به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
پوریا آذربایجانی، کارگردان جوان و نسبتاً تازهکار سینمای ایران، با جدیدترین ساختهاش «جشن دلتنگی» در بخش سودای سیمرغ سیوششمین دورهی جشنوارهی فجر شرکت کرده است.
او پیش از این تعداد کمی فیلم ساخته است که «جشن دلتنگی» به نوعی دومین ساختهی بلند سینماییاش به حساب میآید. فیلمهای قبلی او عبارتند از «اروند»، «تجریش ناتمام» و «روایتهای ناتمام». او برای ساخت آثارش نائل به دریافت یا کاندیداتوری جوایز معتبری در داخل و خارج از ایران هم شده است. مثلاً فیلم «اروند» برنده جایزه بهترین فیلم با موضوع جنگ و صلح در جشنواره بینالمللی فیلم جیپور ، برنده تندیس زرین بهترین موسیقی متن در جشن بزرگ سینمای ایران، برنده سیمرغ سیمین جایزه ویژه هیئت داوران در بخش مسابقه بینالملل جشنواره فیلم فجر و... بوده است. که برای کارگردانی با سابقهی کم فیلمسازی، در خور تحسین است.
او هر بار و در هرکدام از فیلمهایش، سراغ سوژهای بهکل متفاوت از سوژههای دیگر آثارش رفته است. در «اروند» مسئلهی آسیبهای جنگ تحمیلی و چالشهای دنبالهدار و دردناک رزمندگان و جانبازان بازگشته از جنگ را محور داستانی به سبکی رازورزانه قرار داده بود.
در «تجریش ناتمام» زندگی نوعاً متفاوت دانشجوهای رشتههای هنر علیالخصوص سینما را روایت کرده است. و در «روایتهای ناتمام» نوعی زندگی زنانه را فضاسازی میکند. با اینحال باید هر سه فیلم او را تحت عنوان درامهای اجتماعی فرض کرد. هرچند داستانها هر کدام گوشههای بسیار متفاوت از آدمهای متفاوتی در این جامعه را روایت کردهاند.
در «جشن دلتنگی» باز هم زوم دوربین آذربایجانی بر جامعه است. اما افرادی دیگر و کنجهایی دیگر، آدمهایی از نسلهای نوتر و گرفتار معضلاتی دیگرگونه. معضلی بهروز که سالهای اخیر، محور مناقشات خانوادگی و اجتماعی و حتی سیاسی بسیاری بوده است. معضل چگونگی وقتگذرانی در فضای ارتباطات مجازی که تقریباً هر عضوی از این جامعه، حتماً حداقل یکبار به آن اندیشیده است. این سوژه بهخودی خود بسیار جذاب است. در سالهای اخیر میتوان گفت توجه سازندگان آثار سینمایی و تلویزیونی به این مسئله چندان کم نبوده است. اما اثر آنچنان موثر و درخوری، چنانکه مخاطب را بهتمامی جذب کند، بسیار کم بوده است. شاید موفقترین نمونه در این زمینه، فیلم موفق و تحسینشدهی «رخ دیوانه» باشد؛ که داستانی با ساختاری تو در تو و حتی کمی شبیه ساختار خود ارتباطات انسانی در دنیای مجازی داشت.
«جشن دلتنگی» نیز موضوع ارتباطات مجازی جوانان در برنامههای ارتباطجمعی اینترنتی را دستمایه ساخت اثری در ژانر درام اجتماعی قرار داده است. در خلاصه داستان فیلم چنین میخوانیم: «فیلم سینمایی جشن دلتنگی درباره رابطه واقعی آدمها و گرهخوردن آن با فضای مجازی است.» همچنین، داستانی عاشقانه قرار است تم اصلی این روایت از دنیای مجازی باشد. این داستان، در حد همین اطلاعاتی که فعلاً از فیلم منتشر شده، شباهتها و تفاوتهایی با دیگر نمونهی قابل اعتنای این سوژه، یعنی «رخ دیوانه» دارد.
