به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، وسوسه ی حضور در عرصه های دیگر هیچوقت سلبریتی ها را رها نکرده، وطنی و خارجی هم ندارد، فوتبالیستهایی که بازیگر شدند، بازیگرانی که خواننده شدند، نویسنده هایی که بازیگر شدند. اما یکی از جذاب ترین حالتها مربوط به زمانی است که خوانندگان بازیگری را تجربه میکنند. به ندرت یک نفر موفق شده در عرصه ای به غیر از تخصصش بدرخشد، در موضوع خواننده هایی که بازیگری کرده اند هم بالطبع همین گونه بوده است، غالب خواننده ها نتوانسته اند از ژست خود خارج شوند و به اصطلاح خود را بشکنند و بازی کنند و اغلب با چند تجربهی ناموفق عرصه را ترک کرده اند (حداقل در سینمای داخلی و در بازه زمانی پس از انقلاب)، کما اینکه وجود یک خواننده در یک فیلم منسجم می تواند گیشه را تضمین کند و از آن طرف محبوبیت خواننده را تضمین کند. به عبارت دیگر بازی دوسویه ای که می تواند به نفع هردو جریان باشد در سینمای داخلی به یک بازی دو سرباخت تبدیل شده سینما خواننده را ابزار میکند و خواننده ها هم غالبا حضور آزاردهنده ای در دنیای بازیگری دارند. بهرحال این روزها که رضا یزدانی فعالیت بسیار جدی در عرصه سینما دارد و سینا حجازی هم با «سراسر شب» در راه جشنواره فجر است، نگاهی داشته ایم به تمام خوانندگانی که وارد عرصه تصویر شده اند.
شادمهر عقیلی (پر پرواز، شب برهنه)
برای ورود آوازه خوانان به دنیای سینما «پر پرواز» شروع نسبتا خوبی بود، یک ملودرام عاشقانه که با تکنیک مثلث عشقی (مرجان شیرمحمدی، زیبا بروفه، شادمهرعقیلی) و کلی تصاویر شیک و تینایجرپسند در سال های ابتدایی اصلاحات که فضای بازتری برای موسیقی پاپ ایجاد شده بود خوب فروخت، بعدتر شادمهر آلبومی را هم با همین نام منتشر کرد که به واسطه ی محبوبیت فیلم فروش مطلوبی داشت، نویسنده فیلمنامه با محور قرار دادن شادمهر در متن داستان و استفاده از چهره و صدای او موفق شد تمام ضعف هایی که در شخصیت پردازی داشت را پوشش دهد.
کارگردان به مانند تمام نمونه های مشابه دیگر نهایت استفاده را از حضور یک خواننده می برد اجرای سه کار از شادمهر در سکانس های مختلف از دورهمی دوستانه تا کنسرت، جذابیت فیلم را برای مخاطب تشنه ی آن روز سینما و موسیقی پاپ افزایش داده بود. از آن طرف شادمهر هم که به اوج رسیده بود آن قدر محبوب بود که نگاه های مات و میمیک یخ زده اش به چشم نیاید. او بعد تر با ایفای نقش در «شب برهنه» به مراتب بازی پخته تری را به نمایش گذاشت کاراکتر عصیانگر شادمهر در مقابل خانواده و اجتماع باورپذیرتر بود اما اتفاقات سال های بعد تقدیر را به گونه ای رقم زد که روبروی او دیوارهای آجری بود همان سرنوشتی که در «پرپرواز» برای او رقم خورده بود به زندگی واقعی اش کشیده شد و باقی داستان را هم که می دانید. در مجموع شادمهر عقیلی را در سینما نمی شود ناکام نامید.
فرزاد فرزین (پسران آجری، کنسرت روی آب، سگ های پوشالی و عاشقانه)
آغاز کار فرزاد فرزین برمیگردد به اواخر دهه هفتاد. طیف طرفداران و علاقهمندان موسیقی او به نوجوانان محدود بود که گستره آن در سالهای اخیر به جهت حضورش در تلویزیون و خوانندگی در تیتراژها وسیعتر شد. مهمترین حاشیه او مربوط میشود به اشتباه خواندن یکی از ترانههای فریدون فروغی. ترکیب «سویت ره من» را «شویت ره من» خواند که کاملا بیمعنی است و بعدها حاشیههایی برایش به همراه داشت.
