به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، برخی از مهمترین گزارش ها و تحلیل های مطبوعات و رسانه های خبری کشور را در ادامه بخوانید.
روزنامه شهروند درباره احتمال ساخت فصل چهارم «شهرزاد» نوشت:
«تا همین چندوقت پیش دوشنبهها به دلیلی غیر از برنامه نود هم جذاب بودند. دوشنبهها سریال شهرزاد در شبکه نمایش خانگی توزیع میشد و این مسأله این روز را جذابترین روز هفته برای هواداران این سریال یا به اصطلاح «شهرزادیها» کرده بود.
آنروزها همه چیز طعم و بوی شهرزاد میداد؛ خردهریزهای زینتی و آرایشی مورد استفاده در سریال در سایتهای ریز و درشت اینترنتی عرضه میشدند و رسانهها هم پر بودند از گفتوگو و نقد و خبر و حاشیه و جنجال درباره این سریال.
حالا اما دیگر دوشنبهها شور و حالی ندارد. برای همین هم هست که انتشار هر خبری درباره احتمال ادامه راه شهرزاد شوری در رسانهها ایجاد میکند، حتی اگر این خبر تنها و تنها نقل چند سطر از قول حسن فتحی باشد که گفته احتمال ساخت این سریال هنوز منتفی نشده...
دیروز رسانهها از قول حسن فتحی نوشتند که ساخت فصل چهارم سریال شهرزاد منوط به تمایل بازیگران و نیز حضور تمام بازیگران و عوامل سریال است که درحال حاضر هرکدام از آنها درگیر کاری هستند. اگر شرایط حضور تمام عوامل فراهم شود و آنها برای ساخت فصل چهارم تمایل داشته باشند، شاید این فصل ساخته شود.
این البته نخستینبار نیست که حسن فتحی از اشتیاقش برای روایت ادامه داستان شخصیتهای جذاب سریالش میگوید؛ اما در تمام این ماهها هنوز اتفاقی نیفتاده و شهرزاد در همان موقعیتی قرار دارد که در آخرین روزهای پخش سری سومش داشت. یعنی در روزهایی که اصلیترین چهره شهرزاد، ترانه علیدوستی رسما با انتشار ویدیویی اعلام کرده بود که از پروژه سریال شهرزاد خداحافظی کرده؛ و نیز روزنامه بانیفیلم هم در خبری اختصاصی از قول شهاب حسینی از انصراف او برای ادامه همکاری با گروه سازنده شهرزاد نوشته بود...
اما حالا فتحی یکبار دیگر این پرونده بسته را گشوده و دوباره از ادامه راه شهرزاد میگوید. اما آیا واقعا احتمال ادامه این سریال وجود دارد؟
بهرغم اینکه حسن فتحی ادامه راه شهرزاد را منوط به تمایل بازیگران کرده، اما شواهدی وجود دارند که میتواند برای هواداران سریال امیدوارکننده باشد. ازجمله گفتههای خود حسن فتحی و نغمه ثمینی که چندماه پیش به روزنامهها گفته بودند که «١٢ قسمت از فصل چهارم آماده است»؛ و این یعنی که بهرغم گمانهزنیهای رسانهای مبنی بر اینکه فصل چهارم شهرزاد در مورد کدام کاراکترها خواهد بود، نویسنده و کارگردان تصمیم خود را گرفته و حتی راه را تا حدی هم رفتهاند...
در این بین البته شواهد ناامیدکننده هم کم نیستند. ازجمله اقلام تبلیغاتی سریال، از پوسترها گرفته تا پست های صفحه اینستاگرامی سریال که در پایان سری سوم ذهن را به سمت پایان قطعی سریال بردند؛ حتی اگر یادتان باشد، صفحه اینستاگرام سریال از هشتگ #پایان_دوشنبه_های_شهرزاد استفاده کرده بود. نکته دیگر منطق روایی داستان است و این واقعیت که تکلیف شخصیت های اصلی یعنی شهرزاد، قباد، فرهاد، شیرین و حتی صابر روشن شده است....
