به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، «
اکسیدان» تازه ترین فیلم کمدی است که با زبان طنز سوژه ای مهم را محور روایت داستان قرار داده. فیلم هایی را که پیش از این سراغ مباحث تابو رفته اند، بررسی و سرنوشت شان را مرور کرده ایم.
نه در سینمای ایران بلکه در همه جای دنیا، وقتی امری تابو سوژه فیلم می شود، بهترین راه برای نزدیک شدن به آن انتخاب زبان شوخی و کنایه است. گاه نتیجه حاصل می شود و گاه نه. «لیلی با من است» با دفاع مقدس شوخی می کند و به سلامت روی پرده می رود اما همین کارگردان وقتی با زبان کمدی سراغ روحانیت، حج و انتخابات می رود، قهر توقیف روی فیلم هایش می بیند.
«اکسیدان» تازه ترین فیلمی است که در بخشی از آن پای یک کشیش به داستان باز می شود. روایت حامد محمدی اعتراض هایی به همراه داشته اما فیلم بر پرده مانده. در این گزارش ابتدا به متن و حاشیه «اکسیدان» اشاره شده و در ادامه سرنوشت شش فیلم که داستان شان را از موضوعات تابو گرفته اند، مرور کرده ایم. حاشیه های آنها چه بوده؟ از نظر فنی فیلم های خوبی هستند؟ مخاطب فیلم ها را دوست داشته؟ و...
ایده ناب، پرداخت متوسط
درباره «اکسیدان» که حاشیه هایش در آستانه اکران کلید خورد و البته به رونق گیشه کمک کرد.
ماجرا چیست: «اکسیدان» داستان جوانی است (
جواد عزتی) که در بخش فنی یک شرکت خودروسازی کار می کند. در آستانه ازدواج است و وامی 50 میلیونی می گیرد تا خانه ای اجاره کند. در آستانه ازدواج است و وامی 50 میلیونی می گیرد تا خانه ای اجاره کند. نامزدش (
لیندا کیانی) پول را بر می دارد و به خارج از کشور می رود و از او می خواهد برای ادامه زندگی در خارج از ایران بار سفر ببندد. گرفتن ویزا آن هم در چند ساعت کار راحتی نیست و این جوان دست به دامن آدمی کارچاق کن (
امیر جعفری) می شود.
شوخی چگونه شکل می گیرد: چند راه پیش پای جوان گذاشته می شود تا امکان صدور سریع ویزا مهیا شود. از جمله راهکارهایی که برای صدور ویزا در فیلم مطرح می شود، تغییر دین است. جوان مسلمان به کلیسا می رود تا با پوشیدن لباس کشیش و شرکت در مناسک مذهبی تظاهر به تغییر دین کند و فیلم و عکسش را به سفارت نشان دهد و بگوید به خاطر پذیرش مسیحیت امکان ماندن در ایران برایش مهیا نیست.
فیلم موفقی است؟ نه. دلیل اول به ضعف های فیلمنامه و کارگردانی بر می گردد. «اکسیدان» اولا سوژه حساسی دارد و در ثانی بنایش را روی کمدی قرار داده. یعنی نویسنده و کارگردان باید طوری فیلم را پیش ببرد که نه تنها وهن به ذهن متبادر نشود که شوخی ها بکر، بجا و در خدمت داستان باشند. این اتفاق نیفتاده و شوخی های «اکسیدان» غالبا سطحی و برگرفته از نمونه های رایج در شبکه های اجتماعی است.
حاشیه ها: پیش از اکران شایعه شد حوزه هنری اجازه نمایش فیلم در سینماهایش را نمی دهد و با شروع اکران این شایعه رنگ واقعیت گرفت. اعتراض دو نماینده ارامنه و برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی منجر به تشکیل جلسه ای میان آنها و تهیه کننده فیلم شد که ظاهرا توضیحات قانع کننده بوده. حاشیه ها به کمک فیلم آمده و تا الان سه میلیارد و 600 میلیون تومان فروش داشته است.
