به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، در این سال ها فیلم های زیادی با اسامی عجیب و گاه طلانی ساخته شده اند، اما نکته جالب فیلم هایی است کع نامشان نام یک رنگ است.
در واقع روزی که «زرد» اکران شد، ذهن مان به سمت فیلم هایی رفت که نام شان بر اساس یکی از رنگ ها انتخاب شده است. فیلم را که دیدیم وجه تسمیه آن چندان روشن نبود تا این که سری به کتاب «روانشناسی رنگ ها» تالیف منیره دانایی زدیم. با این تعریف که خانم دانایی از رنگ زرد ارائه کرده اسم فیلم بر اساس یک نگاه درست انتخاب شده و صرفا یک پز نبوده!
در سینمای ما فیلم های زیادی هستند که توی اسم شان رنگ هست اما منظور ما اصل رنگ است، نه ترکیبی از رنگ و عنوان دیگر. مثل
«زرد»، «قرمز»، «صورتی»، «سپید و سیاه»، «آبی» و «خاکستری». یک فیلم دیگر هم هست که هنوز اکران نشده به نام «
شکلاتی» و به کارگردانی
سهیل موفق. فیلم برای کودکان و نوجوانان ساخته شده و نمی دانیم «شکلاتی» رنگ است یا اسم خاص.
محور پرونده ای که می خوانیم بررسی نام فیلم ها و داستان شان است تا مشخص شود قصه و رنگ چه میزان همخوانی دارند؛ اصلا می توان اسم را مناسب درونمایه فیلم دانست؟ برای همین ابتدا از کتاب «روانشناسی رنگ ها» تالیف منیره دانایی کمک گرفته ایم. به طور مختصر نمادشناسی هر رنگ مطرح شده و البته برای کامل شدن تعریف، نکات دیگری هم به نظریات خانم دانایی اضافه شده. این بخش بیشتر ناظر به نظر عموم مردم درباره هر کدام از رنگ ها است. بعد از آن داستان فیلم را شرح داده ایم تا در حال و هوای آن قرار بگیرید. در نهایت گفته ایم اسم فیلم مناسب است یا نه.
نماد رنگ: رنگ زرد را نشانه ذهن و تفکر برتر می دانند. همچنین این رنگ، روشنی و گرما، فضیلت جویی، امید، شادمانی و سرخوشی را نشان می دهد. در کشور ژاپن رنگ زرد نشانه وقار و نجابت است. در چین باستان برای نشان دادن امپراطور به عنوان قدرت برتر، از رنگ زرد استفاده می کردند. رنگ زرد نشانه بیماری نیز بوده است. از ویژگی های منفی رنگ زرد این است که نشان دهنده خیانت، بی ایمانی، ناامیدی، ترس و حرص است. در قرن حاضر رنگ زرد نشانه ملی گرایی و وطن دوستی هم هست. در نظر عموم اما زرد گاهی معنی «مسائل سخیف و حاشیه ای» دارد.
داستان فیلم: سه دوست و همکار قصد ثبت یک پروژه دارند اما در آستانه سفر، یکی شان (شهرام حقیقت دوست) به کما می رود. او برای زنده ماندنش نیاز به پیوند کبد دارد. دوستان برای تامین هزینه دست به کار می شوند و در این میان پرده ها کنار می رود و راز مهم دوستِ به کما رفته، برملا می شود.
نسبت فیلم و رنگ: انتخاب اسم زرد هوشمندانه است. اولا یکی از موضوعات اصلی آن بیماری است و از این حیث داستان فیلم با نام آن انطباق دارد. در ابتدای فیلم با شور و هیجان چند جوان روبرو هستیم که امیدوارانه در پی پروژه شان هستند. از این حیث هم می توان اسم زرد را بامسما دانست. در عین حال در فیلم، خیانت هم صورت می گیرد و معلوم می شود مرد به کما رفته (شهرام حقیقت دوست) مدتی با زنی غیر از همسر خودش (
ساره بیات) سر و سری داشته است. خب همان طور که ابتدای مطلب خواندید در برخی فرهنگ ها زرد نشانه خیانت است. به این ترتیب فیلم مصطفی تقی زاده از سه منظر همسویی کامل با مفهوم زرد دارد و به راحتی می توان نتیجه گرفت اسم فیلمش با فکر و منطق انتخاب شده است.
نماد رنگ: رنگ سفید، روشن ترین رنگ ها و نمادی از شادی، نشانه ای از صلح و صفا و تسلیم و کنایه از پاکی و بی آلایشی و فضیلت و بزرگواری است. رنگ سیاه، تیره ترین رنگ ها و در مقابل رنگ سفید، نشانه هیبت و وقار و شعار حزن و عزا است.
داستان فیلم: فیلم سینمایی «سپید و سیاه» داستان جوانی 22 ساله به نام فرید با بازی مهرداد صدیقیان را روایت می کند که پیش از مهاجرت همیشگی اش از ایران، برای وداع با هفت دختر که هر یک نشانه ای از عشق گم شده او دارند، در آخرین روز سال، سفری را از جنوبی ترین تا شمالی ترین نقطه تهران آغاز می کنند. مهرداد صدیقیان، مهشید افشارزاده، صدرالدین شجره، شهرزاد کمال زاده، حنانه شهشهانی، فریبا نادری، رنگین معتضدی و ... در این فیلم بازی کرده اند.