حسن فتحی حالا توپ را در زمین بازیگران سریال انداخته است. حالا باید دید آیا بازیگران هم تمایل به ادامه این راه دارند؟
پرویز فلاحیپور که در دوسری آخر شهرزاد درخشید، ساخت شهرزاد چهار را نهتنها امکانپذیر میداند بلکه حتی پیشنهادی هم در زمینه ادامه داستان دارد: البته در پایان سری سوم داستان شخصیتهای اصلی سریال به نقطه پایان رسید، اما اگر قرار بر ساخت شهرزاد ٤ باشد، میتوان شهرزاد ٤ را درباره اینکه چه بر سر شهرزاد میآید، ادامه داد...
رامین ناصرنصیر هم اما بازیگریست که امیدی به تولید سری چهارم ندارد: از همان ابتدا هم هیچوقت قرار نبود شهرزاد ٤ ساخته شود. حالا هم فقط در رسانههاست که اخباری درباره ادامه این سریال میشنویم. ناصرنصیر درباره اینکه اگر قرار بر ادامه این سریال باشد، دوست دارد در آن حضور پیدا کند یا نه؛ میگوید: «حالا که هنوز صحبتی در این مورد نیست و من هم درگیر کارهای دیگری هستم. به هرحال شهرزاد یکی از بهترین کارها بود و طبیعیست حضور در آن برای بازیگر مهم است.»
مجید سعیدی دیگر بازیگر شهرزاد اما به شوخی به این پرسش پاسخ میدهد: من امیدوارم شهرزاد ٤ ساخته نشود، چون من در فصل سوم کشته شدم. سعیدی احتمال ساخت فصل چهارم را هم به دلیل نبود شهاب حسینی منتفی میداند: «فکر نمیکنم شهرزاد ٤ ساخته شود. مگر اینکه بخواهند قصه را بدون شهاب حسینی ادامه دهند.»
صحبت های محمدرضا شریفی نیا درباره مافیا بودنش!
تسنیم نوشت:
پنجشنبه شب برنامه «خندوانه» یک مهمان ویژه داشت؛ کسی که سالهای سال است در سینمای ایران او را هم بهنام بازیگر حرفهای و تخصصی میشناسند و هم انتخاب بازیگران بسیاری از آثار با اوست. حتی بسیاری به شوخی و جدی او را مافیای سینمای ایران میدانند و شائبههایی هم از پولگرفتنها و تعیین تکلیف برای کارگردانان سینما و تلویزیون برای او درست کردهاند.
و محمدرضا شریفینیا بازیگر سینما و تلویزیون است که در مقام تهیهکننده و کارگردان هم آثاری را از خود بهجای گذاشته... با شوخی آهنگین «جناب خان» به این پشتپرده برنامه «خندوانه» پرداخت؛ زمانیکه مرد عروسکی برنامه رامبد جوان میخواند: مافیا... مافیا... آقای شریفینیا... او به این سوال و شائبه اینطور پاسخ داد: «اگر اینطور باشد که میگویند رامبد جوان هم مافیاست.
چون چند نفر جوان با استعداد از طریق «خندانندهشو» و فعالیت کمدی در این برنامه به جامعه هنری معرفی میشوند این کار مافیا محسوب میشود؟ نه این طور نیست!» شریفینیا تصریح کرد: در یک موقعیتهای خاص، هنرمندان با استعداد زیادی را به سینما و تلویزیون معرفی کردهام که همیشه پای آبروی خودم در میان بوده است.
الان خود رامبد جوان این جوانان را با یک کنترل و مدیریتی به «خندانندهشو» میآورد و به جامعه هنری معرفی میکند. مثلاً حامد بهداد را به سینمای ایران معرفی کردی پای آبروی خودت در میان بود و هر روز که او پیشرفت میکند نقش آن معرفی بیشتر به چشم میخورد.وی درباره شائبه پول گرفتنها و انتخاب بازیگر از روی لابی و رانت، گفت: واقعا آنقدر معرفی بازیگر و فعالیت اینچنینی در جامعه هنرمندان بهخصوص سینماگران با ظرافت و با اهمیت انجام میشود که هرکسی را نمیتوان وارد این جامعه کرد بدون اینکه شناسنامه و استعدادی داشته باشد.
اینکه میگویند فلانی معرفی میشود پولهای آنچنانی (صد میلیون) از او میگیرند یا با سفارش وارد میشود، اگر همچنین باشد از این درب میآیند و از آن درب خارج میشوند. اینگونه حضورها در سینما و تلویزیون نمیتواند ماندگار باشد. چون هنرمندی در سینما و تلویزیون ماندگار میماند که با شایستگی انتخاب شده باشد؛ چون بهترین داور بازیگران، مردم هستند.