قشر روحانی/ فیلم مارمولک
قشر روحانی تا سال ها سهمی کوچک از فیلم و سریال ها داشتند تا این که منوچهر محمدی ایده «زیر نور ماه» را مطرح کرد و کارگردانی آن را به سید رضا میرکریمی سپرد. کمی بعد این تهیه کننده تصمیم گرفت حرف هایی را با زبان طنز بیان کند و سال 1382 کمال تبریزی پشت دوربین فیلم «مارمولک» ایستاد.
نوع شوخی: هدف اصلی «مارمولک» نمایش چهره روحانیت واقعی است؛ پس شوخی های شکل گرفته پوسته ظاهری را شکل می دهد. پیمان قاسم خانی (نویسنده) و کمال تبریزی برای نشان دادن این منظور یک دزد به نام رضا مثقالی را در موقعیتی قرار می دهند که لباس روحانی می پوشد. او به منطقه ای که روحانی اصلی قرار بوده برود، رهسپار می شود. با گذشت زمان مشخص شد «مارمولک» نه تنها قصد توهین به روحانیت را نداشته که هدفش نشان دادن چند مفهوم مهم از جمله محبوبیت این قشر میان مردم، ارزش والای لباس روحانیت و... بوده است.
فیلم موفقی است؟ عدم آشنایی رضا مثقالی با اصول اولیه اسلام و رفتار روحانیون دستمایه شوخی کارگردان است؛ به ویژه آنکه ما می دانیم او چه کاره بوده و رفتار و گفتارش بر بار طنز فیلم می افزاید. شوخی های کلامی «مارمولک» به قاعده است. بازی ها و در راس آن پرویز پرستویی درخشان است. فیلم «مارمولک» ابتدا در دوبی به نماش درآمد و بلیت های آن در هفته اول به سرعت پیش فروش شد. این فیلم اردیبهشت ماه در تهران و چند شهر کشور روی پرده رفت و با استقبال بالا موجه شد طوری که در سه روز اول صد میلیون تومان فروخت.
نمونه های دیگر: منوچهر محمدی در مقام تهیه کننده چند فیلم با موضوع روحانیت ساخت که همگی داستانی جدی داشتند؛ از جمله «زیر نور ماه» به کارگردانی رضا میرکریمی و «طلا و مس» به کارگردانی همایون اسعدیان. فیلم «فرشته ها باهم می آیند» که حامد محمدی کارگردانی کرد رگه هایی از طنز دارد اما به پای «مارمولک» نمی رسد. «اکسیدان» را می توان یادآورد «مارمولک» دانست با این تفاوت که این بار یک کشیش به جای روحانی محور روایت داستان است.
حاشیه: قرار بود «مارمولک» جزو فیلم های اکران نوروزی باشد اما حساسیت ها مسئولان سینمایی را مجبور به تاخیر در اکران کرد. فیلم اردیبهشت سال 83 به پرده آمد. فیلم در مشهد تنها یک روز فرصت نمایش پیدا کرد و به تدریج در دیگر شهرهایی که اکران شده بود از پرده پایین آمد. نسخه غیرقانونی آن کمی بعد دست به دست چرخید و اعتراض تهیه کننده هم چاره ساز نبود. چند سال پیش شایعه شد قسمت دوم آن ساخته می شود اما تکذیب شد.
مرگ/ خواب تلخ
پیش از «خواب تلخ» فیلم هایی در سنیمای ایران سراغ داریم که مرگ دستمایه آنها شده اما هیچ کدام به شوخ و شنگی فیلم محسن امیریوسفی نیستند و فرشته مرگ را سوژه قرار نداده اند.
امیریوسفی سال 1382 این فیلم را ساخت اما سال ها رنگ پرده آخر را ندید و اکرانش محدود به محافل سینمایی و جشنواره های خارجی بود.
