به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، برخی از مهمترین گزارش ها و تحلیل های مطبوعات و رسانه های خبری کشور را در ادامه بخوانید.
ایرنا نوشت:
حضور مهمانان گمنام و ترانهسراها و بعضا هنردوستان به جای هنرمندان در برنامههای صدا و سیما، واکنشهای مختلفی را به همراه داشته و اما و اگرهای متعددی درباره چگونگی حضور این افراد در تلویزیون پیش روی مخاطبان قرار داده است.
جعبه جادویی که روزی مامن و محفل گردهمایی خانواده ها بود امروز با وجود فضای مجازی و گوشیهای موبایل درحفظ و نگهداری مخاطبانش با دردسرهایی روبرو شده است. فارغ از فقدان خلاقیت در برنامه سازی و ساخت سریال های جذاب و ماندگار، مشکلات مالی عدیده تلویزیون و دست اندازی به اسپانسرهای «ستاره مربع عدد ۱ را بفرست جایزه بگیری» این رسانه را به محلی برای درآمدزایی تبدیل کرده تا یک رسانه با قواعد و چارچوب مشخص و در این گذر احترام مخاطب نیز زیر سوال رفته است.
حضور اسپانسری اپلیکیشن ها در تلویزیون به حدی رسیده که گاه حجم تبلیغات این گونه دستمایه طنزهای نوشتاری و تصویری در فضای مجازی شده و گردونه های مختلف برای تعیین برنده های تلویزیونی، چرخ این روزهای صدا و سیما را به زور می چرخاند. فارغ از مشکلاتی که به آن اشاره شد از این مهم غافل نشویم رسانه ای که روزی عنوان ملی را یدک می کشید هنوز مخاطبان خود را دارد و مردم کم و بیش به این رسانه رجوع می کنند؛ البته این میزان به گواه کارشناسان، با آمار و ارقام های خودساخته و تلاش های روابط عمومی گونه برای موفق جلوه دادن فعالیت های صدا و سیما در جذب مخاطب متفاوت است.
از این نکته که بگذریم در روزگاری که گسترش رسانه ها تا این حد نبود تلویزیون به عنوان مرجعی در تایید یا عدم تایید یک کارشناس قرار داشت تا جایی که مردم در بخش های مختلف از جمله پزشکی، اقتصادی، سیاسی، مذهبی و... به کارشناسان دعوت شده به برنامه های تلویزیونی اعتماد می کردند و عموما این افراد را کارشناسان خبره ای می دانستند اما در ادامه و با افول سیما، این اعتماد کم کم از بین رفت و گهگاه صحبت های ضد و نقیص مهمانان دعوت شده و در ادامه منتشر شدن حقایقی درباره آنان، بر ته مانده اعتماد باقی مانده بین مخاطبان و تلویزیون لطمه زد.
چگونه دعوت می شوند؟
در سال های اخیر درباره مهمانانی که در برنامه های مختلف تلویزیون حضور یافته اند اما و اگرهای بسیاری به وجود آمده و حتی برخی از این مهمانان بعدا دردسرهایی را نیز برای تلویزیون ایجاد کرده اند. یکی از مهمترین این دردسرها مربوط به مهمان رزمی کاری بود که پس از مطرح شدن در این برنامه و پس از چند ماه ، با انتشار ویدیویی ادعای دروغین امام زمان بودن را مطرح کرد و مشخص نیست موجبات حضور این فرد را چه کسی و با چه نیتی در برنامه 'حالا خورشید' فراهم کرد و پس از انتشار این ویدیو نیز کسی این پرسش را مطرح نکرد که تریبون صدا وسیما چرا در اختیار این فرد قرار گرفت؟
این تنها مهمان برنامه حالا خورشید نبود؛ در ادامه حضور کودکی که ادعا شده بود دو شرکت بزرگ اتومبیل سازی خواهان استخدام وی هستند و سپس تکذیب این ادعا و ادامه این ماجرا، از دیگر حاشیه های در اختیار قراردادن تریبون 'حالا خورشید' به مهمانان گمنام بود. ذکر این نکته ضروری است که باز مشخص نشد این کودک براساس چه ویژگی منحصر بفرد و با تکیه برچه تحقیقاتی به برنامه 'رضا رشیدپور' قدم نهاد؟
در این میان البته 'رضا رشیدپور' مجری حالا خورشید در توئیتی در واکنش به رسانه ها نوشت: در بیش از ششصد برنامه حالا خورشید که ساخته ام، برای دعوت از حدود سه مهمان دقت کافی صورت نگرفته، هرچند که این خطا کم تر از نیم درصد است و حضور اشخاص در رسانه ملی استعلام خاص دارد اما لازم می دانم به عنوان تهیه کننده برنامه رسما و صمیمانه عذرخواهی کنم.
