به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، جواد عزتی دیگر آن کمدین صرفاً تیپساز آثار مهران مدیری نیست. عزتی سال نود و شش بازیگری است که توانسته دنیاهای جدیدی را در بازیگری کشف کند و با ایفای چند نقش متفاوت چهره دیگری از خود به نمایش بگذارد. عزتی در سال نود و شش توانست خودش را از قالبی که سینما و تلویزیون ایران برای او ساخته بود، نجات دهد.
عزتی در سالهای نه چندان دور بازیگری تیپساز بود که میتوانست با ساختن تیپهای مختلف و جورکردن چند تکیه کلام تمام بار یک سریال طنز متوسط را به دوش بکشد. تیپهای خیلی بامزهای که تنها نقطه جذاب آن سریالها بودند. بابا اتی و لطیف مهمترین تیپهای ساختهشده توسط عزتی در سالهای حضور او در سریالها هستند. علیرغم تفاوتهای بارز و مشخصی که میان این دو تیپ وجود داشت نقاط اشتراکی هم میان این دو تیپ به چشم میخورد که از جمله این نقاط اشتراک میتوان به تکیه بیش از حد این دو شخصیت به تکیهکلامها و میمیکهای تکراری صورت دانست.
این نقشها شاید بین مردم و تماشاگر عام طرفداران بسیاری پیدا کرد، اما نقشهایی نبودند که عزتی را به عنوان یک بازیگر توانا به تماشاگر سینما و تلویزیون معرفی کند. نقشهای فرعی مثل روحانی بامزه و اهل دنیا طلا و مس هم آن نقش متفاوتی نبود که همه توانایی عزتی را به عنوان بازیگر به چالش بکشد. عزتی به یک نقش متفاوت و دور از تیپهای مرسوم تلویزیونی که بازی کرده بود نیاز داشت تا تواناییهای خودش را نشان دهد. عزتی بازیگری مستعد، توانا و بااستعداد بود که نیاز داشت کشف شود.
مهدویان کاشف استعداد عزتی بود و نقشی به شدت متفاوت و جذاب را به جواد عزتی سپرد. نقش یک مامور اطلاعاتی باهوش و کمحرف که بیشتر از سایر افراد حاضر در تیم اطلاعاتی ماجرای نیمروز از مغزش کمک میگرفت. آدم پیچیدهای که تماشاگر نمیتوانست لحظهای به نیت او پی ببرد. عزتی در این فیلم نه دیالوگ متفاوتی داشت، نه صحنه پرتنشی و نه حتی لحظه دراماتیک خاصی که با تکیه بر آنها بتواند توجه تماشاگر را جلب کند.
صادق ماجرای نیمروز یک مامور اطلاعاتی آرام و کم حرف بود که نود و هشت درصد از وجوه شخصیتی او برای تماشاگر پنهان بود. چیزی که تماشاگر از صادق میدید تنها دو درصد از درونیات او بود. صادق مثل کوه یخی در آب بود که ما فقط نوک قله آن کوه یخ را میدیدیم. عزتی جایگاه این نقش متفاوت را در درام پرتنش و پرطپش مهدویان به خوبی پیدا کرده بود و توانسته بود با تحلیلی درست از نقش بازی به شدت متفاوتی ارائه دهد.
عزتی برای نشان دادن تفاوت صادق با سایر کاراکترها از نگاههای ترسناک و برندهاش کمک گرفته بود. این نگاهها انقدر ترسناک و جذاب بود که تماشاگر هنگام تماشای ماجرای نیمروز عزتی کمدین را به طور کامل فراموش میکرد. نگاههایی که سرچشمهاش هوش و فراست صادق بود. بهترین این نگاهها جایی بود که پس از اصرار حامد برای حمله به یکی از خانههای شناسایی شده صادق نگاه ترسناکی به حامد میاندازد که دل تماشاگر را میلزراند.
