به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، پس از حدود دو هفته تعطیلی جراید و روزنامه ها، با هم مروری داریم بر مطالب مهم روزنامه های دو روز اخیر:
روزنامه شرق نوشت:
سال ٩٧ برای رسانه ملی با حواشی بسیاری آغاز شد؛ اتفاقاتی که بخش عظیمی از آن به سانسور و ممیزیهای معمول تلویزیون برمیگشت و بهسرعت در شبکههای اجتماعی سروصدا کرد.
با اینکه تلویزیون از مدتها قبل به فکر آنتن نوروزیاش بود و مجموعههای مناسبتیاش را برای این ایام سفارش داده بود، اما هنوز هم میتوان جای خالی کیفیت در برنامهسازی و ساخت مجموعهها را پاشنهآشیل تلویزیون دانست.اختصاص ساعاتی به ویژهبرنامههای تحویل سال شبکهها، بار دیگر این نقد را متوجه تلویزیون کرد که الگوی همیشگی و تکراری برنامهسازی در این ایام برای مخاطب چندان جذابیتی ندارد و قطعا باید از ایدههای بهتری برای ساعتهای باقیمانده به تحویل سال استفاده کرد. در این میان مخاطبانی که هر سال منتظر پخش مجموعه «کلاهقرمزی» بودند، بار دیگر به تماشای این مجموعه نشستند و فارغ از حواشیای که هرساله پیرامون این مجموعه وجود دارد، «کلاهقرمزی» بار دیگر توانست نظر تماشاچیان تلویزیون را جذب کند. مجموعه «پایتخت» هم با رویکردی تازه در روایت قصهاش، آنتن نوروزی شبکه یک سیما را به خود اختصاص داد.
مجموعههای «دیواربهدیوار»، «تعطیلات رویایی» و «هیئتمدیره» نیز هرکدام بخشهایی از آنتن تلویزیون در ایام نوروز را به خود اختصاص دادند.
فارغ از کیفیت مجموعههای تدارکدیدهشده برای ایام نوروز، اعتراض سازندگان این مجموعههای تلویزیونی از نحوه نظارت و سانسور رسانه ملی به آثارشان، توجه بسیاری را به خود جلب کرد. قطعا سهم بیشتر این نقدها از سوی سازندگان سریال «پایتخت» مطرح شد. حذف صحنههای رقص در بازپخش قسمت سوم سریال و حذف سکانسی از مجموعه که رؤیاهای خانواده نقی معمولی پس از سقوط بالن در دریا را نشان میداد، از جمله این موارد است. احمد مهرانفر، بازیگر این مجموعه، با انتشار عکسی از صحنه سانسورشده سریال در اینستاگرام، در متنی اعتراضی نوشت: «تیغ سانسور پخش صداوسیما کم بود اوج هم اضافه شد. دمتون گرم، امشب خوب دست به دست هم دادین تا تماشاگران سریال رو فراری بدین. قصه تکراری همیشگی، خسته نباشی مدیریت، خسته نباشی دلاور، خسته نباشی قهرمان». علاوهبر اعتراض تند احمد مهرانفر، محسن تنابنده، طراح، سرپرست نویسندگان و بازیگر «پایتخت٥»، هم با انتشار متنی کوتاه در اینستاگرام، به سانسور این سریال واکنش نشان داد و نوشت: «آقا میزتون رو نمیگیرن، سانسور نکنید».
در کنار مجموعههایی که تلویزیون برای پخش در نوروز تدارک دیده بود، بخشی از آثار سینمای ایران و جهان نیز در جدول پخش شبکههای مختلف سیما قرار گرفت، اما شاید نکته قابلتوجه در این میان سانسور برخی از فیلمهای سینمایی از جمله «ویلاییها»، «برادرم خسرو»، «سارا و آیدا» و... در پخش تلویزیونی آنها بود؛ فیلمهایی که یکبار در سالن سینما و بعد در نسخه شبکه نمایش خانگی دیده شدهاند و اینبار با ممیزی بخشهایی از رسانه ملی پخش شدند، اما ماجرا به همینجا ختم نشد و در برنامههای ترکیبی تلویزیون ازجمله برنامه «دورهمی» نیز حواشیای از این دست خبرساز شد. حذف بخشهای مربوط به اجرای حمید عسگری، از خوانندگان پرطرفدار پاپ، در برنامه دورهمی منجر به واکنش این خواننده شد. او دراینباره نوشت: «قسمت اجرای موسیقی با حضور من در برنامه دورهمی با سانسور مسئولین همیشه در صحنه صداوسیما مواجه شد. همونقدر که شما از دلیلش اطلاع دارید، منم دارم».
