به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، این روزها سریال تلویزیونی «پدر» در کنار جنجال های مختلفی که برایش پیش آمده، نسبت به سایر سریال های خنثی تلویزیون بیشتر دیده شده است. نکته جالبی که در این پرونده می خواهیم به آن بپردازیم، فرمولی است که در قصه این سریال به کار گرفته شده؛ فرمولی که بر اساس آن تاکنون سریال ها و فیلم های مختلفی ساخته شده است. یکی از این سریال ها، مجموعه «تنهایی لیلا» به کارگردانی محمد حسین لطیفی و نویسندگی حامد عنقا است که وقتی وارد جزئیات داستانش شویم تعجب خواهید کرد که شباهت عجیبی به داستان سریال «پدر» دارد. جالب اینکه نویسنده «پدر» هم حامد عنقا است.
اگر چه به اعتقاد عده ای این داستان هیچ ربطی به داستان سریال «تنهایی لیلا» ندارد، اما پذیرفتن این ادعا کار ساده ای نیست، چون شاید در جزئییات، ساختار و نوع روایت با یکدیگر متفاوت باشند اما محور اصلی هر دو داستان یکسان است و این تکرار توی ذوق مخاطب می زند، او که بارها در گفت و گو با رسانه های اعلام کرد تعمدا این کار را کرده است، می گوید فیلنامه پدر در امتداد« تنهایی لیلا» نوشته شده است، این در حالی است که قلم حامد عنقا پتانسیل فراوانی دارد برای قصه های متفاوت و اتفاقا جذاب، چون نوع روایت و ادبیات او مختص اوست.
البته هنوز برای قضاوت درباره کیفیت مجموعه «پدر» زود است، اما بهرحال شباهت تم اصلی این دو مجموعه موضوع جالبی است که نمی توان به سادگی از آن گذشت. شاید مدیران شبکه دو که فیلمنامه «پدر» را تصویب کردهاند، از مضمون و تم «تنهایی لیلا» که از شبکه سه پخش میشد خبر نداشتند! شاید هم برایشان مهم نیست در فاصله زمانی اندک، دو سریال با شباهت فراوان تولید شوند.
تم اصلی قصه
مجموعه «تنهایی لیلا» ساخته محمدحسین لطیفی که تابستان 94 از شبکه سه پخش شد، داستان دختری به نام لیلا بود که با محمد (بهروز شعیبی) که خادم امامزادهای کوچک بود آشنا شده و به او دل میبست. دختر که از خانوادهای متمول و غیرمذهبی بود تحت تاثیر این عشق تغییر میکرد و محجبه و چادری میشد.
«پدر» هم داستان تحول دختری به نام لیلا است که دلبسته حامد (سینا مهراد) میشود. پسر قاری قرآن و مذهبی که با دختری غیرمذهبی ازدواج میکند. دختر تحت تاثیر این رابطه محجبه و چادری میشود. در هر دو مجموعه پسر قصه به خاطر مذهبی بودنش مورد تهمت و تمسخر قرار می گیرد و پس از باردار شدن و به دنیا آمدن فرزند زوج جوان قصه، پسر مذهبی از دنیا می رود.
شخصیت پردازی
یکی از نکاتی که موجب می شود مخاطب شباهت بیش از پیش دو سریال «تنهایی لیلا» و «پدر» را متوجه شود، تعریف ویژگی ها و شرایط یکسان برای شخصیت های اصلی سریال است. به نکات زیر درباره شخصیت پردازی در این دو سریال توجه کنید:
یک. اسم شخصیت اصلی دختر در هر دو سریال لیلاست.
دو. در هر دو سریال شخصیت دختر از خانواده ای مرفه و پولدار آمده است.
سه. در هر دو مجموعه پسر مذهبی تمایلی به ازدواج با دختر داستان نداشته و با اصرار و پیگیری های دختر راضی به این وصلت می شود و در ادامه رابطه عاشقانه شکل می گیرد.
نوع روایت قصه
در هر دو سریال داستان از جایی آغاز می شود که زوج جوانی زندگی مشترک خود را آغاز کرده اند و پسر از دنیا رفته است و حال دختر با یادآوری نوع آشنایی و رابطه اش با همسرش قصه را روایت می کنند. داستان های فرعی هم به موازات یاد آوری خاطرات در زمان حال در حال روایت است.