نوع شوخی: پرداختن به موضوع مرگ و اینکه کسی از عزراییل بخواهد بعدا برای مرگ مراجعه کند، سوژه جالب و در عین حال حساسیت برانگیزی است که محسن امیریوسفی در فیلم اول بلند خود سراغش رفت. «خواب تلخ»، داستان مرده شور پیری به نام اسفندیار در شهر قدیمی سده (خمینی شهر فعلی) است که با عزراییل مواجه می شود. بیشتر ماجراهای این فیلم که در 19 اپیزود روایت می شود. در گورستانی قدیمی و کهنه در شهر سده که بیش از هشتصد سال عمر دارد اتفاق می افتاد. نکته جالب اینکه آدم های فیلم در نقش واقعی خود بازی کرده اند.
فیلم موفقی است؟ بله؛ محسن امیریوسفی توانسته فضایی ایجاد کند که در عین جدی بودن از مخاطب خنده بگیرد. لحن روایت فیلم به مذاق برخی خوش نمی آید اما کسانی که نوعی دیگر از سینما را می پسندند و کمدی های سیاه رادوست دارند با فیلم و شوخی هایش همراه می شوند. فیلم سال 1394 در گروه سینمایی هنر و تجربه به نمایش درآمد و به نسبت فیلم های این گروه فروش معقولی داشت. «خواب تلخ» از جمله فیلم هایی است که نقد مثبت غالب منتقدان را به خود دید و البته مورد توجه منتقدان و جشنواره های خارجی قرار گرفت.
نمونه های دیگر: فیلمی که با فرشته مرگ شوخی کرده باشد، بعد از «خواب تلخ» ساخته نشد. پیش از این محمدرضا هنرمند فیلم های «زنگ ها» و «مرگ دیگری» را با تم مرگ ساخته بود اما با حضرت عزراییل شوخی نکرده بود. البته اگر «خواب تلخ» را ببینید، متوجه می شوید که کارگردان قصد توهین نداشته و از دل این شوخی دنبال حرف مهم دیگری بوده است. «آقای الف» علی عطشانی هم با تم مرگ ساخته شده اما اثری جدی و البته ضعیف است که مورد توجه مخاطبان قرار نگرفت.
حاشیه: «خواب تلخ» 12 سال در صف اکران ماند. شوخی های این فیلم مسئولان سینمایی را از دادن پروانه نمایش برحذر می کرد و همین باعث شد اولین ساخته محسن امیریوسفی در صف اکران بماند. با این حال «خواب تلخ» حضور جهانی موفقی داشت. فیلم نخستین بار در سال 2004 در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد و علاوه بر دریافت جایزه نگاه جوان، نامزد دریافت دوربین طلایی کن هم شد.
کنترل جمعیت/ آتشکار
چهار سال بعد از اینکه محسن امیریوسفی «خواب تلخ» را ساخت و فیلمش مهر توقیف خورد، سراغ یک سوژه حساس دیگر رفت. او سال 1386 پشت دوربین «آتشکار» ایستاد تا این بار هم با زبان طنز یکی از موضوعات مهم جامعه را قاب بگیرد. ماجرای کنترل جمعیت در زمان ساخت فیلم، به داغی سال های پیش نبود اما زبان شوخ فیلم می توانست مخاطبان را درگیر کند.
نوع شوخی: در دوره ای به خاطر افزایش جمعیت، مسئولان با ابزارهای تشویقی سیاست کنترل جمعیت را پیش گرفتند و شعار «فرزند کمتر زندگی بهتر» را سرلوحه قرار دادند. یکی از تمهیداتی که دولت های وقت برای آن تبلیغات گسترده ای راه انداختند، عمل رایگان وازکتومی بود. محسن امیریوسفی هم برای روایت «آتشکار» داستان یکی از کارگران آتشکار (سهراب با بازی حمید فرخ نژاد) را محور قرار داد که به اصرار همسر باید عمل وازکتومی کند اما روح پدر مخالف این تصمیم است. در مرام این خاندان وازکتومی یعنی از مردی افتادن و خب چنین اتفاقی کسر شأن است!