نسبت فیلم و رنگ: «سپید و سیاه» در دولت دهم توقیف شد و خبری از نمایش آن نیست. خود جعفری چندی پیش درباره دلیل این اتفاق گفته بود: «در گزارشی که در دولت قبل تهیه شده بود، علت نمایش ندادن فیلم را سیاه نمایی و بدآموزی مطرح کرده بودند و در صورت صدور مجوز محدودیت سنی برای آن در نظر گرفته می شد. با این حال زمان فیلم را هم از 105 دقیقه به 74 دقیقه رسانده بودند ولی باز هم مجوز اکران صادر نشد و الان به نظرم با گذشت زمان فیلم کهنه می شود.» فیلم دیده نشده و نمی توان به طور قطع درباره نسبت فیلم و رنگ نظر داد منتها بر اساس خلاصه داستان پی بردن به این نکته خیلی سخت نیست که قاسم جعفری در «سپید و سیاه» استفاده استعاری از رنگ ها کرده و خواسته دو مفهوم کاملا متضاد را روبروی هم قرار دهد؛ یکی نماد روشنی و دیگری سمبل سیاهی و فلاکت. که ظاهر سهم دومی هم بیشتر بوده و همین توقیفش را باعث شده است.
نماد رنگ: صورتی از ترکیب رنگ قرمز و سفید به دست می آید. این رنگ از عشق و احساسات سخن می گوید و به فرد احساس آرامش می دهد. رنگ صورتی نفرت ها و کینه ها را از انسان دور می کند و شادی و آرامش را به انسان هدیه می دهد. قلب انسان از دیرباز، با رنگ صورتی و یا قرمز به تصویر کشیده شده است و این رنگ نشانگر دوستی است و حس شادی و نشاط را برای انسان ها به وجود می آورد. رنگ صورتی در واقع همان رنگ قرمز کم رنگ است و معمولا نشانگر عشق است. رنگ صورتی بردباری و صبوری را به انسان القا می کند و افراد را به مهربانی و محبت تشویق می کند.
داستان فیلم: یک دوئل زن و شوهری. «صورتی» جزو فیلم هایی است که با زبان نه چندان جدی می خواهد مشکلات زن و شوهری را به چالش بکشد. فیلم کمدی نیست اما رگه هایی از مطایبه در آن دیده می شود. جیرانی داستان زن و شوهر هنرمندی را به تصویر کشید که بعد از سال ها قصد جدایی دارند. آنها از هم دور شده اند و جداگانه زندگی می کنند. در این میان فرد سوم یعنی فرزند آنها و زنی دیگر، زمینه علاقه مندی شان را فراهم می کنند و در نهایت به از سرگیری زندگی مشترک ختم می شود.
نسبت فیلم و رنگ: جیرانی بعد از «قرمز» سراغ رنگی از همین طیف رفت و صورتی را برای روایت داستان فیلمش انتخاب کرد. این بار هم بین زن و شوهر اختلاف هست اما نوع برخورد فیلم با این بحران، شوخ و شنگ است. پس برای انتخاب نام فیلم چه رنگی بهتر از صورتی؟ تازه مفهوم عشق که در صورتی هست در بخش هایی از فیلم جاری است. یکی آخر فیلم که زن و شوهر به زندگی شان بر می گردند، دیگری وقتی قرار است ازدواج مجدد مرد صورت گیرد.
نماد رنگ: در برخی افسانه ها، آبی نشان دهنده حکمت، رهبری و پادشاهی است. در نقاشی های کلیساها، رنگ آبی نشان دهنده احساسات عمیق، شکوفایی اعتقاد و تواضع در برابر خداوند و در اسلام و مسیحیت، یادآور پاکی و ایمان است. رنگ آبی، معنایی الهی و آسمانی دارد و در میان شرقی ها و غربی ها نشانه ای از تقدس است. به همین دلیل در کاشی کاری های مساجد، حسینیه ها و مکان های مقدس از رنگ های آبی استفاده می کنند؛ چون این رنگ کمک می کند انسان به ملکوت بیندیشد. در هنر باستانی شرق، رنگ آبی روشن یادآور زندگی، سپیده دم فصل بهار، شکوفه ها و حاصلخیزی است. آبی بسیار تیره نشانه سرمای سوزناک و یخ های خطرناک است و همچنین آن را نشان دهنده پایان زندگی هم می دانند. در میان مردم مان، آبی نشانه آرامش است و البته نمادی از تخیل.
داستان فیلم: مهتاب (هدیه تهرانی) با ارسطو (بهرام رادان) تصادف می کند و از صحنه می گریزد. ارسطو دنبال اوست و با پیدا کردن مهتاب قصد گروگشی دارد. کم کم اما علاقه ای بین این دو شکل می گیرد که منجر به ازدواج می شود. البته بعد از ازدواج کشمکش ادامه دارد و در نهایت یک پایان خوش رقم می خورد.