“پسران آجری” نخستین تجربه سینمایی فرزاد فرزین است که در سال ۸۵ به کارگردانی مجید قاریزاده تولید و در سال ۸۷ توسط شرکت تصویر دنیای هنر پخش شد. این فیلم داستان امید، محسن و صفا را روایت میکند که پسران سرراهی هستند و در محلهای به نام آجری و با حمایت آقای اتابکی زندگی میکنند. فرزاد فرزین در این فیلم نقش خوانندهای را بازی میکند که در پایان آن در شهر بم کنسرت برگزار میکند و البته چون کاراکترش پیچیدگی خاصی نداشت، خیلی هم جای نقد ندارد. او بیشتر خودش بود. این خواننده موسیقی علاوه بر بازیگری، دو قطعه موسیقی نیز در فیلم پسران آجری اجرا کرده است.
تجربه دوم فرزین در سینما، فیلم “کنسرت روی آب” به کارگردانی جهانگیر جهانگیری بود که در سال ۸۹ ساخته و اکران شد. خلاصه داستان این فیلم بدین گونه است که شخصی به نام آقای هدایتی به همراه برادرش که شیفته خوانندگی است، قصد برگزاری یک کنسرت روی عرشه کشتی دارند که در نهایت موفق به برگزاری این کنسرت میشوند. فرزاد فرزین که ضمن بازیگری، تیتراژ پایانی فیلم “کنسرت روی آب” را هم خواند، چندی پیش از بازی در این فیلم ابراز پشیمانی کرد. در واقع فیلم آنقدر ضعیف بود و آش انقدر شور شد که صدای فرزاد فرزین هم درآمد. او در مصاحبه ای بعد از اکران فیلم گفته بود:«حدس می زدم ضعیف باشد اما نه در این حد»
آخرین تجربه سینمایی فرزاد فرزین نیز فیلم اجتماعی “سگهای پوشالی” به کارگردانی رضا توکلی بود که در سال ۹۲ در سینماهای سراسر کشور اکران شد. فرزین این فیلم را اولین تجربه حرفهای خودش در سینما میداند، چون معتقد است که نقشهایش در دو فیلم قبلی، مربوط به موسیقی بود اما این فیلم اصلاً ارتباطی با موسیقی ندارد. داستان این فیلم درباره مهندس جوانی است که در بدو افتتاحیه یک پروژه ملی دچار سانحهای عجیب و شگفتانگیز میشود و همین مسئله او و دیگران را نیز دچار سردرگمی میکند. در فیلم “سگهای پوشالی”، بازیگرانی از جمله لیلا اوتادی، علیرضا جلالیتبار، مهدی سلوکی و نیما شاهرخشاهی با فرزین همبازی هستند.
آخرین و مهم ترین فعالیت تصویری فرزاد فرزین، نقشآفرینی در سریال “عاشقانه” به کارگردانی منوچهر هادی بود، سریالی پر از بازیگر که فرزین در آن دو نقش را بازی می کرد و انصافا هم نسبت به کارهای قبلی خود خیلی بهتر ظاهر شد. “عاشقانه” یک مجموعه ۱۵ قسمتی بود که در آن بازیگران سرشناسی چون محمدرضا گلزار، مهناز افشار، ساره بیات، پانتهآ بهرام، بهاره کیان افشار، حمیدرضا پگاه، علیرضا زمانینسب، حسین یاری، مسعود رایگان و هومن سیدی هنرنمایی کردند و فرزاد فرزین توانست در مقابل این بازیگران خودش را نشان دهد. فرزین ترانه هایی را هم برای این مجموعه خواند که با استقبال زیادی مواجه شدند.
