به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، احمدرضا معتمدی، کارگردان آثاری مانند «هبوط»، «بوف کور»، «آلزایمر»، «قاعده بازی» و «دیوانهای از قفس پرید»، باز هم با مضمونی اثیری و بهنوعی درهم تنیدن مرزهای خیال و واقعیت، سوژهای جدید پرداخته است. در دیگر فیلمهای او نیز همین حال و هوای مرموز و بعضاً معمایی جریان دارد. او برای آثارش اغلب پسزمینهای اجتماعی نیز در نظر میگیرد. مانند «آلزایمر» و بیش از آن «دیوانهای از قفس پرید!». دغدغهی جامعه و معضلات و مشکلات پیش روی آدمهای این جامعه، در آثار او، حداقل در کاراکتر پردازیهایش انعکاس مییابد. اما در اتمسفر داستان، معتمدی گرایش به ایجاد حال و هواهای وهمآلود دارد و وقایع را به گونهای پیش میبرد که برخی اوقات حتی مرز واقعیت و وهم در روند داستان، رو به ابهام میرود. حتی در «قاعده بازی» تنها اثر او در حال و هوای طنز، سوژه طوری انتخاب و پرداخت شده است که با افزایش وجهی معمایی با همان بیان طنز، کمی وهم و خیال نیز چاشنی روایت فیلم باشد.
معتمدی در فیلم اخیرش، «سوءتفاهم» انگار تلاش کرده تا تمام ویژگیهای مورد علاقهی خود را در یک فیلم بگنجاند. داستانی معمایی که بتدریج بر فضای خیالیاش افزوده میشود و از دنیایی که در آن واقعیتهایی آشکار و قابل لمس وجود دارند، دور میشود. در خلاصه داستانی که از طرف تیم سازنده، اعلام شده، اینطور آمده است:
«قصه فیلم سوء تفاهم ماجرای یک گروگانگیری است که همه چیز در متن واقعیت پیش می رود. اما با گذشت زمان این شبهه پیش می آید که این حادثه بیشتر شبیه یک «سوء تفاهم» یا توهم است. و اما در متن توهم هنوز عناصری از واقعیت به چشم میآید. همزمان با گسترش این ابهام، ماجرای گروگانگیری نیز به پیش می رود و ...»
معتمدی خود دربارهی شکلگیری ایدهی داستان و چگونگی پرداختن به آن گفته است که آغاز شکلگیری فیلنامهی «سوء تفاهم» را به مطالعهی کتاب یکی از جامعه شناسان پستمدرن مرتبط میداند و میگوید: «جرقهی فیلمنامه سوءتفاهم از مطالعهی کتاب «در جستجوی نشانه ها» ژان بودریار که هم یک عکاس است، هم جامعه شناس و هم فیلسوف، در ذهن من زده شد.»
معتمدی برای پیشبردن این کار، لوکیشنی متناسب نیز برگزیده است. خانهای قدیمی در جنوب و مرکز تهران مکان فیلمبرداری بود. برای ایجاد فضای معمایی و وهمآلود متناسب با داستان و ایدههای کارگردان، طراحی صحنه و همچنین کیفیت فیلمبرداری، اهمیت فراوانی دارد. معتمدی با علم بر این اهمیت، دو سیمرغشناس را به همکاری فراخوانده است. پیمان شادمانفر و کیوان مقدم، برای فیلمبرداری و طراحی صحنه، هر دو در سالیان اخیر جشنواره، موفق به شکار سیمرغ شده بودند و اکنون در این فیلم، بخت خود را برای به دست آوردن دوبارهی آن میآزمایند.
احمدرضا معتمدی هم از آن دسته از فیلمسازانی است که با مهرههای آزموده و حرفهای بازی خود را پیش میبرد. بازیگران فیلمهای او اغلب از ستارهها یا حداقل بازیگران بسیار موفق و مشهور سینمای ایران هستند. پرویز پرستویی، نیکی کریمی، مهتاب کرامتی، اکبر عبدی، عزتالله انتظامی و علی نصیریان از جمله ستارههایی هستند که تا کنون در فیلمهای معتمدی ایفای نقش کردهاند.