فیلم موفقی است؟ محسن امیریوسفی این بار هم در خلق موقعیت های خنده دار موفق عمل کرده؛ کمااینکه «آتشکار» در نخستین نمایش جشنواره ای با استقبال اصحاب رسانه و منتقدان مواجه شد. شوخی های کلامی و موقعیت های کمیک و نیز بازی خوب حمید فرخ نزاد از عوامل موفقیت «آتشکار» است. «آتشکار» در فصل مرده اکران، یعنی بهمن و اسفند سال 1389 با قید محدودیت سنی بالای 16 سال روی پرده سینماها رفت و شکست بدی خورد. بعد از مدتی نسخه دی وی دی آن به شبکه نمایش خانگی آمد که البته برخی رسانه ها معترض توزیع گسترده آن بودند.
نمونه های دیگر: پیش و پس از «آتشکار» فیلمی دیگر که با سیاست کنترل جمعیت شوخی کند، ساخته نشد. کارگردان البته فقط با وازکتومی شوخی نکرد و این اتفاق را دستمایه نقدی بر بحران های جنسی و مشکلات رفتاری موجود در جامعه قرار داد. پدیه ای مثل دوستی های اینترنتی تازه داغ شده بود و خیلی ها از این طریق فریب می خوردند. کارگردان همه این مفاهیم را در «آتشکار» قرار داده بود. هر چند برخی شوخی های فیلم با اعتراض عده ای از مخاطبان مواجه شد اما نمی توان شوخ طبعی امیریوسفی را نادیده گرفت.
حاشیه: سال 86 امیریوسفی برای «آتشکار» پروانه ساخت گرفت. اسفند همان سال پروانه نمایش فیلم صادر شد و قرار بود اردیبهشت 87 اکران شود ولی درست 10 روز مانده به آغاز نمایش، جلوی اکران گرفته می شود. «آتشکار» در ابتدای دولت دهم از محاق خارج شد. اما گیشه آن سرد بود و برخی رسانه ها دست به انتقاد زدند که چرا فیلم اکران عمومی شده.
مناسک حج/ از رییس جمهور پاداش نگیرید
رضا مقصودی و کمال تبریزی قصد داشتند در «پاداش» با بعضی از مدیران ارشد که به حج می روند، شوخی کنند و فیلمی شبیه «لیلی با من است» رقم بزنند. فیلم سال 1387 کلید خورد اما سال ها در محاق بود و اجازه اکران نداشت و در نهایت با نام «از رییس جمهور پاداش نگیرید» به نمایش عمومی درآمد.
نوع شوخی: کمال تبریزی دوست دارد به خطوط قرمز نزدیک شود و با زبان مطایبه برخی نقدها را مطرح کند. حج و مناسک آن سوژه دوازدهمین فیلم او شد که ابتدا «پاداش» نام داشت و بعدا به «از رییس جمهور پاداش نگیرید» تغییر اسم داد. دوربین او در این فیلم همراه با یکی از مدیران ارشد کشور به مکه می رود تا سرگذشت او در این شهر را روایت کند. او آدمی مغرور و ریاکار است و این موقعیت دوگانه بستر موقعیت کمیک فیلم می شود. اتفاقات پیش بینی نشده ای برایش رخ می دهد که برخی مرتبط با اعمال حج است و برخی مربوط می شود به زمانی که در هتل اقامت دارد.
فیلم موفقی است؟ «از رییس جمهور پاداش نگیرید» تلاشی نافرجام برای طرح یک انتقاد به برخی مسئولان است و می خواهد تحول یک انسان ریاکار را نشان دهد. همان کاری که تبریزی در «لیلی با من است» کرد و موفق بود. این بار اما تلاشش به بار ننشسته و یکی از ضعیف ترین ساخته هایش رقم خورده. کمال تبریزی مدعی بود فیلمش ابتر مانده و تیغ تیز ممیزی اجازه نداده منظورش به درستی منتقل شود. با این حال مخاطبان هم پیش از رسانه ای شدن ادای او رغبتی برای تماشای فیلم از خود نشان ندادند و فیلم جزو آثار شکست خورده سال 94 لقب گرفت.