رضا درستکار، سینمایینویس، درباره عملکرد تلویزیون در نوروز و ممیزیهایی که حواشی بسیاری ایجاد کرد، گفت: «تصور میکنم تلویزیون دو تکه شده است؛ بخشی از آن کاملا سنتی رفتار میکند و عملکردش مثل سابق است و بخش دیگری از آن بهروزتر شده است». او ادامه داد: «وقتی سریال «پایتخت» را از شبکه یک سیما تماشا میکنیم شاید باورش کمی سخت باشد که در این سریال میتوان صدای خوانندهای ترک را شنید و در بازپخش همان سریال از شبکهای دیگر سانسور اتفاق میافتد. این رفتار یعنی دو سلیقه یا دو روش بر تلویزیون حاکم است و به نظرم اشکال بزرگی برای صداوسیما محسوب میشود و خطرناک است».
این منتقد در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به اینکه نیاز است تا همگرایی عمومی در تلویزیون به وجود بیاید، گفت: «تمامی سانسورهایی که در تلویزیون شاهدش هستیم مبتنیبر سلیقههای نازل برخی از ممیزان است، چراکه آنها خودشان را متر و معیار میدانند و ریشه در واقعیت ندارد».
درستکار افزود: «بهعنوانمثال در برنامهای مثل دورهمی گاهی نازلترین حرفها پخش میشود و گاهی لحن هم لحن تحقیرآمیزی است و جالب است که چنین حرفهایی فقط مجوز پخش در این برنامه را دارد و این دوگانگی عجیبی در تلویزیون ماست. به گمان من نیاز است که صداوسیما بار دیگر اعتماد ازدسترفته مردم را برگرداند و امروز تنها با نگاه سازنده میتوان این همگرایی را ایجاد کرد و بازگشت مجدد به تلویزیون را به وجود آورد».
حکایت دوستی خاله خرس اوج و «پایتخت»
لیلی فرهادپور در روزنامه شرق نوشت:
«اصولا ضربالمثل و حکایت را خیلی دوست دارم. یکی از محبوبترین آنها برایم ماجرای دوستی خالهخرسه است؛ حالا توضیح میدهم، ولی اول باید یک مقدمه بیاورم. به قول بزرگان، ترجیحدادن کالای ایرانی به کالاهای بنجل خارجی امری است پسندیده. من که همیشه طرفدار سرسخت کالای ایرانی بوده و هستم و وقتی برای خرید میروم، مرتب با خریداران دیگر و فروشندگان در این مورد بحث دارم.
آی حرص میخوردم وقتی فروشنده با یک قمپزی از اینکه جنس لباس (یا حتی ماکارونی) ترکیهای است حرف میزند، انگار که اجناسش از ناف پاریس یا سوئیس آمده و همیشه هم بحثم این بوده که «حالا دیگه ترکیه هم برای ما شده خارج!» جالب اینکه در بحث کالای خارجی، همواره کالاهای وارداتی چینی بد هستند، اما ترکیهای خوب! من هنوز باور نمیکنم که کیفیت در این باور به کالای ترکیهای چندان نقشی داشته باشد، چون هیچجای دنیا (غیر از ایران) به کالای چینی انگ بیکیفیتی نمیزنند و برعکس به کالای ترکیه امتیاز کیفیت بدهند!
(اصلا ترکیه غیر از ایران، به جایی صادرات پوشاک و خوراک دارد؟) البته منکر این نمیشوم که برخی از بازرگانان غیرمحترم (و اغلب از رانت استفادهکن) بازار چین را شخم میزنند تا ارزانترین و نازلترین اجناس را بخرند و وارد مملکت کنند، اما حتما همین رفتار در واردات اجناس ترک هم انجام میشود، حالا چرا اجناس ترک خارجی محسوب میشوند و مرغوب؟ لابد بستگی دارد به آن یک لکه کوچک غرب استانبول که مرز قاره جعلی اروپا از آن میگذرد (چون قاره یعنی انبوهه پیوستهای از زمین که به صورت خشکیهای بزرگ سر از آب درآوردهاند).
