به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، هادی کاظمی؛ از سال ۱۸ با «پاورچین» وارد قاب تصویر شد و بعد تر با «شب های برره» کم و بیش به شهرت رسید. وی علاوه بر حضور در بسیاری از کارهای مهران مدیری از جمله «باغ مظفر»، «مرد دوهزار چهره»، «قهوه تلخ»، «شوخی کردم»، «ویلای من»؛ سریال هایی چون «زعفرانی»، «بیدار باش»، «بهانه ای برای بودن»، «خواب فروش»، «در چشم باد» و … را در کارنامه کاری خود دارد. از بین فعالیت های سینمایی وی نیز می توان به «ایران برگر» و «50 کیلو آلبالو» اشاره کرد.
کاظمی از جمله بازیگرانی است که شیوه گزیده کاری را در این عرصه پیش گرفته و هر از گاهی با فیلم یا سریالی در دنیای تصویر حاضر می شود. وی در گفت و گو با بانی فیلم، وسواس و دقت برای متفاوت شدن نقش هایش را عامل این گزیده کاری خواند و در بخش دیگری از این گپ و گفت در مورد سریال علی البدل از استرس و البته جذابیتی تعریف کرد که برای بازی مقابل مهدی فخیم زاده داشت.
بعد از مجموعه «زعفرانی»، در نوروز ۹۵، شما امسال با سریال «
علی البدل» کار خود را شروع کردید، کمی از نقش تان و ویژگی هایی که خرم داشت، بگویید. اینکه چه عاملی باعث شد تا این کاراکتر را بپذیرید؟
– خرم در کل به علت لگدی که از یک خر در کودکی خورده بود، دچار مشکل مغزی شده بود و آی کیواش نسبت به بقیه آدم ها پایین تر است. او برادرزاده خان است و اعتقاد دارد که عمویش تمام اموال پدرش را بالا کشیده و او هم سعی دارد تا زیرآب عموی خود را بزند و اموالش را پس بگیرد. از سوی دیگر عاشق دختر خان است و در کل کاراکتر آنورمالی است که حتی در گریم صورتش نیز این مشکل دیده می شود. یعنی به علت همان ضربه ای که در کودکی داشته بخشی از اعصاب صورتش از کار افتاده بود و چهره اش کج شده بود.
جذابیت های این پرسوناژ چطور؟ آن را چگونه می بینید؟
– مسلماً نقشی که برای من تعریف شد، نقشی بود که آن را دوست داشتم و جدا از آن، هم من و آقای مقدم قرار بر همکاری در «
پایتخت۴» را داشتیم که بنا به دلایلی نشد و این دوستی از قبل وجود داشت، همه اینها باعث شد تا بعد از پیشنهادی که آن را دوست داشتم و برایم جذاب بود، سر این کار حاضر شوم.
شما جزو بازیگرانی هستید که در ایفای نقش تنها به فیلمنامه بسنده نمی کنید و علاوه بر لحن از میمیک چهره نیز تا حد امکان بهره می برید، مثل کارهایی که با مهران مدیری داشتید. در سریال «علی البدل» هم، از این قاعده مستثنی نیستید و ما همچنان کاراکتری را می بینیم که چهره اش کم و بیش در غالب پلان ها با یک انعطاف خاص، با او همراه است. از این ویژگی بگویید، چقدر روی این حرکات کار می کنید تا علاوه بر جذابیت تازگی هم داشته باشد.
– اول از همه اینکه ما هنرپیشه ایم و اگر نتوانیم این کارها را کنیم، به نظر من بازیگر نیستیم. معتقدم که قالب بازیگران این قابلیت را دارند و باید داشته باشند تا بتوانند متفاوت بازی کنند و نقشی را تکرار نکنند. قبل از شروع هر نقشی اولین چیزی که من برای خودم تعریف می کنم، این است که می گویم هادی تو باید الان طوری بازی کنی که هیچ ربطی به کاراکترهای قبلی ات نداشته باشد، حتی گاهی نقش هایی به من پیشنهاد شده که هیچ ویژگی خاصی در خود شخصیت نبوده، اما خود من باز هم کاری کردم تا آن تفاوت دوباره ایجاد شود. اصولاً خود من مقداری درگیر این مسئله ام، دغدغه آن را دارم و خودم هیچ وقت دنبال اجرای سهل و آسان یک نقش نیستم.
در همین سریال هم پیشنهاداتی می دادم که آن را دشوارتر می کرد، پیشنهاداتی مثل همین از خر افتادن، مشکلاتی که از این رخداد دامن گیر او شده، دست و پا چلفتی بودن او و… همه از مواردی اند که با تعامل با کارگردان و محسن جان به آن رسیدیم. یعنی آنجا هم خودم آرام نمی گرفتم، قرار نداشتم و همیشه باید کاری کنم. اخیراً در سینمایی که بازی کردم نیز به گونه ای حاضر شدم که اصلاً چیز دیگری از آنچه تا الان از من دیده اید، است.
این ویژگی همانطور که گفتم باید قابلیت یک بازیگر باشد و چیز عجیبی نیست، اگر دوستان دیگر از آن استفاده نمی کنند، شاید برای این است که به آنها سخت نگذرد، خود من برای هر نقشی دچار استرس غریبی می شوم، یعنی شاید تا یک هفته به کار مانده، درگیر چالش شدیدی می شوم، نه جایی می روم و نه با کسی حرف می زنم و تنها فکر می کنم که چه کار باید کنم و در کل نقش ها را آسان نمی گیرم.