اما این تنها برنامه تلویزیون نیست که مهمانانش دردسر ساز شده اند. یکی دیگر از جنجال های اخیر صدا وسیما در دعوت 'علی ضیاء' از مهمانی بود که به ادعای خود برای درمان فرزندش کلیه اش را فروخته بود و روایت حزن آلود این پدر از اتفاق رخ داده در برنامه فرمول یک و درخواست کمک به این خانواده در ادامه، واکنش های مختلفی را برانگیخت اما در ادامه مشخص شد این پدر سه سال قبل از به دنیا آمدن فرزندش، کلیه اش را فروخته است.
این درحالی بود که این برنامه احساسات بینندگان زیادی را جریحه دار کرد و در زمان خود موجب برانگیخته شدن حس انسان دوستی مردم و در ادامه سلب اعتماد در کمک به همنوعان به واسطه این مهمان شد و مشخص نیست چرا پیش از دعوت از این فرد برای اشک گرفتن از مخاطب، درباره فروش کلیه او تحقیق نشده بود و در حرکتی شتابزده، فرد خاطی مهمان برنامه فرمول یک شد.
ایرانیوم برنامه بعدی بود که با هدف جذب مخاطب به سراغ فردی رفت که خود را یکی از کارگردانان بزرگ سینما می داند! این فرد که تنها از علاقه مندان سینما است البته با هدفی نامشخص به برنامه ایرانیوم دعوت شد و تریبون دادن به فردی که به گواه کارشناسان، نه به لحاظ علمی و نه از منظر جایگاه هنری، رتبه ای ندارد جای سوال داشته و دارد. این درحالی است که پس از دعوت از این فرد، رسانه ها و مخاطبان در فضای مجازی، با ارائه تعابیر مختلف از اهداف این دعوت، آن را مورد نکوهش قرار دادند.
هشتگ پولشمار
در روزگاری که پای هشتگهای پولشمار به صدا و سیما باز شده، تلویزیون و برنامه های سیما به محملی برای معرفی کردن افرادی به نام هنرمند تبدیل شده که به اعتقاد کارشناسان، بهره ای از هنر نبرده و به واسطه فضای مجازی و اقبال در این شبکه ها، توانسته اند مخاطبانی را که سلیقه هایشان در سطح حرکت می کند به خود جذب کنند؛ غافل از اینکه این معرفی خواسته یا ناخواسته علاوه بر کاهش دائقه هنری مخاطبان،شائبه هایی را درباره بده بستانهای برنامه ها با این افراد ایجاد کرده است.
