به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، رضا مقصودی، فیلمنامهنویس فیلم به یادماندنی «لیلی با من است» امسال در اولین تجربه کارگردانیاش با «خجالت نکش» در سی و ششمین جشنواره فیلم حضور دارد. فیلمی کمدی که شوخیهای سیاسی هم چاشنی آن است و البته از معدود فیلم های کمدی جشنواره امسال نیز به شمار میرود. مقصودی از سالها قبل به عنوان فیلمنامهنویس فعالیت میکرد و «من سالوادور نیستم» از فیلمنامههای پرطرفدار اوست که البته خودش میگوید نوشتن این فیلمنامه برایش افتخار نیست. مقصودی در گفتوگو با خبرآنلاین از تجربه ساخت اولین فیلمش گفته، فیلمی که به نظر خودش تا اینجا توانسته او را به اهدافش نزدیک کند.
سالهاست شما را به عنوان فیلمنامهنویس میشناسیم و آثار شاخصی مثل «لیلی با من است»، «شیدا» و .. را هم از شما در همین مقام دیدهایم. اما امسال در جشنواره فیلم فجر به عنوان یک کارگردان فیلم اولی حضور پیدا کردید. حضورتان در عرصه کارگردانی چرا اینقدر دیر اتفاق افتاد؟
اول اینکه هر موقع ماهی را از آب بگیری تازه است، اما نکته اینجاست که من خیلی سال منتظر شدم در فضای فیلمنامهنویسی یک اتفاق خوبی برای من بیفتد، شاید شما بگویید اتفاق خوب برایت افتاده بوده، فیلمهای «لیلی با من است»، «شیدا»، «اخلاقتو خوب کن»، «من سالوادور» نیستم را داشتی ولی برای یک فیلمنامهنویس داشتن فیلم «من سالوادور نیستم» افتخار نیست. من فلیمنامهای نوشتم که عاشقانه دوستش داشتم ولی روی پرده وقتی نگاه میکنم یک فاجعه میبینم. من سالها تحمل کردم تا نوشته خودم را روی پرده درست ببینم ولی این اتفاق نیفتاد. درست است ممکن است یک فیلمنامهنویس اینطور باشد و بگوید من فیلمنامه مینویسم، تحوبل کارگردان میدهم و دیگر بقیه ماجرا به من ربطی ندارد. این نگاه، نگاه کاملا حرفهای و درستی هم هست و اصلا غلط نیست. اما یک نگاه دیگر دیگر هم وجود دارد که من دارم و آن نگاه تالیفی است.
در واقع این نوع نگاه از دغدغهمندیتان نسبت به آن فیلمنامهای که نوشتید نشات میگیرد. درست است؟
بله، دقیقا. برای من مهم است فیلمی که با فیلمنامه من ساخته میشود چطور روی پرده میرود چون خودم هستم. من میخواهم یک چیزی را خلق کنم و حرف خودم را به نمایش بگذارم. در سینما این امکان برای من وجود ندارد و نمیتوانم در سینما مولف باشم. یک فیلمنامهنویس نمیتواند در سینما مولف باشد مگر اینکه خودش بخواهد فیلمش را بسازد. به همین دلیل من وارد این عرصه شدم و تصمیم گرفتم خودم فیلم بسازم و بگویم این من هستم، کارهای قبلی من نبودم، بخشی از من بودن، شاید حتی بخشی مخدوش از من. ولی فیلم خودم نزدیکتر است به آن چیزی که میگویم. شاید یک مقدار کمی دیر شده باشد اما هنوز هم فرصت هست.
ایده «خجالت نکش» از چه زمانی در ذهنتان شکل گرفت؟
حدود 5-6 سال پیش، زمانی که آقای احمدینژاد رئیسجمهور بودند این ایده به ذهنمان رساند اما بدون شوخیهای سیاسیاش. فیلمنامه هم فیلمنامه یک سریال بود که طرحش را همسرم خانم افرا جورابلو پیشنهاد داد و با هم آن را نوشتیم. ایشان به من کمک کردند تا فیلمنامه را بنویسم اما این طرح کار ابتدا یک سریال خانوادگی نوروزی بود که آن را به تلویزیون دادیم. تلویزیون گفت طرح را نمیخواهد و سریال را کار نمیکند. ما هم آن را کنار گذاشتیم. زمانی که تصمیم گرفتم یک فیلمی را بسازم و دنبال یک فیلمنامه خوب میگشتم با اینکه طرح و ایده زیاد داشتم ولی فکر کردم یک فیلمنامه کمدی می خواهم که تهیهکننده را مشتاق کند و او را سر ذوق بیاورد که بخواهد پای کار بیاید. فکر کردم چه فیلمنامهای بهتر از آن کار که قبلا نوشته بودم، آن را میآورم و به شکل سینمایی ارائهاش میدهیم. طراحی فیلمنامه سینمایی این کار را انجام دادیم، البته جنبههای سیاسی هم به کار وارد و مایههای شوخی آن هم بیشتر شد. آقای پروینحسینی تهیهکننده کار هم مشتاق شدند که این کار را تهیه کنند و ما هم وارد کار شدیم و این اثر را ساختیم.