نمونه های دیگر: قبل و بعد از «از رییس جمهور پاداش نگیرید» فیلمی با تم قرارگرفتن یک نفر در موقعیت قهرمان اصلی فیلم کمال تبریزی در مکه و سرزمین حج ساخته نشده است. چند مستند سراغ داریم که بهترینش را جلال مقدم در سال 1345 ساخت و برادران امیدوار چند سال قبل تر از مقدم، مستندی تحسین شده ساختند و در سال های اخیر دو فیلم داستانی و چند مستند تولید شده. فیلم های داستانی «زمین آسمانی» و «پروانگی» اما کیفیت لازم را ندارند و دوربین شان به خانه خدا ورود نکرده است.
حاشیه: در آستان جشنواره بیست و هشتم فیلم فجر زمزمه هایی مبنی بر توقیف فیلم به گوش می رسید با این که چند روز بعد رسما وزیر ارشاد وقت این خبر را تایید کرد. گفته می شد فیلم به اعمال و مناسک حج توهین کرده و نیاز به اصلاحات دارد. فیلم کمال تبریزی هفت سال توقیف بود تا این که با حذف برخی شوخی ها و فیلمبرداری مجدد برخی نماها سال 94 اکران عمومی شد. همزمان با نمایش عمومی فیلم، تبریزی به مسئولان سینمایی دولت نهم تاخت.
جنگ/ لیلی با من است
پیش از ساخت فیلم «لیلی با من است» سهم شوخی و مطایبه در فیلم های جنگی دیالوگ هایی بود که بین رزمنده ها رد و بدل می شد. رضا مقصودی فیلمنامه ای نوشت و یک رزمنده را در موقعیتی قرار داد که اتفاقات پیش بینی نشده ای برایش رخ می دهد. کمال تبریزی سال 1374 این فیلم را کارگردانی کرد که مورد توجه قرار گرفت.
نوع شوخی: مقصودی و تبریزی داستان صادق مشکینی (پرویز پرستویی) را مبنای روایت قصه قرار دادند. او فیلمبردار تلویزیون است و از جبهه و جنگ می ترسد اما برای اینکه بتواند از صندوق تلویزیون وام بگیرد تا خانه نیمه ساخته اش را تکمیل کند باید برای فیلمبرداری فیلمی مستند از اسرای عراقی به منطقه جنگی برود. صادق شبانه وصیتی تنظیم می کند و فردا صبح به همراه آقای کمالی (محمود عزیزی) عازم منطقه می شود. از شانس او اتفاقات طوری پشت هم قرار می گیرند که به خط مقدم میر سد و دیگران از جمله آقای کمالی فکر می کنند رفتارش طبیعی است!
فیلم موفقی است؟ همین که یک نفر از جبهه می ترسد خودش سوژه نابی است چه برسد به اینکه شوخی ها به قاعده و بازی پرویز پرستویی در نشان دادن شمایل او و ترس های بی پایان مشکینی در حد اعلا باشد. ربتم روایت داستان تند است و اتفاقات باورپذیر. از آن سو رفتارهای دوگانه مشکینی بر موقعیت کمدی «لیلی با من است» اضافه کرد. فیلم گیشه موفقی داشت و از آن سو مورد توجه منتقدان قرار گرفت و بارها در بهترین انتخاب های شان از فیلم های دفاع مقدس قرار گرفت. سهم «لیلی با من است» از جشنواره فجر یک سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه است.
نمونه های دیگر: بعد از «لیلی با من است» مسیر برای فیلم هایی که تم شان شوخی با جنگ است باز شد اما همچنان فیلم کمال تبریزی در این زمینه سرآمد و باکیفیت تر است؛ «اخراجی ها» ساخته مسعود ده نمکی با استقبال مخاطب عام مواجه شد و «ضدگلوله» به کارگردانی مصطفی کیایی مورد توجه سخت پسندها قرار گرفت. «پیک نیک در میدان جنگ» دل هیچ گروهی را به دست نیاورد. چند سریال هم در تلویزیون ساخته شد که «بهترین تابستان من» و «نابرده رنج» سرآمد آنهاست.