بههرحال برای ما همیشه غرب بهبه بوده و شرق اهاه! از جلال آلاحمد تا شایگان تازهمرحوم و از هومیبابا تا ادوارد سعید، درباره این تفاوت و عشق به غرب حرف زدهاند و فلسفه بافتهاند؛ اجازه بدهید من فقط اضافه کنم که لابد راهنداشتن ما به این غرب موعود (ویزای کذایی) و همچنین منع همیشگی آن از تریبونهای رسمی (از روزنامه تا تلویزیون و دنیای مجازی) و ایضا سانسورهای نابجا درباره غرب (که روزبهروز از اعتبار این تریبونها میکاهد) از یک طرف و تحسین و ذوب در همه مظاهر مدرنیته غرب در تریبونهای غیررسمی (و بیشتر آنورآبی) که به علت ضعف در رقابت با آنها روزبهروز اعتبار کاذب بیشتری مییافتند (و مییابند) از طرف دیگر، این عشق به غرب را همیشه برای ما زنده نگه داشته است.
حتما میدانید که برعکس بازار چین که اغلب تیول دولتیها بوده، بخشی از بازار ترکیه، مال مردم تاجر (یا تاجرنما) بوده و هست. اینکه یک عده خانواده و دوست و آشنا را جمع کنند و خرجشان را بدهند تا به وسیله هرکدام از آنها جنس وارد کنند و دوبرابر قیمت به خلقالله بفروشند تاریخی ٣٠ ساله در اقتصاد ایران دارد. حالا این سریال مردمپسند و خوشسروشکل «پایتخت ٥» این سوژه کهنه را برداشته، بهروز کرده و با مخلوطی از داعش به این نتیجه رسیده که هیچجا وطن نمیشود، خب دستش درد نکند؛ اما چرا به قیمت عشق به ترکیه (تو بخوان غرب) و تحسین بلامنازع صنعت گردشگری این کشور! بهخدا ما هم ترکیه رفتیم.
اتفاقا ما، هم گندم خوردیم، هم دست مردم دیدیم! البته نهاینکه فقط سوار هواپیما بشویم، استانبول یا آنتالیا پیاده شویم و مدهوش آن تکه باشیم که به غرب چسبیده! ترکیه برای خودش فرهنگ دیگری دارد و همهاش در مظاهر غرب خلاصه نمیشود. مگر میشود شما به ترکیه بروید و حجاب اسلامی نبینید که ما در سریال پایتخت نمیبینیم؟ مگر میشود به ترکیه بروی و اذان از بلندگوهای مسجد نشنوی!
آخه مگر میشود یادمان برود که کلمه شراب و مشروب را از تمام رمانها و کتابها در ارشاد حذف میکنند و در فیلمهای دوبلهشده تبدیل میشود به لیموناد و شربت، ولی در «پایتخت ٥» قشنگ حرف از مشروبخوردن در این کشور اسلامی زده و نمایش هم داده میشود. آن هم در تلویزیونی که وظیفه اصلی منشی صحنهها و کارگردانها را به این خلاصه کرده است که مچ فلان بازیگر خانم یا دوتا تار مویش پیدا نشود! به استناد تیتراژ پایانی این مجموعه، مؤسسه محترم «اوج» اسپانسر اصلی این سریال است! استغفرالله! آخه آدم دم خروس را باور کند یا قسم... . باور کنید دوستی خالهخرسه همین است.»
انتقاد سیاست روز از منتقدان «پایتخت»
روزنامه سیاست روز در مقابل منتقدان، از «پایتخت» حمایت کرد و نوشت:
آنچه این روزها «پایتخت» را سر زبانها انداخته، نه خود سریال که حاشیهها و انتقاداتی است که به شکل عجیب و غریبی هر روز بیشتر و بیشتر میشود.
