به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران:
در دو هفته گذشته اظهار نظرهای مختلفی از سوی برخی فیلمسازانی که در حوزه سینمای اجتماعی فعال بوده و هستند، در خبرگزاریها منتشر شد و آنها انتقاداتی را نسبت به افزایش تولید فیلمهای کمدی که بیشترشان کیفیت چندانی ندارند و با عنوان مبتذل یاد میشوند و سینماها را به قبضه خود درآوردهاند تا جایی که سینماداران بیشترِ سانسهای خود را به این فیلمها واگذار میکنند و سبب شدهاند فیلمهای اجتماعی در شرایط نابرابری اکران شوند، مطرح کردند. این انتقادات با نگرانی از وضعیت مدیریت سینما و چگونگی اکران فیلمها هم همراه بوده است.
دو فیلم «لس آنجلس تهران» و «خانم یایا» هم که با سر و شکل کمدی به سینماها آمده بودند و البته سازندگانش اعتقاد داشتند فیلمشان کمدی نیست، بیش از پیش منتقدان و مردم را عصبانی کرد و همه این روزها از روی پرده بودن فیلمهای بی و سر و ته و ضعیف اعصابشان بهم ریخته است. به همین بهانه خواستیم در دو پرونده مختصر و مفید، روی فیلمنامه نویسی فیلم های کمدی زوم کنیم و ببینیم اوضاع فیلمنامه های کمدی و فیلمنامه نویسی در حوزه کمدی، چگونه است.
رامبد جوان: طراحی شوخی خط قرمزی و مخصوص بزرگسالان بلدی می خواهد
رامبد جوان که ساخت کمدی موفق «ورود اقایان ممنوع» را در کارنامه فیلمسازی خود دارد، در این باره می گوید:: افزایش تولید فیلمهای کمدی در شرایط فعلی جامعه، اتفاقی طبیعی است و اگر میخواهیم مردم تماشای فیلمهای غیرکمدی را هم در سبد خرید خود قرار دهند باید کیفیت تولیدات سینمایی را افزایش داد.
جوان که به زودی فیلم تازهاش با نام «قانون مورفی» را که اتفاقا کمدی هم هست بر پرده سینماها اکران میکند، در گفتوگویی درباره انتقاداتی که از چند سال اخیر به فیلمهای کمدی وارد میشود و در عین حال برخی فیلمسازان اجتماعی هم رو به ساخت فیلم کمدی آوردهاند، بیان کرد: قبل از هر چیز نباید این را فراموش کنیم که ژانر کمدی ایرادی ندارد و با هیچ اظهارنظری زیر سوال نمیرود و اصولا هرکسی میتواند هر آنچه را خوب میسازد سراغش برود، بنابراین ساخت کمدی ایرادی ندارد اما آنچه این روزها بیشتر گفته میشود به ماجراهای دیگری مربوط میشود.
او گفت: واقعیت این است که ساخت فیلم، بسیار سخت و گران شده و کسی که سرمایهگذاری میکند توقع دارد پولش برگردد و این خیلی منطقی و طبیعی است؛ در حالی که زمانی کسانی بودند که با امکانات دولتی فیلمهایی را میساختند و از آن طریق ژانرهایی که بار معنوی و مفهومی هم داشتند حفظ میشدند، اما الان چون همه از جیب خود سرمایه میگذارند و حتی آن کسی که هم از جیبش خرج نمیکند، میخواهد پول ارگان یا سازمان سرمایهگذارش برگردد بنابراین سینما در شرایطی قرار گرفته که مسئله مالی نکته مهم و پررنگی در آن شده است.
جوان افزود: وقتی اوضاع به این شکل پیش میرود آن وقت است که فیلمساز سراغ ذائقه مردم و بازار میرود و میبیند فیلم کمدی خوب میفروشد. آن هم کمدی پایینتنهای پس او هم سراغ کمدی میرود ولی با وجود همین بازار و ذائقه، این که چه کسی یک فیلمنامه کمدی را بنویسد و بسازد و حتی کدام بازیگران در آن بازی کنند، مرزهای سخیف بودن، درست بودن و متر و معیار داشتن آن فیلم را رقم میزنند.