او برای فیلم جدیدش، «سوءتفاهم» نیز، باز به سراغ هنرپیشههایی محبوب و موفق رفته است. اکبر عبدی، هانیه توسلی، مهدی فخیمزاده، مریلا زارعی، کامبیز دیرباز و پژمان جمشیدی ترکیب اصلی تیم بازیگران این فیلم را تشکیل میدهند.
اکبر عبدی نیازی به معرفی ندارد. او از آن هنرپیشههایی است که مردم مانند یکی از آشنایان واقعی خود، او را و نقش آفرینیهایش را میشناسند. از ایفای نقش پسرک نوجوانی که مرتب مدرسهاش دیر میشد در ذهن مخاطب ایرانی نقش بست تا بعدها که هر نسل، او را با نقشی و خاطرهای بیاد آورد. فیزیک و تن صدا و چهرهی او هم به کمک استعداد ذاتیاش آمده تا او قادر باشد هرگونه نقشی را بازی کند. از نقش زن جوان گرفته تا زن مسن، کودک، نوجوان، مجنون و حتی جن! در هر کدام از این تجربهها نیز، یادمانی منحصر به فرد از خود باقی گذاشته است. «اجارهنشینها»، «آدم برفی»، «روز فرشته»، «دلشدگان»، «ای ایران»، «خوابم میآد» و «مادر» از جمله فیلم های پرشماری هستند که اکبر عبدی در آنها بازی کرده است. او برای دو فیلم آخر این فهرست، موفق به دریافت سیمرغ جشنوارهی فجر نیز شده است. پیش از این نیز، عبدی با احمدرضا معتمدی در «قاعدهی بازی» همکاری داشته است.
اکبر عبدی گرچه نقشهایی جدی نیز بازی کرده، اما بیشتر شهرتش را مدیون نقشهای کمدی خویش است. همکاری قبلی او با معتمدی نیز، در فضایی طنز بوده است. با توجه به سوژه فراواقعی و وهمآلود «سوءتفاهم» تماشای نقشی که ایفای آن به اکبر عبدی سپرده شده است، باید جذاب باشد.
توسلی از ستارههای جوان سینمای ایران است. او گام به گام مراحل علاقه و آموختن و تجربهگری را در سینما طی کرد تا بالاخره موفق شد خود را بهعنوان ستارهای موفق در این عرصه تثبیت کند. اولین تجربهی حضور سینمایی او در فیلم «شام آخر» بود که نقش مکمل زن در این فیلم بر عهدهی او بود. پس از آن نقشهای بسیاری بازی کرد که «گاهی به آسمان نگاه کن»، «شبهای روشن»، «دیشب باباتو دیدم آیدا»، «ندارها»، «زندگی خصوصی»، «دهلیز» و «عصر روز دهم» از آن جملهاند.
او همچنین در مجموعههای تلویزیونی یا پخش خانگی پربینندهای هم بازی کرده است. مانند«میوه ممنوعه»، «شمس العماره»، «قلب یخی» و «شاهگوش»
طیفهایی که او در آنها به ایفای نقش پرداخته، چنان متنوع است که چندان نباید نگران توانایی او در بازی در فیلمی با ژانر معمایی بود.
از این جهت، او هم شباهت به هانیه توسلی دارد. یعنی بتدریج و با شیبی ملایم، پلههای ترقی در حرفهی خویش، یعنی بازیگری را پیموده است. و او هم چند سالی پس از آغاز به کار در عرصهی بازیگری، موفق به دریافت سیمرغ بلورین برای ایفای نقش در فیلم «دوئل» شد. از جمله آثاری که دیرباز در آنها بازی کرده، میتوان از «گرداب»، «به نام پدر»، «مقلد شیطان»، «سرگیجه»، «اخراجیها»، «یک گزارش واقعی»، «کلبه»، «عیار ۱۴» و «انعکاس» نام برد. او همچنین در سریالهای متعددی هم بازی کرده که نقشآفرینیاش در سریال «میکائیل» او را بدل به چهرهای آشنا برای مخاطب ایرانی کرد.