شبکههای مختلف تلویزیون در ایام نوروز انواع و اقسام ویژهبرنامهها و مجموعههای تلویزیونی را روی آنتن بردهاند، اما آیا اصلا خبری از نقد و انتقاد به آنها هست؟ اصلا آنها به کنار، همین سریال پایتخت در سالها و فصلهای قبلیاش با این حجم از انتقادات ریزبینانه و جستوجوهای موشکافانه روبهرو بوده است؟ قطعا پاسخ منفی است. اما چرا امسال پس از پخش هر قسمت آن، یک حاشیه و انتقاد و حتی جنجال به پا میشود؟ پاسخ روشن است. چون اول تیتراژ آن لوگوی یک موسسه ثبت میشود: «اوج»
اگر نگوییم همه، اغلب دعواها و انتقادات و حاشیهسازیها به همین نام برمیگردد. و اگر این موسسه مسئولیت حمایت مالی این سریال را برعهده نگرفته بود و میگذاشت پرونده پایتخت بعد از فصل چهارم برای همیشه بسته شود، یا یک شوینده اسپانسر میشد و مدام محصولاتش را توی چشم و حلق مردم میکرد، مشکلی نبود.
مشکل با عوامل پایتخت نیست. اگر انتقادی هم میشود، اگر دوستان به اصطلاح اصلاحطلب سوزنشان روی این سریال گیر کرده نه با سیروس مقدم مشکل دارند نه با محسن تنابنده که اتفاقا گرایشات سیاسیاش نه نزدیک که چسبیده به حضرات است.
مشکلات برخاستن دوباره و «اوج» گرفتن یک سریال با موضوع سبک زندگی ایرانی-اسلامی است که نباید با نام یک موسسه فرهنگی وابسته به «سپاه» باشد.
راستی موسسه اوج همان موسسهای نبود که در دوران مذاکرات برای برداشتن سایه جنگ و طلوع آفتاب تابان، بیلبوردهایی را در سطح شهر زده بود تا به دوستان رو به قبلهی کدخدا بفهماند وعدههای سر خرمن طرف مقابل با «صداقت امریکایی» همخوانی ندارد؟!
جبار آذین، منتقد سینما: دست صدا و سیما پر بود، اما مخاطبی نبود!
منتقد سینما در گفت و گو با روزنامه «صبح نو» نوشت:
هرساله، صداوسیما، علاوه بر برنامههای ویژه آغاز سال جدید اقدام به تولید سریالها و پخش فیلمهایی میکند تا بتواند با جلب نظر مخاطبان خود اقدامی را در این فضا انجام دهد، امسال نیز این رسانه در بخشهای مختلف، تولیداتی را در نظر گرفته بود که از بین آنها،سریالها، شاخصترین مجموعههایی محسوب میشوند که از شبکههای یک، دو، سه و پنج، به روی آنتن رفتند. تولیداتی که برخی از آنها مثل پایتخت و دیواربهدیوار ادامه سری قبل خود بوده و مانند «کلاه قرمزی» در برخی از بخشهای خود به تکرار افتادهاند. در این میان فیلمهای تکراری به نمایش درآمده نیز جای خود دارند.
آقای جبار آذین منتقد، تلویزیون و سینما در گفتوگو با «صبح نو»، پیرامون عملکرد تلویزیون در نوروز ۹۷ و کم و کیف تولیدات آن بیان کرد: صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، امسال هم کوشید تا با دستانی پر، متنوع و متفاوت به استقبال نوروز برود؛ اما بهرغم تمام تلاشها و هزینههایی که صرف برنامهسازی و خرید محصولات خارجی شد، باآنکه بخش اعظم آنتن و شبکههای مختلف از این برنامههای مختلف انباشتهشده بود، ولیکن کمتر توانست، توفیق اجتماعی داشته و نظرات مثبت مخاطبان را با خود همراه کند.