کارگردان فیلمهای «پسر آدم دختر حوا» و «اسپاگتی در هشت دقیقه» با اشاره به فیلمنامهنویسی همچون پیمان قاسمخانی که ظرافتهای زیادی را در نگارش «ورود اقایان ممنوع» رعایت میکرد، گفت: کسی مثل او آنقدر ظریف شوخیها را مطرح میکند که یک پدر و مادر نگران دیدن صحنهای از فیلم در کنار فرزندشان نیستند و اصولا معتقدم یکسری شوخیها هستند که وقتی بیان میشود فقط بزرگترها آنها را میفهمند و کوچکترها حتی آن را نمیبینند، هرچند میزان هوش مخاطب امروز را انکار نمیکنم. با این حال مسئله اینجاست که در فیلمهای کمدی ظریف نگاه کردن و اینکه از چه دریچهای به یک موضوع وارد شویم شرط است؛ این نوعی ظرافت و بلدی میخواهد که متاسفانه نه خیلی از ما آن را بلد هستیم و نه اصلا دغدغهای نسبت به آن داریم.
جوان در پاسخ به اینکه ادامه این وضعیت در سینما با همین دیدگاه متکی به بازار چطور پیش میرود؟ بیان کرد: قاعدتا این روند خودش به یک خروجی میرسد چون کمدی را نمیشود حذف کرد و مردم، هم کمدی دوست دارند و هم به آن نیاز دارند. در تمام دنیا هم فیلمهای کمدی پرفروش هستند و اتفاقا خیلی از فیلمهای کمدی پرفروش، سخیف هستند. در سینمای امریکا هم چنین جریانی وجود دارد ولی ما اصولا بلاتکلیف هستیم و دلیل نمیشود که مثلا وضعیت سینمای اجتماعی را گردن فیلمهای کمدیها بیندازیم.
او اضافه کرد: من هم تجربه فیلمهای غیرمتعارف را دوست دارم و به آن معتقدم. حتی سعی میکنم در این حیطه تجربه کسب کنم و خوب است که مردم را به دیدن فیلمهای خوب و متفاوت دعوت کنیم، چون سینما هم رونق میگیرد ولی واقعیت این است که اگر میخواهیم تماشاچی سراغ ژانرهای دیگر سینما هم برود باید کیفیت فیلمها را ارتقا داد و حوصله کرد تا هم تماشاچی ذائقه جدید خود را پیدا کند و هم ما در ایجاد ذائقه جدید برای او تلاش کنیم پس این ربطی ندارد اگر کسی کمدی میسازد به او ایراد وارد شود.
رامبد جوان در پایان درباره اینکه با این صحبتها قطعا از کمدی «قانون مورفی» او هم توقع بالا میرود ضمن اینکه گفته میشود شاید او هم بخاطر برگشت سرمایه سراغ ساخت کمدی رفته است، تاکید کرد: تمام آنچه را گفتم به شدت در این فیلم رعایت شده و «قانون مورفی» را یک فیلم خانوادگی میدانم که نوجوانها هم خیلی از آن لذت میبرند.
دستمزد فیلمنامه نویسان کمدی در ایران چقدر است؟
فیلمنامه نویس در شرایطی می تواند بهترین اثر را ارائه دهد که نگران مسائل مختلفی که مهمترین آن تامین معیشت است، نباشد. به همین دلیل تهیه کننده یک فیلم سینمایی باید دستمزدی مناسب فعالیت و انرژی که نویسنده می گذارد، به وی پرداخت کند. استاندارد دستمزد فیلمنامه نویس در سینمای جهان به گونه ای تعریف شده تا بین ۱۵ تا ۲۰ درصد هزینه تولید فیلم به عنوان دستمزد به نویسنده ارائه شود. اما آیا چنین دستمزدی در سینمای ایران به فیلمنامه نویس پرداخت می شود؟
اطلاعات مشخصی درباره دستمزد فیلمنامه نویسی در ایران وجود ندارد، چه برسد که بخواهیم دقیقا دستمزد فیلمنامه های کمدی را بدانیم. اما آن چیزی که از مصاحبه های نویسنده های مطرح در چند سال اخیر می شود فهمید، این است که دستمزد بازیگران درجه چند از فیلمنامه نویسان درجه یک بسیار بیشتر است!
پیمان قاسمخانیکه به عقیده اکثر مخاطبان و منتقدان برترین فیلمنامه نویس کمدی در ایران است، در رابطه با مقایسه دستمزد بازیگری و فیلمنامهنویسی خود میگوید:
«دستمزد آخرین پیشنهاد بازی که به من شد به شکل کاملا مشخصی بیشتر از دستمزد فیلمنامه نویسی ام بود. در مقایسه بین بازیگری و فیلمنامه نویسی واقعا دستمزد فیلمنامه نویسی خنده دار است. به هر حال بازیگر در این مملکت طرفداران زیادی دارد.»
