به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
محمدعلی باشهآهنگر ، آخرین ساختهی خود، «سرو زیر آب» را برای شرکت در بخش رقابتی جشنوارهی سیوششم فجر، سودای سیمرغ، ارائه کرده است. امسال جشنوارهی فجر از لحاظ تعداد حضور فیلمهایی با مضامین دفاعمقدس یا آنطور که شهرت پیدا کرده «ارزشهای انقلاب اسلامی»، سال پربرکتی را تجربه خواهد کرد. حضور هشت فیلم با مضامین مدنظر، این مدعا را تایید میکند.
محمدعلی باشهآهنگر، در کارنامهاش از مجموع شش فیلم، سه فیلم خود را به دفاع مقدس اختصاص داده است. از بین این سه فیلم، «ملکه» با روایتی بدیع و جذاب و متفاوت از حال و هوای جبهههای جنگ، جایگاه خاصی در فیلمهای ژانر دفاع مقدس در ایران کسب کرده است. نگاهی ماورایی، در عین حال بشدت انسانی بر این فیلم حاکم است. شخصیتهای این فیلم، بهخصوص شخصیت اصلی، در عین اینکه به نوعی شایستگی دریافت چیزی شبیه وحی و رهنمود از عالمی اعلاتر را به دست آوردهاند، بشدت خواص انسانی دارند. با تمام عیبها و نقصهای رایج بشری. این فیلم، در تضاد با اغلب ساختههای دفاع مقدس، سیاه و سپید نیست. یا لااقل رزمندگان جبهه خودی را سفید مطلق، تصویر نکرده است. آنها مانند تمام انسانها گاهی دچار ضعف در قضاوت و عملکرد میشوند. گاهی ناامیدی و یاس بر آنها غلبه میکند. اما با اینحال دل در گروی انجام وظیفه خود بهعنوان مدافع وطن دارند.
فیلمنامهی «ملکه» هم بسیار پخته و دقیق و درست، تمام مقتضیات یک درام موفق را دارا بود. روند، اوج و فرود، باورپذیری و شخصیتپردازی همگی در جایگاه درست خود، رخ داده بودند. بازیها نیز موفق و درخشان بودند. هرچند، فیلم «ملکه» فیلم پرستارهای نبود، اما استعداد هر هنرپیشه، به حد خوبی شکوفا شده و از آن بهرهبرداری شده بود.
تمام این عوامل، دربارهی کارگردان فیلم «ملکه» این انتظار را به وجود میآورد که در «سرو زیر آب» هم شاهد اوج دوبارهای از او باشیم. مضمون فیلم مانند فیلم «ملکه» در ارتباط با دفاع مقدس است. نویسندهی ارشد هر دو فیلمنامه، خود باشهآهنگر است. چینش تیم بازیگران، شباهت به گروه هنرپیشگان فیلم «ملکه» دارد. البته باید گفت که از این همه شباهت نباید نتیجه گرفت که بافیلمی شبیه «ملکه» مواجه خواهیم شد. که اگر این اتفاق افتاده باشد، اصلاً خوب نیست. بلکه باید امیدوار بود که باشهآهنگر با تکرار دوبارهی عوامل موفقیت در آن فیلم، به سطح جدیدی از ابداع و کیفیت در «سرو زیر آب» دست یافته باشد. فیلمی همانقدر تازه و موفق.
در خلاصه داستان فیلم «سرو زیر آب» چنین آمده است: «راز جهانبخش کرامت فاش می شود؟ این راز خواب چیستا، ماهرو، گودرز، بهرام، جهانگیرو سرگرد پوشیاس را آشفته خواهد کرد. جهانبخش برای اثبات بیگناهیاش و بازگشت آرامش، سفر بلندی را آغاز میکند . سفری که پایانش زندگی بسیاری از آنها را تغییر میدهد.» طبق اظهارات عوامل فیلم، داستان دربارهی شهداء گمنام و اتفاقاتی است که در معراج شهداء و نبرد لوله اهواز افتاده است.
از همین خلاصه داستان چنین برمیآید که در این فیلم با عامل رازورزی سروکار خواهیم داشت. رمز و رازی که شاید مانند ملکه، عاملی ماورایی در پس آن باشد، یا منشائی زمینی و انسانی داشته باشد. باشهآهنگر در «ملکه» نشان داد که قادر است بهخوبی ساختارهای یک فیلم رئال را بهم بریزد و عامل ماورائی و رمزگونه را در آن جای دهد. این بار هم شاید از پس این ترفند جذاب درهمریختگی مرزهای واقعیت و وهم برآمده باشد.