حضور خوانندههایی که مهمترین آثارشان سرقت و ترکیب اشعار مختلف و به اصطلاح برجسته سازی خوانندگان پلی بک خوان که از منظر هنری، نه جایگاهی دارند و نه در حیطه هنر جای می گیرند این پرسش مهم را ایجاد می کند که دلیل حضور چنین به اصطلاح ترانه خوان هایی در برنامه های تلویزیونی چیست؟ در جایی که تلویزیون برای حضور بزرگان عرصه فرهنگ و هنر در این رسانه اما و اگرهایی دارد چرا چنین افرادی به راحتی تریبون ها را در اختیار می گیرند و با فریب مخاطبان و البته تایید مجریان برنامه های تلویزیونی، مردم را به کنسرت های خود دعوت می کنند و از طریق تلویزیون برای خود درآمدزایی می کنند؟
بگذارید در پاسخ دادن به این ابهام به تهیه کنندگان این برنامه های تلویزیونی اندکی کمک کنیم. شاید بتوان با این توجیه که تلویزیون در تلاش برای ایجاد فضا برای جوانان هنردوست است و می خواهد به نسل جوان کمک کند. اما پرسش دیگر این است در این قاعده آیا افرادی همچون مسعود صابری پزشک و ترانه خوان که در ماه های اخیر در برنامه های به خانه برمی گردیم، مسابقه پنج ستاره با اجرا و البته بازیگری حمید گودرزی در برابر همین مهمان و حضور این پزشک جویای نام در برنامه کتاب باز با اجرای سروش صحت و خندوانه با اجرای رامبد جوان چه توجیهی دارد؟
مردی میانسال که نه تحصیلات موسیقیایی دارد و نه بویی از هنر برده چطور به یکباره سر از چند برنامه تلویزیونی درمی آورد که اتفاقا اجرای آن برعهده سینمایی هاست؟ چه دلیلی سبب می شود وی در برنامه کتاب باز آغاز صحبت هایش این گونه باشد: عجب بالا و پایین داره دنیا! یکبار شما مهمان ما و یکبار ما مهمان شما! از توصیه های گوهربار این مهمان این است که ۵ دقیقه کتابخوانی معادل یکساعت ورزش است! اما همین فرد وقتی مهمان برنامه خندوانه می شود به رامبد جوان می گوید که خیلی وقت است که لباس قرمزش را برای حضور در خندوانه تهیه کرده و از صدای به ارث برده از پدر و مادرش می گوید .
در کنار بررسی این نکات، ذکر این مهم ضروری است که در فضای مجازی و در پیج اینستاگرامی رامبد جوان مطلبی با عنوان عذرخواهی به دلیل حضور مسعود صابری در خندوانه درج اما این مطلب در زمان کمی از این صفحه حذف شد و رسانه ها اقدام به انتشار این تصویر کردند.
واقعا مهمانانی از این دست بر اساس چه ارتباطاتی به برنامه های تلویزیونی راه پیدا می کنند؟ این پرسشی است که پاسخ آن در دست مدیران تلویزیون است و برای حفظ اعتبار این رسانه بهتر آنکه به آن پاسخ روشنی داده شود.
دنباله روی از اینستاگرام
حضور افرادی که به واسطه برخی فعالیت ها از جمله دابسمش یا صداگذاری روی برخی فیلم ها و اقداماتی شبیه به این در اینستاگرام معروف شده اند در تلویزیون، نشان از دنباله روی سیما از فضای مجازی دارد. این اقدام اعتراف صریح تلویزیون در شکست مقابل فضای مجازی است و اگر این را بپذیریم این افراد با ساخت طنزهایی که در سطح می گذرند تنها مردم را سرگرم می کنند تلویزیون نیز به این سطحی نگری دامن می زند.
دلیل دعوت از این افراد تنها میزان مخاطبان پیج های اینستاگرام آنان با هدف دیده شدن برنامه های تلویزیونی است درحالی که این اقدام تنها به شکست مطلق صدا و سیما در جذب مخاطبان منجر خواهد شد. به نظر می رسد با توجه به اتفاقات به وجود آمده و تبلیغات خواسته یا ناخواسته برای افراد، نظارت بر برنامه های تلویزیونی بیش از پیش احساس می شود چراکه این عدم نظارت در نهایت منجر به معرفی برخی افراد و برجسته سازی اشتباه آنان و سلب اعتماد مخاطبان از تلویزیون شده و باید برای این مهم چاره ای اندیشید.
روزنامه مهر نوشت:
روابط عمومی فیلم «شبی که ماه کامل شد» به کارگردانی نرگس آبیار توضیحاتی درباره سرمایهگذاری و مالکیت این فیلم سینمایی منتشر کرد.
در پی پیگیری بعضی از اصحاب رسانه درباره سرمایهگذاران پروژه «شبی که ماه کامل شد»، روابط عمومی فیلم اعلام کرد که تمامی حقوق و مالکیت این محصول فرهنگی در اختیار محمدحسین قاسمی (تهیهکننده) و نیز سرمایهگذاران بخش خصوصی و بومی سیستان و بلوچستان است و تاکید میشود که سرمایه تولید فیلم توسط ایشان تامین و این امر در تیتراژ «شبی که ماه کامل شد» تصریح شده است.