حاشیه: کمال تبریزی برای جلب رضایت مسئولان کار سختی داشته. اما در اکران فیلم به مشکل برنخورد چرا که او فیلم را به خوبی از لبه پرتگاه عبور داد. رضا مقصودی هم سال پیش به هفت صبح گفت: «بخشی از آن تجربه خود من بود که اولین بار به جبهه رفتم. یک جا روی زمین خوابیده بودم و می گفتم خدایا کمکم کن زودتر برگردم ولی دفعات دیگر هم رفتم. آن زمان با همه احتیاط هایی که وجود داشت، ممیزی ها حالا بیشتر و سختگیرانه تر شده.»
بحران جنسی/ در مدت معلوم
سینما و تلویزیون در پرداخت به بحران جنسی، جسته و گریخته تلاش هایی کرده اند اما وحید امیرخانی سعی کرد به مسئله ازدواج موقت بیش از پیش نزدیک شود. این کارگردان سال 1393 اولین فیلمش را درباره این مسئله ساخت و روانه اکران کرد. فیلم در زمان نمایش عمومی واکنش های متفاوتی به همراه داشت و مدت ها سوژه آن محل بحث و نظر بود.
نوع شوخی: وحید امیرخانی در فیلم «در مدت معلوم» میثم (جواد عزتی) را محور قرار داد که به خاطر مشکلات جنسی دچار گرفتاری هایی شده، جوانی مقید است و در عین حال در ارتباط گیری با جنس مخالف شرم دارد. او کتابی درباره با ازدواج موقت و فشارهای جنسی جوانان نوشته و سعی دارد از طریق راه حلی که فکر می کند صحیح است، معضلات مشکلات اجتماعی جوانان را حل کند. پس با رجوع به دفاتر ازدواج و نیز در کلاس های درسش به موضوع اشاره می کند. سوژه فیلم «در مدت معلوم» مسائل جنسی جوانان است و نقبی به ازدواج موقت هم می زند.
فیلم موفقی است؟ فیلم ایرادهای زیادی دارد اما امیرخانی توانسته از پس حرفی که می خواهد بزند بربیاید. شاید اگر تجربیاتش در ساخت فیلم ها بیشتر می بود، طراوت بیشتری به «در مدت معلوم» می داد و شوخی هایش را با عمق بیشتر انتخاب می کرد. با این حال فیلمش در زدن حرف اصلی موفق است. سوژه داغ «در مدت معلوم» خیلی ها را به سینما کشاند و فیلم جزو پروفروش های سال 94 شد؛ با سه میلیارد و هشتصد میلیون تومان. برخی منتقدان از فیلم تعریف کردند و برخی عقیده داشتند بیش از حد محافظه کارانه است.
نمونه های دیگر: تا پیش از این پرداختن به ازدواج موقت و کلا مشکلات جنسی در حد اشاره بوده و البته زبان آنها هم برعکس «در مدت معلوم» طنز نیست. فیلمی مثل «فروشنده» که کاملا جدی است به طور ضمنی به بحران جنسی می پردازد، یا «تسویه حساب» کاریکاتوری از این مشکل را نشان می دهد. از آن سو رگه هایی از ازدواج موقت را در «میگرن» یا «خصوصی» دیده بودیم که طنز نیستند. احتمالا خود وحید امیرخوانی دنباله «در مدت معلوم» را با موضوع بحران جنسی خواهدساخت.
حاشیه: فیلم «در مدت معلوم» گرفتار حواشی نشد. پیش از این قرار بود تابستان 1394 به نمایش درآید که در نهایت اکرانش به تعویق افتاد و شائبه ای مطرح شد که سوژه فیلم دردسرساز شده که خب در حد حدس و گمان بود. امیرخانی در بررسی معضلات جوانان از سن بلوغ تا سن ازدواج، حواسش بوده گزک دست کسی ندهد اما نمی توان خاستگاه او و حمایت طیف اصولگرا از فیلم «در مدت معلوم» را نادیده گرفت که باعث شد فیلم به سلامت روی پرده بماند.