به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، برخی از مهمترین گزارش ها و تحلیل های مطبوعات و رسانه های خبری کشور را در ادامه بخوانید.
خراسان: کار طنزنویس مطرح به خواندن «عموسبزی فروش» رسیده است؟!
روزنامه خراسان نوشت:
امیرمهدی ژوله که این روزها به هند سفر کرده، به تازگی ویدئویی از این سفر منتشر کرده که در آن شعر «عمو سبزیفروش» را میخواند و جمعی از خانمهای هندی، موبایلبهدست در جواب او، «بعله» میگویند و میخندند.
افراد بسیاری از این ویدئو در صفحه ژوله و در دیگر صفحات شبکههای اجتماعی بازدید کرده و درباره آن نظر دادهاند. برخی کاربران از خوشمزگی ژوله خوششان آمده و از استعداد او در زمینه طنز و کمدی، تعریف کردهاند.
برخی کاربران دیگر اما، با اشاره به این که او به عنوان یک سلبریتی ایرانی، نباید برای خنداندن مخاطبان خود، به شعری متوسل شود که الفاظی دور از ادب دارد و بدتر آن که آن را به عنوان یک شعر فولکلور فارسی، در یک کشور خارجی بخواند، از این کار انتقاد کردهاند؛ به خصوص آن که زبان فارسی در شبهقاره هند، قدمتی دیرینه دارد و بسیاری از واژگان دو زبان مشترک است. بنابراین دور از انتظار نیست که تصور کنیم هندیهای حاضر در ویدئو، شعر را دستوپاشکسته (شاید با کمک همراهان ژوله) متوجه میشوند یا حتی از طریق آنها، متوجه شدهاند شخصی که شعر میخواند، یک سلبریتی و بازیگر ایرانی است. برخی کاربران شبکههای اجتماعی با این استدلال از این ویدئوی ژوله، استقبال نکردهاند.
به همین منظور مختصری در باب راهی که امیرمهدی ژوله طی کرده و تحلیل دقیقتری از شرایط امروز او بیان می کنیم. ژوله تا قبل از حضور در مسابقه «خنداننده برتر»، یک فیلمنامهنویس طنز و پیشتر یک طنزنویس مطبوعاتی بود. او در هفتهنامه «چلچراغ» مینوشت و ضمن آن که در کار خود حرفهای محسوب میشد، به عنوان یک چهره مطبوعاتی، شهرت قابل قبولی داشت. شرکت در مسابقه «خنداننده شو»، به نوعی وجه دیگری از استعداد ژوله را نمایان کرد. او که همچنان متن استندآپهای خود را خودش مینوشت، با شهرت از طریق قاب تلویزیون، تبدیل به یک سلبریتی واقعی شد و کمکم جلوی دوربین آمد. نگاهی به کارنامه امیرمهدی ژوله نشان میدهد که او از شروع «خنداننده شو» در شهریور سال 94 به این سو، تنها «در حاشیه 2» را نوشته و پس از پایان نگارش این سریال در پاییز 94، دیگر در هیچ اثر سینمایی یا تلویزیونی نویسندگی نکرده است. کارنامه هنری او در این حدود سه سالونیم، شامل بازی در سه فیلم «خوب، بد، جلف»، «هزارپا»، «سونامی» و «سامورایی در برلین» و دو سریال «گلشیفته» و «دیوار به دیوار» بوده است؛جالب آن که او در همه این آثار، در نقشهای مکمل حضور داشته، نه نقش اصلی.
بنابراین بازیگر شدن اگرچه ژوله را در مرکز توجهات بیشتری نسبت به قبل قرار داده، اما او را از نوشتن دور کرده است؛ کاری که به وضوح در آن استعداد بیشتری دارد. وانگهی او حالا مجبور است برای توی چشم ماندن و در نتیجه دریافت پیشنهادهای خوب بازیگری، شعر «عمو سبزیفروش» هم بخواند و از دخترکان هندی «بعله» بگیرد.
