به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، برخی از مهمترین گزارش ها و تحلیل های مطبوعات و رسانه های خبری کشور را در ادامه بخوانید.
فراری دادن مهران مدیری و رضا عطاران این عواقب را دارد!
روزنامه شهروند نوشت:
در تمام این سالها مسأله تهاجم فرهنگی از مهمترین بحثهای فرهنگی در این مرزوبوم بوده و در این زمینه بهکرات صحبت شده؛ که تمرکز بیشتر این نظرات بر نقش مهم تلویزیون در راستای غلیه بر این معضل بوده است.
کمبودها
حامد عنقا از فیلمنامهنویسان حاضر در جلسه دیدار با رهبر انقلاب که همین اواخر سریال پربیننده پدر را روی آنتن داشت، درباره خواستههای ایشان عقیده دارد که «فرمایشات ایشان نشان میدهد نسبت به توقعی که ایشان دارند، عقب هستیم. البته صداوسیما تلاش خوبی انجام داده و سعی کرده به سمت تعدد آثار برود اما به این معنی نیست که کیفیت هم ارتقا پیدا کرده».
نویسنده سریال انقلاب زیبا درباره نیاز جامعه به سریالها و برنامههای طنز هم میگوید که «قطعا باید روی این موضوعات وقت گذاشته شود و طنز هم ساخته شود، اما نکته در این است که وقتی به این نوع مباحث میرسیم، انگار حرفهای ظاهری میزنیم و به عمق نمیرویم که این مسأله آسیب است». این آسیب اصلی است که عنقا همان فردای دیدار با مقام معظم رهبری انقلاب در گفتوگو با ایسنا بیان کرده و مشکل طنزهای تلویزیونی را سطحیبودن آنها
عنوان کرد.
بیبرنامگی و بینظمی
خشایار الوند، دیگر فیلمنامهنویس پرکار تلویزیون که سریالهایی مانند پایتخت، دیوار به دیوار، علیالبدل، شوخی کردم و... نشانگر تمرکز کارنامهاش روی سناریوهای طنز است اما در این رابطه باور دارد که «جامعه به چه نوع کارهایی نیاز دارد، در حوزه اختیارات ما نیست. ما در واقع سفارشگیرنده هستیم و اینجور ملاحظات را باید تلویزیون انجام بدهد که در یک یا دوسال آتی باید تمرکز روی چه ژانری باشد و سبد برنامهها باید شامل چه تعداد سریال کمدی، پلیسی، خانوادگی و... باشد». الوند روند کار را چنین خلاصه میکند: «ما طرحی میدهیم که بررسی میشود، مشکل اما نه خود این روند، بلکه تصادفیبودن این روند است. یعنی چه با طرحی موافقت شود و چه نه؛ تفاوتی در این قضیه ایجاد نمیشود که نظم و برنامهای پشت این مسائل نیست و انتخاب برنامههای آتی تلویزیون براساس نوعی بیبرنامگی و بینظمی
انجام میگیرد.»
کفران نعمت
الوند در ادامه میگوید که حتی اینهم معضل اصلی نیست: مشکل اصلی نادیدهگرفتن این واقعیت است که کار را آدمها میسازند و متاسفانه در سالهای اخیر آدمهای زیادی به دلایل گوناگون، مالی، بینظمی در پرداختها، ممیزی و سانسور یا دلایل گفته و ناگفته دیگر از تلویزیون دور افتادهاند.خشایار الوند در این زمینه توضیح بیشتری میدهد: «کمدی کار دشواری است و تخصص ویژهای میطلبد، اما در سالهای اخیر افراد کارکشته و نخبههایی که اتفاقا بیشترشان هم دستپروردگان سازمان صداوسیما هستند، کسانی چون رضا عطاران، مهران مدیری و سروش صحت که بهترین کارهای طنز تلویزیون را ساخته اند از تلویزیون دور شدهاند. این اتفاق را فقط میتوان ناشکری و کفران نعمت نامید، که تلویزیون دست به آن میزند و خود را از بهترینهایش، حداقل در زمینه طنز، محروم میکند.»
