به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران:
«دلدادگان» این روزها در حال پخش است. این سریال در سه فصل و مجموعا در ۶۰ قسمت به کارگردانی منوچهر هادی آماده پخش شده و فصل دوم آن در حال حاضر روی آنتن است. در فصل دوم قصه به طور کامل به زمان گذشته برگشته است. در پرونده ای جالب نگاهی داشته ایم به سریال هایی که در آنها شخصیت ها در حال رفت و برگشت به گذشته و حال هستند. با ماه همراه باشید.
این مجموعه تلویزیونی که براساس فیلمنامهای از مسعود بهبهانی نیا ساخته شده، با محوریت زندگی بانوی جوانی به نام «کیمیا پارسا» با بازی مهراوه شریفینیا در سه مقطع زمانی قبل و حین انقلاب، آغاز جنگ، دوران جنگ ایران و عراق و زمان حال روایت میشد.
نحوه روایت: پخش قسمتهای گذشته تا حال بصورت پشت سر هم و به ترتیب موقعیت زمانی بود.
«پنجمین خورشید» یک سریال فانتزی رمضانی بود که حمید گودرزی، شهرام قائدی و شبنم قلی خانی نقش های اصلی آن را ایفا می کردند. در آن سال ها علیرضا افخمی که ساخت سریال های ماورایی مناسبتی زیر زبانش مزه کرده بود و خریداران زیادی داشت، سفر زمان را به عنوان یک مقوله فانتزی برای روایت سریال خود انتخاب کرد.
نحوه روایت: ابتدا از زمان گذشته شروع شد و در ادامه با لمس خورشید های عتیقه ای که پنج خورشید روی آن نقش بسته بود، شخصیت ها پنج بار به گذشته و حال رفت و آمد کردند!
سریال پدر که چند وقت پیش از شبکه دو روی آنتن رفت و جنجال های زیادی هم به دنبال داشت، بصورت موازی روایت می شد. بخشی از آن قبل از مرگ حامد (سینا مهراد) را روایت می کرد و بخشی هم بعد از مرگش.
نحوه روایت: سریال بصورت فلاش بک در حال رفت و برگشت بین دو مقطع زمانی بود.
تنهایی لیلا هم که قبلا درباره شباهتش با سریال پدر صحبت کرده بودیم، دقیقا مشابه سریال پدر در حال رفت و برگشت از طریق فلاش بک و روایت موازی بود.
«شب هزارویکم» یک مجموعه تلویزیونی محصول سال ۱۳۸۸–۱۳۸۷ به کارگردانی علی بهادر، نویسندگی محمدهادی کریمی و تهیهکنندگی علی لدنی میباشد که در سال ۱۳۸۸ از شبکه یک پخش شد. این مجموعه در ۱۳ قسمت تهیه شد.
شخصیت اصلی فیلمنامه شب هزار و یکم، دکتر روانشناسی به نام سعید موهبتی است که همراه همسرش لیلا و تنها دخترش سارا زندگی خوبی را میگذرانند، اما دختری که از جنوب آمده آرامش زندگی آنها را برهم میزند.
داستانی که مربوط به روزگار حال ما بود، اما به خاطرات پزشکانی برمیگشت که در جنگ ردپایی به جا گذاشته بودند. قصهای معماگونه که یافتن دو خواهر دوقلو را بهانه کرده بود تا در این میان به روزهای جنگ و خاطرات و گذشته پزشکانی که در جنگ شیمیایی و جانباز شده بودند، بپردازد.
نحوه روایت: فلاش بک!
«قهوه تلخ» سریال تاریخی و مهم مهران مدیریکه یکی از بهترین سریال های کمدی ایرانی و با اختلاف فاحشی رکورددار فروش در شبکه نمایش خانگی است، برای روایت داستان کمدی اش سفر زمان را؛ آن هم از طریق خوردن قهوه، انتخاب کرده بود. نیما زند کریمی استاد تاریخ با بازی سیامک انصاری با نوشیدن قهوه ای در کاح سعد آباد به زمانی نامعلوم در تاریخ سفر کرده و وارد کاخ جهانگیرشاه دولو می شد. در اواسط سریال همه کاراکترهای جذاب این سریال با خوردن قهوه به زمان حال آمدند و بعد از چند قسمت دوباره به زمان گذشته برگشتند. با اینکه این سریال ناتمام ماند و سه قسمت آخرش هیچ وقت ساخته نشد، اما مهران مدیری در «خندوانه» گفت قرار بوده خودش و انصاری با خوردن قهوه در انتهای قسمت آخر به زمان حال برگردند.