شهروند نوشت:
کیومرث صالحنیا را یادتان میآید؟ گزارشگر قدیمی صداوسیما که همدوره با نفراتی مثل مرحوم بهرام شفیع، غلامرضا بهروان، اسکندر کوتی و... بود.
او در دهههای ٦٠ و ٧٠ یکی از بهترین گزارشگرانی بود که گزارشهای خاطرهانگیزش در جامهای جهانی ١٩٩٠ و ١٩٩٤ و جامملتهای آسیا ١٩٩٢ در ذهن همه باقی مانده است. او حالا در شبکه ITC کانادا فعالیتهایش را ادامه میدهد و خبرساز شده است.
ماجرای دزدیدن ایده نود از صالحنیا
مردی که ادعا میکند عبارت «توی دروازه» را به جای واژه «گل» وارد ادبیات گزارشگری فوتبال ایران کرد. البته او هم مثل بهرام شفیع متهم به پرسپولیسیبودن بود. وقتی در دیماه ٦٩ بازی پرسپولیس و استقلال با گزارش مشترک شفیع و صالحنیا روی آنتن رفت و استقلال دو بر یک پیروز شد، کیهان ورزشی در کاریکاتوری، این دو را درحال شعاردادن به نفع پرسپولیس، به طنز کشید. صالحنیا در برخی گزارشهایش با به کاربردن درست اسامی بازیکنان تیمها، حتی تیمهای تهرانی مشکل داشت. از او تنها گزارشهایش با صدای تودماغی و شنیدنی را به یاد میآوریم. نکته قابل توجه درباره صالحنیا ادعایی است که در سال ١٣٩٢ او درباره مالکیت برنامه نود کرد. در آنسال صالحنیا دلنوشتهای منتشر کرد که نشان میداد ایده ساخت برنامه نود از آن خودش بوده و فردوسیپور آن را دزدیده و روی آنتن برده است. بخشی از این متن را بخوانید: «عادلخان! همیشه در روی یک پاشنه نمیچرخد. نبش قبر نمیکنم عادل... آن روزها تو بیهیچ آزمونی وارد مجموعه شدی و شیرینزبانیهایت کاری کرد تا مجموعه یک دل که نه، صد دل عاشقت شود و ٩٠ را راه انداختی! ماربچههایی خوردی و امروز در حد یک تیمملی اژدها شدی بچهجان! اما این مردم زیاد شبیه تو دیدهاند. بترس از روزی که بندهای طنابی که میرقصاندت، بیفتند.» جالب آنکه در مقطع مذکور عادل پاسخی به صالحنیا نداد، اما در محافل خصوصی عنوان شد که صالحنیا ایده چنین برنامهای را در سال ٧٤ داده و فردوسیپور سال ٧٨ آن را ساخته است.
برنامه نود روی آنتن شبکه کانادایی
از آن روزها تاکنون دیگر کسی از گزارشگر قدیمی تلویزیون خبری نداشت تا اینکه حالا در کوران جامملتهای آسیا صالحنیا را در شبکه ITC کانادا میبینید. یک شبکه فارسیزبان که برنامهای ورزشی تحت عنوان «نود درنود» با تهیهکنندگی و اجرای صالحنیا دارد. جالب اینکه در این برنامه طی ماههای گذشته پیشکسوتانی مثل محمد پنجعلی، نادر فریادشیران و... هم روی آنتن رفتند و صحبتهای فوتبالی مطرح کردند. به نظر میرسد حالا صالحنیا ایده نود را با امکانات محدودتر به شبکه خارجی برده است تا کینه قدیمیاش از فردوسیپور و صداوسیما را نیز به کار بگیرد و اجازه ندهد بدون اجرای برنامه نود فعالیتهایش را تمام کند.
گزارش بازیهای ایران در کانادا
ویدیویی که باعث شد نام صالحنیا دوباره بر سر زبانها بیفتد، گزارش بازی ایران و چین توسط صالحنیا در شبکه ITC است. او بازیهای ایران در جامملتهای آسیا را برای مخاطبان شبکه ITC گزارش میکند و صحنههای جالبی را رقم زده است. مردی که حدود یکسال قبل با مهاجرت به کانادا فعالیتهای خود را در این کشور انجام میدهد، به تازگی گفتوگویی نیز با یکی از مجریان شبکههای معاند انجام داده که شاید بتوان از آن نتیجه گرفت دیگر قصد بازگشت به ایران را ندارد.