صادق دقیقاً همان نقشی بود که عزتی برای درخشش واقعی به آن احتیاج داشت. عزتی هم به خوبی از این فرصت استفاده کرد و شخصیتی را روی پرده سینما خلق کرد که نمونه مشابهی در سینمای ایران نداشت. یک مامور اطلاعاتی باهوش، کم حرف و جذاب که با نمونههای واقعی و حتی نمونههای جهانی مو نمیزد. گریم فیلم کمک بسیاری به عزتی کرد تا نقش هرچه باورپذیرتر شود. عزتی فیلم ماجرای نیمروز شباهت عجیبی با یکی از ماموران سابق وزارت اطلاعات پیدا کرده بود. شباهتی که بحثهای فراوانی را برانگیخت. مهدویان هیچگاه عمدی بودن این شبیهسازی را تکذیب نکرد.
اما این نکته را هم عنوان کرد که شخصیت صادق ربطی به آن مامور امنیتی ندارد و صادق از اساس شخصیت متفاوت و مستقلی از آن مامور امنیتی است. ماجرای نیمروز همه آن چیزی را که عزتی برای یک جهش بزرگ نیاز داشت در اختیار او قرار داد. کاندیداتوری در جشنواره فیلم فجر، پیشنهادهای متعدد و متفاوت و محبوب شدن میان طیف متفاوتی از تماشاگران سینما از دستاوردهای نقش صادق برای جواد عزتی بود. اما عزتی انقدر باهوش بود که سینمای بدنه را فراموش نکند. به همین خاطر سعی کرد چند نقش کمدی هم بازی کند تا تماشاگر عام را هم برای خود حفظ کند. دو فیلم اکسیدان و آئینه بغل دیگر فیلمهای اکران شده از جواد عزتی در سال نود و شش بود. دو کمدی نه چندان متفاوت و ضعیف اما به شدت پرفروش که جایگاه عزتی را میان تماشاگران عام سینما هم تثبیت کرد. در اکسیدان عزتی جوانی ساده و معمولی بود که نامزدش او را رها میکند و به خارج میرود.
عزتی هم برای برگرداندن او مجبور میشود در قالب یک روحانی مسیحی فرو برود. اُکسیدان کمدی متفاوتی نبود و نقش عزتی هم نکته خاصی نداشت. اما عزتی همراه با امیر جعفری زوج بانمکی را تشکیل داده بودند و توانسته بودند این تیپهای مستعمل را برای تماشاگر قابل تحمل از کار دربیاورند. آئینه بغل هم دقیقاً مشابه اُکسیدان بود. یک فیلمفارسی تمام عیار و بیظرافت که نقش وردست بامزه فیلم را به عزتی سپرده بودند و او هم با نمک ذاتی خودش توانسته بود نقش را مطابق با همان چیزی که نیاز فیلم بود بازی کند.
هر دو این فیلمها به شدت پرفروش شدند و جایگاه عزتی را به عنوان بازیگری پولساز تثبیت کردند. در جشنواره سی و ششم فیلم فجر عزتی دو فیلم لاتاری و تنگه ابوقریب را در بخش مسابقه داشت. نقشهای عزتی در این دو فیلم نقشهای متفاوتی بودند که عزتی این نقشها را به خوبی بازی کرده بود. این دو فیلم و کمدی هزارپا تا اینجا فیلمهای آماده اکران عزتی برای سال ۹۷ هستند. این لیست نشان میدهد مسیر موفقیت عزتی در سال ۹۷ هم ادامه خواهد داشت.
عزتی حالا بدل به بازیگری جذاب و متفاوت شده است که میتواند همه جور نقشی را با کیفیتی مناسب بازی کند. این دستاورد بسیار بزرگی برای یک بازیگر است. عزتی با خیال راحت میتواند نقشهای متفاوت دیگری را بازی کند و کارنامهاش را از این هم پربارتر نماید. عزتی دیگر آن بازیگر تیپیک سریالهای تلویزیونی نیست. او حالا، بازیگری است که سینمای ایران میتواند به تواناییهایش تکیه کند.
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.