به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، تهیه کننده «مادر قلب اتمی» امیدوار است فیلم اش با ستاره های تجاری بفروشد.
«مادر قلب اتمی» یکی از فیلم هایی است که در دولت یازدهم برای اکران با مشکلات فراوانی مواجه شد. این فیلم که محصول سال 93 است و علی احمدزاده آن را ساخته، دو سالی توقیف بود تا بالاخره با رفع مشکلات، پروانه نمایش دریافت کرد و در لیست اکران سینماها قرار گرفت. تهیه کنندگی این فیلم سینمایی را کهمحمدرضا گلزار، ترانه علیدوستی و پگاه آهنگرانینقش های اصلی آن را ایفا می کنند سید امیر سیدزاده تهیه کننده باسابقه سینما و تلویزیون ایران برعهده داشته است. با سید امیرسیدزاده درباره دلایل توقیف این فیلم و نقش متفاوت گلزار در «مادر قلب اتمی» گفت و گویی کرده ایم که در ادامه می خوانید.
در روزهای گذشته، رییس سازمان سینمایی اظهار کرد که هزینه توقیف فیلم ها بیش از هزینه اصلاح و اکران آنهاست.
این یک بینش درست و صحبت مدیری است که فکر درستی دارد. ما بی جهت نباید برای نظام هزینه بتراشیم. یک فیلم را براساس سلیقه شخصی و برداشت خودمان توقیف می کنیم، بعد می آییم به دیده عقلانی به آن نگاه می کنیم، می بینیم نه تنها جای توقیف نداشته که جای تشویق هم داشته. منتها زمانی این اتفاق می افتد که دیگر خسارت خودش را هم به نظام، هم به سرمایه گذار و تهیه کننده و هم به حیثیت و آبروی کارگردان وارد کرده است. برای همین است که حرف ایشان بسیار منطقی و درست است.
«مادر قلب اتمی» چرا توقیف بود؟
این فیلم با پروانه ساخت وزارت ارشاد ساخته شد...
دقیقا مطابق با پروانه ساخته شد؟
بله. حالا اگر یکی، دو ایرادی هم به آن وارد بوده ما پذیرفته ایم و برطرف کرده ایم. اوایل سال 94 برای اخذ پروانه نمایش، فیلم را ارائه دادیم. سه، چهار دقیقه ایراداتی گرفتند و آقای سیدضیا درّی را هم به عنوان نماینده تعیین کردند. ما در جلساتی به اتفاق کارگردان و آقای درّی ایراد کار را برطرف کردیم و نسخه اصلاح شده را دوباره تحویل دادیم و در برج 6 سال 94 صورت جلسه شورای پروانه نمایش دال بر صدور پروانه نمایش تنظیم شد. وقتی من برای گرفتن پروانه رفتم، طبق عرف وزارت ارشاد که پروانه نمایش و مالکیت را با هم می دهند، مالکیت را دادند اما پروانه نمایش را ندادند. دلیلش را پرسیدم. گفتند آقای فلانی گفته پروانه این فیلم را ندهید، به خود ایشان مراجعه کنید.
از مسئولان ارشاد بودند؟
بله. از مسئولان رده بالای ارشاد و یک آدم بی سواد؛ کسی که این کت و شلوار برایش خیلی گشاد بود...
اسم ببرید.
به زودی در یک کنفرانس مطبوعاتی عمومی این موضوع را با اسناد و مدارک خواهم گفت. من به این آقا مراجعه کردم، ایشان گفت این اشکالات به فیلم شما وارد است. من گفتم وارد نیست، ما حدود سه، چهار ماه فیلم را در شورای پروانه نمایش بالا پایین کرده ایم و الان دیگر اشکالی وجود ندارد. ایشان گفت از نظر من اشکال دارد.
گفتم من از نظر شما تبعیت نمی کنم. ایشان گفت در هر حال من فعلا نمی توانم اجازه بدهم این فیلم اکران شود. چندین بار ما را پیش مشاورشان و آقای فلانی و نماینده فلانی فرستادند و حدود دو سال وقت من را گرفتند. بعد از دو سال که دیدم ایشان با همه همین برخورد را دارد، به دادسرای کارکنان دولت رفتم و از ایشان شکایت کردم. احضاریه را به خود من دادند و من پیش آقای فرجی مدیر کل سینمای حرفه ای رفتم. ایشان گفتند شما نامه را به ایشان ابلاغ نکن، موضوع تا هفته بعد حل می شود.
این هفته بعد به چهار هفته بعدش تبدیل شد و اتفاقی نیفتاد. روز قبل از تشییع مرحوم هاشمی رفسنجانی، آقای ایوبی من را در راهروی وزارت ارشاد جلوی اتاق کارشان دیدند. موضوع را گفتم. گفتند فردا که تشییع جنازه است، پس فردا من این مشکل را حل می کنم. پس فردا این آقای به دفتر آقای ایوبی آمد. آقای ایوبی پرسیدند با توجه به مستندات آقای سیدزاده همه چیز درست است چرا پروانه نمایش را نمی دهید؟
ایشان با کمال وقاحت گفتند دو سال است پروانه نمایش آماده است ولی ایشان نمی آیند بگیرند. دو سال بود من آنقدر رفته بودم آمده بودم که مردم فکر می کردند من کارمند ارشاد هستم! از طرفی چه دلیلی داشت که نخواهم یک فیلم پرهزینه سنگین را اکران کنم؟ به ره صورت آقای ایوبی گفتند پروانه نمایش ایشان را بدهید و بالاخره ما پروانه گرفتیم. الان هم قرارداد پخش را بسته ایم.