نگار باباخانی در روزنامه شهروند نوشت:
فردا سیوهفتمین دوره جشنواره فیلم فجر آغاز میشود. جشنوارهای که بیتردید مهمترین و پربازتابترین رخداد فرهنگی- هنری این مرزوبوم است و کمترین و حداقلیترین کارکردش میتواند این باشد که ١٠روز در سال سینما را تا حد تیترهای اصلی رسانهها و خبرگزاریها ارتقا میدهد.
جشنواره امسال با اینکه در ظاهر از وجود و حضور شماری از کنجکاویبرانگیزترین فیلمسازان این سرزمین بیبهره است، اگرچه از نسل اول فیلمسازان شاغل از مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی خبری نیست، با اینکه از ابراهیم حاتمیکیا بهعنوان جنجالیترین فیلمساز دفاع مقدس فیلمی ندارد، با اینکه کمال تبریزی و مسعود دهنمکی بالقوه جنجالی فیلمهایشان را شرکت ندادهاند (یا انتخاب نشدهاند!)، با اینکه اصغر فرهادی در این دوره نیز حضور ندارد و با اینکه در بین زنان فیلمساز از تهمینه میلانی، رخشان بنیاعتماد و پوران درخشنده خبری نیست، اما با این حال هنوز هم از چنان پتانسیلی برخوردار است که میتوان آن را مهمترین و جذابترین رخداد هنری امسال نامید. اتفاقی با شماری از مهمترین و پرسروصداترین فیلمهای سال؛ ازجمله تختی بهرام توکلی، قسم محسن تنابنده، تیغ و ترمه کیومرث پوراحمد، ٢٣نفر مهدی جعفری، قصر شیرین رضا میرکریمی، متری ششونیم سعید روستایی، آشفتهگی فریدون جیرانی، ماجرای نیمروز ٢: رد خون محمدحسین مهدویان، مردی بدون سایه علیرضا رئیسیان، طلای پرویز شهبازی، سال دوم دانشکده من ساخته رسول صدرعاملی و شبی که ماه کامل شد ساخته نرگس آبیار. فیلمهایی که از جنبههای گوناگونی پتانسیل جلب توجه مخاطبان را دارند و از همین حالا هم بحثهای پرشوروحالی را در فضای مجازی سامان دادهاند.
پرهزینهترین فیلمهای امسال
٥ فیلم تاریخی در جشنواره سی و هفتم
سینمای ایران در سالهای اخیر با این اتهام روبهرو بوده که برای کاستن از هزینهها پا از درِ آپارتمانهای لوکس شمال شهری به بیرون نمیگذارد. این اتفاق به نظر میرسد که در جشنواره امسال کمرنگ شده باشد. در واقع امسال شاهد چند فیلم هستیم که تاریخ معاصر این سرزمین را از مناظر و دریچههای گوناگون دستمایه روایت داستانشان قرار دادهاند. فیلمهایی که اگرچه بیشترشان جزو فیلمهایی هستند که سرمایهگذاری آنها با انواع و اقسام شایعات مواجه بوده، اما به هرحال این قابلیت را دارند که سینمایی دیگر از سینمای ایران ترسیم کنند. فیلمهایی که چندتایی به دهه پرماجرای شصت، ماجراهای منافقین و جنگ و... پرداختهاند، چندتایی به دهه چهل و یکی هم به یکی از پیچیدهترین و اسطورهایترین کاراکترهای تاریخ معاصر ایران.