در «رخ دیوانه»، داستان این قبیل ارتباطات، با معما و ابهام و جنایت و جرم پیوند میخورد و جذابیت افزودهاش، از راه ترکیب با این عناصر به دست میآید. در «جشن دلتنگی» گویا وظیفهی افزایش جذابیت علاوه بر موضوع اصلی بر دوش عشق نهفته در روابط آدمهای داستان است. نامگذاری فیلم هم گمانهزنیها را بیشتر متمایل به نقش اصلی عشق در داستان فیلم میکند. آهنگ «جشن دلتنگی» و حالوهوای آن، بین یکیدو نسل ایرانیها، آهنگی معروف است و همین نام، در ذهن مخاطب، انگیزههای فرامتنی بسیاری برمیانگیزد که اغلب عاشقانه و غمانگیز است. این نامگذاری، بیتردید برگرفته از حالوهوای روایت در فیلم است و تا حدی تکلیف مخاطب را روشن میکند که با چه نوع فیلمی روبرو خواهد شد.
حتی شاید استفاده از نامی چنین نوستالژیک، کمی هم موضع سازنده را در قبال فضای مدرن مجازی روشن کند. گویا نوعی دلتنگی برای دورانی که ارتباطات فقط در واقعیت و بهدور از مجاز رخ میداد، در فیلم قرار است ارائه شود. نگاهی که بین طیف مسنتر و سنتی جامعه طرفداران بسیاری دارد و فضای مجازی را مخل ارتباطات انسانی از نوعی که آنها درست میپندارند، میداند. این آهنگ هم بیش از نسل جدید، خاطرهساز عشقهای نسل قدیمتر ایرانیهاست. هرچند برای چنین حدسی شاید هماکنون زود باشد و دیدن فیلم در جشنواره، قبل از حدس و گمان، راهحل بهتری است.
در این فیلم، این بازیگران، ایفای نقش کردهاند: بابک حمیدیان، محسن کیایی، بهنام تشکر، مینا ساداتی، پانتهآ پناهیها، ساغر قناعت، پریوش نظریه، روزبه فدوی، عرفان ناصری، علی دهبان و ندا عقیقی.
بابک حمیدیان
بابک حمیدیان با حضور در چهار فیلم در جشنوارهی سیوششم فجر، آنقدر در مطالب مختلف، معرفی و کارنامهاش بازخوانی شده است که شاید دیگر چندان نیازی به معرفی مفصل او نباشد. از جمله در همین سایت نیز، بارها در معرفی فیلمهای مختلف، بابک حمیدیان کامل و مفصل به خوانندگان و مخاطبان محترم سایت منظوم، معرفی شده است. از میان کارنامهی کاری او شاید بد نباشد شروع کارش از فیلم «قدمگاه» را ذکر کنیم و چند نمونه از جوایزش را یادآوری کنیم.
از جمله سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل مرد برای فیلم «چ» و «روز رستاخیز» از سی و دومین جشنواره فیلم فجر، تندیس زرین نقش دوم مرد برای فیلم «ریسمان باز» از جشن خانه سینما، دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، برای بازی در فیلم «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» در جشن انجمن منتقدان سینمای ایران ، تندیس بهترین بازیگر نقش دوم مرد برای بازی در فیلم «چ» از هشتمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در فیلم بادیگارد به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا در جشنواره بینالمللی فیلم وین. او علاوه بر در اختیار داشتن رکورد حضور در چهار فیلم در این دوره از جشنواره، در دو فیلم «سرو زیر آب» و «جشن دلتنگی» با همسرش مینا ساداتی همبازی است.
محسن کیایی
او بازیگری را از فیلمهای برادرش، مصطفی کیایی شروع کرد. کاراکتر و فیزیکش هم برای نقشهاییش در فیلمهای برادرش، «خط ویژه»، «بارکد»، «عصر یخبندان» و... بسیار مناسب بوده است. حضور موفق در آن نقشها موجب شد تا در فیلمها و مجموعههای تلویزیونی متعددی دعوت به کار شود. از جمله فیلمهای سینمایی «لونه زنبور»، «خیابان دیوار»، «استیگمات »، «ایستگاه اتمسفر»، «سد معبر»، «یک روز بخصوص»، «نقطه کور»، «ضد گلوله»، «بعد از ظهر سگی» و مجموعههای تلویزیونی «راه در رو»، «پردهنشین» و «مهمانان ویژه».
او امسال با فیلم «چهارراه استانبول» با موضوعی حول حادثه دردناک پلاسکو، ساختهی مصطفی کیایی نیز در جشنواره حضور دارد.