تقدیر یا توهین؟
نویسنده سریال پایتخت رفتارهای دیگری را مثال میزند که به دوری ستارهها ختم شده: «رفتارهای متناقضی در این زمینه دیدهایم که معلوم نیست به دلیل خطای فردی رخ داده یا سلیقه شخصی یا سیاستهای تلویزیون. مثلا میبینیم که چند سایت بینامونشان لیستی منتشر میکنند از هنرمندانی که فرزندشان در خارج به دنیا آمده. بعد ناگهان میبینیم که تلویزیون در یک بخش پربیننده خبری میآید و همین لیست را بهانه میکند و جوری از این چهرهها حرف میزند که انگار خیانتی بزرگ کردهاند. این کارها مخاطب را درگیر تناقض میکند و مثلا به یاد میآورد که مگر همین چهرهها نبودند که همین چندماه پیش به خاطر فلان برنامه یا سریال از دست رئیس سازمان تقدیرنامه گرفتند؟»
حمایت؟
الوند صحبتهایش را اینگونه خلاصه میکند: «هنرمندان به حمایت خاصی نیاز ندارند. همینکه تلویزیون طبق قرارداد با بچهها عمل کند، حقوحقوقشان را سر وقت پرداخت کند و اندکی دست آنها را باز بگذارد، بیشترین نفع این اتفاق به خود تلویزیون خواهد رسید.»
«خندوانه» باز هم به ادابازی به اوج برمی گردد؟
روزنامه شهروند نوشت:
تلویزیون در کشاکش همه نقدها و ندیدنها و فارغ از همه آمارهای حیرتانگیز مدیران صداوسیما، هنوز تاثیرگذاریهای محدود خود را دارد. این اثرگذاریها در برنامههایی صورت میگیرد که در این سالها به مرجعی برای ستارهسازی بدل شدهاند و آخرین نمونهاش خندوانه است که میتواند بخت میهمانها یا شرکتکنندههایش را بلند کند و برایشان پلهای بسازد. مثالهای زیادی میشود نوشت ولی آخرین نمونهاش «مهدی یغمایی» است. خوانندهای که با حضور در برنامه پنجشنبه شب رامبد جوان، هم جان تازهای به این برنامه بخشید و هم خودش را دوباره سرزبانها انداخت. بهخصوص با خواندن قطعه نگارا و این ترجیعبند: «ای عزیز جانم، نیمه پنهانم، بیتو پریشانم،ای همه وجودم / دلِ عاشق مرا بردی، گرچه که آزردی، دلخوشیم بود که در بند تو بودم» که پخش آن از تلویزیون کنونی ما شگفتانگیز بود. قطعهای که رامبد جوان آن را به همسرش تقدیم کرد و لبزدن مهران غفوریان هم بر شادی برنامه افزود. اما روز خوش «مهدی یغمایی» فقط به اجرای این قطعه محدود نشد. او قرار است در مسابقه «ادابازی» خندوانه هم همراه باربد بابایی حضور داشته باشد و در نتیجه تا وقتی گروهشان در این سری مسابقه جذاب حضور داشته باشد، او همچنان در بورس خبرها باقی میماند. در روزهای تعطیل گذشته، قطعه دوم یغمایی با نام «عجب حالیه» نیز حسابی مورد استقبال قرار گرفت و بارها و بارها از کانالهای موسیقایی دانلود شد. ترانه ساده این قطعه حتما به گوشتان خورده است: «عجب حالیه، عجب یاریه، تو اینجایی و همین کافیه / عجب حالیه، عجب یاریه، دلم عاشقِ حس بیتابیه.» مهدی یغمایی را خیلیها با اجرای ترانه تیتراژ ماهعسلسال ۹۰ (سال بازگشت احسان علیخانی به برنامه محبوبش) به یاد میآورند: «حس میکنم تو رو، تو هرشب خودم» آهنگ استخوانداری که حضور یغمایی در موسیقی پاپ را رسمیت بخشید. با اینکه این فامیل بسیار دور کوروش و کاوه یغمایی حضور مستمری در این سالها داشته، تنها برنامه خوانندگی تاریخ تلویزیون را داوری کرده و در چند آلبوم مشترک با خوانندگان مشهوری در یک قاب قرار گرفته ولی هیچگاه به اندازه دیشب مورد اقبال عمومی قرار نگرفته بود. حالا حضور او در خندوانه میتواند یک فرصت مناسب برای مطرح شدن دوباره او در سطح اول موسیقی پاپ ما باشد. خندوانه هم نشان داد که هر لحظه میتواند به روزهای اوجش برگردد. اجرای سری جدید ادابازی و انتخاب تیمهای شرکتکننده جذاب از هر حوزهای، قدرتنمایی دوبارهای برای رامبد جوان و تیمش خواهد بود. فصل تازه خندوانه (که باید به نوعی آن را ادامه فصل قبلی بدانیم) اگرچه استارت خوبی نداشت و ایده «قاچ» چندان با استقبال روبهرو نشد و پخش محدود آخرهفتهای آن هم از اهمیتش میکاست ولی حضور سلبریتیها و رقابت جذابشان میتواند خندوانه را در صدر برنامههای پربیننده تلویزیون بنشاند و از همه مهمتر تاثیرگذار باشد و سکوی پرشی برای میهمانانش. چیزی که از تیم رامبد جوان و سابقهشان اصلا بعید نیست.