شریفینیا خاطرنشان کرد: وقتی من یک نفر را به کارگردان معرفی میکنم اگر آن بازیگر، من را سربلند کند آن کارگردان به من اعتماد میکند و کار بعدی در خدمت او هستم. حالا چون آن کارگردان به من لطف دارد و حرف مرا در زمینه انتخاب بازیگر گوش میکند به معنای تعیین تکلیف نیست.
من برای کارگردانان تعیین تکلیف نمیکنم! آن بازیگری که معرفی میکنم اگر رفتار درست، مطالعه و تحصیلات خوبی داشته باشد باز هم این اعتماد به من میشود تا در دیگر کارها هم بازیگران را من انتخاب کنم. الان رامبد در عرصه خودش همین کار را انجام میدهد؛ البته شاید در موقعیتی هم نپسندد فلان هنرمند و بازیگر فعالیت داشته باشد، چون آبرویش در میان است. این اتفاق ربطی به تعیین تکلیف ندارد و اصلاً سینما جای چنین کارهایی نیست.
بازیگر سینما و تلویزیون با اشاره به ماجرای انتخاب ویشکا آسایش برای نقش «قطام» و معرفی پارسا پیروزفر و کار با داریوش مهرجویی، گفت: یادم میآید در سریال «امام علی(ع)» دنبال یک بازیگر خانم برای نقش «قطام» بودیم که شخصیت جدیدی باشد با رفتارهای مردانه و ظرافت زنانه توأمان و بتواند از پس این نقش مهم بربیاید.
من ویشکا آسایش را به داوود میرباقری پیشنهاد کردم که چون درست انتخاب شد و بعدها بهخاطر درخشان بودن این بازیگر، حتی گفتند ای کاش این نقش پررنگتر نوشته میشد. بعدها هم ویشکا آسایش در جشنوارهها جایزههای مهمی را گرفت باعث سربلندی من است. چرا که یک روزی افتخار داشتم ایشان را به داوود میرباقری معرفی کنم.وی اضافه کرد: برای فیلم «پری» داریوش مهرجویی سه بازیگر به نامهای «پارسا پیروزفر» که نقش کوتاهی داشت، «علی مصفا» که البته یک کار سینمایی انجام داده بود و برای آن نقش احساس کردم خوب است و یکی هم «فرهاد جم» بود که این سه بسیار درخشان هم ایفای نقش کردند.
و این درخشان بودن بازیگرانی که به داریوش مهرجویی معرفی کردم بهجایی رسید که ۱۰ کار با این کارگردان انجام دادم که جزو افتخارات کاری من محسوب میشود. ممکن است این اتفاق در ذهن دیگران یک نوع رفتار مافیایی بسازد. اگر قرار باشد پای آبروی من وسط باشد من هیچوقت آبرو و اعتبار خودم را دستمایه رفتار مافیایی نمیکنم. اصلاً جای مافیا در سینما نیست.
شریفینیا در ادامه صحبتهای خود درباره مافیا در سینمای ایران، بیان کرد: افتخارم در سینما این بوده که هرکسی را برای هر نقشی که مناسب بوده انتخاب کردم. البته شاید پیش از من برای اثر دیگری انتخاب شده باشد و این شبهه پیش نیاید. چون یک باری در مورد انتخاب مرحوم شکیبایی در «سالاد فصل» فریدون جیرانی صحبت کردم که البته «خسرو» را برای نقشی که مناسب بود پیشنهاد کردم اما او پیش از آن کارهای زیادی انجام داده بود.
همیشه حواسم بوده که به هنگام انتخاب بازیگران، بازیگر مناسب هر نقشی را انتخاب کنم که خوشبختانه کارهایی که بنده در کنار کارگردانها مشاور بازیگری میدادم نقشها در جشنوارهها به خوبی دیده شده و جایزههای بازیگری را هم به خودشان اختصاص دادند.وی درباره اینکه میگویند من از بازی یک بازیگری جلوگیری کردهام، افزود: خوشبختانه با هیچکس مشکلی ندارم و اینکه میگویند من نمیگذارم و یا نگذاشتم در فلان فیلم، فلان بازیگر، بازی کند اصلاً این طور نبوده و نیست.
