به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کمال تبریزی کارگردان، منوچهر محمدی تهیهکننده، فرهاد توحیدی نویسنده و میلاد کیمرام بازیگر در نشست فیلم «امکان مینا» که ظهر امروز ۱۷ بهمن ماه در برج میلاد برگزار شد حضور یافتند.
کمال تبریزی انگیزه خود از ساخت این اثر را شرایط اجتماعی موجود در دنیا اعلام کرد و افزود: جریانهای سیاسی مثل داعش مردم را هدف گرفته و سعی در نابود کردن خانوادهها دارند. وقتی این ایده توسط تهیهکننده مطرح شد، از آن استقبال کردم چون به نظرم اتفاق امروز دنیا را ما در دهه ۶۰ تجربه کرده بودیم ولی دنیا نمیدانست که ما چنین بحرانی را سالها پیش از سر گذرانده ایم. در حال حاضر همه جهانیان میدانند که غلطترین روش برای اظهار وجود،داعش است.
وی افزود: میخواستم گوشزد کنم که ما این دورهها را پشت سر گذاشته و اگر الان نسبت به کشورهای همسایه و حتی ممالک اروپایی امنیت داریم به خاطر تجربههایی است که قبلاً کسب کرده ایم.
در ادامه این نشست منوچهر محمدی گفت: این فیلم به سازمانی میپردازد که بهتر است از آن به عنوان فرقه یاد کنیم. هیچکس فکرش را نمیکرد امروز داعش پدید بیاید. اگر سال ۶۳ جلوی فرقه مذکور ایستادگی نمیشد، ما نیز ممکن بود از ظلمهای داعش در امان نباشیم.
وی ادامه داد: شخصیت اصلی قصه، خبرنگاری است که زندگی عادی خود را دارد. پا گذاشتن به حریم شخصی آدمها در پیوستن به گروههای سیاسی مرسوم است. نگاه و تفکر خشک این فرقه در جنگ عراق باعث شد آنها برای نابودی ایران به این نتیجه برسند که باید شهرها را موشکباران کنند.
محمدی اظهار کرد: سؤالی که قصد مطرح کردنش را داریم، این است چگونه یک ایرانی میتواند به اینجا برسد. آنچه برایم مهم بود این بود که به مخاطب بگویم هر انسانی در هر مرحلهای از زندگی ممکن است دچار رفتارهایی شود که واقعاً خطرناک است. این قبیل فرقهها در دنیا کم نیستند و پرداختن به آنها لازم است تا انسانها بدانند چنین گروههایی انسان را از حق انتخاب دور میکنند.
در ادامه این نشست سلطانمحمدی منتقد گفت: یکی از نقاط قابل توجه این فیلم، توجه به نشانههای دهه ۶۰ است که یادآوریاش در قالب یک فیلم سینمایی خالی از لطف نبود. «امکان مینا» فقط اطلاعات را عنصر محرک نمیداند و نشان میدهد یک روزنامهنگار و همسرش و درواقع تکتک عناصر جامعه در یک همکاری، به هدفشان میرسند. این فیلم از برچسبهای گل درشت و شعارزده دور است. برای خوب نشان دادن شخصیتها، کسی شعار نمیدهد و از آن طرف روسری قرمز که بر سر رهبر گروه مخالف دیده میشود، المان قابل توجهی است که به ما نشان دهد قرار است چه فیلمی با چه محتوایی را تماشا کنیم. اگرچه پرداختن به یکسری جزئیات شاید مُطول به نظر بیاید، ولی برای رسیدن به زندگی افراد جامعه آن روز و شناختنشان، همه اینها لازم بود.
وی افزود: صحنهپردازی پرزحمت به نسبت فیلمهای دیگر این جشنواره که نادرست و پراکنده به زمان معاصر پرداخته بودند را باید مد نظر داشت.
فرهاد توحیدی هم در این نشست عنوان کرد: انقلاب با سه شعار «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» در ۲۲ بهمن ۵۷ به پیروزی رسید و نزدیک به دو ماه بعد در ۱۲ فروردین رأی مردم، نظام جمهوری اسلامی ایران را تثبیت کرد.
وی افزود:اگرچه مشکل آب و نان از گذشته بود اما دلیل اصلی قیام، در پایههای ریشهایتری شکل گرفت.
توحیدی ادامه داد:۱۷ هزار ترور به جامعه ایران تحمیل شد که همه را باید از چشم این فرقه دید و جنگ شهرها هم در دو مقطع به ایران تحمیل شد.
این نویسنده تصریح کرد: سعی کردیم با پرداختن به نشانهگذاری، سرشت این افراد را واضحتر نشان دهیم. دغدغه پرداختن به روز، ماه و سال نداشتیم چون نمایش یک مقطع از تاریخ ایران برایمان مهم بود.
کمال تبریزی در پایان این نشست اظهار کرد: امسال با فیلمهای متفاوتی روبرو هستیم که علاوه بر ساختار، نگاه متفاوتی هم دارند. این دستاورد خوبی است که امیدوارم بیشتر به آن توجه شود. همانطور که شاهدیم امسال نسبت به دورههای قبل استقبال هم بیشتر شده است. باید سعی کنیم این تنوع را نگه داریم و گرایش خاصی را به سینما تحمیل نکنیم. هر چیز تکراری، ملالآور است. جامعه رسانهها و منتقدان باید از فیلمسازان بخواهند که یکسویهنگری را کنار گذاشته چون سینما همیشه به تجربههای تازه نیاز دارد.