بهنام تشکر
او پیش از ورود تقریباً دیرهنگام اما موفقاش به عالم سینما و تلویزیون، دوبلور، گوینده، مجری و بازیگر پرسابقهی تئاتر بوده است. حضور او در عرصه سینما و سیما، از حدود سال 84 آغاز شده است. اما شهرت و محبوبیتش با سریالهای تلویزیونی مانند «ساختمان پزشکان»، «دودکش» و «دزد و پلیس» و اخیراً سریال پربینندهی «لیسانسهها2» رخ داد. پس از کسب موفقیت در بازیهای مورد توجه مخاطب در این مجموعهها، او در چندین فیلم سینمایی هم ظاهر شد. مانند «استرداد»، «لاک قرمز»، «بچگیتو فراموش نکن» و «روز رستاخیز».
اما غیر از دریافت تندیس بهترین بازیگر طنز مجموعههای تلویزیونی برای بازی در سریال «ساختمان پزشکان»، بقیه جوایز و افتخارات او، همچنان مربوط به دنیای تئاتر است.
مینا ساداتی
او برای دو نقش لیلا در مجموعهی تلویزیونی «تنهایی لیلا» و آمنه در فیلم «محمد رسولالله»، بیش از پیش محبوب و معروف شد. غیر از این دو، در کارنامهی کاری او فیلمهایی نظیر « فروشنده»، «هیهات»، «بیا با من»، «پرسه در شهر لاجوردی»، «تنها در چند دقیقه سکوت»، «هاری»، «برف»، «آفریقا»، «خانه پدری»، «سعادتآباد» و «عیار ۱۴» هم وجود دارند.
او همچنین برای بازی در سه فیلم «عصر یخبندان»، «امکان مینا» و «تابستان داغ» بهعنوان بازیگر نقش دوم زن، کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین از جشنوارهی فجر شد.
پریوش نظریه
پریوش نظریه در نقشهایی باوقار و بالغ ظاهر میشود. شاید بشود گفت در این نقشها کلیشه شده است. اما بازی او هربار بهقدری دقیق و ظریف است و تفاوتهای جزیی نقشهای مشابه را با چنان جزییاتی رعایت میکند که اطلاق لفظ کلیشه برای او قدری سخت است.
او در زمینه ساخت فیلم کوتاه، تئاتر، عکاسی، داوری جشنوارهها، برگزاری نمایشگاهها و بازیگری در سینما و تلویزیون فعالیت میکند. از ماندگارترین نقشآفرینیهایش میتوان از «سایه بان»، «لانتوری»، «بادیگارد»، «تگرگ و آفتاب»، «مدینه»، «یک حبه قند»، «ساعت گیج زمان»، «زندگی با چشمان بسته»، «در آغاز یک روز»، «چراغی در مه»، «فراموشی»، «پاداش سکوت»، «دوئل»، «تک درختها»، «بوی کافور، عطر یاس»، «سجده بر آب»، «پدر» و«عروس حلبچه» نام برد.
پانتهآ پناهیها
آخرین تصویری که از او در ذهن مخاطب نقش بسته است، بازی در نقشی نامتعارف در مجموعه نمایش خانگی «شهرزاد2» بوده است. غیر از آن او بازی درخشان و تحسین برانگیزی هم در یکی از اپیزودهای فیلم «خانوم» از خود ارائه داد که بابت آن دیپلم افتخار از جشنوارهی فیلم فجر در بخش نگاه نو، به دست آورد.
غیر از آن در فیلمهای «درخونگاه»، «آااادت نمیکنیم»، «آبجی»، «در سکوت»، «لاک قرمز»، «نفس»، «بوفالو»، «من دیگو مارادونا هستم»، «جینگو»، «مواجهه» و «آن مرد را نکشید» هم بازی کرده است.
این دومین همکاری او با پوریا آذربایجانی پس از فیلم «اروند» است.
دیگر عوامل فیلم «جشن دلتنگی» هم عبارتند از نویسنده فیلمنامه: پوریا آذربایجانی و مونا سرتوه، مدیر فیلمبرداری: علیرضا زریندست، طراح چهرهپردازی: مهرداد میرکیانی، صدابردار: آرش برومند، تدوینگر: خشایار موحدیان دستیار اول کارگردان و برنامهریز: حمیدرضا غفارزاده، مسوول لباس: مرضیه حبیبی، دستیار دوم کارگردان: مهیار اسلامی، مدیر صحنه: امیرعباس دهقانی، مدیر تدارکات: حسین روزبهانی، دستیار تدارکات: اسماعیل شاهیوند، منشی صحنه: آرزو نیکپور، عکاس: مونا سرتوه، تهیهکننده: علی قائممقامی.
نویسنده: سمیه سادات حسینی