نحوه روایت: گفتیم که نوشیدن قهوه باعث سفر در زمان در این سریال می شد و به غیر از ۹ قسمت باقی داستان در زمان گذشته روایت می شد.
در پس از باران شخصیت های اصلی به گذشته نمی رفتند، بلکه این سریال هم مانند دلدادگان روایتگر خاطرات پدر و مادری بودند که بر اثر تصادف از دنیا رفته بودند و بچه هایشان به دنبال یافتن حقیقت بودند.داستان در یک روستا که خان و کدخدا داشت روایت می شد.
نحوه روایت: اغلب سکانس ها مربوط به گذشته بود و هر ازگاهی زمان حال را هم نشان می داد.
این دو سریال مهران مدیری که از بهترین سریال های کمدی تلویزیون است، بصورت فلاش بک فعالیت ها و اتفاقاتی که برای مسعود شصتچی رخ داده بود را روایت می کرد.اغلب داستان در زمان گذشته روایت می شد، البته منظورمان از گذشته در این سریال چند ماه قبل است!
نحوه روایت: مهران مدیری که ایفاگر نقش مسعود شصتچی بود رو به روی پژمان بازغی می نشست و در حالیکه بازجویی می شد، اتفاقات عجیبی که برای وی رخ داده بود را تعریف می کرد و سریال به زمان قبل برمیگشت.
روزگار قریب یکی از بهترین سریال های تلویزیون است. کیانوش عیاری با این سریال نشان داد که هنر کارگردانی یعنی چه و مهدی هاشمی هم درخشان ترین نقش خود را ایفا کرد. در این سریال دکتر قریب که حال روی تخت بیمارستان است و بیماری امانش را بریده خاطرات خود را برای اطرافیان و مخاطب روایت می کند. سریال از کودکی قریب شروع می شد و تا پیری وی ادامه داشت. هر ازگاهی هم اوضاع او را در زمان حال نشان می داد.
نحوه روایت: این سریال هم به شیوه فلاش بک و بصورت موازی روایت می شد.
تنها سریالی که در ماشین زمان، زمان حال را به محرم ۶۱ پیوند داده بود! البته حسین سهیلیزاده که با ساخت سریالهایی مثل “فاصلهها”، “ترانه مادری” و “دلنوازان” و همین روزها هم با “دختران حوا” نشان داده که فضای ملودرام محبوب مخاطب تلویزیونی را میشناسد، سعی کرد تا از این تلفیق، فضایی متفاوت بسازد. یوسف (فرامرز قریبیان) نماینده سابق مجلس در جادهای بهطور اتفاقی سر از کوفه سال ۶۱ هجری در میآورد. کوفهای که در آستانه مهمانکشی است.
این فضا تقریبا شبیه همان فضایی بود که قریبیان در فیلم “سفیر” (۱۳۶۱/ فریبرز صالح) تجربه کرده بود. او آنجا نقش قیس بن مسهر سفیر امام حسین(ع) را بازی میکرد که در کوفه غریبه بود و اینجا در آخرین دعوت هم نقش مردی غریبه در کوفه را بازی میکرد. سریال ۱۳ قسمتی سهیلیزاده برشهایی مداوم بین زمان گذشته، قصه یوسف در کوفه و زمان حال و تلاش نزدیکان یوسف برای پیدا کردن او بود. البته این برشها و فضای نامتعارف برای بیننده سنتی تلویزیون جالب بهنظر نمیرسید.
شما کدام سریال یا فیلم را به خاطر دارید که در آن زمان رفت و آمد زمانی وجود داشته است؟ کدام سریال را دوست داشتید؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.
فکر کنم بهتر از همشون باشه،بعدش هم مرد هزار چهره.
شاید برسه شاید نرسه !!
روزگار قریب
پس از باران
آنام(گفته نشده)
مرد هزار چهره و دوهزار چهره
دلدادگان
تنهایی لیلا
پنجمین خورشید
کیمیا
پدر
آخرین دعوت و شب هزار و یکم رو هم ندیدم
دلدادگان فصل دومش به نظرم جذاب نیست .
قاب های خالی رو دوست داشتم فضای داستان خوب بود البته در این گزارش به این سریال اشاره نشده بود .