در این بین دو فیلم به دهه چهل پرداختهاند؛ اولی سرخپوست نیما جاویدی است، درباره ساختمان یک زندان که قرار است به جای دیگری منتقل شود. سرخپوست را منتقدانی که دیدهاند، از شانسهای مسلم سیمرغهای- بهخصوص بازیگری- جشنواره نامیدهاند. کاربران فضای مجازی نیز با همین دستفرمان با فیلم طرف شدهاند. بهویژه بعد از انتشار گریم متفاوت نوید محمدزاده در نقش یک افسر زندانبان؛ که باعث شد کامنت کاربری با این متن که «انقد از فیلمای نوید توی جشنواره ذوق دارم که فک کنم خودش انقد ذوق نداره» با دهها لایک و پسند روبهرو شود.
دیگر فیلم دهه چهلی امسال تختی بهرام توکلی است. توکلی که سال گذشته با تنگه ابوقریب موفق به کسب چند سیمرغ از جشنواره شد، میگویند در تختی سه مقطع از زندگی جهان پهلوان تختی را روایت کرده، اما اشارهای به مرگش نکرده است. فیلمی که از همین حالا جنگهای بیپایانی میان معتقدان روایتهای چندگانه درباره مرگ تختی به وجود آورده و هر قبیلهای از ظن خود تختی توکلی را فیلمی حقیقتگو یا شعاری و سفارشی نامیده؛ که بیشک این موضوع در روزهای جشنواره شدیدتر خواهد شد.
درخونگاه، ماجرای نیمروز: رد خون و ٢٣نفر هم فیلمهایی هستند که ماجراهایشان را در متن دهه پرآشوب شصت روایت میکنند. ماجرای نیمروز: رد خون به کارگردانی محمدحسین مهدویان که داستانی درباره اعضای سازمان مجاهدین خلق را روایت میکند و گفته میشود به عملیات فروغ جاویدان این سازمان پرداخته؛ بیتردید از جنجالیترین فیلمهای امسال خواهد بود و بحثهای بیپایانی را درباره نوع روایت تاریخ در فیلم رقم خواهد زد. مسألهای که از همین حالا هم دیده میشود و در فضای مجازی خیلیها له یا علیه این فیلم به اظهارنظر پرداختهاند. ازجمله منتقدی که پس از تماشای فیلم تلخی آن را موجب آزار دانسته و گفته که بیشک فیلم واکنشبرانگیزی خواهد بود. درخونگاه سیاوش اسعدی دیگر فیلم دهه شصتی امسال است. فیلمی کهسال گذشته هم به جشنواره ارایه شده بود، ولی امسال نسخه کاملاش انتخاب شده و گفته میشود راوی یک داستان اجتماعی تلخ است.
بیستوسه نفر مهدی جعفری که اقتباسی از کتاب «آن بیست و سه نفر» است، دیگر فیلم احتمالا پرواکنش امسال خواهد بود. فیلمی درباره یک گروه از اسرای نوجوان که به دیدار صدام نیز رفتند. این فیلم حتی پیش از تولید نیز بهواسطه اعتراض علیرضا رئیسیان نسبت به تولید آن جنجالساز شد و انتظار میرود این جنجالها در روزهای جشنواره نیز ادامه
داشته باشد.
فیلمسازان زن جشنواره امسال
این زن حرف میزند
میگویند شمار زنان فیلمساز سینمای ایران از هر سینمای دیگری بیشتر است. بیراه هم نمیگویند. درحالیکه درهالیوود با آن عظمت جز دو سه سینماگر زن شناختهشده وجود ندارد، ما در سینمای ایران دو برابر آن فیلمساز شناخته شده داریم. جالب اینکه حتی امسال که زنان نامداری چون تهمینه میلانی، رخشان بنیاعتماد، پوران درخشنده و منیژه حکمت فیلمی در جشنواره ندارند، بازهم شمار قابلتوجهی از سینماگران زن را میبینیم که در رقابت امسال حاضرند.
