به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
محمدحسین فرحبخش با فیلم سینمایی «آب نبات چوبی» در بخش سودای سیمرغ سی و چهارمین جشنواره بین المللی فیلم فجر حضور دارد. این فیلم سینمایی چهارمین ساخته سینمایی این کارگردان است. فرح بخش پیش از این نیز در فیلم های خود به مسائل روز جامعه که تبدیل به معضل های مهمی در جامعه می شود، اشاره کرده بود.
در این فیلم بازیگرانی چون رضا عطاران، سحر قریشی، هنگامه حمیدزاده، کریم امینی، نگار عابدی، صفا آقاجانی، شیوا طاهری و شقایق فراهانی و میلاد کی مرام، شراره رنجبر، شیما مرزی، مه رو شعله ور، بیتا عالمی، کامبیز بنان، دینا آبرون، حسین توکلی، امین میکائیلیان، محمد فیروز بخت، امیرعلی طالقانی حسین لواسانی حضور دارند.
حسین فرح بخش معتقد است «آب نبات چوبی» در ادامه سه فیلم قبلیاش ساخته شده است و با اینکه سینما را پیش از هر چیز یک سرگرمی می داند و در دل سرگرمی سعی کرده است مشکلات و معضلات جامعه را به تصویر کشد. این کارگردان سینما در بخش دیگر این مصاحبه به بازی رضا عطاران در «آب نبات چوبی» اشاره می کند و می گوید هیچ بازیگری به غیر از رضا عطاران نمی توانست چنین نقشی را بازی کند، هرچند عطاران معمولا نقش های کمدی بازی می کند، اما برای باورپذیری این نقش به بازیگری نیاز داشتیم که بتواند روی مخاطب تاثیرگذار باشد.
این کارگردان معتقد است داستانی که در «آب نبات چوبی» رخ می دهد ممکن است در بسیاری از خانواده های ایرانی رخ دهد، اما با آگاهی از چنین معضلاتی در جامعه، خانواده ها به راحتی می توانند از چنین اتفاقات و نا به هنجاری هایی جلوگیری کنند.
با ما در این گفتگو همراه باشید:
*پیش از این گفته بودید که «آب نبات چوبی» در ادامه سه فیلم قبلی شما با نام های «عطش»، «زندگی خصوصی» و «مستانه» ساخته شده است؛ فیلم هایی که به گونه ای مشکلات و معضلات اجتماعی را به تصویر کشیده است، این در حالی است که از سوی دیگر معتقدید سینما تنها یک سرگرمی است.
-من سینما را پیش از هر چیز سرگرمی می دانم که شاید بسیاری از سینماگران این نظر را قبول نداشته باشند. من تا به امروز ۵۰ فیلم تهیه کرده ام که از بین آنها چهار فیلم را کارگردانی هم کردهام که وجه اولیه این چهار فیلم هم بحث سرگرمی است، اما همیشه سعی کرده ام که در دل همین سرگرمی بخشی از معضلات جامعه را به تصویر بکشم حال اینکه تا چه اندازه در این زمینه موفق بوده ام بستگی به نظر مخاطب دارد.
بدنه اصلی هر کدام از این چهار فیلم مسابل اجتماعی است به عنوان مثال در «زندگی خصوصی» به سیاست و ماجراهای ۳۰ سال بعد از انقلاب، در «مستانه» نیز یک مساله اجتماعی که با سیاست آمیخته بود، اشاره شده است.
در «آب نبات چوبی» مسائل اجتماعی که به تصویر کشیده شده است از سیاست کمی دور است اما در نهایت باز هم به سیاست باز می گردد چرا که اگر مدیران دولتی ما جامعه را درست راهنمایی می کردند و با سیاست گذاری مناسب جامعه را مدیریت می کردند، اتفاقاتی از نوع اتفاقاتی که در فیلم «آب نبات چوبی» رخ می دهد، اتفاق نمی افتاد.
* در این فیلم بیشتر روی مسایل اقتصادی و تاثیر آن بر آسیبهای اجتماعی دست گذاشتید.
-بلههمین طور است. در تمام دنیا اساس معضلات جامعه مشکلات اقتصادی است، یعنی اگر در جامعه ای مشکلات اقتصادی برطرف شود، معضلات دیگر جامعه نیز برطرف می شود.
*شما معمولا در فیلم های خود جدا از داستان هایی که به تصویر می کشید، نوعی خشونت را به نمایش می گذارید که این خشونت در «آب نبات چوبی» بیشتر می شود.