البته اگر گاهی هم یک بازیگری پیشنهاد شده و گفتم نباشد حتما به نفع خود آن بازیگر بوده است. چرا که برخی اوقات یک فردی در جایگاهی قرار میگیرد که برای آن نقش ساخته نشده و به واسطه ضعف در آن بازی، همان مقدار ارزشی هم که دارد از دست میدهد. چون سر جای خودش انتخاب شده است. مثلاً اگر بخواهم همین «جنابخان» را برای فیلمی انتخاب کنم او را به فیلمی دعوت میکنم که تمام ویژگیهای خودش با آن نقش منطبق باشد یا توانایی انطباق با آن نقش را داشته باشد.
برای اینکه «جنابخان» یک کاراکتر با هوش، حاضر جواب و با مطالعهای است که سر بزنگاه میداند باید در مقابل فلان شخصیت مهمان برنامه چه بگوید و از واژگان و ادبیاتی استفاده کند. من حاضرم یک سیمرغ ویژه به «جنابخان» بدهم و اصلاً چقدر خوب است که جشنواره فیلم فجر این کار را انجام دهد شخصیتهای فعال و تاثیرگذاری که در برنامهها و سریالهای تلویزیونی هم وجود دارند همچون «جنابخان» اینطوری مورد تقدیر و تجلیل قرار بگیرند.
روزنامه فرهیختگان: فوتبالیسم، برنامه ای که میتواند به برنامهای پر مخاطب تبدیل شود
پدیده اجتماعی فوتبال در زندگی و جامعه ایرانی، جایگاهی فراتر از ورزش یافته است اما آنچه بیشتر در باب فوتبال در رسانهها، اعم از تلویزیون گرفته تا روزنامهها و مجلات ورزشی و غیرورزشی میشنویم بیشتر مباحث مربوط به جنبههای فنی این ورزش است و در جامعه ما به جنبه اجتماعی فوتبال به ندرت پرداخته میشود.
فوتبال در بزنگاههای اجتماعی و فرهنگی نقش بیبدیلی ایفا کرده و اصلا همین جایگاه والا و فرامتنی است که باعث میشود برنامههای ورزشی تلویزیون به یک فرصت و مقبولیت اجتماعی دست یابد.
نمونه مشهور آن به حواشی بعد از تعلیق یک هفتهای برنامه نود، باز میگردد برنامهای که وامدار مقبولیت اجتماعی ورزش فوتبال است، توانست حاشیههایی فراتر از متن تلویزیون شکل دهد.
تلویزیون اما سالهاست که با نگاهی انحصارگرایانهتنها به برنامههای موجود پیشین اکتفا کرده و سالهاست که به جز دوشنبه شبها و صبحهای جمعه، مخاطبان میلیونی و علاقهمند به ورزش، برنامهای روی آنتن ندیدند که بتواند بهطور منظم و جدی ورزش کشور را دنبال کند و به بحث و تبادل نظر پیرامون آن بپردازد.
کافی است میزان گسترده مخاطب برنامه جدید «فوتبال۱۲۰» را ببینیم تا متوجه شویم که چقدر این عرصه ظرفیت فراوانی دارد و چه جفای بزرگی تلویزیون به ورزش و علاقهمندانش کرده که این موضوع جدی و فرامتنی را محدود به دو برنامه ۹۰دقیقهای در هفته کرده است.
اما چند هفتهای است که برنامه «فوتبالیسم» روی آنتن شبکه سه سیما رفته است. برنامهای که از نام و نشانش پیداست به فوتبال میپردازد و البته نگاهی نو به این رشته ورزشی دارد اما آیا «فوتبالیسم» موفق است؟
آیا میشود به آینده آن امیدوار بود؟ نقاط ضعفش چیست؟
انتخاب خوب سوژه
«فوتبالیسم» یک برنامه صرفا فوتبالی نیست. این برنامه سعی میکند به جزئیات مربوط به فوتبال نگاهی کلان داشته باشد و از دریچه فوتبال، نیمنگاهی به مسائل کلان اجتماعی کند که بهطور مستقیم با فوتبال سروکار دارند. بگذارید نگاهی به سوژههای چند هفته اخیر این برنامه بیندازیم.