او برای ایفای نقشهای فیلماش از این بازیگران دعوت بهعمل آورده است: بابک حمیدیان، مسعود رایگان، رضا بهبودی، مینا ساداتی، همایون ارشادی، مهتاب نصیر پور، هومن برق نورد، ستاره اسکندری، شهرام حقیقت دوست، فرخ نعمتی، هادی قمیشی، سیاوش چراغی پور، حسن نجاریان، حسین فلاح و امیر دلفانی.
بابک حمیدیان
بابک حمیدیان پرکارتین بازیگر جشنواره فجر 36 است. او با چهار فیلم «مصادره»، «به وقت شام»، «جشن دلتنگی» و «سرو زیر آب» در این دوره از رقابتها بین بازیگران فیلمهای بخش سودای سیمرغ حاضر خواهد بود. شاید همین نشانگر تواناییهای قابل تحسین او در ایفای نقشهای متعدد باشد. او برای ایفای نقش در فیلمهایی همچون «بادیگارد»، «چ»، «هیس! دخترها فریاد نمیزنند!» و ... جوایز بسیاری اعم از سیمرغ و تندیس زرین به دست آورد.
او بازیگری را از فیلم «قدمگاه» آغاز کرد و به مرور به فیلمهای متعددی برای ایفای نقشهای اصلی یا مکمل، دعوت شد. درخشش او به تدریج او را به سمت ایفای نقشهای چالشیتر کشاند و این روزها، حمیدیان کاندیدای ایفای بسیاری از نقشهاست.
برخی از نقشآفرینیهای او در این فیلمها بوده است: «بغض»، «قصهها»، «یک خانواده محترم»، «اسب حیوان نجیبی است»، «پنهان»، «دیو و دلبر»، «کلبه»، «بیپولی»، «خاک آشنا»، «ریسمان باز»، «خدا نزدیک است»، «سه زن» و «یک بوس کوچولو».
او همچنین بر صحنه تئاتر هم حضوری مستمر و موفق دارد و در مجموعههای تلویزیونی چندی هم بازی کرده است. او در این فیلم با همسرش «مینا ساداتی» همبازی است.
مسعود رایگان
او با تحصیلات مرتبط هنری، تا سال ۸۰ عملا فعالیت چندانی در سینما و تلویزیون و تئاتر ایران نداشت و بر پایه مهارت و تحصیلاتش در کشور سوئد در عرصه تئاتر مشغول بود. پس از بازگشت به ایران و تصمیم به داشتن حضوری پررنگ در هنرهای تصویری ایران، ابتدا در فیلم «خاموشی دریا» و سپس فیلم «کافه ستاره» ایفای نقش کرد. سپس به دعوت رضا میرکریمی مجدداً به ایران آمد و با درخشش در فیلم «خیلی دور، خیلی نزدیک»، به شهرت رسید. او برای بازی در این فیلم، کاندیدای دریافت سیمرغ شد.
پس از آن در فیلم و مجموعههای تلویزیونی متعددی ظاهر شد که اکثر آنها از کیفیت خوبی برخوردارند و برخی از آنها قابلیت آن را دارند که بعدها به آثار ماندگار سینما و تلویزیون ایران بدل شوند؛مثلا مجموعه تلویزیونی «مدار صفر درجه». غیر از آن، او در مجموعههایی مانند «نفس»، «درمسیر زایندهرود» و «شمسالعماره» هم بازی کرده است. برخی از فیلمهای سینمایی با بازی مسعود رایگان نیز عبارتند از «من ناصر حجازی هستم»، «مزار شریف»، «برلین منفی ۷»، «برگریزان»، «بوسیدن روی ماه»، «جرم »، «پرسه در مه»، «زیرآب»، «دوزخ، برزخ، بهشت»، «زادبوم»، «مخمصه»، «پاپیتال»، «خون بازی»، «دستهای خالی»، «سنتوری» و «گوشواره».
مینا ساداتی
تازهترین تصویر از او در ذهن مخاطبان تلویزیون برمیگردد به بازیهای او در نقش لیلا در مجموعه تلویزیونی «تنهایی لیلا» و نقش آمنه مادر حضرت رسول اکرم در فیلم فاخر «محمد رسول الله». در هر دوی این نقشها او نمایشگر نوعی معصومیت و پاکی تقدیسشدهی زنانه بوده است. کاراکتری که بیم آن میرود که برای او بدل به نوعی کلیشه شود. او هم با دو فیلم «جشن دلتنگی» و «سرو زیر آب» در جشنوارهی سیوششم فجر حضور دارد. برخی از دیگر آثاری که او در آنها بازی کرده است را میتوان بدین ترتیب نام برد: «فروشنده»، «هیهات»، «امکان مینا»، «پرسه در شهر لاجوردی»، «تنها در چند دقیقه سکوت»، «هاری»، «عصر یخبندان»، «برف»، «آفریقا»، «خانه پدری»، «سعادتآباد» و «عیار ۱۴».