پیام صالحی (یکی از ما دو نفر)
حضور پیام صالحی در یکی از ضعیف ترین کارهای تهمینه میلانی بیش از هر چیز مدیون حضور چند سال اخیر او در بازار مبلمان و دکوراسیون است، شرکت مبلمان خواننده سابق گروه به تاریخ پیوسته ی آریان در چند فیلم از جمله سوپر استار و آتش بس حامی مالی کارهای تهمینه میلانی بوده است. در فیلم، پیام صالحی نقش مهندس شایان(دوست بهرام رادان) را دارد.
آدم های داستان به هیچ وجه قابل باور نیستند ، از سارا (السا فیروز آذر-خواهرزاده ی میلانی) که زیادی احمق و لوس است تا بابک (رادان) و بالطبع هیچکدام از بازیگرها در حد و اندازه های خودشان نیستند. صالحی در فیلم نمی خواند و نقش کوتاهی هم بر عهده دارد. او هم با صورت خشک و غیرقابل انعطافش به شدت ضعیف ایفای نقش می کند؛انگار قرار بوده تهمینه میلانی فیلمی بسازد و به پاس زحمات صالحی نقش کوتاهی هم در فیلمنامه برای او گنجانده است. البته شاید هم حضور گیشه پسند گلزار و بازی خوب سیامک خواهانی که هر دو از آریان به سینما پل زدند، برای پیام صالحی سینما و بازیگری را جذاب تر کرده بود. او بعد از این تجربه ی کوتاه در فیلم دیگری ظاهر نشد.
رضا صادقی (بی خداحافظی)
در فیلم احمد امینی، رضا صادقی با نام خودش حضور دارد و همین مساله کمی تمرکز را برای نقد او دشوار می کند، آنچه که بیشتر جلب توجه میکند، کشف راز های زندگی خواننده ی مشکی پوش است. هر چقدر هم که عوامل فیلم رضا صادقی فیلم را متفاوت با رضا صادقی خواننده بدانند، اما تماشاچی عام با همان صادقی خواننده روبرو میشود. پگاه آهنگرانی و افشین هاشمی هم در کنار او بازی میکردند و ماحصل کار، فیلمی شد که دستکم شبیه بعضی آثار شانهتخممرغی نبود. در آغاز داستان رضا صادقی سکته می کند و به کما می رود و سردبیر روزنامه ای به یکی از روزنامه نگاران ماموریت کشف معماهای زندگی صادقی را می دهد و این شبیه به همان الگویی است که در «همشهری کین» با آن مواجه ایم، در آنجا روزنامه نگاری میمیرد و ما به دنبال کاراکتر فیلم در پی کشف معماهای زندگی او می رویم.
اما نوع تعلیق افکنی و ساختار معماگونه همشهری کین با «بیخداحافظی» تفاوتی فاحش دارد. در «بیخداحافظی» نویسنده و کارگردان آشکارا در تلاشند که از محبوبیت آقای خواننده که از سر اتفاق دارای استایل مشخصی هم هست بهره برداری کنند. معلولیت ترحم برانگیز و تاکید بر مشکی پوشی به تنهایی برای استایل داشتن کافی است، اگر هم با تمهید نویسنده بخواهیم چنین شخصیتی را کم حرف و سنگین بسازیم رازآلود تر می شود. سنگینی حضور یک نابازیگر که جنس بازی اش با بقیه ی بازی های فیلم جور نمی شود در جای جای فیلم حضور دارد، نه بازیگران مقابل و نه حتی خود صادقی هم باور نمی کنند که قرار نیست در این فیلم با رضا صادقی خواننده روبرو باشیم در این مورد محبوبیت یک خواننده ابزار پیشبرد داستان میشود.