مازیار معاونی:«ایده کلی خندوانه، ایده خوبی است و مخاطبان زیادی هم دارد. رامبد جوان یکی از نقاط قوت این برنامه است چون هم بازیگر خوبی است و هم در کارهای موفق طنز حضور موثری داشته است. دقیقا از روزهای نخستی که خندوانه آغاز شد، سعی کرد با کارهای نوآورانه برنامه را به روز نگه دارد؛ حتی در مقاطعی هم که جناب خان را از او میگیرند باز هم دست از نوآوری بر نمیدارد و سعی میکند با الگوبرداری از نمونههای خارجی و بومی سازی آن، سطح برنامه را حفظ کند. او توانسته خود را از ماندن بهعنوان یک مجری صرف خارج کند و حتی مجری کمکی بیاورد. اینها همه نوآوری است اما به نظر هر ایدهای تاریخ انقضایی دارد، وقتی بدون آنکه فاصله زیادی بین فصلهای آن بیفتد، مدام تکرار میشود ممکن است طراوت خود را از دست بدهد.اگر یادتان باشد برنامه دیدنیها ازسال ٦١ تا ٦٨ برنامه موفقی بود اما به دلیل اصرار مداوم در دهه ٧٠ موفقیت چندانی کسب نکرد. ضمن اینکه صرف مسابقههای پی در پی ممکن است مردم را مسابقه زده کند چون الان مسابقههای زیادی از تلویزیون پخش میشود. از سوی دیگر ممکن است این تکرار برای رامبد جوان بهعنوان مجری ثابت بهرغم تواناییهایی که دارد، مخاطب را خسته کند. بنابراین معتقدم هر برنامهای قبل از این آسیب، باید خاتمه یابد تا تازگی و جذابیت خود را از دست ندهد.»
امین فرج پور: «اینکه در روزگار فعلی که در یک لحظه دهها انتخاب متفاوت در اختیار مخاطبان تلویزیون قرار دارد و آنها میآیند و از بین صدها شبکه تلویزیونی و هزاران سایت و کانال گوناگون که انواعواقسام برنامهها را در اختیار مخاطبان قرار میدهند، پای تماشای برنامه رامبد جوان مینشینند، نشان از این دارد که رامبد هنوز هم برای تماشاگر جذابیت دارد و برنامهاش توانسته جای خود را در ششمین دورهای که روی آنتن میرود، همچنان در بین مردم حفظ کند. واقعا نمیدانم معنای حرفهای آنهایی که میگویند خندوانه دچار تکرار شده، چیست؟ برنامهای که برای هر سلیقهای گزینهای دارد، آیتمهای جناب خان و نیما را دارد، مسابقههای پرهیجان هرشبهاش را دارد و البته تماشاگران پرشمارش را هم حفظ کرده؛ اصلا چرا باید تغییر کند؟ مگر نه اینکه خود تغییر فینفسه هدف نیست و تنها باید در راستای ارتقای برنامه باشد؟ با این معیار؛ نظر منتقدان درباره برنامه اپرا وینفری چیست که برای بیش از دو دهه برنامهاش را روی آنتن فرستاده، بیاینکه بهاصطلاح فیل هوا کند و کنداکتور همیشگیاش را هراز چندی دچار زلزله و طوفان کند؟»
عنصر خلاقیت در برنامه های گفت و گو محور گم شده است
بانی فیلم نوشت:
یکی از مهمترین گونه های برنامه سازی در تلویزیون، برنامه های گفت و گو محور است که اغلب در تمام شبکه ها شاهد برنامه هایی از این دست هستیم. اما مدتی است که این برنامه ها به تکرار افتاده اند و هیچ خلاقیت و نوآوری در آنها دیده نمی شود. می توان گفت صرفا این تغییر و تفاوت در انتخاب مجری و خواننده تیتراژ است که مجری و تیتراژ هر برنامه با برنامه دیگر متفاوت است. گاهی مهمان های برنامه نیز مشترک است و از این برنامه به برنامه ای دیگر دعوت می شوند! جالب اینکه به تازگی مجری ها تصمیم گرفته اند ایستاده برنامه را اجرا کنند و از این رو مهمان برنامه نیز به ناچار باید دقایقی را ایستاده پاسخگوی سوالات مجری باشد. البته شبکه سه در برنامه «تب تاب» سعی کرده تفاوت را در دکور برنامه ایجاد کند که باز هم از این نظر پای پیمان قانع به عنوان طراح دکور در میان است. اما باز هم برنامه نکته خاص و جدیدی در ساختار و محتوا ندارد و صرفا مجری مقابل مهمان نشسته و به گفت و گو می پردازد.
اما یکی از نمونه های اخیر در تکرار برنامه های گفت و گو محور، برنامه «درجه یک» شبکه یک است که مدتی است جمعه ها با اجرای پدرام کریمی روی آنتن این شبکه است. دکور این برنامه تقریبا شبیه به برنامه های دیگری از این دست است که می توان گفت شاید تفاوت های اندکی با دکور برنامه های دیگر دارد. مجری هم که به تقلید از برخی برنامه ها ایستاده برنامه را اجرا کرده و با مهمان گفت و گو می کند. ضمن اینکه مهمان ها نیز اغلب هنرمندانی هستند که مدام در برنامه های تلویزیونی دعوت می شوند و مجریان هم معمولا همان سوالات متداول را می پرسند. بدون اینکه حتی خلاقیتی در طرح سوالات از مهمان در گفت و گوها دیده شود. جالب تر اینکه همین شبکه برنامه مشابهی به نام «فرمول یک» دارد که صرفا مجری و تیتراژ و کمی دکور آن متفاوت است!
از این رو بهتر است مدیران این رسانه و به خصوص برنامه سازان فکری به حال خلاقیت و جذابیت برنامه های گفت و گو محور کنند تا بیش از این به ورطه تکرار نیفتند!
آیا مدیریت تلویزیون شاگرد را در برابر استاد قرار می دهد؟
روزنامه شهروند نوشت:
تاریخ انسان با جنگ تعریف شده و تاریخ جنگ، با جنگجوی آن! صحبت بر سر جنگی است که مدتهاست در صداوسیمای ایران سروصدای زیادی به همراه داشته است. یک طرف آن مدیر جوان شبکه سوم سیماست و طرف دیگر عادل فردوسیپور! دیگر همه از اینکه این درگیری از کجا و به چه دلیل آغاز شد و چه تبعاتی برای پرطرفدارترین مجری ورزشی تلویزیون به ارمغان آورد، خبر دارند. منتهی موضوع حیرتانگیز اینجاست که نسقکشی همچنان ادامه دارد و اگر بخواهیم با یک جمله ساده شرایط را برای شما توضیح بدهیم، باید بگوییم که عادل در گوشه رینگ قرار گرفته و فعلا هیچ دفاعی هم از خود نمیتواند داشته باشد. او نهتنها دیگر مثل گذشته حامی قدرتمندی ندارد، بلکه نزدیکترین همکاران و رفقایش هم از او دور شدهاند. تصمیم جنجالی مدیر شبکه سه برای ساخت ویژه برنامه جامملتهای آسیا توسط محمدحسین میثاقی به خوبی نشان میدهد که جنگ تا کجا پیش رفته است!
