بهداد در ابتدای برنامه در پاسخ به سخنان جیرانی مبنی بر اینکه نباید این گلایهها را در مورد کیمیایی مطرح میکردی، گفت: شما شاهد بودید که من قدم برای بیاحترامی جلو نگذاشتم، سوژه حرف من آقای
کیمیایی نبود حرف به اشتباه به آن سمت کشیده شد اگر چه درست گفتم، حرفم چپ رفت من نمیتوانستم آن جایزه را قبول کنم دل مردم برای آن شکسته بود. شما به این مردم نازنین خس و خاشاک میگویید چطور دلتان می آید؟
او افزود: کاش آن جایزه را نمیگرفتم، سال ۸۹ همچنان مانند یک جوان ناپخته و بیتجربه از آن بیاحترامی که به ما شد بغض دارم.
بهداد در ادامه درباره برخوردش با کیمیایی توضیح داد: تصور کنید کسی که مانند من به صورت خالصانه فرد دیگری را دوست داشته باشد و هر سال به دیدارش برود و با او گپ بزند، پس از مدتی به دلیل مسائلی که مشخص نیست او را طرد کند. من در مهرورزیدن به دیگران به خودم باور دارم اگر کسی نمیتواند دیگران را دوست داشته باشد مشکل از اوست، این بیاحترامی نیست. من اگر بازیگر نمیشدم البته الان هم هستم٬ منتقد می شدم. من همه را دوست دارم.
این بازیگر افزود: میتوانم به شما آدرسهایی بدهم مبنی بر اینکه من را تایید کنید. این رفتارها و فرافکنیها منتج از این است که دیگران را نمیتوانی دوست داشته باشی.
بهداد با بیان اینکه گلایه حق هنرمند است بیان کرد: آقای
مشایخی در خانه خود داشت فریاد میزد و گلایه میکرد و اگر در خانه خود این کار را نکند کجا این کار را انجام دهد؟ منتقدین، نویسندگان، سینماگران، فستیوال فجر و … همه یک خانواده هستیم و باید بستری را برای بیان گلایهها و درد دل هایمان ایجاد کنیم.
او ادامه داد: آقای مشایخی درست میگوید، ندیدن من، شما و همه سینماگران در طی این سالها باعث جمع شدن گلایه و انتقاد در سینه استاد مشایخی شد. نباید میگذاشتیم آقای مشایخی مجلس را ترک میکرد ما سر سفره پیشکسوتان مهمان هستیم و او صاحب خانه بود و باید او را باز میگرداندیم و از او بابت آن کلیپ عذرخواهی میکردیم.
بازیگر «جرم» با اشاره به اینکه نفرت پراکنی را دوست ندارد، گفت: من از نفرت پراکنی بدم میآید و مورد تاییدم نیست، ما باید درک کنیم این مسایل را، آقای مشایخی چند سال دارد؟ خدایی نکرده اگر تار مویی از سر ایشان کم شود خودمان را سرزنش نمیکنیم؟
بهداد بار دیگر با اشاره به برخورد کیمیایی گفت: همین استاد که دم از مردانگی و جوانمردی میزنند وقتی پدرم درگذشت یک تسلیت خالی هم نگفتند و تلفن هم نزدند. در حالیکه استاد مهرجویی از کرج برای تسلیت گفتن به خانه من آمدند و من اصلا باورم نمی شد که استاد مهرجویی در خانه ما هستند.
او ادامه داد: گمان میکنم اگر دو سه فیلم برای آقای کیمیایی بازی کردم برای آقای
داریوش مهرجویی هم بازی کردم و همه آنچه اتفاق افتاد همانطور بود که انتظار میرفت و برخوردها بیانگر همه چیز بود، وقتی پدرم فوت شد به جز دو بار گریه نکردم و زمانی که آقای کیارستمی ما را تنها گذاشت بسیار گریه کردم و هر روز درگیر و ناراحت بودم زیرا که در این خشکسالی فرهنگی وجود چنین فردی یک غنیمت بود.