این برنامه به مساله پشتوانه اجتماعی سرمربیان تیم ملی فوتبال میپردازد، بهطور دقیق و فنی مساله گزارشگری فوتبال را زیر ذرهبین میگذارد، به هواداران فوتبال میپردازد که هنگام بازیهای بینالمللی تیم رقیبشان طرفدار کدام تیم هستند و... .
اینها چیست؟ مسائلی فوتبالی که کلانتر از این رشته ورزشی هستند و به نوعی میانرشتهای تلقی میشوند.
پیوند فوتبال با فن اجرا و بیان در گزارشگری و ترکیب فوتبال با علوم اجتماعی در بررسی میزان محبوبیت سرمربیان تیم ملی فوتبال و حتی همین سوژه طرفداری در بازیهای بینالمللی که کاملا روانشناسانه و جامعهشناختی باید به آن توجه کرد، همگی نشان از انتخاب سوژههایی دارد که اولا ارتباط کامل و واثقی با فوتبال دارند و ثانیا با مسائل مردمی و مهم دیگری پیوند دارند.
نقطه مثبت «فوتبالیسم» همین نوع نگاه خاص است؛ نگاهی میانرشتهای به فوتبال و مسائل مهمی که سال هاست با آن پیوند دارند.
کاری که پیش از این بهطور محدود و معدودی در برخی آیتمهای برنامه ۹۰ میافتاد و جستهوگریخته در برخی برنامههای نامنظم دیگر تلویزیون و حالا کاملا مشخص است که ظرفیت پرداخت مستقل را داشته و «فوتبالیسم» میکوشد که این ظرفیت بالقوه را بالفعل کند.
کم سروصدا
فوتبال آنقدر نفوذ اجتماعی دارد که هر اتفاق و خبرسازی که پیرامون آن صورت میگیرد خیلی زود سر از شبکههای اجتماعی و سایتهای مختلف درمیآورد و اگر سوژه جالبی داشته باشد به سرعت نقل محافل فوتبالیهای پرتعداد کشور میشود.
«فوتبالیسم» اما با وجود اینکه چند هفتهای است روی آنتن رفته، هنوز ضریب نفوذ جدیای در شبکههای اجتماعی پیدا نکرده و مردمی که خیلی زود از فوتبال۱۲۰ حرف زدند، هنوز توجهشان به «فوتبالیسم» جلب نشده.
مشکل کجاست؟ سوژهها خوب انتخاب نمیشود؟ میزان تخصصی بودن برنامه زیاد از حد است؟ مجری در داغ کردن سوژهها و گفتوگوها نتوانسته جذاب ظاهر شود؟
هر چه که هست، این یک نقطه ضعف بزرگ برای چنین برنامهای به حساب میآید. نقطه ضعفی که میتواند کمکم به بیتوجهی به برنامه منجر شود و عمر برنامه را کوتاه کند.
اگرچه بخشی از انتقادها به اجرای علی نبویان باقی است ولی باورتان میشود که مجری این برنامه همان کسی است که چند ماه پیش در بین دو نیمه فوتبالهای داخلی ستاره فلان مربع را تبلیغ میکرد؟
امیرعلی نبویان که به قلمش شناخته میشد و بعد از «خندوانه» کاملا به چشم آمده بود، ناگهان در تصمیمی باورنکردنی سر از چیپترین بخش تبلیغی تلویزیون درآورد.
ولی با اندکی مکث و انتخاب درست، این بار به «فوتبالیسم» آمده تا به وضوح خود را بازیابی کند و بتواند در مقام یک مجری جوان که قرار است علاوهبر تسلط به فوتبال، اجتماع و فرهنگ را هم میشناسد، ظاهر شود و البته نسبت به اداره گفتوگوها و فن اجرای برنامه هم مسلطتر از قبل عمل کند.
نبویان انتخاب درستی بود که در کنار دکور قابل قبول فوتبالیسم به ترکیبی میرسند که اگر مخاطب برای اولین بار و بهطور اتفاقی به این شبکه و این برنامه برسد، آن را به سرعت عوض نمیکند و احتمالا یکی دو دقیقه چشم به برنامه فوتبالیسم میدوزد.
