اخیراً نگارش فیلمنامه جدید
محمدحسین مهدویان با نام «
لاتاری» به پایان رسید؛ اما خبرهایی مبنی برعدم صدورمجوز ساخت برای این اثر به گوش میرسد.
مهدویان در صفحه شخصی خود در اینستاگرام، خبر اتمام نگارش آخرین اثر خود را منتشر و وعده ساخت فیلمی با داستانی جذاب را بیان کرده بود. فیلمنامهای که بلافاصله پس از اکران «ماجرای نیمروز» به نگارش درآمده بود.
شنا برخلاف جریان آب
نخستینبار در قالب برنامه «شماوسیما» پشت صحنه تولید مجموعه مستندی با عنوان «
آخرین روزهای زمستان» با محوریت زندگی شهید حسن باقری پخش شد؛ گزارشی که باعث تعجب مخاطبان شد و آنها را غافلگیرکرد. نوع طراحی صحنه، لباس و گریم به گونهای بود که به فضای واقعی بسیار نزدیک بود و تقریباً این سبک کار مستند تا قبل از این در تلویزیون ایران مرسوم نبود.
پس از پخش موفقیتآمیز این مجموعه مستند که حدود 3سال از عمر حرفهای مهدویان را به خود اختصاص داده بود، اینبار وی به سراغ اثری سینمایی با همان سبک و سیاق اثر قبلی خود رفت. «
ایستاده در غبار» با موضوع زندگی احمدمتوسلیان که توانست در جشنواره فیلم فجر بدرخشد.
بلافاصله در سال بعد، بازهم مهدویان که گویا انرژی زیادی برای کار داشت، سراغ تولید فیلم سینمایی دیگری رفت که با شکلی داستانیتر و با دیالوگ و بدون نریشن، با استفاده از بازیگران حرفهای و باموضوع حوادث دهه60 ساخته شد که بازهم توانست سومین اثر موفق مهدویان باشد و نظر مثبت منتقدان و مخاطبان را به خود جلب کند.
سبک کاری، سوژهها و تمام جزییات آثار مهدویان نشان میداد که فیلمسازی برخلاف جریان حاکم بر سینمای ایران ظهور یافته که اگر بتواند روند حرفهای خود را به شکلی معقول ادامه دهد، کارگردانی آیندهدار در تاریخ سینمای ایران خواهد بود.
قاچاق زنان ایرانی
اوایل دهه80 شمسی و در زمانی که سخنرانیهای دکتر حسن عباسی طرفداران زیادی پیدا کرده بود، در یکی از سخنرانیهای وی به موضوع حساس و عجیبی اشاره شد که همان موقع جنجال زیادی به پا کرد. قاچاق دختران ایرانی به کشورهای حاشیه خلیج فارس برای بهرهبرداری جنسی، موضوعی بود که در آن دوره بسیار حاشیهساز و باعث چالش بین دولت وقت اصلاحات و برخی منتقدان شد.
مرجع رسمی و قابل اعتماد درباره موضوعات حساسی ازاین دست، تنها مراجع ذیصلاح داخلی هستند اما با توجه به محدودیت اطلاعات و منابع دراین زمینه، بالاجبار باید به برخی اخبار و اطلاعات منابع غیرایرانی مراجعه کرد. دریکی از این موارد که در سال2016 منتشر شد، روند قاچاق دختران ایرانی به کشورهای حاشیه خلیج فارس در طول سالهای 2009 تا 2015 رو به افزایش گزارش شده بود؛ گزارشی که اگر صحت داشته باشد لزوم توجه بیش از پیش به این پدیده تأسفبرانگیز و مقابله جدی با آن را میطلبد.
مهدویان پس از اتمام نگارش آخرین فیلمنامه خود، از عنوان «لاتاری» برای آن استفاده کرد و به طرفدارانش وعده ساخت فیلمی جذاب و متفاوت را داد که پس از صدور مجوز ساخت برای نمایش در جشنواره فیلم فجر آماده خواهد شد. وی آخرین پروژه خود را در ژانر اجتماعی و در بستر زمانی معاصر معرفی کرده و گفته بود که برخلاف آثار قبلیاش به جای دوربین 16میلیمتری، سراغ دوربین دیجیتال خواهد رفت.
هرچند عنوان خاص فیلم برخی گمانهزنیها را درمورد داستان آن ایجاد میکرد اما مهدویان به موضوع فیلم اشارهای نکرد تا آن که سایت کافه سینما خبری را درباره سوژه فیلم منتشر کرد. این رسانه موضوع حساس قاچاق جنسی زنان ایرانی را به خارج از کشور، سوژه لاتاری عنوان کرد.
مجوز ساخت پشت چراغ قرمز
چند روز پس از انتشار اخبار مربوط به تولید فیلم لاتاری و برخی حواشی مربوط به موضوع احتمالی آن، اخباری به گوش میرسد که ظاهراً صدور مجوز ساخت لاتاری با مشکل مواجه شده است.
آنطور که به گوش میرسد، مرجع صدور مجوز ساخت، هم به موضوع و هم برخی بخشهای فیلمنامه جدید مهدویان ایرادات جدی وارد کرده و همین باعث نامشخص بودن سرنوشت تولید این فیلم شده است. فیلمنامهای که بلافاصله پس از اکران ماجرای نیمروز آغاز شد و همزمان با تولید مستند «ترورسرچشمه» که اکنون مراحل پایانی تدوین را طی میکند، به پایان رسید. حالا باید دید کارگردان پرانرژی این روزهای سینمای ایران با این چراغ قرمز صدورمجوز چه خواهد کرد؛ آیا نهایتاً مجوز ساخت دریافت میکند یا مجبور به رها کردن این سوژه خواهد شد.
موضوع حساس قاچاق جنسی زنان ایرانی به خارج از کشور، سوژهای است که قطعاً میتواند حواشی زیادی داشته باشد و ارگانهای مختلفی را به خود حساس کند. چنین موضوع خاصی، دقت و تعهد ویژهای میطلبد که طبیعتاً در هر فیلمسازی وجود ندارد. محمدحسین مهدویان در عمر کوتاه اما موفق هنری خود ثابت کرده که هم دقت و هم تعهد ساخت چنین پروژههای حساسی را دارد؛ هرچند برای تولید این سوژه حساس دریافت مشاوره از ارگانهای ذیصلاح الزامی است که قطعاً مهدویان به آن اندیشیده است.
اگر موضوع داستان لاتاری همانی باشد که پیش بینی شده، لازم است که وقت و اهمیت زیادی به آن اختصاص داده شود، چرا که این سوژه یک پدیده تلخ و ملی است که طرح موضوع آن در سینما میتواند در راستای مصالح کلان ملی باشد و مهدویان با ساخت اثر ویژهای چون ماجرای نیمروز، لیاقت خود را برای ورود به این عرصه نشان داده است؛ مهدویان قبلاً برادری خود را ثابت کرده است.
چقد خوبه که جوون ها وارد عرصه میشن و پیر و پاتال ها مجبورن به احترام شون از جا برخیزن