بهداد در بخش دیگر این برنامه با ارائه توضیحاتی درباره نقش خود در فیلم «
سد معبر»، نقل قولی از یک مامور سدمعبر بیان کرد و گفت: یک مامور سدمعبر سر صحنه این فیلم به من گفت آقای بهداد این لباس مقدس است نقش را خوب بازی کن، در حالیکه من سیلی زدن مامور سدمعبر به مادر گیلکی را دیدم، هر جا این لباس ها وجود دارد قدرتی پشت آن است تا خود را مقدس بنامد و هر کاری می خواهد بکند و به گوش مادر گیلکی سیلی بزنند. تنها قشری که لباس ندارد و نمیتواند برای خود مصونیتی داشته باشد ما هستیم به دلیل آنکه از نزدیک با مردم در ارتباط هستیم. البته من تنها سدمعبر را خطاب نمی کنم بلکه فساد را در حالت کلی مدنظر دارم.
بازیگر «
نارنجی پوش» با اشاره به کم کار بودنش در سال های اخیر بیان کرد: مهمترین صدمهای که خوردم توقیف فیلم «خانه دختر» بود که خیلی برایش زحمت کشیدیم و متن مجوز اکران و ساخت داشت، فیلم در آن دوره مدیریت نادیده گرفته شد و در هیچ زمینهای به ما توجه نشد، در اصل بیاحترامی مطلق بود. من که عادت دارم و همیشه این دیده نشدنها را داشتهام؛ از هیئت داوران جشنواره فجر گلایه دارم و همچنین از یک دوستی که در هیئت داوران بود و در حوزه بازیگری فعالیت می کرد انتظار داشتم از نگاه کارشناسی داوری کند که جدی نیست و اهمیتی ندارد.
بهداد درباره اینکه قرار بود در فیلم «ابد و یک روز» بازی کند، گفت: قرار نبود در «ابد و یک روز» بازی کنم. نوید محمدزاده به عنوان نقش برادرش در این فیلم من رو پیشنهاد داده بود. این اتفاق مرسومی است.
این بازیگر درباره علت استقبال مردم در سال های اخیر از تئاتر گفت: ما مشکلات و فراز و نشیبهای زیادی در کشور داشتیم، از آغاز انقلاب تا جنگ و پس از آن و سپس در دورهای که یکسری اختلافات به وجود آمد و زمان زیادی طول کشید تا مردم دوباره اعتماد کنند و بتوانند ببخشند، اما الان فضای داخلی امنی داریم و مردم در سبد کالایشان محصولات فرهنگی هم قرار دادهاند و به دیدن تئاتر، نمایشگاههای تجسمی و … میروند.
او درباره تفاوت تئاتر و سینما اضافه کرد: در تئاتر آزادی بیان بیشتر است و در سینما شاهد سانسور بیشتر هستیم، اهالی تئاتر با مطالعه تر هستند و معدل سوادی بالاتری نسبت به سینما دارند.
بهداد با بیان اینکه سینمای ما دوباره به دوران فیلمفارسی بازگشته است گفت: قرار سینما در جمهوری اسلامی ایران این نبود، قرار نبود چنین فیلمهایی ساخته شود، قرار بود آثار دیگری بسازیم، تیغ ممیزی روی روشنفکران تیز است. اما برای لودگی و مسخرهبازی برنده نیست. این مردم کسانی بودند که «گاو» داریوش مهرجویی را می دیدند، سطح توقع و انتظار مردم را پایین آوردند.
او درباره بازیگرانی که در نسل جدید تاییدشان می کند، بیان کرد: بازی
نوید محمدزاده را میتوانم قبول کنم و سلیقه من را تامین میکند، همچنین بازی
هومن سیدی هم همین احساس را برایم دارد و احساس میکنم که خودم هم نماینده نسل خودم هستم.
بهداد در پایان درباره مشهد و لغو کنسرت در این شهر گفت: متاسفم که در مشهد اجازه کنسرت نمی دهند، اینکه کنسرت آقای ناظری را به هم زدند کار درستی نبوده است و به نظرم موسیقی باید به مشهد راه پیدا کند، خراسان سرزمین موسیقی است.
بازیگرامون هم نمیدونم چشون شده هی اختلاف هی دعوا بابا چه خبره مثلا هنرمندید شاها!