این سایت در یادداشتی با تیتر «مافیای سینمای ایران سی سال اقدام به پاکسازی سینماگران انقلابی کرده است» مجموعه متنوعی از اتهامها به سینمای ایران وارد کرده و با انتقاد از حذف برخی سینماگران مانند عزیزالله حمیدنژاد، علی اصغر شادروان، رحیم رحیمیپور نوشته «ژن خوب» در سینما هم یافت میشود.
در این یادداشت از هجمه به فیلم «ماجرای نیمروز» در جشنواره فجر و جشن منتقدان یاد شده و نویسنده از «اپوزیسیون نمایی» در سینمای ایران انتقاد کرده است: «آش سینمای ایران در زمینه «اپوزیسیون نمایی» و تجاهر به «ضدانقلابی گری»، آنقدر شور میشود که آن دختر جوان که مظهر «ژن خوب» در سینمای این کشور است و در هر رویدادی که حاضر می شود (به ویژه دم انتخابات که اوج ماه عسل دولت ها با «سلبریتی»هاست) نیش و کنایه و بلکه ناسزایی نثار جمهوری اسلامی می کند، در توئیتی خطاب به مهدویان (بعد از اقدام زشت پناهی) او را بابت ساخت «ماجرای نیمروز» آشکارا تخطئه و به «یکطرفه»! تصویر کردن تاریخ متهم می کند.»
در ادامه این یادداشت آمده است: «تو گویی، مهدویان می بایست فیلمی می ساخت که در آن اعضای یک فرقه جهنمی (منافقین) را که فلان باقالی فروش محل را به جرم داشتن ریش به رگبار می بستند و مغازه فلان سلمانی را به جرم داشتن عکس امام به آتش می کشیدند و سیده فاطمه طالقانی دو ساله را به جرم این که پدرش عضو جهاد سازندگی بود، زنده زنده در آتش سوزاندند و پوست سر پاسدار ۱۷ ساله کمیته را کندند و او را با سیخ آهنی داغ کردند و بر کمرش اتوی داغ چسباندند، تقدیس می کرد و تاریخ را از زاویه دید آن ها روایت می نمود تا دل دخترخانم بازیگر شاد شود و او همفکران انحصارطلبش از مهدویان رضایت پیدا کنند.»
نویسنده جهان نیوز سپس به چند فیلم و فیلمساز به شدت حمله لفظی کرده است: «البته از سینمایی که در آن با پول صدا و سیمای جمهوری اسلامی فیلمی ساخته می شود که در آن دفاع مقدس یک نوع «کشتار بی رحمانه» و خانواده شهید یک مشت دغلکار و شیاد و سوء استفاده کننده از بیت المال و جمهوری اسلامی یک سیستم فاسد تصویر می شود که امورات آن توسط مشتی مامور امنیتی فاسد می چرخد و البته صحنه پایانی آن یک چشم انداز حماسی از «فتنه ۸۸» است (منظور فیلم «یک خانواده محترم» است)، سینمایی که با بودجه فارابی و حوزه هنری سازمان تبلیغات، فیلمی در آن ساخته می شود که یک سال قبل از فتنه ۸۸، سناریوی آن را به نحوی تقریبا رو و آشکار به تصویر می کشد و در آن جوانان حزب اللهی و انقلابی، مشتی انسان نامتمدن و وحشی نشان داده می شوند (فیلم زادبوم)، سینمایی که با پول نیروی انتظامی فیلمی ساخته می شود که در آن فرهنگ سنتی ایران در هیات پدری بی رحم و وحشی به تصویر کشیده می شود که به طرزی سبعانه دختر خود را به ظن ارتباط نامشروع زجرکش می کند (فیلم «خانه پدری») و سینمایی که ....الخ، نمی توان انتظاری جز این داشت که پایوران آن که همه سر و پوست و استخوان سینمایشان از پول جمهوری اسلامی است، به اپوزیسیون بودن خویش افتخار کنند و از هر آن چه نشانی از انقلاب و جمهوری اسلامی دارد، در روز روشن و در مراسم دولتی اعلام برائت و آن را تحقیر کنند.»
در ادامه صداوسیما هم از انتقادهای این یادداشت بینصیب نمانده است: « حقیقت تلخ این است که «جمهوری اسلامی» و ارزش های بنیادین آن، گمشده ی اصلی سالیان اخیر «سینمای جمهوری اسلامی» است و البته دامنه این تراژدی مع الاسف محدود به سینما نیست و حتی دامن صدا و سیمای ما را هم گرفته است. کما این که در پرمخاطب ترین سریال های تلویزیون، «مدرنیته افراطی» و مظاهر آن چون «فمینیسم» ترویج می شود و صفحه جعبه جادو سال هاست که نه نشان از آثار فاخر تاریخی چون سربداران، کوچک جنگلی، امیرکبیر و...دارد و نه نشان از آثار مذهبی گرانقدری چون «امام علی(ع)». بگذریم از این که حتی بزرگان تاریخ معاصر این سرزمین، از رجایی و باهنر و بهشتی گرفته تا پاسداران گمنامی که این نظام و تمامیت ارضی این سرزمین مدیون ایثار آن هاست، سال هاست که سهمی در آنتن جمهوری اسلامی ندارند. آخرین باری را که یک مجموعه تلویزیونی قابل اعتناء و جذاب داستانی درباره تاریخ انقلاب اسلامی نمایش داده شد، کسی به یاد دارد؟»
هر چیزی که باران کوثری داره از هنرشه
ژن خوب و این حرفا چرت و پرته
دل سوختن شما واسه تعصب داشتن رگه شیرازیه بارانه😂
الان حس میکنم بیشتر دلم براش سوخت
واقعا برای نویسنده این نقد و همچنین سایت منتشر کنندش متاسفم