پس در نهایت در دوره آقای ایوبی مشکل حل شد؟
بله. من بعدا در کنفرانس مطبوعاتی راجع به شخصیت این آقا همراه با اسم و مشخصاتش برای آگاهی مردم می گویم. و همچنین به خاطر هزینه ای که از طرف ایشان به من تحمیل شد و بی لیاقتی ایشان در آن پست، نام ایشان را بیان خواهم کرد. در حقیقت این وظیفه و رسالت من است. من هیچ خصومت شخصی با هیچ کس در زندگی ام نداشته ام و ندارم و نخواهم داشت اما ایشان ضربه ای به سینمای ایران زده که قابل جبران نیست. ایشان به خاطر حفظ موقعیت و صندلی خودش به هر کار خلاف شرعی دست می زد و به راحتی آب خوردن دروغ می گفت و فاصله عمیقی بین سینماگران و بدنه مدیریت سینمای ایران که وزارت ارشاد متولی اصلی اش است انداخت.
در حال حاضر فیلم های دیگری هم داریم که توقیف هستند.
آقای کاهانی دو فیلم دارند. رستاخیر هم هست.
ممکن است ایراد کار آنها هم از همین آقا باشد؟
بعید نیست. وقتی یک نگاه متحجرانه به سینما حاکم شد و کسی در مسند قدرت بود که به جای اعمال قانون، سلیقه شخصی خودش را حاکم می دانست و سر قلم هم دستش بود، امکانش هست. ولی الان گله و ناراحتی من همین است که چرا مسئولان بالادست ایشان، به این قضیه دقت نمی کنند.
سوال من هم همین است. چرا آقای ایوبی وقتی دیدند مستندات شما درست است و ایشان دروغ می گویند برخورد نکردند؟
آقای ایوبی هم با همه حسن نیتی که در سینمای ایران داشت و با همه فرهیخته بودنش در عرصه فرهنگی و هنری قربانی سیاست های همین آقا شد. یعنی اینکه کارایی ایشان در عرصه سینما به خاطر همین آقا بد نشان داده شد.
شما یک صنف به اسم انجمن صنفی تهیه کننده ها دارید. وقتی این اتفاق ها می افتد از این صنف کاری بر نمی آید؟
وقتی به صورت یکپارچه اتحاد و همدلی در صنفی نباشد، این مشکلات طبیعی است. صنف ما هم تا یک سال و خرده ای پیش دچار تشتت وسیع بود، به طوری که چهار نهاد مختلف کارت تهیه کنندگی صادر می کردند و هیچ کدام از اینها هم حاضر نبودند دور یک میز، گرد هم بیایند و مشکلات صنف را حل کنند. همه فکر می کردند نظر خودشان رای منزل است و باید به آن عمل شود. در صورتی که این طور نبود، ولی الان یک سال و خرده ای است که دور هم جمع شده اند و مسائل صنفی در حال حل شدن است، ولی در زمینه دفاع از حقوق معنوی کارگردان ها و برگشت سرمایه های مادی سرمایه گذار و تهیه کننده موفقیت چندانی نداشته اند.
بهترین بازی گلزار «مادر قالب اتمی» است
چقدر روی بازگشت سرمایه از سمت هنرپیشه مطرحی مثل گلزار حساب باز کرده اید؟
محمدرضا گلزار اولا از لحاظ شخصیتی بااصالت است، ثانیا یک سوپراستار تجاری است. طرفداران خاص خودش را دارد. قطعا تهیه کننده ای که با گلزار کار می کند به المان های گیشه و بازگشت سرمایه هم فکر می کند تا یک فیلم هنری بسازد. فیلم سالم بمبئی را هم که تجاری است از ایشان می بینید، فیلم مادر قلب اتمی را هم خواهید دید. این دو فیلم اصلا قابل قیاس نیستند.
و کاراکتر آقای گلزار چطور؟
بهترین بازی آقای گلزار در تمام زندگی اش در «مادر قلب اتمی» است.
آقای گلزار همیشه نقش شسته رفته اتوکشیده ای دارد...
به هر صورت استعداد گلزار در نقشی که به او می سپارند غیرقابل انکار است. اشکال از کارگردان ها و تهیه کننده هایی بوده که ایشان را مرتب در قالب صرف تجاری و بازگشت سرمایه دیده اند، اگر بخشی هم او را در قالب محتوا و مفهوم و فیلم های هنری تر می دیدند قطعا استعدادها و پتانسیلی که آقای گلزار دارد بیشتر از این دیده می شد. در فیلم مادر قلب اتمی، ایشان یک شخصیت منفی دارد که از جهان دیگری وارد داستان می شود ولی آنقدر درست این نقش را ایفا کرده و خوب از پس آن برآمده که قابل قیاس با هیچ کدام از فیلم هایی که تا الان کار کرده نیست.
همان شخصیت شسته رفته را دارد؟
در این فیلم نه. شما آخرین کاری که از ایشان دیدید «سلام بمبئی» بود و قبل از آن «خشکسالی و دروغ». حتی در فیلمی هم که با آقای زم کار کرده بود و نقش عزراییل را داشت، نقش شسته رفته تجاری داشت. هیچ چیز اضافه تر از نقش های کلیشه ای خود نداشت، اما در نقش توفان در «مادر قلب اتمی» نقش بسیار متفاوتی را ارائه می دهد. اگر گلزار حواسش را جمع کند استعداد این را دارد که یک بازیگر بین المللی شود. منتها ایشان باید خودش در این زمینه تصمیم بگیرد.
من مجاز به دخالت نیستم ولی پیشنهادم این است که با توجه به همه خصلت های لازم که ایشان برای تبدیل شدن به یک بازیگر بین المللی داراست، باید فرصت را مغتنم بشمارد و با انتخاب فیلم ها و نقش های مناسب، جاودانگی و اسطوره بودنش را در سینما به جا بگذارد.