همچنین شعارزدگی و تبلیغ گل درشت یکی دیگر از شباهتهای هر دو مجموعه است. هر دو لیلای این مجموعهها دخترانی بودند از خانوادههایی نه چندان مقید با مشکلات بسیار و پسرهای مذهبی با وجود تفاوت طبقه محمد و حامد، مثبت و بسیار آرام و متین هستند. برای همراه کردن مخاطب با قهرمان یک فیلم، سریال یا قصه، نسبت آنها با واقعیت عنصری ضروری است. موضوعی که برای حامد عنقا و کارگردانهای این دو مجموعه اهمیت زیادی نداشته است. فضای کلیشهای و شعاری این مجموعهها آنقدر غلیظ است که بازیگر خوبی مثل مهدی سلطانی را به ورطه تکرار و اغراق انداخته است. در این دو قسمت، او بازیگری بوده با بازی کلیشهای که هیچ همدلی در ببیننده ایجاد نمیکند.
صحبت های نویسنده سریال در این باره
نویسنده «پدر» درباره شباهت های این اثر با «تنهایی لیلا» اظهار کرد: ما چند سال پیش سه گانه ای با محور خانواده و عشق را کلید زدیم که «تنهایی لیلا» اولین قسمت از این فکر و ایده ها بود که خداراشکر مورد استقبال قرار گرفت. «پدر» نیز با اینکه هیچ ارتباطی با قصه و ماجراهای آن سریال ندارد اما در همان امتداد است و شخصیت لیلا اینجا هم آورده شده است. در سریال بعدی هم ما کاراکتر لیلا را از زاویه ای دیگری خواهیم داشت. اما اینجا با محوریت خانواده، پدر و اتفاقات دیگری کار ادامه دارد.
وی تصریح کرد: من در اولین مصاحبه هایم درباره سریال «پدر» نیز گفته بودم که این اثر عاشقانه ای در حال و هوای «تنهایی لیلا» است و همان خاطره خوب را تکرار می کند. مِنهای اینکه شخصیت ها و ماجرای دیگری دارد. انگار که المان ها و ایده هایی را از آن سریال در یک قصه جدید آورده ایم. قبلا هم این اتفاق افتاده و اگر بخواهیم به شکلی غربی به این موضوع نگاه کنیم انگار که «پدر» اسپین آفی از «تنهایی لیلا» است. اسپین آف ها سریالهایی هستند که یکی دو شخصیت آن از مجموعه محبوب دیگری آمده اند و سریال مجزای دیگری دارند. مثل اتفاقی که پس از ساخت سریال «برکینگ بد» رخ داد و سریال مجزای «بتر کال سال» ساخته شد.
عنقا ادامه داد: این هم اتفاق نویی است و ما قبلا در تلویزیون تجربه اسپین آف سازی نداشته ایم. در همه جای دنیا اسپین آف ها توسط طراحان و نویسندگان سریالهای اصلی ساخته می شود. ما نیز این موضوع را کاملا آگاهانه و طی مشورت با گروه فیلم و سریال شبکه دو رقم زدهایم.
این تهیه کننده در پایان درباره پیش بینی اش از استقبال نسبت به سریال «پدر» گفت: برنامه خوب و کار خوب همیشه مخاطب خودش را دارد و من به این موضوع که تلویزیون مخاطب خود را از دست داده قائل نیستم. همانطور که برنامه هایی همچون «خندوانه»، یا برنامه های ورزشی و کودک مثل همین «محله گل و بلبل» مخاطب زیادی داشته اند و دارند. در واقع کارهای بد مخاطب خودشان را از دست داده اند و باید بین این موضوعات تفکیک قائل شویم.
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.