همایون ارشادی
او هم مانند مسعود رایگان، حضوری دیرهنگام در سینمای ایران داشت؛ اما بلافاصله نقشهای مناسب و قابل توجهی را نصیب خود کرد. ارشادی با همان اولین همکاریاش با کارگردان شهیر ایرانی، عباس کیارستمی در فیلم «طعم گیلاس» توانست در سطح بینالمللی تحسین مخاطبان و منتقدان را برانگیزد. او تجربهی همکاری در فیلمهای غیر ایرانی نظیر «بادبادکباز» و «تحت تعقیبترین مرد» به کارگردانی آنتون کوربن و بازی در کنار فیلیپ سیمور هافمن، ریچل مکآدامز و ویلم دفو و ایفای نقش دکتر عبدالله و غیر از آن را نیز دارد. پیش از این در فیلم «ملکه» هم با ایفای نقشی متفاوت و بدون دیالوگ، با باشهآهنگر همکاری داشته است. برخی از فیلمهایی که نام او را بهعنوان هنرپیشه بر خود دارند، عبارت است از: «جایی دیگر»، «واکنش پنجم»، «سیمای زنی در دوردست»، «پرونده هاوانا»، «رؤیای خیس»، «از دوردست»، «زندگی با چشمان بسته»، «آل»، «آینههای روبرو»، «آسمان محبوب»، «یکی از ما دو نفر»، «زمان معکوس»، «ما همه گناهکاریم»، «یک عاشقانه ساده»، «یک سطر واقعیت»، «بی خداحافظی»، «چک» و «نارنجیپوش».
مهتاب نصیرپور
او که دانشآموخته و مدرس تئاتر است، بیش از سینما و تلویزیون هم در عرصه تئاتر فعال و موفق است. اما حضور به نسبت اندکش در سینما و تلویزیون هم خالی از درخشش و موفقیت نبوده است. از جمله کسب دو سیمرغ بلورین برای ایفای نقش مکمل در دو فیلم «به نام پدر» و «من ترانه پانزده سال دارم». او در آثار دیگری هم ظاهر شده است. از میان آنها میتوان به «آستیگمات»، «دو»، «تهران ۱۵۰۰»، «فرزند خاک»، «سگکشی»، «دنیای وارونه» و «مسافران».
ستاره اسکندری
او نیز در هر سه عرصه سینما و تلویزیون و تئاتر فعالیت میکند. اما شهرتش نزد مخاطب عام، بیشتر به خاطر ایفای نقش در مجموعههای تلویزیونی است. مثلاً ایفای نقش در سریال «نرگس» که پس از فوت مرحوم پوپک گلدره رخ داد، برای او شهرت قابل توجهی بهبار آورد. پس از آن هم در مجموعههای تلویزیونی چندی بازی کرد. نظیر «مرگ تدریجی یک رویا»، «شوق پرواز» و «با من بمان». فیلمهای سینمایی نیز در کارنامه کاری او کمتعداد نیستند. از جمله «هیس! دخترها فریاد نمیزنند»، «آقا یوسف»، «قبرستان غیرانتفاعی»، «قصه پریا»، «ملاقات»، «شبانهروز»، «مواجهه»، «مسافر ری» و «حریف دل».
عوامل دیگری هم در ساخت فیلم سینمایی «سرو زیر آب» با محمدعلی باشهآهنگر همکاری کردهاند: تهیهکننده: سید حامد حسینی، نویسندگان: محمدعلی باشهآهنگر، حامد باشهآهنگر، صدابردار: عباس رستگارپور، طراح گریم: محسن بابائی، تدوین: حامد باشهآهنگر، جلوههای ویژه میدانی: محسن روزبهانی، جلوههای ویژهی رایانهای: اوژن سید اشرفی، ماکان خاکزاد، عکاس: علی نیکرفتار، دستیار کارگردان و برنامهریز: حسین فلاح، مدیر تولید: طاهر امانی، مشاور رسانهای: مریم نراقی.
نویسنده: سمیه سادات حسینی