-شاید نگاه من در فیلم ها به معضلات اجتماعی خشونت داشته باشد، اما من در فیلم هایم چندان خشونت فیزیکی را به تصویر نمی کشم، اما این را باید بگویم که زمانی که معضلات اجتماعی توسط مدیران جامعه به خوبی مورد بررسی قرار نگیرد و به آن پرداخته نشود، بی شک خشونت را در جامعه به همراه خواهد داشت. فقر و مشکلات مالی در نهایت خشونت را به همراه می آورد. زمانی که فرد گرفتار مشکلات اقتصادی است در نهایت مجبور به انجام خشونت می شود و اعمال خشونت نهایت و نتیجه فقر و معضلات اجتماعی در جامعه است. علاوه بر آن باید بگویم که این نوع از خشونت ها در جامعه همه با دلیل انجام می شود، در واقع این گونه می توان گفت که رفتارهای خشونت آمیز در این فیلم ها همه با دلیل و منطق انجام شده است.
*مساله این است که شما در نهایت در فیلم های خود خشونتی را به تصویر می کشید که مجبور به حذف یکی از شخصیت های فیلم می شود همچنیناثری از قانون و نهادهای امنیتی در فیلم وجود ندارد و بیشتر انتقام های شخصی در این فیلم ها دیده می شود.
-البته من مخالف انتقام شخصی در این فیلم ها هستم. امام صادق(ع) می فرماید «اگر به یک مظلوم ظلم کردید بدانید که خدا بغل دست آن مظلوم قرار دارد.» یعنی شاید در ظاهر یک نفر بتواند یک مظلوم را نابود کند اما مطمئن باشد که در جایی که باور نمی کند خدا تو را به سزای اعمال خود می رساند. یعنی ظلم هیچگاه پایدار نمی ماند.
من در هر کدام از فیلم های خود سعی کرده ام که به نوعی شخصیت های داستانم به نتیجه اعمال خود برسند، اگر هم فرد بتواند از دست قانون فرار کند، این خدا است که در نهایت او را به نتیجه اعمالش می رساند. گاهی افراد می توانند به دلیل روابطی که دارند به صورت قانونی از چنگال قانون فرار کنند و در چنین شرایطی است که دست قانون از همه چیز کوتاه می شود. یکی از مهمترین بحث های من در فیلم هایم این است که ممکن است یک سری از جرایم از چشم قانون دور بماند و فرد نتیجه اعمال و ناهنجاری هایی که انجام داده است در جامعه نبیند ولی هیچ کس نمی تواند از دست خدا فرار کند.
* «آب نبات چوبی» پیش از این با نام «تهران من» پروانه ساخت گرفته بود چطور شد نام آن تغییر کرد؟
-«تهران من» یک اسم کاملا موقت بود. «آب نبات چوبی» از نظر من یک نام تمثیلی است، چرا که چوب به راحتی شکسته می شود و آب نبات نیز خیلی زود از بین می رود. می توان گفت هر دو این ها به گونه ای ناپایدار است و شرایط حاکم در فیلم را به خوبی نشان می دهد. آب نبات شیرینی لحظه ای دارد و به سرعت از بین می رود. انسان باید به دنبال شیرینی های پایدار برود. در این فیلم نیز همین گونه است روابط حاکم بین شخصیت های فیلم، روابط مقطعی و احساسی است و ردپایی از روابط عقلایی در آن دیده نمی شود و همانطور که در فیلم نشان داده می شود روابطی که بر پایه احساس بنا می شود در لحظه ممکن است از بین برود.
* «آب نبات چوبی» یک خانواده سنتی را به تصویر می کشد، خانواده ای که در آن یک پسر غیرتی حضور دارد و همین مساله شرایطی را پیش آورده است که دختر خانواده نتواند مشکلات و معضلات خود را در داخل خانواده بیان کند و از خانه و خانواده خود فراری است. این شخصیت بیش از اندازه در فیلم غیرتی نشان داده شده است.
- با توجه به اینکه پدر خانواده فوت کرده است، غیرت این شخصیت بیشتر غیرت حسی و لحظه ای است. این پسر شخصیت بدی نیست و تنها فکر می کند غیرت به معنای داد و فریاد و ترساندن خانواده است و نمی داند که می تواند غیرت را با فکر و اندیشه پیاده کرد. درست است که گاهی غیرت منجر به انجام برخوردهای فیزیکی می شود، اما این نوع از برخوردها زمانی صورت می گیرد که دیگر راهی وجود ندارد. نه اینکه در همان مراحل اول غیرت را با برخوردهای فیزیکی نشان دهیم. در چنین شرایطی افراد خانواده دچار ترس شده و دیگر برای حل مشکلات خود به سمت خانواده نمی آیند. نباید فراموش کرد که خشونت و مهربانی باید در کنار هم باشد و پسر خانواده زمانی به این مساله پی می برد که دیگر کار از کار گذشته است و دیگر نمی توان شرایط را درست کرد. من در این فیلم می خواستم این مساله را نشان دهم که برای نشان دادن غیرت نیازی به اعمال خشونت نیست بلکه با فکر و مهربانی به جا می توان مانع بروز بسیاری از مشکلات شد.
