به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران؛ این روزها وقتی میبینیم فیلمی مانند «اشنوگل» چنین غریبانه روی پره میرود و تنها چند سالن را برای نمایش عمومی به خود اختصاص میدهد این سئوال در ذهن به وجود میآید، گیشه طی چهار دهه گذشته چگونه هدایت شده که در آن فیلمی چون «اشنوگل» فرصت خودنمایی پیدا میکند. بی توجهی به چنین آثاری در شرایطی است که میبینیم سایر اثرهای ضعیف و عموماً سخیف با حمایت همه جانبه در گیشه مواجه میشود و با کمال تأسف فروش خوبی نیز میکند. «خالتور» و «ثبت با سند برابر است» مثالهایی از این دست کارها هستند. وضعیت پیش آمده را از چند منظر میتوان بررسی کرد که ما در این یاداشت به چند مورد اشاره میکنیم.
وقتی درباره چرایی اکران نامناسب فیلمهایی نظیر «اشنوگل» از مسئولان یا سینماداران سئوال میکنیم آنها جواب میدهند، فیلمهای دفاع مقدسی یا دینی مخاطب لازم را ندارند و به نوعی نمایش همه جانبه آنها در سینما باعث ضرر سینماداران میشود، این توجیه در شرایطی است که اگر فیلمهای ارزشی، رقابتی برابر با فیلمهای بازاری داشته باشند در جذب تماشاگر موفق خواهند بود. این مطلب نیز بارها ثابت شده است. برای مثال وقتی فیلمی چون «شیار ۱۴۳» روی پره رفت همه پیشبینیهای کسانی که حامی فیلمهای گیشه بودند از بین رفت و ما به روشنی دیدیم آن فیلم توانست مخاطبان بسیاری را به سینماها بیاورد، به ویژه مردمی که سالها بود با سینما قهر بودند، زیرا فیلمهای مناسبی را برای دیدن یافت نمیکردند، ولی وقتی کار مورد نظرشان را روی پرده رفت، با اشتیاق به تماشای آن نشستند.
مطلب دیگری که درباره این موضوع میتوان مطرح کرد این است که ما سلیقه تماشاگر سینما را به سمت کارهای کم کیفیت سوق دادهایم، زیرا وقتی مخاطب حرفهای سینما میبینند همیشه یک نوع کار برای تماشا وجود دارد به مرور سلیقهاش نیز وی را به سمت آن قبیل کارها سوق میدهد. در همین رابطه تلویزیون نیز اهرم دیگری است که سبب به وجود آمدن چنین وضعیتی شده است. درباره نقش تلویزیون به دو طریق میتوان اظهارنظر کرد. ابتدا اینکه اگر سینما با خرید و پخش فیلمهای ارزشی از این گونه حمایت میکرد مسلماً در طول زمان فیلمسازان و تهیهکنندگان با شوق بیشتری در این حوزه ورود میکردند، چون از بازگشت سرمایه خود به نوعی مطمئن بودند، ولیکن متاسفانه سیما فعلا ترجیح میدهد آنتن خود را در اختیار فیلمهای ارزان قیمت خارجی قرار دهد.
مطلب دیگر اینکه سیاستهای حمایتی تلویزیون، درباره تبلیغات فیلمهای ارزشی آنگونه که باید کارساز نیست و عموم تبلیغات فیلمهای ارزشی در ساعت نامناسب روی آنتن میرود، این وضعیت درحالیست که سیما میبایست سرمایه خود را در اختیار سینمای انقلاب قرار دهد، چون بودجه این سازمان عریض و طویل از طرف دولت تامین میشود تا آرمانهای انقلاب تبلیغ شود. مطلب دیگر اینکه تلویزیون با سخت و پخش تولیدات کم کیفیت، به نوعی ذهن و سلیقه مرم را همانند برخی فیلمهای سینما به سمت قهقرا سوق میدهد. سریالهای چیپ طنز نمونه بارز این دست کارها هستند، حتی کارهایی که در ظاهر عنوان و داستان دینی و مناسبتی دارند به اندازهای سطحی و ساده انگارانه هستند که تماشاگر به مرور زمان نسبت به این دست کارها بدبین میشود.
بحث دیگری که در این رابطه مطرح است به نقش مطبوعات و منتقدان سینمایی بر میگردد. به این نحوکه در دو دهه اخیر حمایت از فیلمهای جشنوارهای که عموماً مصرف داخلی نیز ندارند به شدت در بین جامعه روشنفکری رواج پیدا کرده است برای همین این دست آثار رایج شده، درصورتیکه در عموم تولیدات مورد نظر نه نقطه روشنی دیده میشود نه در آن به عظمت و بزرگی ملت ایران توجه میشود، برای همین تنها منفعتی که از این قبیل کارها برده میشود میبایست به حساب دولتمردان غربی واریز شود که متاسفانه برخی از ما در جهت تامین خواست آنها قدم بر میداریم.
مخلص کلام اینکه سینمای دینی و دفاع مقدسی غریبترین گونه سینمایی در سینمای داخل است که اگر همینگونه ادامه دهیم تا چند سال دیگر این دست فیلمها را میبایست فراموش کرد، درصورتیکه در سینمای جهان به ویژه غرب هنوز بعد از گذشت ۷۰ سال درباره جنگ جهانی دوم فیلم ساخته میشود، اما ما با گذشت تنها دو دهه در پی فراموشی آن هستیم.
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.