تنها خوبی سریال بازی درخشان جناب سلطانی و آواز زیبایه جناب قربانیه
دلایل رو تو اکانت پدر نوشتم
قطعا هر کاری یه سری ضعف هم داره اما این سریال منو جدب کرده
نا گفته نمونه که من با این موافقم که سریال شبیه به تنهایی لیلا است اما آقای عنقا درباره این توضیح دادن
در کل بر خلاف همه دوستان و با احترام به همشون به نظر من که خوبه
تصویری که سریال «پدر» از دانشگاه نشان می دهد، آن قدر خیالی و غیرواقعی است که مخاطب را به شک می اندازد که نکند سازندگان سریال تا به حال فضای دانشگاه را ندیده اند و با ساده ترین قوانین آن آشنایی ندارند! مسئله دزدیدن سؤالات امتحان توسط «لیلا»، آن قدر سطحی و فانتزی از آب درآمده است که رسماً نسبتی با واقعیت ندارد. وقتی دانشجویان دور استاد جمع می شوند، «لیلا» موبایل استاد را از روی میز برمی دارد و سؤالات را در گوشی او پیدا می کند، به همین سادگی! حالا درباره این که چطور استاد در فاصله ای که لیلا گوشی را برمی دارد و سؤالات را پیدا می کند، متوجه نمی شود که موبایلش روی میز نیست یا اصلاً چرا موبایل استاد که سؤالات امتحان در آن است رمز ندارد؟ بهتر است زیاد خودتان را درگیر منطق ماجرا و سؤالات این چنینی نکنید چون جواب منطقی و قانع کننده ای پیدا نخواهید کرد.
نکته دیگر آن که موضوع شکایت دخترها از «حامد» به خاطر اتفاقات رخ داده در کلاس، مستقیماً به کمیته انضباطی مربوط می شود اما در سریال وقتی موضوع مطرح می شود، مسئول آموزش دانشگاه در نقش همه کاره کمیته انضباطی ظاهر می شود و به این اتفاق رسیدگی می کند. به علاوه فضای دانشگاه، اصلاً این گونه نیست که تعدادی از دانشجویان با هم یک باند تشکیل دهند، خرابکاری کنند و لات بازی دربیاورند! اصولاً دانشجوها حتی در مسائل ساده ای مانند لغو کردن یک کلاس یا امتحان هم با یکدیگر هماهنگ نیستند، چه برسد به این که نقشه بکشند آبروی یکی از همکلاسی هایشان را در دانشگاه ببرند و او را خراب کنند!
در سریال «پدر» می بینیم آن باند خرابکار، یک امتحان معمولی مانند میان ترم را بیش از حد جدی گرفته اند و نگران این هستند که اگر امتحان شان را خراب کنند، مشروط می شوند! می دانید که دانشجوها به خاطر نمره نیاوردن فقط یک درس، مشروط نمی شوند و بدتر آن که با خراب کردن میان ترم، لزوماً از آن درس حذف نمی شوند! این اتفاقات بی منطق، فقط در دانشگاه سریال «پدر» با آن قوانین عجیبش می افتد و باور اتفاقات را برای مخاطب سخت می کند.
۲-رفتار «حامد» با دانشجویان دختر
در قسمت سوم سریال، چند نفر از دختران همکلاسی «حامد» که فکر می کنند او، سرقت سؤالات امتحان توسط «لیلا» را لو داده است، طبق نقشه قبلی او را دوره و سعی می کنند از او در کنار خودشان عکس بگیرند تا آبروی او را ببرند و یکی از آن ها با مسخره بازی راه «حامد» را سد و به او ابراز علاقه می کند.
در این شرایط «حامد» برای فرار از گناه، از پنجره کلاس به بیرون می پرد! واقعاً چند نفر از پسرهای دانشجو، ممکن است در چنین شرایطی، مانند حامد این عکس العمل احمقانه را از خود نشان بدهند و راه های ساده تر و بهتر است بگوییم عاقلانه تری به ذهنشان خطور نکند؟ در حالی که «حامد» می تواند با داد و هوار، بقیه دانشجوها را به کلاس بکشاند یا دختر مزاحم را کنار بزند و فرار کند، ترجیح می دهد از پنجره خودش را به پایین پرت کند! عجیب آن که وقتی دختر مزاحم دارد به زور با او عکس می گیرد، حتی دستش را جلوی صورتش نمی آورد تا صورتش را بپوشاند! این سکانس، سوژه شبکه های اجتماعی هم شده و بسیاری از کاربران با آن شوخی کرده اند.
۳-شخصیت مطلقاً سفید «حامد»
«حامد» آن فرزند خوب پدر و مادر است که مدام قربان صدقه اش می روند، همان شاگرد زرنگ دانشگاه است که بالاترین نمره را در امتحانات می گیرد، همه درس های سخت را بلد است و اتفاقاً بسیار معتقد و به مسائل مذهبی هم پایبند است! شخصیت «حامد» آدم خوب قصه است که همه چیزتمام است و شبیه او را نه در واقعیت که فقط در فیلم و سریال و قصه ها می بینیم
اگه خودتون نوشتین که آفرین به شما👏
خودتون نوشتید؟؟؟