شاید اشارهای که به نوشتن این فیلمنامه برای تلویزیون کردید بیربط به سوال بعدیام نباشد، در واقع به همین دلیل در انتخاب بازیگران به این شکل عمل کردید؟ ما احمد مهرانفر و شبنم مقدمی را در فیلمهای سینمایی زیادی دیدیم اما شاید به خصوص مهرانفر به خاطر پیشزمینهای پررنگی که هنوز خیلیها از حضورش در «پایتخت» دارند بیشتر به عنوان چهرهای تلویزیونی شناخته میشود؟ چرا در انتخاب بازیگرانتان سراغ این افراد رفتید؟ دلیل خاصی داشت یا نقشها اینطور ایجاب میکرد که چنین انتخابهایی داشته باشید؟
بازیگرانی که در کارهای کمدی اغلب بازی میکنند، همهشان اساسا از تلویزیون آمدند، ضمن اینکه آقای مهرانفر و خانم شبنم مقدمی در سینما در نقشهای جدی خیلی خوب درخشیدند و حضور خیلی خوبی داشتند. شبنم که جایزه هم گرفته. احمد هم همین سال گذشته در «ماجرای نیمروز» نشان داد توانایی شکلپذیری و نقشپذیری را دارد. من با توجه به توانایی این دو نفر سراغشان رفتم. فیلمنامهای که من نوشتم و نقشهایی که این دوستان بازی کردند نیازمند حضور بازیگرانی بود که بتوانند شکل جدیدی پیدا کنند. به همین خاطر همین توانایی من سراغشان رفتم، مضاف بر اینکه کتمان نمیکنم من به خاطره ذهنی بیننده نسبت به این بازیگران در عرصه کمدی هم چشم داشتم و دارم. همانطور که همه این کار را میکنند. امیدوارم یک روزی برسد من بخواهم فیلم کمدی را بسازم و صد در صد هم آدمهای جدی استفاده کنم و از آدمهایی که اصلا کمدی بازی نکردند بخواهم کمدی بازی کنند.
امسال تعداد کمتری فیلم به بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر راه پیدا کرد اما فیلم شنا هم به عنوان یک فیلم اول در میان آثار دیده شد. پیشبینی میکردید با اولین ساخته سینماییتان در میان فیلمهایی جشنواره دیده شوید و این اتفاق چقدر میتواند برایتان مهم و تاثیرگذار باشد؟
واقعیت این است که من اصلا چنین چیزی را پیشبینی نمیکردم. چون فیلمهای دیگر را ندیده بودم نمیتوانستم پیشبینی کنم، در واقع من باید در مقایسه به این نتیجه برسم که فیلم من میتوانست حضور داشته باشد یا خیر. اما زمانیکه فیلمنامه نوشته شد و سر و شکل پیدا کرد من فکر کردم این فیلم هم میتواند مورد توجه مردم عادی قرار بگیرد و هم میتواند اهالی سینما و آنهایی که جدیتر به سینما نگاه میکنند را راضی کند. واقعیت این است که برای من یک امتیاز بود که هیات انتخاب بعد از دیدن فیلم من با هفت رای کامل رای به حضور «خجالت نکش» در جشنواره سی و ششم دادند. این برای من یک امتیاز و پیروزی محسوب میشود و خدا را شکر میکنم که تا همینجا هم اتفاق مهمی افتاده است. این روزها هم که در سالنهای سینما فیلم را با مردم میبینم به نظر میرسد من توانستم تا حدودی به آن هدفی که میخواستم رسیدم و اتفاقات خوبی در حال رخ دادن است. باید ببینم بعدش چه میشود.
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.