نرگس آبیار در میان زنانی که امسال در جشنواره فیلم فجر حضور دارند از دیگران سابقه بیشتری دارد. او که با شیار۱۴۳ و نفس حضور پررنگی در جشنواره داشت، امسال با فیلم شبی که ماه کامل شد به جشنواره آمده است. چهارمین فیلم نرگس آبیار که از همان اول کار بحثانگیز بوده و بخصوص بعد از ماجراهای دادگاه بانک سرمایه، سرمایهگذاری آن زیر سوال رفته است، با کامنتها و توییتهایی چون نقل این بخش از سخنان ابراهیم داروغهزاده: «داروغه زاده: دادستان کشور اگر حکم بکنند و نامه بزنند که فیلم مورد نظر[شبی که ماه کامل شد] توسط سرمایهگذاری با سرمایه غیرقانونی تولید شده، حتما طبق حکم دادستان عمل میکنیم ولی غیراز این نمیتوانیم عمل کنیم، چون ما دادگاه نیستیم.» مونا زندی با فیلم بنفشههای آفریقایی، آزیتا موگویی با ایده اصلی و یلدا جبلی با فیلم جمشیدیه دیگر زنان سینماگر جشنواره امسال هستند.
محبوبهای مجازی
همواره پیش از هر جشنوارهای انواع و اقسام گمانهزنیها و پیشبینیها درباره بهترین فیلمهای آن جشنواره منتشر میشود. امسال هم این اتفاق افتاده، بخصوص در فضای مجازی که باعث شده هر شخصی خود یک رسانه شود. این روزها در فضای مجازی توییتهایی چون این فراوانند: «تماشای این فیلمها را در جشنواره فیلم فجر به هیچ وجه از دست ندید: ماجرای نیمروز: رد خون، سرخپوست، دیدن این فیلم جرم است، شبی که ماه کامل شد، پالتو شتری، زهرمار و مسخرهباز.» از این توییتها زیاد است. در کل میتوان با مروری بر نظرات کاربران فضای مجازی گفت که آشفتهگی فریدون جیرانی، ماجرای نیمروز: رد خون، ٢٣ نفر، سرخپوست و متری ششونیم محبوبترین فیلمها پیش از آغاز جشنواره هستند.
پرکاران و غایبها
در شرایطی که امسال بازیگران محبوب و مطرحی چون شهاب حسینی، رضا عطاران و ترانه علیدوستی در جشنواره فیلمی ندارند، مهرداد صدیقیان با ٤ فیلم سونامی، ایده اصلی، سمفونی نهم و طلا پرکارترین بازیگر جشنواره است. بعد از او فرهاد اصلانی، علی مصفا، بهرام رادان، سعید آقاخانی، بابک حمیدیان، پانتهآ پناهیها، مهناز افشار، ستاره پسیانی و نسیم ادبی با سه فیلم دیگر بازیگران پرکار امسال هستند.
فیلمهای مشکلدار را معرفی کنید!
ابراهیم داروغهزاده در نشست خبری جشنواره گفت: از قوه قضائیه و دادستانی کل کشور درخواست میکنم هر گونه اطلاعی درباره سرمایههای مشکوک یا کسانی که پرونده قضائی دارند و در سینما سرمایهگذاری کردند به ما بگویند. قطعا وزارت ارشاد و سازمان سینمایی برخورد خواهند کرد و فیلمهای مشکلدار اجازه نمایش پیدا نخواهند کرد.
امسال ٣٠ فیلم سینمایی میبینید که بهترین هستند و هیچکدام مبتذل نیستند. سینما هم برگرفته از حال جامعه است. فیلمساز با حال و هوای جامعه زندگی میکند. در رسانه ملی ما پربینندهترین برنامه استندآپ کمدی خندوانه بود. شاید شرایط روحی جامعه به این شکل است انصافا فیلمهای اجتماعی و سیاسی خوبی در کشور ساخته میشود و شاهد مثالش همین ٣٠ فیلم جشنواره است.
من اسمی از فیلمهای اجتماعی و مستقل و حتی منتقد نمیبرم ولی اتفاقا سیاست سازمان این است که اگر سانسوری هم قرار باشد داشته باشیم در همین بخش ابتذال باشد و کمترین سانسور در بحثهای سیاسی و اجتماعی داشته باشد. در تمام این مدت فیلمی که مشکل سیاسی داشته باشد توقیف نشده و امیدواریم این اتفاق پررنگتر شود.
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.