وی ادامه داد: پخش فیلمها و سریالهای تکراری و همچنین نمایش آثار خارجی قلعوقمع شده که عمدتاً به شیوههای سلیقهای مدیران تلویزیون سانسور شده بودند، از عواملی بود که باعث نارضایتی شد. از سوی دیگر امسال تلویزیون در اغلب شبکههای پربیننده خود، سریال تازه داشت. سه تا از این مجموعهها باآنکه ادامه فصل گذشته خود بودند، بازهم مخاطبانی را به خود اختصاص دادند. در رأس این مجموعههای پراقبال از حیث تماشاگر، سریال «پایتخت ۵» قرار دارد و باوجودآنکه این اثر گستردگی موضوعی ندارد و تبدیل به زنجیره خانوادگی خاص باشخصیتهای مشخصشده، مزهپرانیها و موضوعهای ساده و پیشپاافتاده در آن تأثیرات اجتماعی خاصی ندارند. او اضافه کرد: درواقع پیشتازی این سریال در جذب مخاطب به دلیل دارا بودن ساختار و ویژگیهای خوب این سریال نیست، بلکه سریالهای دیگر ضعفهای فراوانی دارند و در این مجموعه هم مشکلات موضوعی به چشم میخورد.
آذین با اشاره به مجموعه شبکه ۲ افزود: همچنین کلاه قرمزی که همیشه مخاطبان خود را دارد، امسال از حیث سوژه به تکرار افتاده و مضامین آموزشی را با جذابیت کمتری داشت، بااینحال بازهم مخاطبان خود را پای شبکه ۲ نشاند. در کنار آن، این شبکه مجموعه «تعطیلات رویایی» را نیز داشت، سریالی که پیش از آنکه یک مجموعه خانوادگی و اجتماعی سرگرمکننده باشد، یک تابلو تبلیغاتی برای جذابیتهای کیش بود، درواقع این سریال فضایی بدون قصه و جذابیت داشت که در آن بیننده صرفاً شاهد لوکیشنهای این جزیره بود. اتفاقی که مشابه آن در سریال «پایتخت» و راه کلیشهای که موجب شد تا مخاطبان همیشگیاش را نداشته باشد نیز افتاد و در بخشی از آن عمدتاً به تبلیغ شهری از ترکیه پرداخت، بهگونهای که اغلب مکانهای توریستی آنجا در این سریال به نمایش درآمد، رخدادی که با پول ملت ما برای کشوری دیگر شکلگرفته است و پایتخت ۵ از این نظر موردنقد جدی قرار دارد.
آذین در ادامه به سراغ شبکه سه رفت و گفت: سریال «دیواربهدیوار ۲» نیز که از شبکه سه پخش شد، عمدتاً به مسائل روزمره و برخوردهای دیالوگی بسنده کرده بود و از موضوعات مهم زندگی روز جامعه عقب بود. در اصل حضور بازیگرانی که اغلب در جلو دوربین بازیهای گیرایی داشتند، عامل جذب مخاطب برای این سریال است. از همین رو فاصله از داستان و موضوعات موجود در کشور و جای خالی آنها در این سریال نیز به چشم میخورد. آذین تصریح کرد: اما سریال دیگری که امسال تلویزیون تدارک دیده بود، مجموعه «هیئتمدیره» در شبکه پنج است. سریال اپارتمانی که در آن سعی شده بود تا از زاویهای متفاوت به معضلات و مشکلات اپارتماننشینی توجه کند. با این نگاه خاص که اینبار در این مجموعه نقش پررنگی به بنگاهها و زدوبندهایی که در این دفاتر و مراکز وجود دارد، اختصاص دادهشده بود. با این احوال «هیئتمدیره» هم سریالی بود که نتوانست مخاطب را چندان با خود همراه کند، چراکه مردم بارها و بارها این قبیل موضوعات را درسریالهای فراوانی با شکلی مشابه به تماشا نشستهاند.
این منتقد در پایان یادآور شد: درمجموع اینکه سریالهای نوروزی ۹۷ تلویزیون گرچه متنوع و متعدد بودند اما نتوانستند نمره بالایی را در کارنامه سازندگان آنها و صداوسیما بنشانند. برنامههای عادی روزمره و روتین تلویزیون هم که جای خود داشتند و همچنان بهگونهای آنتن پرکن بودند. در آنها نیز حرفهای جدید و جذاب برای تماشاگرانی که در جامعه با مسائل مختلفی مواجه است، وجود نداشت. از همین رو در کل تولیدات تلویزیونی بهویژه زنجیرههای آن نمره اندکی بالای حد متوسط میگیرند و میتوان با اغماض بسیار برخی از آنها را در کنار برنامههای قبولشده تلویزیون قرار داد.
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.