «بیپولی» از حمید نعمتالله و حتی انیمیشن «تهران ۱۵۰۰» از جمله نقشآفرینیهای اوست.
او پیش از «چهارراه استانبول» با کیایی در دو فیلم دیگرش، «عصر یخبندان» و «بارکد» نیز تجربۀ همکاری داشته است.
سحر دولتشاهی از هنرپیشگان پرکاری است که با پشتکاری درخور توجه، در هر سه عرصۀ تئاتر و تلویزیون و سینما، بر تجربیات و کارنامۀ قابل تحسین خود افزوده است. او برای «طلا و مس» نامزد سیمرغ بهترین نقش دوم شد اما موفق به کسب آن نگشت تا آنکه در جشنواره سی و دوم برای فیلم عصر یخبندان سیمرغ را از آن خود کرد. و به جز آن نیز در آثاری همچون «میم مثل مادر»، «چهارشنبهسوری»، «مستانه» و «وارونگی» ظاهر شده است. او هم پیش از این در «عصر یخبندان» و «بارکد» فیلمهای قبلی مصطفی کیایی، همبازی بهرام رادان بوده است.
مهدی پاکدل، چهرهای بشدت مثبت و همدلیبرانگیز دارد. به همین دلیل، معمولاً وقتی برای نقشی برگزیده میشود، همه منتظر دیدن نقشی مثبت از او هستند. این انتظار تا به حال، جز دربارۀ فیلم «ماجرای نیمروز» که نقش او، نهایتاً بدل به شخصیت خیانتکار داستان شد، همواره درست از آب درآمده است. منتشرشدن عکسی از او در لباس آتشنشان با چهرهای نگران و مغموم هم باعث میشود گمان کنیم این بار هم نقش او مثبت است. کارنامۀ او هم در هر سه زمینۀ تئاتر و تلویزیون و سینما، بسیار پربار و متنوع و نسبتاً موفق است: سریالهای پرمخاطبی مانند «کیمیا» و «اولین شب آرامش» و فیلم های سینمایی نظیر «محمد رسولالله»، «آبی» و «مخمصه» نیز در کارنامۀ او به چشم می خورند.
او با بازی در فیلم «مارمولک» پا به سینما گذاشت و چند سال بعد با حضور ناگهانی در سه فیلم همزمان جایگاه خود را تثبیت کرد. بعد از آن او در فیلمهایی از کارگردانان صاحبنام سینمای ایران ظاهر شد. «درباره الی» از اصغر فرهادی، «پارکوی» فریدون جیرانی و «خانهدختر» ساختۀ شهرام شاهحسینی از آن جملهاند.
برادر مصطفی کیایی، محسن، هنرپیشۀ تمام فیلمهای او بوده است: « بارکد»، «عصر یخبندان»، «خط ویژه»، «ضد گلوله» و «بعد از ظهر سگی». اما او در بسیاری از آثار دیگر سینمایی و تلویزیونی هم با موفقیت ظاهر شده است. مثلاً سریال موفق «پردهنشین» یا فیلمهایی همچون «لونه زنبور»، «سد معبر»، «یک روز بخصوص» و «جشن دلتنگی»
این هنرپیشۀ کارآزموده و کهنهکار سینما، انتخابی مناسب در کنار این تیم جوان اما مشتاق و خلاق بوده است. تجربیات متفاوت در عرصههای مختلف سینمایی از کارگردانی سینما و تلویزیون گرفته تا نویسندگی و تئاتر و بازیگری، از او دنیایی از تجربههای ارزشمند ساخته است که قطعاً علاوه بر ایفای موفق نقشاش، به کمک تیم سازنده نیز خواهد آمد.
از جمله آثاری که مسعود کرامتی در عرصههای مختلف آنها را آزموده است می توان از کارگردانی فیلم هایی مانند «پاتال و آرزوهای کوچک»، سریالهایی مانند «یادداشتهای یک زن خانهدار»و بازی در آثاری مانند «لاک قرمز»، «گذر موقت»، «سر به راه»، «پناهنده» و «سفر به چزابه» نام برد.
در «چهارراه استانبول» که تهیهکنندگی آن نیز بر عهدۀ خود مصطفی کیایی بوده است، این افراد هم در بخشهای مختلف، همکاری کرده اند: مدیر فیلمبرداری: حسین جلیلی، تدوین: نیما جعفری جوزانی، طراحی و ترکیب صدا: علیرضا علویان، آهنگساز: آرمان موسی پور، صدابردار: امیر نوبخت، مدیر تولید : سجاد رحیمی، طراح صحنه: حجت اشتری، طراح لباس: مارال جیرانی، طراح گریم: عباس عباسی، جلوه های ویژه رایانه ای : فرید فصیحی، دستیار اول کارگردان : هومن خواجه نوری، برنامه ریز : امید جزینی، عکاس : میلاد کیایی، منشی صحنه: نفیسه ذاکری، مشاور رسانه ای: آریان امیرخان، جلوه های ویژه میدانی : آرش آقابیگ، مدیر تدارکات : محمد ابراهیمی
در پایان میتوان چنین ارزیابی کرد که این فیلم، احتمالاً در جشنوارۀ امسال، حضوری در خور توجه خواهد داشت و ارزش آن را دارد تا به انتظار جشنوارۀ فجر امسال بنشینیم تا روایت کیایی از آتش پلاسکو را ببینیم.
نویسنده: سمیه سادات حسینی