لازم به توضیح است مستندات سرمایهگذاری و تامین هزینه تولید فیلم در زمان ارائه پروانه مالکیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در صورت رضایت سرمایهگذاران توسط صاحبان پروژه و یا سازمان سینمایی، قابل انعکاس و شفافسازی است.
همچنین در جهت شفافیت بیشتر و در صورت نیاز، تهیهکننده فیلم مانند پروژههای قبلی، خود را ملزم به پاسخگویی اهالی محترم رسانه میداند و در این راستا درخواست دارد که ایشان از نشر مطالبی که دارای ابعاد حقوقی است و موجب تضییع حقوق افراد میشود، خودداری کنند.
تولید «شبی که ماه کامل شد» بر عهده موسسه «هفت هنر ماندگار» است که تامین سرمایه تولید اثر را از چندماه گذشته خود برعهده گرفته است که این امر به دلیل حساسیت موضوع پروژه و ضرورت تولید آن در سکوت خبری، رسانهای نشد.
بعد از انتشار جزئیاتی از دادگاه بانک سرمایه و مطرح شدن نام برخی سرمایهگذاران حاشیهساز سالهای اخیر سینما و شبکه نمایش خانگی، برخی رسانهها ابهاماتی درباره سهم داشتن یکی از این سرمایهگذاران در فیلم تازه نرگس آبیار مطرح کردند.
روزنامه شهروند نوشت:
برنامه تب تاب که قرار بود با اجرای بنیامین بهادری به آنتن شبکه سه بیاید، با حضور باربد بابایی یک ماه است که پخش میشود. این برنامه از همان اول سعی کرد تفاوتهایش را به رخ بکشد. برای همین هم به سبک تاک شوهای اخیرِ تلویزیون سراغ چهرهای برای اجرا رفت که فقط چهره است، نه مجری. تولیدکنندگان این برنامه اما درنهایت روی گزینه اجرا به توافق نرسیدند و صحبت از محسن کیایی به میان آمد.
این بار هم اما کار به جایی نرسید و قرعه به نام باربد بابایی افتاد. او حالا سهشنبهها با «تب تاب» میهمان خانهها میشود. در ادامه چند دلیل آوردهایم که نشان میدهد این تاک شو انتظارات را برآورده نکرده و تنها به «دکور متفاوت» بسنده کرده است. درواقع، فرم این برنامه به محتوای آن میچربد. یعنی آنقدر درگیر اجرای قرارهای دکوری و فرمیِ خود هستند که دیگر به محتوا کاری ندارند.
هیجان و تفاوت که فقط به دکور نیست
همه چیز «تب تاب» در دکورش خلاصه میشود. دکوری که بعضیها معتقدند با هزینهای هنگفت تهیه شده و برخیهای دیگر میگویند با کمترین هزینه و به دست جوانان خلاق ایران طراحی شده. دکور برنامه به شکلی است که مجری و میهمان به وسیله یک نردبان به صفحهای معلق وارد میشوند و نردبان هم جدا میشود. یعنی آنها راه برگشتی ندارند! این دکور معلق چند تکان اساسی هم وسط گفتوگو میخورد. بهطوری که عامدانه و با اعلام مجری، زمین اجرا مدام بالاوپایین میشود. آنها (مجری و میهمان) در ارتفاع پنج متری قرار گرفتهاند و راهی به زمین ندارند! محیطی که در آن نشستهاند مدام درحال نوسان است. دکور را پیمان قانع، طراح دکور برنامههایی مثل ماه عسل طراحی کرده.
تولیدکنندگان «تب تاب» معتقدند که «این دکور به نوعی تعبیری از دنیای مجازی و قضاوتهای کاربران است.» نوسانهای صفحه معلقِ اجرا اما تصنعی و بیمورد است. مخاطب به سختی میتواند باور کند که باعث و بانیِ بالاوپایین آمدنِ مجری یا میهمان رأیی است که با گوشیاش ثبت کرده! این دکور، حواس مجری را مدام پرت میکند. مجری تسلط خود برای پرسیدن سوالهای از پیش طراحی شدهاش را هم از دست میدهد!