او، در عینحال که از سینماگران قدر سینما و تلویزیون ایران محسوب میشود، از بازی در فیلمهای سینمایی دیگر همکاران خود ابایی ندارد. کمتر کسی در عرصه هنرهای تصویری ایران، به همهفن حریفی او یافت میشود. از بازی و نوشتن و کارگردانی و سینما و تلویزیون و مجموعههای فاخر و سنگین، در تمام این زمینهها فخیم زاده تجربهای تام و تمام دارد. فیلمهای سینمایی «مسافران مهتاب»، «همسر»، «همنفس»، «خواستگاری»، «تاواریش»، «اشباح» از جمله فیلمهایی هستند که او در ساخت، بازی، کارگردانی یا نویسندگی آنها دستی داشته است.
در سالهای پیش از انقلاب نیز، او سینماگر فعالی حساب میشد. ساخت برخی سریالهای مذهبی فاخر و سریالهای پلیسی نیز در کارنامه او به چشم میخورد. «ولایت عشق»، «تنهاترین سردار»، «خواب و بیدار» و «حس سوم» از آن جملهاند.
مریلا زارعی این روزها، جزو هنرپیشههای جدی و معتبر سینمای ایران به حساب میآید. او با وسواس و استانداردهایی در خور تحسین، نقشهایش را بر میگزیند و بعد آنها را با دقتی شگفتانگیز و جذاب ایفا میکند. در سالهای اخیر، اغلب نقشهای او درخشان، خاص و بیادماندنی بودهاند. او این روزها برای خود کیفیتی قابل احترام تعریف کرده است. و علاقمندان به خود را نه صرفا از جهت جذابیت فیزیکی یک ستارهی سینما، بلکه به اعتماد اینکه او در فیلمهای خوب، بازی میکند، به سالن سینما میکشاند.
«دعوت»، «جدایی نادر از سیمین»، «چ»، «خوابم میآد»، «بادیگارد»، «زن زیادی»، «سربازهای جمعه» و «دو زن» از آن جملهاند.
او برای ایفای بینظیر نقشاش در فیلم «شیار ۱۴۳» و همچنین فیلم «سربازهای جمعه» و «زیر سقف دودی» موفق به دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فجر شده و پس از فاطمه معتمدآریا پرافتخارترین بازیگر زن جشنواره به حساب میآید.
فوتبالیست ملی صاحبنام فوتبال ایران، اما از آن افرادی بود که به طرزی غیر قابل انتظار، ناگهان در عالم هنرپیشگی، به شهرت رسید! بازی طبیعی و راحت او در سریال «پژمان» در نقش خودش، بهسرعت بر محبوبیت فوتبالی او، شهرت هنرپیشگی را هم افزود. پس از آن، او در فیلمها، سریالها و حتی تئاترهای متعددی ظاهر شد که توانست بهخوبی از پس ایفای نقشهای متعدد در آنها برآید. «خوب بد جلف»، «50 کیلو آلبالو»، «من دیوانه نیستم» و «تگزاس» از آن جملهاند.
دیگر عوامل ساخت فیلم «سوءتفاهم» هم عبارتاند از: تهیه کننده: جلیل شعبانی، نویسنده و کارگردان: احمدرضا معتمدی، مدیر فیلمبرداری: پیمان شادمانفر، طراح صحنه: کیوان مقدم، طراح چهره پردازی: مهرداد میر کیانی، صدابردار: مهران ملکوتی، طراح لباس: سارا سمیعی، مدیر تولید: پیمان جعفری، دستیار و برنامه ریز: حسین فلاح، عکاس: نادر فوقانی، دستیار تولید: سهراب دادگستر، مدیر تدارکات: عطا الله مقدسی وفیلمبردار پشت صحنه: محمود نجفی. محصول سازمان هنری رسانه ای اوج.
بهنظر میرسد دیدن تجربهی جدید احمدرضا معتمدی در جشنوارهی امسال ارزش انتظار برای اکران آن را دارد و خالی از لطف نیست.
نویسنده: سمیه سادات حسینی