حمید عسکری (شانس، عشق، تصادف، دو دوست)
حمید عسکری خواننده آلبوم پرفروش “کما”، از دیگر خوانندههایی است که به حضور در عرصه سینما علاقه فراوانی دارد. او تاکنون سابقه نقشآفرینی در دو فیلم سینمایی داشته که البته چندان موفق نبودهاند. عسکری ابتدا در سال ۹۳ در فیلمی به نام “شانس، عشق، تصادف” به کارگردانی آرش معیریان در نقش یک مدرس موسیقی به نام حمید جلوی دوربین رفت. در این فیلم سینمایی، محمدرضا شریفینیا، بهنوش طباطبایی و سحر قریشی نیز به عنوان همبازی در کنار حمید عسکری به ایفای نقش پرداختهاند. تجربه دیگر حمید عسکری، مربوط به فیلم سینمایی “دو دوست” است که سال گذشته در سراسر کشور اکران شد و فروش خوبی نداشت. این فیلم سینمایی خانوادگی که به جز حمید عسکری، سحر قریشی، الهام حمیدی و پوراندخت مهیمن، سایر بازیگران و حتی دیگر عوامل آن را خانواده بانکی تشکیل میدادند، توسط رضا بانکی نوشته و توسط محمد بانکی کارگردانی شده است. همچنین حمید عسکری برای دو فیلم یاد شده، چند قطعه موسیقی نیز اجرا کرد که در متن یا به عنوان تیتراژ فیلم پخش شدند.
رضا یزدانی (فیلم های کیمیایی ،طهران تهران، بوی گندم)
شروع یزدانی در سینما و به طور کلی ورود او به دنیای ستاره ها با مسعود کیمیایی بود. حضور او در سکانس های کافه ای و جنس موسیقی و صدایش که با جنس و نگاه سینمای کیمیایی همنشین میشد آغاز ورودش به سینما و موسیقی بود. از خوش اقبالی یزدانی است که با کارگردان صاحب سبکی چون کیمیایی وارد سینما می شود. در ابتدا به جز گیتاری که در دست میگیرد و مکث های چند ثانیه ای دوربین روی او، که بیشتر حالت معرفی دارد، چیزی که قابل نقد باشد نمبینیم. اما رفته رفته با حضور او در فیلم (طهران تهران) و در ایپزود ساخته ی مهدی کرم پور، یزدانی رسما شروع به بازی می کند.
در این فیلم او یک خواننده ی صرف نیست، دیالوگ و حرکت دارد. او نقش خواننده ی گروهی را دارد که بعد از مدت ها مجوز اجرای زنده را میگیرند. در این اثر یزدانی از پس نقشش بر می آید، حداقل اینکه حضور گل درشتی ندارد و همگونی بازی های فیلم را به هم نمی زند، البته کرم پور با هوشمندی از حضور خواننده استفاده کرده، در پایان فیلم و بر فراز تهران صدای یزدانی با ترانه ای که با محتوای کار هم جهت است (اگه عاشقت نبودم پا نمیداد این ترانه .....) حضور خواننده را پر رنگ تر میکند. بعدتر یزدانی در کنار مصطفی زمانی و پولاد کیمیایی و الناز شاکردوست در فیلم( بوی گندم) ساخته ی محمدرضا خاکی نقش آفرینی میکند. اینجا هم او یک خواننده است و باز هم حداقل هایی را از یک بازی قابل قبول ارائه می کند. گرچه که فیلم در مجموع فیلم خوبی نیست، اما با صدای او کمی سرگرم کننده شده است.
“بوی گندم” داستان سه دوست است که از دوران کودکی با یکدیگر قرار میگذارند تا کنسرتی را در جوانی روی سکوی نفتی برگزار کنند. رضا یزدانی در این فیلم نقش خواننده گروه را بر عهده دارد که در نهایت با کمک دو دوستش (مصطفی زمانی و الناز شاکر دوست) کنسرتی را برگزار کرده و قطعه “خلیج فارس” را در آن میخواند.
یزدانی پس از فیلم “بوی گندم”، تیتراژ فیلمهایی نظیر “خودزنی” و “متروپل” را خواند تا اینکه در فیلم جدیدی به نام “تیک آف” به کارگردانی و نویسندگی احسان عبدیپور در مقابل دوربین قرار گرفت. او در این فیلم هم همبازی مصطفی زمانی بود و پگاه آهنگرانی، سوگل قلاتیان و حمزه مقدم نیز آنها را همراهی میکردند.
همچنین یزدانی به تازگی بازی در سریالی به نام «از یادها رفته» را شروع کرده است و به نظر می رسد سینما و تلویزیون برایش خیلی جدی است.