پیمان عباسی فیلمنامه نویس سینما و تلویزیون هم در مصاحبهای که چند سال قبل از او منتشر شد گفت ممکن است در شرایطی دستمزد فیلمنامه نویسی منفی بیست میلیون تومان باشد!
«حداقل دستمزد به منفی ۲۰ میلیون تومان هم میرسد. این زمانی اتفاق میافتد که اشخاصی که عاشق شهرت هستند بعد از گذراندن کلاسهای فیلمنامهنویسی، یک فیلمنامه سطح پایین مینویسند و حاضر هستند پول هم بپردازند ولی نام آنها به عنوان نویسنده در تیتراژ باشد. نقطه صفر دستمزد هم زمانی اتفاق میافتد که فیلمنامه را بدزدند و نام خودشان را به عنوان خالق اثر درج کنند. در مجموع، دستمزدی که بابت فیلمنامه پرداخت میشود از ۵۰۰ هزار تومان شروع و به ۵۰ میلیون تومان ختم میشود. ولی عرفی که در فیلمنامهنویسی در ایران وجود دارد ۵ تا ۲۰ میلیون تومان است.»
امیرمهدی ژوله فیلمنامه نویس در این رابطه می گوید: دستمزد فیلمنامه نویسان در ایران به دو بخش قبل از پیمان قاسم خانی و بعد از پیمان قاسم خانی تقسیم می شود. پیمان و دیگر نویسندگانی که با وی در «پاورچین» همکاری می کردند، بعد از این سریال مطرح شده و اسم فیلمنامه نویس برای مخاطب بسیار جذاب و مهم شد، البته این اهمیت می تواند برای توجه مهران مدیری به نویسندگانش نیز باشد. در حال حاضر بیشترین دستمزد توسط پیمان قاسم خانی دریافت می شود. به راحتی می توان گفت که پیمان و نویسندگانی که با وی کار می کنند، سطح دستمزد فیلمنامه نویسان را افزایش دادند.
ژوله معتقد است، تا زمانی که دستمزد مناسبی برای فیلمنامه نویس درنظر گرفته نشود، نمی توان انتظار داشت که وی بتواند با خیال آسوده زمان خود را تنها صرف نگارش یک کار کند. دستمزدهای بالای فیلمنامه نویسی معمولا برای نویسندگان تجاری است، کسانی که متون آن ها مخاطب جذب کرده و تهیه کننده از طریق دریافت آگهی های بازرگانی بین نمایش سریال درآمد داشته باشند. اما برخی فیلمنامه نویسان درجه یک نیز هستند که تنها برای مخاطب خاص نوشته و تهیه کننده چندان تمایلی به پرداخت دستمزد بالا به این دسته از نویسندگان نیستند.
با مرور صحبت های فیلمنامه نویسان مطرح به نظر میآید حتی اگر قیمت های گفته شده نظیر ۲۰ تا۵۰ میلیون تومان درست باشد و پرداخت شود، انصافا یک فیلمنامه نویس که گاهی نزدیک به یک تا دو سال برای نوشتن فیلمنامه وقت می گذارد، خیلی پایین تر از سایر عوامل سینمای ایران دستمزد می گیرد. علاوه بر این به نظرتان یک نویسنده بعد از نگارش کامل یک فیلمنامه، بلافاصله می تواند فیلمنامه جدید را بدون ایده و مطالعه شروع کند؟ این درحالیست که گاهی اوقات یک بازیگر با ایفای نقشی کوتاه همان دستمزد را دو هفته ای به جیب می زند و اگر فرض کنیم که گاهی در چند کار همزمان نقشآفرینی نکنند، حداقل پشت سر هم کار می کنند. همه این موارد نشان می دهد که یکی از اصلی ترین دلایل عقب ماندن سینمای ایران و به خصوص سطحی بودن کمدی ها در ایران، دستمزدهای پایین و ورود افرادی که بلد کار نیستند به حوزه فیلمنامه نویسی است.