*پیش از این گفته بودید که این فیلم را برای این ساخته اید که نشان دهید خانواده از هر جای دیگر امن تر است، اما مشکلی که برای دختر خانواده رخ داده است از دل همین خانواده شکل گرفته است.
-در این خانواده مادری وجود دارد که معتقد است که با تمام ناهنجاری های موجود در خانواده و جامعه باز هم خانه از هر جای دیگری برای دخترش امن تر است و من هم به این مساله کاملا معتقدم. اعضای خانواده می توانند در برابر هجوم ناهجاری های جامعه از هم دفاع کنند اما در این فیلم معضلی در خانواده به وجود آمده است که اگر همین افراد خانواده به درستی رفتارها و اتفاقات پیرامون خود را مدیریت می کردند، چنین مساله ای رخ نمی داد. به عنوان مثال اگر زمانی که پول خرید ماشین و از گرو در آوردن خانه تامین شده بود، می پرسیدند چرا و چگونه این اتفاق رخ داده است، چنین مشکلاتی برای خانواده رخ نمی داد و چنین هنجارشکنی در خانواده پیش نمی آمد. من در این فیلم سعی کرده ام چنین هنجارشکنیهایی را بررسی و آسیب شناسی کنم. موضوع چنین داستانی ممکن است در همه خانواده ها رخ دهد و فکر می کنم «آب نبات چوبی» با آگاه کردن خانواده ها می تواند باعث پیش گیری از چنین رخدادهایی شود و نباید فراموش کرد که پیشگیری بسیار راحت تر و آسان تر از آن است که در آینده بخواهیم معضلی را از بین ببریم.
*رضا عطاران تجربه بازی در نقشی متفاوت را در فیلم سینمایی «دهلیز» داشته است. اما در این فیلم می بینیم که نه تنها در این فیلم نقش یک شخصیت جدی را بازی می کند، بلکه چهره ای کاملا متفاوتی را از خود نشان می دهد که تا امروز مخاطب آن را ندیده است.
-از نظر من رضا عطاران یکی از نابغه های بازیگری در سینمای ایران به شمار می رود. «آب نبات چوبی» یک فیلم جدی و تلخ است، این در حالی است که رضا عطاران همیشه در فیلم های طنز بازی می کند و اگر هم فیلمی را کارگردانی می کند آن فیلم هم در حوزه سینمای طنز است. ما برای شخصیت اصلی فیلم به دنبال بازیگری بودیم که بتواند کاراکتر مورد نظر ما را به مردم نزدیک کند و مخاطب بتواند آن را بپذیرد، به این معنا که باید از بازیگری استفاده می کردیم که فیزیک و سابقه بازیگری او برای مردم قابل قبول باشد تا شخصیت و رفتار آن کاراکتر بیشتر و بهتر به مخاطب منتقل شود. این را هم نباید فراموش کرد که بازی رضا عطاران در نقش های جدی به معنای راه رفتن روی لبه تیغ است و نباید اینگونه شود که این بازیگر حرف که بزند مردم بخندند. اما همین بازیگر در فیلم سینمایی «دهلیز» بسیار خوب از پس نقش خود برآمد. در «آب نبات چوبی» هم همینطور است، او در یک نقش کاملا جدی و در ابعاد پیچیده شخصیتی بازی کرده است که مخاطب بدون آن که پس زمینه بازی های قبلی این بازیگر را به یاد آورد، این نقش و این بازی را می پذیرد. خوشبختانه افرادی که این فیلم را تا به امروز دیده اند از بازی رضا عطاران بسیار راضی بودند و من معتقدم که هیچ کس به غیر از رضا عطاران نمی توانست این نقش را بازی کند. خوشحالم که این بازیگر چنین نقشی را بازی کرده است.
*در فیلم چندین بار شاهد فلاش بک هایی به گذشته هستیم، اما بازگشت ها به گونه ای کنار هم چیده شده است که مخاطب را گمراه می کند، هرچند نشانه هایی برای بازگشت به گذشته وجود دارد که از آن جمله می توان به عقب بردن تصویر در داخل ماشین اشاره کرد، اما باز هم مخاطب در هنگام دیدن فیلم گاهی دچار اشتباه می شود.