باربدجان! اینجا چرا آخه؟
مجری این برنامه پس از کش و قوسهای فراوان باربد بابایی شد. اما واقعیت آن است که باربد مجری آرامی است و به درد چنین برنامههایی نمیخورد. وقتی او روی صندلی قرمز «تب تاب» مینشیند، فقط با توجه به برگه در دستش و گوشی در گوشش پیش میرود! دستهای بابایی خالی است. او در حوزههایی که میهمانانش در آنها مشغولاند، بیتجربه است. اینطور بگویم بهتر است: بابایی مجری حوزه تخصصی موسیقی است و اینجور جاها کم میآورد.
او هر کجا که باشد، خوانندهای به نام مهدی یغمایی را دعوت میکند. این مسأله دستهای خالی او را نشان میدهد. بابایی خاطره خوب اجرای شب کوک در شبکه نسیم را در ذهن مخاطبان ساخته، اما با تب تاب به هیچ وجه نتوانسته گام موفقی در زمینه اجرا بردارد. او یک مجری تخصصی است. بابایی در این برنامه مصاحبه نمیکند! او صرفا سوالهایی که از قبل برایش تهیه کردهاند را میپرسد و تمام. بین سوالها هم این جمله را تکرار میکند که «کد دستوری را شماره گیری کنید».
دَم از کدوم تعامل میزنین؟!
«تعاملی بودن این برنامه و حضور پررنگ مخاطبان و نظرهای آنان از نکات قابل توجه است؛ چراکه دکور این برنامه براساس رأی مردم تغییر میکند تا میزبان، میهمان و مخاطب را به تب و تاب بیندازد.» این گفته تولیدکنندگان «تب تاب» است. آنها میگویند کل جریان دریافت آرا و تأثیرشان روی دکور برنامه، به صورت رایانهای انجام میشود و نقشی در آن ندارند.
آنها به این شکل میخواهند بگویند که به مخاطب اهمیت میدهند. اما درصد رأیها آنطور که گفته میشود به دید مخاطبها نمیرسد. اصلا معلوم نیست که دکور با چه سنسوری به رأیهای مخاطبان وصل است!
برای نمونه میتوان به تجربه حضور روح الله مومن نسب، کارشناس فضای مجازی در «تب تاب» اشاره کرد. او در ابتدای برنامه مدام به سمت پایین سقوط کرد و بعد از مدتی که صحبتهایش به خانواده و چارچوب آن رسید، اوج گرفت! بعد هم مجری برنامه با این جمله کلیشهای وسط آمد که «مردم حرفهای شما را دوست داشتند؛ دقیقا همینجا که از بنیان خانواده حرف زدید، رأیهایتان بالا رفت». تبوتاب حقیقیام آرزوست!
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.
من هم ۳ نکته دارم که عرض میکنم:
۱. در برنامه تب تاب (که به نظرم اصلا معلوم نیست هدفش چیه و چرا ساخته شده) مبنای اصلی "دروغِ" چون ۱ هزارم درصد هم ممکن نیست با ارسال پیامک تاب بخورند ،به دلیل اینکه اولا این کار نیاز به تجهیزات و سنسورهای خاص داره ،دوما با این اینترنت و مخابرات ایران که تو بهترین برنامه که مسابقه پیامکی داره (۹۰) هم تقریبا هر هفته دچار اختلال میشه و حتی فردوسی پور هم اعلام میکنه که میبینید الان رای ها استپ شده و اینترنت مشکل داره...
و هدف از این دروغ فقط تشویق به ستاره بازی معروفه که * فلان # رو بگیرید!
متاسفم... دروغ خیلی بده ،خیلی!
۲. پیشنهادم به صدا و سیما اینه که به اندازه پول یه دونه از این هزاران اختلاسی که تو کشور میشه رو از دولت یا از یکی از اختلاس کنندگان گرامی (!) بگیرند و به عنوان بودجه سالانه صدا و سیما استفاده کنند تا مردم کمی از شر این ستاره فلان مربع ها راحت بشن...
امیدوارم
۳. اگر واقعا مجری خوب وجود نداره و مجبورند از بازیگران و... (هر که را بهر کاری ساختن!) به جای مجری استفاده کنند ،پیشنهاد میدم فراخوان مجری بدن و یا مثل مسابقه های آقای گزارشگر و جادوی صدا ،برنامه استعدادیابی مجری بسازند تا حداقل در آینده این فقر برطرف بشه...
با احترام