نسبت فیلم و رنگ: می توان نشانه هایی از همنشینی اسم و داستان فیلم پیدا کرد اما آنقدر قصه ضعیف و تخیلی است که حتی نمی توان باور کرد مبنای انتخاب آن به خاطر مفهوم خیالپردازی موجود در رنگ آبی است. شاید دلیل انتخاب این اسم، رستورانی است که کاراکترهای اصلی در آن قرار می گذارند و آبی نام دارد. شایعه ای در زمان اکران فیلم وجود داشت که «آبی» به نوعی پاسخ استقلالی ها به فیلم «قرمز» است! حتی در تیزرهای فیلم این شیطنت وجود داشت. قصد اصالت دادن به این شایعه را نداریم اما به جای «آبی» می شد اسم های مناسب تری برای فیلم انتخاب کرد.
نماد رنگ: خاکستری نشانه ترس و فقدان احساس است و شفافیت و درخشندگی دیگر رنگ ها را کم می کند. رنگ خاکستری بی تفاوتی، عدم مشارکت و همکاری و سستی و تنبلی را در فرد به وجود می آورد. در زمان جنگ و افزایش فشارهای روانی تمایل به این رنگ بیشتر می شود. رنگ خاکستری پذیرای افکار جدید است و بین ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه ارتباط برقرار می کند. خاکستری همچنین معنای خنثی بودن دارد.
داستان فیلم: «خاکستری» روایت زندگی بیتا (مهناز افشار) است که از شهرستان به تهران آمده و در دانشکده با فرهاد (رامبد شکرآبی) آشنا می شود و با هم قرار ازدواج می گذارند. بیتا، فرهاد را به پسرعمویش ترجیح می دهد اما پدرش راضی نیست. در دوران آشنایی، بیتا پی به خیانت فرهاد می برد و به همین خاطر دست به خودکشی می زند. این بار پدر بیتا که فکر می کند خوشبختی دخترش در ازدواج با فرهاد است، از او می خواهد با دخترش ازدواج کند ولی بیتا پشیمان شده و تن به این خواسته نمی دهد.
نسبت فیلم و رنگ: از جهاتی می توان اسم و داستان فیلم را هم راستا دانست. در بخش هایی از فیلم مفهوم فقدان احساس و ترس جاری است که یکی از نشانه های خاکستری همین است. این ترس از ورود بیتا به تهران و نگرانی خانواده شروع می شود و در فصل مخالفت با ازدواج به اوج می رسد. از آن سو فیلم خیانت هم دارد که به رنگ زرد پهلو می زند. شور عشق و عاشقی آن هم به قرمز نزدیک است ولی انتخاب نهایی نویسنده و کارگردان، خاکستری بوده است. این رنگ قرابت بیشتری با تم فیلم دارد و نمی توان سازندگان فیلم را محکوم کرد که از روی شانس یا اتفاق و بدون منظور به اسم «خاکستری» رسیده اند.
نماد رنگ: قرمز در فرهنگ و باورهای مختلف معانی متفاوتی دارد. در شرق، رنگ قرمز یادآور آتش و از طرفی نشان دهنده تولد دوباره است. در مذاهب یهودیت و مسیحیت اما رنگ قرمز یادآور گناه بوده است. در باور عمومی قرمز نشانه ای برای هشدار، خشونت، التهاب و خونریزی هم هست.
داستان فیلم: ناصر (محمدرضا فروتن) دچار بیماری سوءظن یا اختلال شخصیت پارانوئید است و مدام همسرش (هستی با بازی هدیه تهرانی) را کتک می زند. کارشان بارها به دادگاه کشیده می شود اما ناصر به هستی علاقه مند است و با ابراز ندامت و محبت زندگی اش را پی می گیرد. در نهایت بعد از یک مشاجره شدید که بین این زن و شوهر در می گیرد، ناصر تعادل روحی خود را از دست داده و کشته می شود.
نسبت فیلم و رنگ: فریدون جیرانی اسم فیلمش را بر اساس مفهومی که در باور عمومی درباره رنگ قرمز وجود دارد انتخاب کرده است. خشونت و خونریزی. در عین حال فصل هایی از فیلم به معنای شورانگیز قرمز پهلو می زند که مرد عاشقانه به زن خود محبت می کند و با بیان و رفتار عمق علاقه اش را نشان می دهد. از این منظر داستان و اسم فیلم قرابت کامل با هم دارند. در طول فیلم جوشش عشق مرد به زن و البته خشونت ناتمام ناصر را می توان به یکی از مفاهیم موجود در رنگ قرمز نسبت داد و نتیجه گرفت کلیت فیلم هم به رنگ قرمز می خواند. پایان آن هم با مرگ و ریخته شدن خون همراه است و همخوانی اسم و مفهوم فیلم قرمز کامل می شود. فیلم فریدون جیرانی هم در اکران عمومی موفق بود و هم در هفدهمین جشنواره فیلم فجر کاندیدای هشت جایزه شد. محمدرضا فروتن سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد و هدیه تهرانی سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن را از آن خود کردند.
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبارمنظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.
تا به حال از این نظر دقت نکرده بودم
مرسی...