قدرت از دسترفته عادل
عادل فردوسیپور در دودهه فعالیت خود با برنامه نود به چنان محبوبیت و قدرتی در تلویزیون و فوتبال ایران دست یافت که حرف او فصلالخطاب بود. مردم هرچه او میگفت را میپذیرفتند و طبیعتا با چنین جایگاهی جامعه فوتبال ایران از عادل حساب میبردند. با درنظرگرفتن این مسأله حالا فکرش را بکنید که شما به اوج قدرت برسید و اتفاقات مختلف در مرور زمان و بزرگترشدن دایره دشمنان و حتی درپیشگرفتن برخی سیاستهای اشتباه، شرایطی را به وجود بیاورد که رفتهرفته قدرت خود را از دست بدهید و از عرش درحال حرکت به سوی فرش باشید! عادل فردوسیپور دقیقا چنین روزهایی را سپری میکند و شواهد و قرائن نشان میدهد که دیگر نمیتواند قدرت گذشته را داشته باشد.
میثاقی و احمدی، مجریان اصلی جامملتها
مسابقات جامملتهای آسیا در نیمه دوم دیماه در امارات آغاز خواهد شد و تیمملی ایران هم برای شکستن طلسم ٤٣ساله قهرمانی در این رقابتها شرکت خواهد کرد. اتفاق جالب اما اینجاست که شبکه سوم سیما برنامهریزی گستردهای برای پوشش تلویزیونی این مسابقات دارد و تولید و محتوای این ویژهبرنامه برعهده محمدحسین میثاقی و محمدرضا احمدی خواهد بود و عادل فردوسیپور نقشی در آن نخواهد داشت! این درحالی است که درحالت عادی تهیهکنندگی و اجرای این برنامه طبق روال باید به عادل داده میشد اما در راستای جدالی که در تلویزیون به وجود آمده و یک طرف آن فردوسیپور است، این مجری مشهور را از ویژهبرنامه جامملتهای آسیا حذف کردهاند.
شاگرد فردوسیپور جای خودش را گرفت؟
حالا میتوان به صراحت نوشت که عادل فردوسیپور و محمدحسین میثاقی هم دیگر رابطه خوب گذشته را ندارند و تنها ارتباط آنها در فوتبال ١٢٠ خلاصه میشود که در حالتی بدبینانه باید گفت که از سال بعد یکی از این دونفر در این برنامه حضور خواهد داشت. میثاقی بعد از جنجالهای مربوط بهویژه برنامه جامجهانی که سر آغاز درگیریهای عادل فردوسیپور با مدیران شبکه سه و سازمان صداوسیما بود، به یکباره از برنامه نود جدا شد و اجرای برنامه فوتبال برتر را برعهده گرفت. هرچند ابتدا اعلام کرد آیتمهای ویژهبرنامه نود را باز هم خودش اجرا خواهد کرد اما مرور زمان نشان داد که دیگر او هیچ ارتباطی با نود ندارد. حالا هم که با تصمیم علی فروغی ویژهبرنامه جامملتهای آسیا را او به همراه احمدی اجرا خواهد کرد.
عادل در امارات یا تهران؟
سوال روز این است که فردوسیپور در جامملتهای آسیا چه کار خواهد کرد. او به امارات سفر میکند تا گزارشگر مسابقات باشد یا در تهران خواهد ماند؟ جدال او با علی فروغی تا کجا ادامه خواهد داشت؟ در برنامه نود هم برای او علاوه بر ناظر پخش یک ناظر ویژه از سوی رئیس شبکه تعیین کردهاند و در طول اجرای برنامه نود روی اتفاقات نظارت کند. در چنین فضایی خیلی بعید به نظر میرسد که عادل بتواند مثل گذشته به کارش ادامه بدهد؛ مگر اینکه صبر کند تا قدرت از دسترفتهاش را دوباره به دست بیاورد.
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.
خندوانه هم دیگه کارش تمومه بابا ایده نداره میاد چهار نفر رو میاره که ادابازی کنن که مردم سرگرم بشن
در مورد عادل هم همه چیز واضح و مبرهن هست که کیه و نیازی به تعریف و حمایت نداره
بابا برو جان هر کسی دوسـت داری بروووووو