چرا فیلم های کمدی اغلب ضعیف و سطحی هستند؟
قاسم خانی درباره این مسئله که چرا فیلم های کمدی این روزها تا این اندازه ضعیف هستند و مجبور به استفاده از شوخی های دم دستی می شوند، پاسخ داد: « واقعا کمدی های ایرانی زیادی ندیده ام. آنهایی که دوست شان داشته ام، مثل دایره زنگی یا اجاره نشین ها به کنار، اما خیلی از کمدی هایی که دیده ام مشکل شان در کمبود موقعیت های کمدی و گیر کردن در خلق موقعیت کمدی و گاهی دیالوگ ها بوده است. گاهی حس می کنم بعضی از کمدی های امروز به درد بیست سال پیش می خورند. امروز که مخاطبان ما جوانان هستند، طبیعتا حس طنزشان مثل ده سال پیش یا حتی پنج سال پیش هم نیست. حس طنز و سلیقه کمدی مردم بالاتر رفته و کمدی های کهنه و دم دستی را دیگر بر نمی تابند و باید ما هم مطابق با این سلیقه روز جلو برویم.»
او همچنین به این سوال پاسخ داد که در سیت کام های جهانی کریتر (خالق) حرف اول را می زند و به عنوان یک نویسنده و ایده پرداز، سریال را طراحی می کند، سایر نویسندگان را مدیریت می کند. برخلاف ایران که در سریال ها کارگردان سالاری است، کارگردان نقش چندانی در سریال ندارد و ممکن است پنج قسمت پشت سر هم سریال فرندز، پنج کارگردان متفاوت داشته باشد. چرا نمی شود این سیستم را در ایران پیاده کرد؟
قاسم خانی: «اینجا سیستم از اول همین بوده و کارگردان سالاری وجود داشته. من فکر می کنم سهم خودم را در خلق یک اثر داشته ام. این دو با هم تفاوت دارند. برخی کارگردانان فقط می توانند به عنوان تکنسین عمل کنند اما برخی دیگر فیلم را از فیلمنامه فراتر می برند و نقش تالیفی در کار دارند. مثلا در شب های برره ساختن دنیای سریال دست من بود اما آن فضاسازی ابزورد صرفا در نوشته های من نبود. مهران مدیری فضای جنون آمیزتری نسبت به متن ساخت که به ما هم در نوشتن کد داد و در همان فضا و مسیر جلو رفتیم. با کارگردان مولف کار کردن امتیازهای خودش را دارد. در این نوع از همکاری اگر دنیای ما به هم نزدیک باشد کار هر دوی ما را جلوتر می برد.»
آیا فیلمنامه نویسان امنیت شغلی دارد؟
پیمان عباسی میگوید: «چیزی به نام امنیت شغلی در ایران برای یک نویسنده وجود ندارد. من در حال حاضر امنیت شغلی دارم ولی این امنیت را جامعه کاری به من نمیدهد بلکه خودم این امنیت را ایجاد کردم. یک نویسنده برای ایجاد امنیت شغلی باید به طور دائم مشغول نوشتن باشد و تواناییها و خلاقیت خود را به کار ببرد. همچنین با ذائقه فیلمسازان و سیاستگذاران این عرصه، آشنایی داشته باشد. نویسنده نباید وقتی به یک جایگاه ایدهآل رسید از نوآوری دست بکشد زیرا خیلی راحت از دور خارج میشود. نویسندهای را میشناسم که روزی آرزوی رسیدن به جایگاه او را داشتم ولی متاسفانه الان فراموش شده و دیگر خلاقیت قبل را ندارد و حتی برای نوشتن یک قرارداد با دستمزد نهچندان خوب دچار مشکل شده است.»
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.
ولی خداروشکر طی چند سال زحمت الان تونسته جایگاه خودش رو پیدا کنه ! هرچند تو فیلم سازی و بازیگری این تحقق پیدا نکرد و از طریق مجری گری و کپی از مجری های موفق جهان به این سطح رسید !
خلاصه واسه الانش زحمت کشیده و الانم با میدون دادن به جوون ها (البته که واسه جیب خودش هم بد نیست)، داره تبدیل به هنرمندی میشه که بعد از مرگش حتما مجسمشو به عنوان رهبر انقلاب کمدی ایران بشناسن !
در مورد قاسمخانی ها هم باید بگم که خیلی کارشون قویه خیلی ! یه جورایی طنزش نسبت به رامبد چیپ تر و لو لولتره ولی خوب به بهترین تیم اجرای کمدی ایران یعنی تیم مهران مدیری وصل شدن و تونستن کمدی هاشون رو محبوب کنن !
به شدت پر نفوذ و خطرناک هستن ! پیمان رو دوس دارم ولی نسبت به مهراب نظر و حس مساعدی ندارم متاسفانه! به دلایل شخصی !
در مورد پیمان عباسی هم نظر خاصی ندارم !
فیلمای بی سر و ته و شونه تخم مرغی هم جاشون تو همون سطل آشغاله