آیتمهایی باکیفیتتر از خود برنامه
یکی از نقطه ضعفهای جدی برنامههای تلویزیونی که خیلی وقتها نادیده مانده، آیتمها هستند.
آیتمهایی که هرچند در نگاه اول به چشم نمیآیند ولی در ارتباطگیری مخاطب با برنامه تاثیر جدی دارند و خیلی اوقات میتوانند پاشنهآشیل برنامهها باشند.
مثال میخواهید؟ همین برنامه «۹۰» یا «فوتبال ۱۲۰» که بیتردید آیتمهایی جدی با مخاطبان پیگیر دارند یا «خندوانه» که صداپیشه نادیده گفتوگوهای پشت صحنهاش به شخصیتی شناخته شده برای مردم تبدیل شده است.
فوتبالیسم اما بهطور جدی روی آیتمها تمرکز دارد و اگر بگوییم برخی از آیتمها از خود برنامه فنیتر و گیراتر درآمده گزافه نگفتهایم.
مشخصا آیتمها زیر ذرهبین توجه برنامهساز بوده و بخش مهمی از روایت کلی برنامه در آیتمها پیش میرود، نه آنکه نگاه به آیتمها، آنتن پرکن و تنفس از استودیو بوده باشد.
این نکته مهمی است که خیلی برنامهها به آن توجه نمیکنند اما فوتبالیسم برای آن برنامه ویژهای داشته است.
میهمانها
یکی از وجوه اعتباری برنامههای تلویزیونی میهمانان برنامه هستند. کم ندیدهایم برنامههایی را که با آبوتاب شروع میشوند ولی در انتخاب میهمان آنقدر بد عمل میکنند که یا به ورطه تکرار میافتند یا بیربط با موضوع روی آنتن میروند.
مثلا چه جای تاکید است که یکی از مهمترین ویژگیهایی که به خندوانه شخصیت داد، چهرههایی بودند که در هیچ برنامه دیگری دیده نمیشدند ولی به خندوانه میآمدند.
فوتبالیسم البته در این موضوع هم قابل دفاع عمل کرده. حضور محمدرضا احمدی برای آنالیز گزارشگری فوتبال و حتی همین هفته اخیر و حضور نوید مظفری برای بررسی عملکرد VAR و مصطفوی، مدیر سابق پرسپولیس در قسمت آخر چهرههای کاملا شناخته شده و منطبق با موضوع هستند و وزن برنامه را کم نکردهاند.
مخاطب فوتبالیسم میداند که در این برنامه قرار نیست کسانی را ببیند که روزی هشت ساعت میهمان برنامههای مختلف هستند؛ و این اتفاق برای یک برنامه نوپا خوب است.
فوتبالیسم در روزهایی به تلویزیون آمده که تعداد معدودی از برنامههای تلویزیونی توانستهاند قد بکشند و بهعنوان یک برنامه با هویت برای مدت مدیدی روی آنتن باقی بمانند.
این برنامه اما نماینده قشر خاصی از برنامههای تلویزیونی است که پرداخت میانرشتهای به موضوعات دارد و در آن هم نشانی از خاطرههای قدیمی و مثلا لایه کردن توپ پلاستیکی است و هم میشود درباره شاخصههای فناورانه ورزشگاه یک تیم محبوب اروپایی شنید، هم بحث داغ اجتماعی- فوتبالی درباره یک موضوع فوتبالی را گوش کرد و هم آیتمهای دلپسندی دید.
فوتبالیسم اگر مباحثش را، کیفیت محتوایی آیتمهایش را و البته ضریب نفوذ رسانهای و مجازیاش را بهبود بخشد میتواند یک برند جوانپسند و جذاب شود که طول عمرش بیشتر از برنامههای معمول تلویزیونی باشد
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.
حرفای شریفی نیا تو خندوانه درباره مافیا یه جوری بود انگار فقط میخواست خودشو تبرئه کنه ولی اگه اون ویشکا آسایش به کارگردان معرفی کرد تو این یه مورد به نظرم کارش درست بود
بخاطر همین احتمال میدم اگه تصمیم بگیره بسازتش کاره خوبی در بیاد
شریفی نیا ://///////////////
بهترین فصلاش یک و دو بود
بعدام شهرزاد که بدون قباد معنی نمیده.