بنیامین بهادری (سلام بمبئی)
بنیامین بهادری خواننده خوشصدای موسیقی پاپ که یازده سال پیش با آلبوم “۸۵” شناخته شد، با بازیگری در فیلم سینمایی “سلام بمبئی” سروصدایی دوباره به پا کرد. “سلام بمبئی” ملودرامی عاشقانه است و داستان آشنایی یک دختر هندی و یک پسر ایرانی را روایت میکند که هر دو دانشجوی پزشکی هستند و درگیر اتفاقات پیچیدهای میشوند. دو بازیگر اصلی این فیلم، محمدرضا گلزار و دیا میرزا هستند، اما بنیامین بهادری و همسرش نیز در این پروژه به ایفای نقش پرداختهاند. همچنین بنیامین در این فیلم که محصول مشترک سینمای ایران و هندوستان است، چند قطعه موسیقی نیز اجرا کرده است. بنیامین از حضورش در این فیلم سینمایی اعلام رضایت کرد و گفت بعد از آن پیشنهادهایی برای حضور در سینما داشته که آنها را بررسی خواهد کرد. “سلام بمبئی” به کارگردانی قربان محمدپور و تهیهکنندگی جواد نوروزبیگی یکی از پروفروش ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران است و محمدپور در نظر دارد قسمت دوم آن را بسازد.
مازیار فلاحی( قلب یخی، دختران، یادم تو را فراموش)
مازیار فلاحی در سریال «قلب یخی (فصل سوم) » که در شبکه خانگی تولید و توزیع شد، نقش خواننده را به عهده داشت. البته نقش کوتاهی هم در فیلم «دختران» به کارگردانی قاسم جعفری ایفا کرد. او در فیلم «یادم تو را فراموش» به کارگردانی علی عطشانی هم ایفای نقش کرده است. عطشانی این فیلم را با درونمایهای عاشقانه توصیف کرده، اما موضوع آن بیشباهت به ماجرای ناصر محمدخانی و پرونده شهلا جاهد نیست. در هر حال شهرت فلاحی به همان «قلب یخی» برمیگردد و شاید از معدود خوانندگانی باشد که شهرتش در خوانندگی همراه با ورودش به سینما بوده است.
“زمانه” سریال ۴۹ قسمتی حسن فتحی در سال ۹۱ از شبکه سوم سیما روی آنتن رفت. در این سریال هر سه عضو گروه سون به عنوان بازیگر نقشآفرینی کردند تا تجربه جدیدی در کارنامه خود خلق کنند. در این سریال فردی علاقهمند به موسیقی که درگیر اعتیاد به مواد مخدر است، میخواهد زودتر معروف شود و از دام اعتیاد خارج شود. در این بین، اعضای گروه سون متشکل از آرش قنادی، امیر قنادی و کیارش پوزشی از او حمایت میکنند. اعضای گروه سون که “زمانه” را یک اتفاق در کارنامه هنریشان قلمداد میکنند و میگویند دیگر هیچگاه به سمت بازیگری نخواهند رفت. آنها برای این سریال چند قطعه موسیقی بلند و کوتاه نیز تولید کردند که تیتراژ پایانی آن بسیار مورد استقبال علاقهمندان موسیقی قرار گرفت.
سینا حجازی (سراسر شب)
همانطور که در ابتدای این پرونده ذکر شد سینا حجازی هم در اولین تجربه بازیگری خود در کنار الناز شاکردوست و امیر جعفری با «سراسر شب» به جشنواره فیلم فجر خواهد آمد. از تصاویر منتشر شده مشخص است که موتمن به هیچ وجه فیلم گیشه ای و با رقص و آواز نساخته است و باید منتظر ماند و دید فرزند صدرالدین حجازی می تواند همچون پدرش در عرصه بازیگری موفق باشد یا نه.
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.
لایک دوست جونی😘👍
فاجعه اس
مازیار فلاحی متوسط بود
بقیه هم افتضاح
البته همیشه استثنا وجود داره