-بخشی از این بازگشت ها به سناریو فیلم مربوط می شود و بخش دیگر به مونتاژ فیلم باز می گردد. در سناریو و فرمی که علی اصغری فیلمنامه را نوشته است، داستان فیلم یک روایت غیر خطی است. این در حالی است که روایت های غیرخطی در سینمای ایران داستان ندارند و ما روایت غیر خطی را برای اولین بار با داستان پیاده کردیم. در هنگام مونتاژ نیز مستانه مهاجر پیشنهادهایی ارائه کرد، که این پیشنهادها در فیلم اعمال شد. از آن جمله می توان به برگشت به گذشته در ماشین اشاره کرد. در این فیلم ما سعی کرده ایم که روایت غیر خطی را گاهی به جلو و گاهی به عقب ببریم، در واقع زمانی که مخاطب دچار سوال می شود، بدون اینکه داستان از ریتم بیفتد، به گذشته می رویم و به سوال مخاطب پاسخ می دهیم. این درحالی است که هیچ زیاده گویی در فیلم وجود ندارد و هیچ سکانس اضافی در آن دیده نمی شود.
*انتخاب بازیگران در این فیلم برچه اساس صورت گرفت؟
-رضا عطاران اولین گزینه من بود. خوشبختانه من در این همراهی فرهاد اصلانی را به عنوان مشاور کارگردان داشتم و با همکاری فرهاد اصلانی بازیگران «آب نبات چوبی» را انتخاب کردیم. البته این را باید بگویم که با توجه به انتخاب رضا عطاران تصمیم گرفتیم دیگر بازیگران این فیلم سینمایی را انتخاب کنیم.
سحر قریشی ذاتا بازیگر است، اما متاسفانه نتوانسته است از این استعداد ذاتی خود به درستی استفاده کند. زمانی که سحر قریشی را برای بازی در این فیلم انتخاب کردیم با فرهاد اصلانی بحث های زیادی داشتیم چرا که اصلانی این بازیگر را مناسب این نقش نمی دانست. در نهایت سحر قریشی و هنگامه حمیدزاده با هم تمرین هایی را انجام دادند که در نهایت فرهاد اصلانی گفت قریشی برای نقش «نگین» مناسب است.
*شخصیت نگین در فیلم تکه کلام هایی دارد و آنقدر آن را تکرار می کند که مخاطب را اذیت می کند، آیا نیازی به چنین تکرارهایی در فیلم بود؟
-تکرارهایی که شما می گویید، خاص چنین شخصیتی است. چنین کاراکترهایی با این نوع از سابقه اجتماعی، در دیالوگ های روزانه خود کلمات خاصی را به همین اندازه تکرار می کنند و حتی نوع بیان کلمات چنین شخصیتی به همین شکل است. این افراد تکه کلام هایی دارند که ممکن است در طول روز ۲ هزار بار آن را بیان کنند، مانند اینکه اگر یک معتاد را در قهوه خانه ببینید، ممکن است چندین بار از تکه کلام «چاکرتم» استفاده کند. این ها اصطلاحاتی است که افرادی که چندان نرمال نیستند از آن به مراتب استفاده می کنند. شخصیت «نگین» با بازی سحر قریشی نیز در این فیلم شخصیت نرمالی نیست و باید برای آن تکه کلام در نظر گرفته می شد.
*در این فیلم از دو بازیگری استفاده شده است که هر کدام تنها ۱ یا ۲ سکانس بازی کرده اند. یکی از آنها یعنی میلاد کی مرام بازیگر نقش اول در فیلم قبلی شما یعنی «مستانه» بود.
-میلاد کی مرام و شقایق فراهانی هر دو نسبت به من لطف داشتند تا در این فیلم آن هم بسیار کوتاه بازی کنند، اما نقش هر دوی این افراد در فیلم از اهمیت بسیاری برخوردار است. به عنوان مثال میلاد کی مرام هرچند در نقشی بسیار کوتاه بازی کرده است، اما شک ندارم که اگر فرد دیگری این نقش را بازی می کرد نمی توانست چنین اثرگذاری را به همراه داشته باشد. شقایق فراهانی نیز در این فیلم بسیار درخشان، حسی و واقعی بازی کرده است. این را باید بگویم که بعد از دیدن فیلم از انتخاب این دو بازیگر بسیار راضی بودم چرا که دو بازیگری این دو نقش مهم را بازی کرده اند که به خوبی از سینما و بازیگری سررشته دارند.
*در این فیلم نیز برای ساخت موسیقی با آریا عظیمی نژاد همکاری کرده اید. موسیقی فیلم بر چه اساسی ساخته شده است؟
-من و آریا عظیمی نژاد در فیلم های مختلفی با هم همکاری داشته ایم، این آهنگساز به خوبی با سلیقه موسیقایی من در سینما آشنایی دارد و می داند که برای فیلم هایم چه نوع موسیقی می خواهم، موسیقی که برای این اثر سینمایی ساخته شده است، خوشبختانه مانند دیگر کارهای این هنرمند بسیار خوب است. این موسیقی هم ملودی و هم هیجان دارد و خوشحالم که این موسیقی مانند دیگر کارهای این هنرمند یک اثر خوب و مناسب برای این فیلم شده است.