با یک نگاه کلی به نقش هایی که شما در طول دوران کاریتان داشتید، منهای کاراکترهایی که دارای گریم سنگین و ویژه ای بودند، خیلی اوقات ویژگی های ثابتی چون یک فرد ساده و گاه مظلوم که البته جسارت خاصی هم دارد را از شما دیده ایم، با وجود این مسئله قاعدتاً ایجاد تفاوت، آن هم به مقداری که شما به آن اشاره کردید، کار مشکل می شود، درست است؟
– بله واقعاً این اتفاق می افتد. در این راستا باید به این موضوع توجه کرد که اصولاً همه کارگردانها برای نقشی که در فیلمنامه است، تصمیم می گیرند که آن را چه کسی می تواند بازی کند و خیلی از نقش ها با یک شکل، در این عرصه بارها به من پیشنهاد شده است و من تا الان خیلی ها را رد کرده ام، چون این اتفاق که همیشه من را در یک نقش ببینند، برای خود من هم جالب نیست. بخشی از مسئله تکراری شدن همین پیشنهادها است و قسمتی دیگر به اینکه بازیگر نقش را بپذیرد یا نه برمی گردد.
اتفاق دیگری که در«علی البدل» رخ داد، همکاری شما با
مهدی فخیم زاده بود، از این تجربه و ویژگی های آن بگویید.
– قبل از هر چیز بگویم که در این کار همه بازیگران، چهره های بنام و از حرفه ای های سینما و تلویزیون هستند، از آقای فخیم زاده گرفته تا مهدی هاشمی که بعد از سریال «زعفرانی» دوباره با ایشان کار کردم و به همبازی شدن با این بزرگان واقعاً یک تجربه بزرگ بود. اما در مورد مهدی فخیم زاده باید بگویم که کار با او حال و هوای دیگری داشت. وی نسبت به بازیگرانی که با آنها کار کردم، دارای جدیت خاصی بود و بعد من یکدفعه قرار شد نقشی را بازی کنم که در مقابل شخصی که دارای سابقه خیلی درخشان است و علاوه بر بازی در نقش های ویژه، آن جدیت در کاراکتر خودش دارد، قرار بگیرم.
حال جا گیری این شخصیت در موقعیت کمدی موجب ایجاد یک پارادوکس عجیب شده بود و در این بین نقش من که تا این دیوانه است، قرار شد تا مقابل مهدی فخیم زاده آن هم به عنوان عمویش بازی کند. این اتفاق هم سخت بود و هم جذاب؛ اینکه الان آقای فخیم زاده چه نظری دارد؟ یک وقت ناراحت نشود و از این صحبت ها.
یعنی نظر و نگاه مهدی فخیم زاده برای شما اهمیت زیادی داشت؟
– بله، صددرصد. آنها از اساتید هستند و ما هر کاری کنیم از شاگردان آنها هستیم. در «علی البدل» هم همیشه بعد از هر سکانسی از ایشان می پرسیدم که آقا جذاب بود؟ من که اذیتتان نکردم و در یکی- دو سکانس هم بواسطه نقشم مجبور بودم درست درازی هایی کنم و خودم مدام نگران بودم که او یک وقت ناراحت نشود، به همین جهت دائم وی را کنار می کشیدم و با دیده بوسی سعی می کردم از دلش در بیاورم. آقای فخیم زاده واقعاً دوست داشتنی است، او در عین جدیت کمدی های ریزی دارد که جذابش می کند. وی و بقیه بچه های گروه بسیار همکاران جذاب و قوی بودند که به کار قدرت می دادند و همگی با وجود سختی کار، بی نظیر بودند.
سختی کار؟
– بله ما باید بدانیم که این کار جزو مجموعه های سخت بود. یعنی اگر با دقت تر و درست تر به پلان ها نگاه کنیم، متوجه می شویم که هر قسمت پروداکشن یک سینمایی را داشت. در نورپردازی آقای گل سفیدی بی نظیر بودند. خود من به جهت اینکه ۷۰ درصد کار در تاریکی و شب می گذشت، می ترسیدم که در نهایت چه می شود، اما آنقدر در آخر خوش تصویر شد که همه راضی بودند. همه اعضا گروه واقعاً در این مسیر زحمت کشیدند و همه همدل بودند؛ این خیلی خوب بود.
و تجربه کار با
هومن حاجی عبداللهیو
بهرام افشاری به عنوان کاراکترهایی که در اغلب پلان ها با هم همراه بودند چطور؟
– آن هم خیلی جذاب بود. ما سابقه بازی با هم را نداشتیم، اما دوست بودیم. اتفاقاً در نهایت ترکیب این آدم ها به نظرم خیلی جالب شد و علاقه آنها به دختران خان هم از سوی دیگر جذاب بود.
بازی جلوی دوربین
سیروس مقدم، به عنوان کارگردان چطور بود؟
– جای شکر دارد که تا الان من با کارگردان هایی کار کرده ام که همه خوب و بنام بودند، از آقای جوزانی و مدیری گرفته تا آقای میرباقری و… . آقای مقدم نیز از آدم های بی نظیری است که کار با او لذت بخش است. وی کارگردان بسیار باحوصله و آرام است، او واقعاً خستگی ناپذیر بود و هروقت خسته می شدیم، او را نگاه می کردیم و با وجود سختی بسیاری که در کار وجود داشت ایشان آرامش را به گروه تزریق می کردند.
علاوه بر تلویزیون، شما در سینما هم فعالیت هایی داشته اید، کمی هم از این حوزه بگویید.
– سینمایی که اخیراً در بهمن ماه سال گذشته کار کردم، فیلمی از
علیرضا امینی با عنوان «آکاردئون» بود، کاری که فضایی شبیه به کمدی دارد، اما اصلاً کمدی نیست و اتمسفر عجیبی دارد. نقش من هم در آن کاملاً متفاوت از چیزی است که تا به حال دیده اید.